از بز پوشلی تا ساز محلی گاگور
جهانگیر دانای علمی - تنکابن (ساکن تهران)
طرز ساخت ساز بز پوشلی
با فرا رسيدن فصل بهار و در ماه فروردين، جوانان منطقه كوه پايه تنکابن بر آن ميشوند تا ماه به اتمام نرسيده از فرصت استفاده نمايند و از پوست تازه و شاداب درخت بيد، توسكا يا كوآل(1) براي خود بز پوشلي boz-pušalay ( نوعي سوت) درست كنند و با دميدن در آن صدايي به وجود آورند. نكته قابل توجه اين است كه هنگام درست كردن بزبزي boz bozay يا بز پوشلي اشعاري را ميخوانند.
براي ساختن بز پوشلي ابتدا قسمتي از جوانه شاخه درخت كوآل يا توسكا را با چاقو بند ميزنند يا خيلي نرم ميبرند.سپس دو بخش بندزده را با چوبي ديگر خيلي نرم مالش ميدهند و اين مالش بايد دور تا دور چوب بندزده را شامل شود تا پوست آن خوب نرم گردد كه به سهولت از چوب جدا شود.
در هنگام مالش دادن پوست چوب، جوانان اشعاري را ميخوانند كه اين اشعار حالتي نوازشگونه دارد. آن ها حتي از بزبزي ميخواهند كه بيايد و همچون عزيزي در دل آنها قرار گيرد و اين پوست پنج سانتي بزبزها بعدها يكي از اركان اصلي گاگور gagowr را تشكيل ميدهد.
بزبزي درگا بيه، بهار بومه
boz bozay dergâ biye bahâr buma
بزبزي بيرون بيا بهار آمد
وري درگا بومه كالي درگا بومه
Varay dergâ buma kulay dergâ buma
بچه گوسفند و گوساله به دنيا آمدند
بهار بومه بهار بومه درگا بيه
bahâr buma bahâr buma derga biye
بهار آمد بهار آمد بيرون بيا
و يا اين شعر را به طرق گوناگون ترنم ميكنند:
بزبزي بهار بهار لالهزار
boz bozay bahâre bahâre lâle zâre
بزبزي بهار آمد بهار آمد همراه با لالهها
اين سنگ سر اون سنگ سرواز هكن بيه مي دل سر
in senge sar on senge sar vâz hakon biye mi dele sar
از اين سنگ به آن سنگ بپر و بيا در دل من جاي بگير
يا: اين دنگ سر اون دنگ سر بپر بيا مي دل سر
in dange sar on dange sar bepar biye mi dele sar
و يا: اين دنگ سر اون دنگ سر سيالان(2) گته سنگ سر
in dange sar on dange sar siyâlâne gatesenge sar
نوع ديگري از اين شعر:
پوشي، پوشي واد
pušay pušay vade
سوتي نرم و وارفته شو
امسال سال بهار
emsâl sâle bahâre
فصل بهار درآمده
بهار لالهزار گاوي كلو مار
bahare lâlezâre gavây kalu mâre
بهار همراه با لالهها در آمده و گاو مادر گوساله است.
در بعضي از مكان هاي تنكابن به جاي گاوي كلو مار گويند گوكالو(3) مار gowkâlu mâre
بعد از اين كه پوست به صورت حلقوي از چوب جدا ميشود ، ابتدا دو لبه پوست را با انگشت فشار ميدهند تا پهن شود. سپس پوست فوقاني لبه بالايي را خيلي نازك ميبرند تا نرمتر شود و همين بريدن را با قسمت زيرين اين پوست انجام ميدهند. بعد از آن بز پوشلي را كه در حدود 4 تا 5 سانتي متر است به صدا درميآورند و شروع به سوت زدن ميكنند.
در رابطه با بزبزي اعتقاد بر اين است كه هرگاه مرغي بر تخم خوابيده باشد تا آن تخم ها به جوجه تبديل شود، نبايد بزبزي به صدا درآيد زيرا بر اثر سروصداي آن جوجه در درون تخم ميميرد يا به اصطلاح محلي بچه دل مرد «del mord» ميشود.
طرز ساخت ساز بادی گاگور
براي ساخت گاگور از پوست درخت بيد يا خرما يا كوآل استفاده ميكنند. ساخت اين ساز هم بايد در فصل بهار باشد كه پوست درختان لطيف و ترد است. معمولاً شاخهاي از درخت كوآل را كه حدود چهار سال از عمرش گذشته باشد انتخاب ميكنند كه قطر آن حدود دو شصت انگشت و يا اندكي بيشتر است.
پس از جدا كردن آن از درخت ابتدا و انتهاي چوب را به صورت يك دايره ميبرند.
چاقوي تيزي را به ابتداي يكي از دو لبه پوست فرو ميكنند و چوب را در داخل دست ميچرخانند به طوري كه پوست چوب يك متري به صورت چرخشي بريده ميشود و در اين حالت تيغه چاقو به صورت مارپيچ عمل نموده و طبيعتاً پوست شاخه به صورت مارپيچ بريده ميشود.
پس از اين كه پوست شاخه به طور كامل بريده شد يك طرف از سر پوست را گرفته و ميكشند و اين كشش تا موقعي كه پوست كاملاً از چوب جدا نشده ادامه مييابد.
بعد يك طرف از لبه پوست را با انگشتان نگاه ميدارند و پوست را دور هم ميپيچانند و آن بايد به صورت مساوي باشد.
فاصله هر پيچش با لايه زيرين كه لايه بالايي را ميپوشاند بايد در حدود يك سانت تا يك سانت و نيم باشد. اين لايهها، يا پوست در انتها به وسيله تيغ درخت يا سنجاق به هم بسته ميشود. تا لايهها از هم نگسلد و باز نشود. سوراخ انتهاي اين پوست از ابتدايش خيلي بزرگتر ميشود كه ميتوان گفت همانند انتهاي سرنا ميشود.
حالا مرحلهاي است كه بايد بر روي پوست سوراخهايي تعبيه نمود. اگر بخواهند خيلي سطحي عمل نموده و روي پوست سوراخي به وسيله داس يا چاقو ايجاد كنند گاگور كيفيت مطلوب را نخواهد داشت با اندكي بياحتياطي تمام زحمات كشيدهشده را به هدر ميدهد.
افراد اهل فن براي چنين مواقعي چوب جداشده از پوست را از دهانه گشاد پوست تا اندازه مورد دلخواه داخل ميكنند و چهار تا پنج سوراخ در روي پوست تعبيه نموده و يك سوراخ هم در زير پوست ايجاد ميكنند كه آن را ميتوان با سوراخ «لا»ي ناي هفتبند منطبق دانست. ساخت گاگور در اينجا مراحل پاياني خود را طي ميكند و تنها بزبز ميماند كه بايد آن را در لبه گاگور كه سوراخ كوچكتري دارد قرار دهند و با دميدن در آن آهنگي بهاري و دلانگيز براي عاشقان موسيقي اين سرزمين خرم و زيبا بنوازند.
مردم معتقدند در مواقعي كه بارش باران به نفع كشاورزان نيست و تابش اندكي آفتاب هم براي كشاورزان جنبه حياتي دارد نبايد گاگور نواخته شود، در اينگونه موارد ميگويند:
وچه گاگور نزن باران هنه.
Vaĉe gâgowr nazen bârân hane
بچه گاگور نزن باران ميآيد.
پينوشت ها:
1ـ كوآل ـ Kual در بعضي از مناطق مختلف تنكابن به صورتهاي گوناگون تلفظ ميشود. كهل KOHOL يا KUL
2- سيالان: بلندترين كوه در منطقه دو هزار تنكابن ميباشد. كوهي است مرزي كه بين منطقه دو هزار و قزوين قرار دارد. امتداد آن شرقي ـ غربي ميباشد، دامنههاي شمالي آن در منطقه دو هزار و دامنههاي جنوبي آن در منطقه الموت واقع شده است.
3ـ كالو Kalu گوسالهاي است كه تازه به دنيا آمده باشد و تا يك سالگي بدين نام خوانده ميشود.