مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، رضاشریعتی: ساعت 4:20 صبح روز دوشنبه چهارمین روز اسفندماه، از قائم شهر به ساري مي رسم. به جز من تنها يك خبرنگار در آن ساعت روبروی میدان امام ایستاده است. رفته رفته تعداد خبرنگاران به 15 نفر می رسد.

سوار اتوبوس می شویم تا سفری متفاوت را به پایتخت تجربه کنیم؛ بازدید از بهارستان. این بازدید را محمد دامادی -نماینده ساری و میاندورود- برنامه ریزی کرده است.

از زیبایی های مازندران فاصله می گیریم و کم کم به آلودگی پایتخت سلام می کنیم.

ساعاتی بعد از اتوبوس پیاده می شویم و با یک دستگاه ون و یک ماشین سواری به بهارستان می رسیم.

برج های عظیم پایتخت، خودروهای رنگارنگ، مردمی که این سو و ان سو می روند...از ساختمان وزارت فرهنگ وارشاد می گذریم. در شرقی محل ورود ماست.

کیف ها، موبایل ها، فلش ها و رکورد ها را تحویل می دهیم. مامور نکته هایی را تذکر می دهد و بعد از یک راهروی باریک در حیاط بهارستان می گذریم.

قوانین سخت نظارتی حتی هنگام ورود یکی از همکاران ما را که اسم معرفی شده با نام شناسنامه اش مطابقت ندارد، دچار مشکل می کند.

وارد ساختمان که شدیم از پله ها بالا رفتیم و در صحن علنی نشستیم.

لهجه های خاص نمایندگان و اظهارات آن ها را شنیدیم و دو سه طرحی که مصوب نشد. نزدیکی ما دانش آموزان ابتدایی بودند که از کهگیلویه وبویر احمد به تهران آمده بودند، همین طور اعضای شورای شهر و شهردار درگز و بقیه.

.نمایندگان مازندران روی صندلی های شان بودند. شجاعی و دامادی سمت راست، ناصری سمت چپ مجلس، نیاز آذری در میانه ها و...

لاریجانی جلسه را ترک می کند و ریاست جلسه علنی به ابوترابی فرد می رسد. دامادی برای برای چه به صندلی های پشت رییس و نائب رییس مراجعه کرده، نمی دانیم.

اگرچه فاصله دور است اما خبرنگاران مازندرانی را می بیند ودستانش را بالا می برد.

نیم ساعتی طرح ها بررسی می شود. ابوترابی فرد به خبرنگاران ساروی و میاندرودی حاضر در جلسه خیر مقدم می گوید. به احترام او می ایستیم.

هر گروه که بلند می شود، دوربین های مجلس انها را نشان می دهد. برخی نمایندگان نظیر شجاعی به بلند کردن دست های خود اکتفا می کنند.

محمد دامادی برای خیر مقدم از صحن مجلس به جایگاه خبرنگاران در بالای صحن می آید. یک نماینده از استانی دیگر هم همین کار را می کند.

دامادی به طرف دیگر می رود تا به خانم ها هم خیر مقدم بگوید، بعد چند دقیقه ای پیش ما می نشیند و می رود به صحن علنی.

حالا باید مجلس را ترک کنیم. ناهار مهمان.مجلسیم.

محل خروج در شمالی روبروی دفتر مرکزی روزنامه جمهوری اسلامی است.تحصن عده ای را می بینیم که می گویند بازنشسته آموزش وپروشند ویک ریال نگرفته اند. شعار می دهند نمایندگان مجلس حمایت حمایت....لاریجانی حمایت، زیارت و....

 به سمت موزه و کتابخانه مجلس می رویم. عکس برداری ممنوع است.

توپی که مجلس دوران قاجار با آن به توپ بسته شدف عکس های قدیمی و مجسمه ی شخصیت ها و...

بازدید تمام می شود. فیاضی و احمدی لاشکی با دیدن خبرنگاران منتظر می مانند تا به ماخیر مقدم بگویند. چند دقیقه ای خوش و بش می کنیم و انها می روند.

علی اکبر طاهایی -استاندار سابق- هم در صحن حضور داشت.

با چهار ماشین، 15خبرنگار و یک مسئول گروه به آسمان خراش برج میلاد می رویم، هفتمین برج مخابراتی مرتفع جهان.

بالکن ساعت یک تا پنج بسته است و تنها می توانیم درون ساختمان را ببینیم. بازديد از طبقات مختلف و گردشگران هندی و نروژی که انجا بودند. تابلوها ومجسمه ها و هوای سرد و سوزناک تهران.

ساعت 5 پایان بازدید است و رو به شمال حرکت می کنیم، همراه با خاطراتی خوش و یک روز قشنگ و پرخاطره.