انتخابات با شکوه مردم ایران جداً حماسه ای بود باورنکردنی که تمام حدس ها و گمان ها را باطل اعلام کرد و از چند جهت موجب شگفتی گردید. نتایج این انتخابات تنها پیروزی نهایی یکی از رقبا بر دیگران نیست و بسیار خام اندیشی است که آن را محدود به این مطلب نمائیم. هر کسی فراخور بضاعت خود از آن برداشتی خواهد داشت که این قلم نیز موارد متعددی را بر شمرده و ادامه خواهد داد:

1- پیام به جهانیان پیام این انتخابات به جهانیان استوارگامی و حفظ روحیه سلحشوری و آمادگی دفاع و سازندگی داشتن و بی تاثیر بودن تبلیغات گسترده و حجیم بین المللی در سمت گیری عمومی مردم بود. پیام بزرگتر آن حفظ وحدت، همدلی در بین ملل و ید واحد بودن برای رسیدن به مقصود و پافشاری بر روی ارزش ها و اعتقادات دینی و الهی و به هیچ انگاشتن قدرت ها و قدرت مداران بوده است. بالاخره پیام آخر آن آمادگی داشتن برای مقابله با هر اتفاقی که سیاه اندیشان و توطئه گران بین المللی بخواهند آن را تدارک ببینند. مردم، طالب برخورد با معادلات جهانی از موضع مناسب و از موضع اقتدار هستند.

 هرگز بازنده بودن در میادین چانه زنی سیاسی بین المللی و احساس جبن و زبونی و تن دادن به ذلت مردم را شاد نمی کند. مردم آمریکا و اروپا باید بدانند که ملت ایران اراده کرده است تا از حقوق حقه خود با قدرت و صلابت دفاع نماید و دیگر زمان کلاه گذاشتن بر سر این ملت گذاشته است. میزان شعور و آگاهی عمومی در این مردم به قدری بالا است که برای تمام ملل و نهل به صورت کانون الهام در آمده است. مردم ایران الگوی قاطع مقاومت و استوارگامی در جهان هستند و تکیه گاه روانی و اعتقادی همه مبارزان در پهنه جهان علیه تمام ستمگران و استکبار خویان می باشند.

 زمانی خواهد رسید که این مردم پرچمدار مبارزه با تمامیت خواهی های بین المللی و حذف و لغو حق ظالمانه "وتو" خواهند شد و یکجانبه گرایی قدرت های بین المللی را به سمت حفظ حقوق برابر و تکثر و توزیع قدرت در شرق و غرب عالم هدایت خواهند کرد. جغرافیای سیاسی قدرت ها از کانون آمریکا و غرب تغییر وضعیت داده و با گرایش به سمت همه ملل عالم وضعیت را از تقابل به سمت تعامل سوق خواهد داد. متفکران و جامعه شناسان و سیاستمداران بدانند که چشمها را باید شست و جور دیگری باید دید. بر اساس منطق انقلاب اسلامی کانون قدرت در واشنگتن قرار ندارد بلکه این مردم هستند که کانون اصلی قدرت به شمار می روند و متاسفانه بسیاری از تحلیلگران هنوز نتوانستند این منطق را هضم و در قالب تحلیل های خود از آن به عنوان یکی از مواد اصلی استفاده نمایند.

زمانی فرا خواهد رسید که حقوق بشر را به معنای واقعی حقوق بشر بدون تبعیض و ظلم و ستم و بهره کشی تعریف خواهند کرد و عفو بین الملل را نه برای جانیان، تروریست ها، قاچاقچیان، روسپی صفتان، و اهالی بغی و ظلم و ستم به مردم و سیاست بازان، که برای گرفتار آمدگان در ظلم قدرت ها و مظلومان و مستضعفان جهت خواهند داد. توزیع قدرت و ثروت را با در هم کوبیدن سلطه شوم کارتل ها و تراست ها و بیرون کشیدن حقوق مردم و پا برهنگان از حلقوم آنان تحقق خواهند بخشید.

 تعریف جدید سیاستمداری به دلسوزی برای توده مردم و دفاع از حقوق اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی امم باز تعریف شده و برداشت خیانت آلود کلک زدن و فریبکارانه رفتار کردن و مباح دانستن دروغ و تزویر و ریا و اهرم سازی رشوه و ارتشاء برای رسیدن به نتیجه دلخواه را منسوخ می نمایند و در نهایت خدا خواهی و خدا جویی جایگزین دیدگاه مادیگرایی و فرد پرستی و نژاد پرستی و بت پرستی های نوین خواهد شد.

2- پیام به قدرتمندان جهان شنیدن این پیام گرچه برای قدرتمندان بسیار تلخ و ناگوار است اما چاره ای ندارند و اگر هم نخواهند بشنوند با حس دیگری مجبورند وجود آن را لمس کنند. روح این پیام این است که اینقدر به قدرت های پوشالی خود غرّه نباشید که به طور قطع فروریزش آن عنقریب آغاز خواهد شد. برخی شاید این قلم را متهم به ایده آل گرایی متهم نمایند ولی بر اساس منطقی که قرآن کریم آموزش می دهد این جزء آرمان های اصلی ما است که روزی را شاهد باشیم که قدرتمندان به زیر کشیده شده و مستضعفان وارثان عالم می گردند. اگر بپذیریم که تاریخ برای خود سنتی دارد و بر اساس قوانینی آمدن ها و رفتن ها را کنترل می کند، این درس در این قسمت نیز واقعی خواهد بود که اراده ای مانند اراده مردم ایران برای نابودی قدرت ها و محو آثار فساد آنان لازمه توفیق در ایجاد روحیه سلحشوری در بین ملل مختلف خواهد بود.

 اقبال مردم ایران به تداوم مبارزه با جهان استکبار و احیاي منطق ستیز با ظلم و محو و در هم کوبیدن کاخ های بر افراشته شده از بهره کشی از مستضعفان فرصتی است برای همه جهانیان که رفتار خود را با آن تنظیم کنند تا تحمل استکبار از اعمال فشار بر ملت ها از بین برود و دستهای خود را به علامت تسلیم بالا ببرد. در زمانی که پیام آور حقیقت و حقانیت (ص) این تهدید را به کاخ نشینان کسروی ایران و قیصریه روم اعلام کرده بودند غرور آنها و ناباوری شان از این مسئله باعث شد که از پذیرش آن حقیقت محض امتناع نمایند ولی بعداً فهمیدند که اراده خداوند و سنت تاریخ بر این است که کاخ ظلم هرگز پایدار نمانده و حکومت های ظالمانه محکوم به نابودی باشند.

 بهانه جویی های مربوط به فعالیت های صلح جویانه هسته ای نمی تواند موجب تضعیف روحیه مردم بشود و کل جهان را با چالشی مواجه خواهد ساخت که ناچار از پذیرش حق مسلم ایران خواهند بود. آقای دکتر احمدی نژاد با این قدرتی که در پشت سر شما ایستاده است گام هایتان را محکم بردارید و از تشکیل دولت ترسو خود داری نمائید. دولت شما باید بوی اقتدار را داشته باشد تا مردم قدرت خود را چند برابر از اینی که دیدید به جهان استکبار نشان دهند. برای خدا با مردم باشید و به خاطر خدا برای آنها جانفشانی کنید. همراهانتان را با وزن سلحشوری و صداقت انتخاب کنید و گذشته خویش را در هر کجا که مصدر امری بوده اید و یارانی را برای همراهی انتخاب کرده اید مورد بررسی قرار دهید و اشتباهات خود را اصلاح و مصلحین را از هر دسته و گروهی که باشند تقویت نمایید. آنهایی که عادت دارند در هر شرایطی از قبل هر دولتی چرای خویش را داشته باشند و شکم خود را سیر نمایند را میدان ندهید و گول مدرک و سواد و موقعیت و ثروت و زبان و حتی قلم را نخورید. واسطه گری را حذف کنید که پدر این ملت را واسطه ها در آوردند و شیرینی پیروزی ها را همین واسطه تلخ می نمایند.

 به بسیجیان و رزمندگان و خانواده های باقی مانده از جان برکفان بهاء بدهید و بدانید که واقعاً مبارزه با زیاده خواهی های مستکبران هنوز به پایان نرسیده و باید که دستیابی به آرمان های دراز مدتی که مردم از رهبر کبیر انقلاب آموخته اند نقطه هدف سیاست های شما باشد. دستور دهید خطاهای بزرگ و کوچک مدیران و مسئولان به طور جدی مورد بررسی قرار گیرد و نیروهای نو با تفکر انقلابی را وارد مدیریت کنید و هر کسی را که مدیریت آن بوی لیبرال منشی و سیاسی کاری به خود گرفت را از صدر به ذیل انداخته و تابع مدیریت های مردم مدارانه قرار دهید. با آرزوی توفیق از خدای بزرگ. 
  (ali.ranjbar@gmail.com)