شوراهای غیر حزبی و دردسرهای مدیریت شهری در ایران
دخالت بيش از اندازه شوراها در امور جاري شهرها سطح آنها را به شوراي شهرداری تقلیل داده و عملاً اين نماد ناظر، سياستگذار و برنامه ريز را به واحد اجرايي بدل كرده است. با این وصف در شهرها مدیریت شهری جاي يك شهردار چند شهردار را تجربه مي كند.
مازندنومه؛ سرویس سیاسی، ایرج نیازآذری: نیمه شهريور اولين سال دوره چهارم شوراي اسلامي شهر و روستا به پايان رسید و سال دوم شوراها با رقابت توام با اختلاف بعضا شدید بر سر انتخاب هیات رییسه شروع شده است.
اگر شوراها را فعال ترين و گسترده ترين نهاد مدني برخاسته از راي مردم بدانيم، صورت ظاهر دموكراسي را در تعيين حق سرنوشت در محدوده شهري به عينه مي بينيم.
در ارزيابي كاركرد قانوني شوراها و عملكرد جاري آنها تعارض هايي را شاهد هستيم كه عملاً در تضاد و تعارض با اراده قانون گذار است. فقدان جامعه حزبي شوراهايي را توليد كرد كه اعضاي آن فاقد همگرايي، تداخل در منافع ودارای تضادهای دامنه دار هستند.
کشمکش موجودبرسر انتخابات داخلی شوراها مصداق بارز تیتر این یادداشت است. اگر در دوره اي يا در شهري يك هماهنگي و همگرايي حداقلی بين اعضاي شورا وجود دارد را نمي توان به كل نهاد شورا ها درکشورتعميم داد.
هم اكنون اكثريت شوراها با تعارض هاي رفتاري و عملكردي مواجه هستند. آنها هنوز نتوانسته اند كه يك" تيم هماهنگ" باشند يا به دلايل مختلف امكان كارگروهي ندارند ودر نمایش سیمای پارلمان محلی موفق نشدند.
متاسفانه چون خاستگاه و پايگاه راي اكثريت شوراها مبتني بر اراده شخصي، محله اي و غیر حزبی یا حداقل غیر لیستی بوده است، در ادامه كار با پارادوكس رفتاری و عملکردی مواجه شدند.
هم اكنون در اكثريت شوراها شاهد چندپارگی هستيم كه عملاً هر گونه تصميم گيري را با چالش و ناپايداري مواجه می سازد و علي رغم اينكه سطح دانش و مدرك نسبت به ادوار گذشته ارتقا يافته، اما هنوز پاشنه" در" روي اختلاف و تك محوري مي چرخد. چون برخی از اعضای شورا بدون تمرین دموکراسی و کار گروهی وارد عرصه حساس تصمیم گیری شدند.
البته این موضوع فقط مختص شورای اسلامی شهر یا روستا نیست بلکه عموم نهادهای مدنی ایران را در برمی گیرد، چه آنکه حال سایرتشکل ها و اصناف بهتراز نهاد شورا نیست.
شوراها هم اكنون با حجم عظيمي از مطالبات فردي مواجه هستند كه نمي توانند به دليل محدویت هاي قانوني پاسخگوی شهروندان باشند و همين مسئله از لحاظ روحي و رفتاري براي آنها دردسر ايجاد كرده است.
آنها از يك سو برخاسته از مطالبات فردي شهروندان هستند و از سوي ديگر به دليل كمبود منابع يا محدوديت قانوني امكان تامين درخواست راي دهندگان را ندارند و همین مسئله بر بروز رقابت های ناسالم دامن زده است.
شورا ها بدون وجود احزاب كارايي نخواهند داشت. فقدان نظام حزبي باعث شده خیلی از روستاییان تمنای حضور در شوراي شهر را داشته باشند و با تلاش گسترده عضو شورا شوند، تا جائی که در بعضی از شهرها روستائيان بر شهرنشينان چيره شدند و شدند شورای روستائیان شهر!
اگر چه تلاش نمايندگان مجلس يا برخي از گروه هاي سياسي براي نفوذ در شوراها يك انسجام حداقلي را در بين آنها به وجود آورد اما اين اتحاد همواره شكننده و ناپايدار بوده است.
دخالت بيش از اندازه شوراها در امور جاري شهرها سطح آنها را به شوراي شهرداری تقلیل داده و عملاً اين نماد ناظر، سياستگذار و برنامه ريز را به واحد اجرايي بدل كرده است. با این وصف در شهرها مدیریت شهری جاي يك شهردار چند شهردار را تجربه مي كند.
مدل ايراني دموكراسي بي شباهت با ترشي هفت و بيجار نيست. مدلي كه جامعه در حال گذار مامجبور به تحمل آن است.
حال اگراعضاي شوراها به منافع حداكثري شهروندان توجه نكنند یا با مبانی وکارکرد ذاتی آن بی تفاوت باشندبه بزرگترين رقيب و مزاحم دموكراسي بدل خواهند شد و كارآيي نهادهاي مدني را با شكست مواجه مي سازند.
روزمرگی، مناسبت گرايي، سطحي نگري، سياسي كاري، جزئي نگري از آسيب هاي مهمي شوراهای غیر حزبی است.
در صورتی که اهتمام به تدوين طرح های جامع و برنامه توسعه استراتژيك شهري با مشاركت نخبگان، الزام به برنامه محوري و آبادانی بیشترمطالبات جدي شهروندان است.
- دوشنبه 24 شهريور 1393-9:54
استادخیلی موثره نوشتن شما در اگاهی بخشیدن به مردم بی شکل وبی قواره وپخش وپلای جامعه که بصورت توده وگوله وفله ای هروقت لازمشد بصورت فورقونی استفاده میکنند.این یعنی کم ارزشتر از مورچه ای در دیگر ممالک جهان
- يکشنبه 16 شهريور 1393-20:25
[جناب نیاز خداقوت .درکشورما ازپیش از انقلاب تا کنون هیچگاه نگذاشتند احزاب ونهادهای مدنی و درنتیجه مشارکت واقعی وپایدارپدید آیدمگر موقتی وضعیف.انهم به اجبا رحفظ ظاهر قانون زیراسیطره همیشگی خود را از دست می دهند. دراین وضعیت اعتمادعمومی برای مشارکت فعال نیزکم شده وکاهش حضوربافت اصلی شهر درانتخابات شورا نمونه اش.