مازندنومه؛ سرویس سیاسی، محمداسماعیل بخشی سورکی: دكتر ايوب برزگر نژاد - متخصص اورولوژي و جراحي كليه و مجاري ادرار و فوق تخصص پيوندكليه- اهل روستاي پايين زرندين نكا، متولد سال 1342 است. او سابقه مديريت در شبكه بهداشت و درمان بهشهر را در كارنامه دارد و كار پرشكي خود را از روستاهاي هزارجريب نكا آغاز كرده است. برزگر نژاد بعد از گرفتن تخصص در اورولوژي، در بيمارستان امام بهشهر مشغول به كار و در سال 76 به عنوان عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي مازندران انتخاب شد و به ساري آمد. محل كار او ساختمان پزشكي–تخصصي طوبي و بيمارستان امام خميني(ره) ساري است. او در كنار فعاليت هاي تخصصي خود فعاليت هاي فرهنگی و سياسي نیز دارد؛ به طوري كه به عنوان نامزد اصلاح طلبان در انتخابات دور هفتم و هشتم مجلس شوراي اسلامي منطقه شرق مازندران حضور يافت که در دور اول با 24 هزار و پانصد راي، نفر سوم و در دور هشتم هم با 39هزار راي نفر دوم حوزه انتخاباتي شد. برزگر نژاد در كنار فعاليت هاي عادي خود در خصوص فرهنگ مازندراني نيز كار مي كند و سروده هايي دارد که در دو مجموعه به صورت لوح فشرده صوتي منتشر شده است. او در دولت تدبیر و امید چندماه معاون بهداشت و درمان دانشگاه علوم پزشکی مازندران بود. با اين پزشک متخصص و فعال سياسي و فرهنگی اصلاح طلب به گفتگو نشستيم.

*طرحی که شتابان اجرا شد

 مازندنومه: اجازه بدهيد از حوزه تخصصي كار شما شروع كنيم، با عنايت به اينكه شما در همین دولت مدتی معاون دانشگاه علوم پزشكي هم بوديد، بفرماييد كه رويكرد بخش بهداشت و درمان در دولت تدبير و اميد ازنگاه شما به چه شكل ارزيابي مي شود؟

برزگر نژاد: در كليات كار بسيار بزرگي بوده است و من به شخصه آن را مي پسندم. در شروع كار پزشكي خودم مقالات بسياري نوشته بودم و تاكيد كردم كه بيمار نبايد دغدغه ديگري غير از بيماري داشته باشد. اما ما وارث بي برنامگي سال هاي زيادی بوده ايم كه بيمه ها به وظايف خود به خوبي عمل نمي كردند و مشخص بود كه ارتباط بين بيمار و پزشك به دليل غير واقعي بودن تعرفه ها به چالش كشيده خواهد شد و به بن بست خواهد رسيد. بين تعرفه واقعي كه حق پزشك بود و تعرفه مصوبي كه بيمه ها بايد پرداخت مي كردند-كه البته به آن هم متعهد نبودند- مشكل تعرفه هاي غيرواقعي به وجود آمد و در واقع به صورت اپيدمي شده بود كه كل جامعه پزشكي در نهايت با اين مساله موافق نبودند. از همان ابتدا بنده در پيشنهادهاي خود و مقالات متعدد – كه نام يكي از اين مقالات "بيمار،پزشك هر دو ناراضي" است- به آن پرداختم. كسي باور نمي كرد كه مثلا بنده به عنوان يك پزشك جراح وقتي عملي را انجام مي دادم پس از 10 ماه مبلغ بسيار ناچيزي به جراح داده شود، همان وقت گفتيم كه يك تعرفه واقعي را تعيين كنيد كه بيمه ها متعهد به پرداخت آن شوند. البته تاكيد كرديم كه حتما منابع آن بايد مشخص شود؛ الان درست است كه از محل يك درصد ارزش افزوده و از محل يارانه، منابع مالي طرح تامین مي شود، اما به هر حال اين موضوع هم در آينده مساله ساز خواهد بود. تا كي باید اقشار مختلف جامعه با دادن پول هاي آنچناني كه روي آن بحث است، هزينه هاي درماني پرداخت شود؟

 تعرفه ها بايد واقعي شود تا پس از آن بتوان با تخلفات برخورد كرد. در نهايت امسال يك پولي به سيستم تزريق شد تا اين ارتباط مالي به وجود بيايد كه به نظر مي رسد رضايتمندي عمومي ايجاد شد، اما اين طرح در مرحله اجرا اشكالاتي دارد كه بايد به شكل علمي و دقيق در وقت مقتضي به آن پرداخته شود. وقتي طرحي شتابان صورت پذيرد و بيمار هيچ وسيله اي را خريداري نكند و خود بيمارستان و پزشك ملزم به خريد باشند موضوع كيفيت مطرح مي شود. پزشكان و پرسنل بيمارستان در اين طرح ديده شده اند اما هيچ اقدام عملي در اين زمينه انجام نشده است و كارهاي انجام شده جزئي بوده است.

 مازندنومه: کمی بيشتر توضيح دهيد.

برزگرنژاد: مثلا قرار بود بر اساس تعرفه جديد به من پزشك پرداخت کنند که هنوز اين مبلغ پرداخت نشده است، چون هنوز دستورالعمل اجرايي آن ابلاغ نشده است. قرار بود يك معدلي از درآمد و دريافتي قبلي پزشكان گرفته شود و مبلغي به آن اضافه و به پزشكان پرداخت شود كه اين موضوع هم به اشكال مختلف پرداخت شده است. يك جا معادل همان حقوق قبلي دادند يكجا 1.4 برابر قبلي دادند و الان هم كه اينجا نشستيم اين مشكل را در مرحله اجرا داريم. علي رغم اينكه هجمه هاي مختلفي شده است و در رسانه ها نقدهايي به آن شده است حرف هاي بسياري در مورد درآمد پزشكان زده اند و يكطرفه به قاضي رفته اند و گفته اند كه درآمد پزشكان صد برابر و هزار برابر شده است که از اين خبرها نيست، مي توانند بيايند و با سند اين موضوع را اثبات كنم.
 براي نمونه در همين مجتمع طوبي حقوق ما را تا پنجم هر ماه پرداخت مي كردند اما الان كه امروز 25 اسفند است هنوز پول بهمن ماه را دريافت نكرديم، اينها مسايلي است كه اگر قرار است در آينده اين طرح دنبال شود بايد دو سمت قضيه ديده شود.

 مازندنومه: سوالي هم در خصوص طرح پزشك خانواده دارم. با توجه به حضور وزيربهداشت و سوال ما از ايشان در خصوص همين موضوع و اذعان وزير به وجود مشكلات پيش روي طرح پزشك خانواده در مازندران و استان فارس، بفرماييد اساساً جنابعالي اين طرح را قبول داريد و يا خير؟براي مثال يكي از مشكلات را عرض كنم. مثلا اگر دفترچه شما مهر پزشك خانواده يك شهرستان را داشته باشد نه پزشك شهر ديگر و نه داروخانه شهر ديگر اين موضوع را نمي پذيرد و شما مجبوريد به همان شهرستان مراجعه كنيد. بفرماييد به نظر شما با وجود اين گونه مشكلات، اين طرح عملياتي هست يا خبر؟

 برزگر نژاد: اصل ماجراي پزشك خانواده طرح بسيار خوبي است. يكي از مشكلاتي كه ما در همين مجموعه طوبي داريم اين است كه بار بيماراني كه مراجعه مي كند بسيار زياد است، از يك مشكل خيلي ساده گرفته تا مسايل تخصصي و فوق تخصصي. اگر اين طرح به درستي اجرا شود شاهد اين شلوغي هاي بيش از اندازه نخواهيم بود و پزشكان هم مي توانند به خوبي خدمات دهند و بيماران هم بهتر نتيجه مي گيرند. طرح پزشك خانواده اگر به شكلي كه مورد نظر طراح آن روي كاغذ است، اجرا شود موضوع خوبي است و دنيا هم از آن استفاده كرده است و سود برده است.

هر جمعيتي در هر منطقه اي يك پزشك خانواده دارد كه آن پزشك از همه مسايل بهداشتي و درماني اين گروه خبردار است و بسياري از بيماری ها را مي تواند قبل از اينكه بروز پيدا كند با معاينه سريالي تشخيص دهد و در حد عمومي درمان و در غير اين صورت ارجاع دهد. اما در كشور ما اين طرح خيلي شتابان در مازندران و فارس اجرا شد. در چند ماهي كه بنده در سمت معاونت بهداشت و درمان بودم بارها و بارها جلساتي تشكيل شد، اما به علت اينكه سيستم خودش توجيه نبوده و پزشك عمومي هم به اندازه كامل وجود نداشت و علاوه بر اين در دو استان به دو شكل متفاوت كار انجام مي شد به گونه اي كه پشتيباني مالي هم به اين دو استان به شكل يكساني نبود. در واقع بهتر است بگويم رقم ها عجيب و غريب بوده است و شيوه و دستورالعمل اجرايي در فارس در دست خود استان و در مازندران در اختيار مقامات استان نبوده است اين طرح به اين شكلي كه مي بينيد در آمده است.

 از طرفي در بعضي از شهرهايي كه زير 20 هزار نفر جمعيت داشتند در هيچ كدام از دو طرف پزشك روستايي و شهري قرار نمي گرفتند و بيمه هاي نيروهاي مسلح هم چنين مشكلي را داشتند. از يك طرف ديگر شما قرار است كه يك فرهنگ ايجاد كنيد، تغيير فرهنگ به شكل تحكمي و به صورت بخش نامه اي صورت نمي پذيرد، در واقع با زور نمي شود تغيير ايجاد كرد، بلكه بايد به تدريج رفتارها را عوض كرد. از اول بايد زمينه سازي و يك جاي خاصي به صورت پايلوت در نظر گرفته شود، مزايا و معايب طرح بررسي، تشويق هايي نيز در نظر گرفته و توجيه شود تا همه به آن سمت بروند.

 براي مثال كمربند ايمني درون اتومبيل ها خب در اثر گذشت زمان نهادينه شد و الان بدون حضور پليس اينكار به صورت روتين در جامعه متداول است. سياست هاي تغيير فرهنگ را نمي توان با دستورالعمل ابلاغ كرد. براي همين است كه اين طرح در اجرا به مشكل برخورد كرده، چرا كه بخش خصوصي و اصلا نظام پزشكي كه يك تشكل صنفي است در اين طرح ديده نشد. اين اواخر البته گروه هايي براي لينك شدن مي آمدند كه البته در آن جلسه ها هم هر كسي مشكلات خاص خود را مي گفت كه جلسه به جمع بندي نمي رسيد.
 طرح تحول سلامت فرصتي بود كه به عقيده بنده مي توان در بستر آن طرح پزشك خانواده را اجرا كرد. نهايتاً به نظر بنده اين طرح شتابان اجرا شد و كاش از محدوده كوچكتري اينكار انجام مي شد.

مازندنومه: منظور شما اين است كه مثلا از يك روستا با شهر كوچكتر اين كار انجام مي شد؟

 برزگرنژاد: در اصل ما طرح پزشك روستايي را داشتيم كه آن طرح شكست خورده بود. ارتباط بين پزشك خانواده و يك فرد بايد ارتباط تنگاتنگي باشد نه اينكه اصلا طرف را بشناسد و به مشكلات طرف آشنا باشد و همينطور فقط دفترچه شخص را مهر كند. دفترچه مهر زدن كه نشد طرح پزشك خانواده؟ به هر حال در جلسه هاي مختلف در تهران بنده عرض كردم كه بي مايه فطير است كه به طراح اين طرح كمي برخورده بود. اما بنده عرض كردم شما طرح به اين عظمت را مي خواهيد اجرا كنيد اما متاسفانه منابع مالي آن را تامين نمي كنيد. البته جالبه كه همين فرد بعد از عصبانيت و صحبت وقتي رفت دفاع كند گفت در انگلستان شخصي كه اين طرح را ارائه كرده بود وقتي رفت دفاع كند به او گفتند كه با مخالفان طرح چكار مي كنيد؟ گفت دهان شان را با لير -پول انگلستان- پر مي كنم! يعني در واقع باز همان حرف ما شد. در واقع بايد منابع مالي ديده شود طرح تحول سلامت به اين دليل پايدار مانده است كه منابع مالي آن ديده شده است كه اميدواريم براي سال بعد هم اين منابع تامين شود و طرح ادامه يابد.

* كتك كاري و فشار از بي منطقي نشان دارد

مازندنومه: در انتخابات 24 خرداد92 شعار تدبير و اميد دكتر روحاني و شعار تغيير با اقبال مردم مواجه شد، بعد از انتخاب آقاي روحاني نيز لابي هاي بسياري براي تصدي پست هاي وزارت شروع شد، به نحوي كه كليدي ترين پست كابينه را نمايندگان اصولگرا از آن خود كردند و بالتبع تغييرات مديريتي در استان ها به شيوه اي كه مردم به آن راي داده بودند هنوز عملياتي و عملي نشده، به طوري كه در عزل و نصب هاي استان هاي مختلف، فرماندران و بخشداران و مديران شهرستاني كماكان با نفوذ و فشار نمايندگان انجام مي شود. نظرتان رو در خصوص كليت كابينه دولت تدبير و اميد بيان كنيد و بفرماييد در طول يكسال و نيم گذشته عملكرد وزرا و در مجموع دولت را به چه شكل ارزيابي مي كنيد.

 برزگرنژاد: تغيير در سيستم اجرايي كشور با انتخابات رياست جمهوري رخ داد. به نظر بنده هر جامعه اي براي اينكه ثبات و آرامشي داشته باشد بايد بر اساس يكسري قوانين و قواعدي كه خود آن جامعه بر روي آن توافق كرده، حرکت کند و در واقع قانون فصل الخطاب باشد. مجلس شوراي اسلامي كارش قانون گذاري و نظارت بر حسن اجراي قانون است.در مواقعي كه مشكلي در مملكت به وجود بيايد كه با ساز و كار قانوني نيز قابل حل نباشد، ولايت فقيه از حكم حكومتي استفاده مي كند. در طول اين مدت رهبري به اندازه يك دست حكم حكومتي نداده اند، اين يعني پتانسيل قانوني براي حل مشكلات وجود دارد. حالا اگر قانونگذار نخواهد به قانون تمكين كند، بفرما چه كسي بايد اينكار را انجام دهد؟ اين سوال را از خود نمايندگان بپرسيد.

بنده به يكي از نمايندگان محترم گفته بودم همان مردمي كه شما مي گوييد به ما راي دادند و ما نماينده مردم هستيم همان مردم سيستم را عوض كردند. ايستادن در مقابل دولتي كه از راي مردم بيرون آمده و بايد بازوان خود را انتخاب كند و اصرار و پافشاري بر ماندن مديران قبلي خلاف قانون است. آقايان هميشه مي گويند فلان كس چه ايرادي داشت، مگر قرار است كسي ايرادي داشته باشد؟ مگر اينها كه مي خواهند تغيير ايجاد كنند قراراست كسي ايراد دار را وارد سيستم كنند؟ مگر افراد سالم و صحيح تنها همان افرادي هستند كه قبلا بودند و حضور داشتند؟ خب چه كسي به سالم بودن اين آقايان كار دارد؟ مهم نوع و روش تفكر اجرايي است كه تفاوت دارد و حالا تفكر عوض شده است. بايد عرض كنم كه نظر مردم در رابطه با تغيير قوه مجريه-از كابينه رياست جمهوري گرفته تا تمامي ادارات سطح روستاها و شهرها- تامين نشده است. مثلا در همين منطقه خود ما-بهشهر- شما در نظر بگيريد هيچ تغييري انجام نشده است، جز دو يا سه تغيير كه آن هم شما ببينيد چه آشوب هايي كه به پا نشد.كجاي دنيا شما مي بينيد كه به خاطر يك مسئول جزء وزير را به مجلس بكشانند؟ مگر مسئول جديدي كه انتخاب مي شود صلاحيتش از مجاري قانوني تاييد نمي شود؟ مگر قرار است جنايتي صورت بگيرد؟ مگر كسي كه فعلا هست جاي كسي ديگه نيامده بود؟كجاي قانون نوشته كه اينكار در حيطه فعاليت نماينده ها است؟ متاسفانه اين مشكلات بوده و هست.

من حيث المجموع با توجه به فشارهايي كه شما در شهرستان ها بر مديران مي بينيد به همين نسبت كه بالاتر مي رويم شما ببينيد چه بر سر دولت دكتر روحاني مي آيد، اما با اين وضعيت شما ببينيد كه دولت تورم را مهار و نگاه ها را نسبت به جامعه عوض كرده است كه به نظر بنده با وجود همه اين فشارها دولت خوب عمل كرده است.

مازندنومه: در هر رويكرد سياسي كه رئيس جمهوری صحبتي را مطرح مي كنند، مثلا" در مهمترين موضوع دولت يعني در سياست خارجي عده اي دلواپس در مجلس شكل گرفتند و در هر موضوعي ابراز نگراني مي كنند و جو جامعه را از آرامش به تنش تبديل مي كنند. به نظر شما در انتخابات سال بعد اگر قرار باشد كه دولت از اين فضا خارج شود يا به نوعي فضاي تعامل مجلس و دولت بيشتر باشد، دولت چه اقداماتي را بايد در استان ها و شهرستان ها انجام بدهد؟

برزگرنژاد: اولا به نظر بنده دولت وظيفه دارد ساز و كار يك انتخابات سالم را مهيا كند تا آنچه كه مردم خواستند همان اتفاق بيفتد. دولت مطلقاً نبايد به سمت و سويي برود كه نهايتاً از داخل صندوق آن چيزي كه به نفع او است رخ دهد. دولت بايد بي طرفي خود را اعلام كند حتي به نظر بنده سيستم انتخابات بايد به گونه اي باشد كه از دست دولت خارج شود كه در اين صورت با ساز و كار درستي كه تعريف مي شود، شرايط بهتر خواهد شد. مهم اين است آنچه كه مردم مي خواهند اتفاق بيفتد.

 از طرفي نماينده وكيل الدوله نيست، نظر بنده اين نيست كه نمايندگان دور آينده بيايند بروند مجلس و هر چه دولت گفت بگويند چشم، نه اين گونه نيست. بلكه نماينده بايد نظرات مردم را در جهت وضع قوانين درست براي حل مشكلات مردم در راستاي تعامل با دولت به كار بگيرد و در راه رفاه اجتماعي و اقتصادي جامعه گام بردارد. قرار نيست مردم جمع شوند نماينده انتخاب كنند كه وكيل الدوله شوند. ما اين ايراد را در دوره هاي قبل از مجلس مي گرفتيم كه اينها رفتند وكيل الدوله شده اند و هرچه دولت مي گفت مي پذيرفتند و از حق نمايندگي خود استفاده نمي كردند. بايد برويم به سمتي كه هر چه مردم خواستند همان انتخاب شود و همان هم حق است. نامه شماره شش حصرت علي (ع) در پاسخ به معاويه را مخاطبان محترم بخوانند كه فرمودند رضاي خداوند در رضاي خلق است. هيچ كسي حق ندارد حق مردم را به نفع خودش مديريت كند.

 بايد دولت در اين زمان كوتاه مديراني را در راس كار بياورد و يا ابقا كند كه امانتدار راي مردم باشند. كساني كه نه سابقه بلكه حتي بوي حمايت از عملكرد و رفتارشان به مشام مي رسد كه طرفدار فرد خاصي هستند، زيبنده نظام اسلامي نيستند. دولت اگر مديران سيستم قبل را قبول دارد كه ابقا كند و اگر ندارد بايد پي همه چيز را به بدن خود بمالد و آنها را تغيير دهد.

 مازندنومه: در زمينه سياست خارجي رويكرد دولت را چگونه ارزيابي مي كنيد و بفرماييد اگر اين توافق صورت پذيرد شاهد رونق اقتصادي و بهبود وضعيت معيشتي مردم خواهيم بود يا خير؟ به نظر شما اگر اين اتفاق نيفتد با چه رويكردي در جامعه روبرو خواهيم بود؟

برزگرنژاد: در سياست خارجي كار بسيار بزرگي را دولت دكتر روحاني و ديپلمات قدر او يعني دكتر ظريف دارد انجام مي دهد. واقعا در همين ظاهر قضيه شما ببينيد چند نفر در مقابل دكتر ظريف نشسته اند و دارند مذاكره مي كنند؟يكنفر بايد بيايد اين مصائب و مشكلاتي كه بر جامعه و مردم و كشور تحميل شده است را از ميان بردارد. دلواپساني كه فرموده بوديد آنها دلواپسي شخصي دارند. مگر مي شود كاري كه به اين عظمت در حال انجام است بدون نظر و راي رهبري انجام شده باشد؟ وقتي مقام معظم رهبري كليات آن را قبول دارد و بارها هم گفته اند كه تيم دارد خوب كار مي كند، پرتاب كردن لنگه كفش به سوي وزير به چه معنا است؟ اين كاسه هاي داغتر از آش چه معنا دارند؟ نگران چه هستند؟چه اتفاقي در زندگي ايشان مي افتد كه اگر اين توافق صورت بپذيرد اينها دلواپس و نگران مي شوند؟

البته رهبري و جامعه از تيم مذاكره كننده حمايت مي كند و دولت هم ذره اي از حق ملت كوتاه نيامده است. اگر به زعم دلواپسان خدشه اي هم بر اعتبار كشور وارد شود همان شخصي مسئول است كه ما را وارد اين حريم كرده است. اگر توافق اتفاق بيفتد به نفع همه است. دنيا دهكده اي جهاني است. هيچ كشوري نمي تواند تمام نيازهايش را خودش تامين كند، بنابر اين توافق به نفع همه است. دور نماي مسايل اقتصادي و اجتماعي و توسعه نيز در راستاي توافق دورنماي خوبي خواهد داشت.

 مازندنومه: در شرايط فعلي كشور به دليل فهم نادرست و بستن فضاي آزادانديشي و آزادي بيان شاهد اتفاقات ناخوشايندي هستیم. براي مثال در جديدترين اين اتفاقات به آقاي دكتر مطهري در شيراز حمله مي شود و امنيت جاني او را تهديد مي كنند. به نظر شما چرا شاهد چنين رفتارهايي در جامعه هستيم.

 برزگرنژاد: در اين مورد اجازه دهيد خاطره اي از زبان آقاي ناطق نوري بيان كنم .ايشان فرمودند ما در سفري كه به مصر رفته بوديم خبرنگاري امريكايي در كنار ما نشسته بود. به او گفتم ما چند سالي است كه انقلاب كرديم و هر سال نيز چندين انتخابات در كشور برگزار مي كنيم، قانون اساسي داريم و دموكراسي در جامعه برقرار است و مردم نيز حق انتخاب و راي دارند. چطور شما مي گوييد كه در كشور شما دموكراسي وجود ندارد؟ خبرنگار امريكايي در پاسخ -نقل به مضمون- گفت كه در امريكا بر اساس برنامه هايي كه دولت و يا احزاب ارائه مي دهند، كار انجام مي شود. مردم بر اساس قانون نقد مي كنند، تجمع مي كنند و يا مطلب مي نويسند. حالا مهم نيست كه دولتي ها اين موضوع و نقد را دريافت كنند يا دريافت نكنند.

مردم منتظر مي مانند كه اگر دولت به اهداف مورد نظر پايبند نبود و يا توجهي به نظر و راي مردم نداشت در زمان انتخابات نظر خود را با تغيير فرد ديگر پاسخ مي دهند و اعمال نظر مي كنند. در كشور شما 21 ميليون نفر جمع مي شوند و به رئيس جمهوري راي مي دهند اما عده اي در بعضي جاها جمع مي شوند و وزير همان دولت را مي زنند يا كاري را انجام مي دهند و مانع تراشي مي كنند. نماينده مصونيت سياسي دارد قابل عزل نيست، اما مردم مي توانند بر اساس علاقه و خواست خود اعمال نظر كنند.

 نفس كار حمله به آقاي مطهري غلط است، هر كسي كه مي خواهد باشد.  كتك كاري و فشار از بي منطقي نشان دارد. اين كارها يعني افراد از راه هاي قانوني و گفتگو بريدند و كوتاه آمدند و از دايره انساني نيز خارج شده اند. فارغ از اينكه پدر ايشان چه شخصيتي هستند خود ايشان در سلامت و ديانتش ترديدي نيست و ديانتش را بر سر مسايل دنيا نگذاشته است. قطعا اينكار محكوم است و اگر اين افراد رايي بر خلاف نظر مطهري داشتند بايد در انتخابات ديگر به او راي ندهند. اين راه اعتراض به نماينده اي كه حرفي مي زند كه به مذاق عده اي خوش نمي آيد نيست.

 مازندنومه: به دليل ماندن بعضي از مديران دولت قبل كار تا جايي پيش مي رود كه باقی ماندگان دولت قبل نوآمدگان را تهدید و تحدید می کنند. حتی عده ای ابایی ندارند که مدیر ارشد استان را نیز تهدید کند. توضیح شما چیست؟

برزگر نژاد: در كليات بايد عرض كنم كه بنده چندين بار به معاون سياسي و امنيتي استاندار پيامك زدم كه انتخابات برگزار شد و همه رفتند پي كار خود. اما بچه هايي كه در انتخابات با چه شكل و فشاري كار كردند حتي يكبار موفق به ملاقات حضوري با استاندار و معاون سياسي او نشدند، تا حرف هاي خود را رودر رو بيان كنند. هر كسي را هم ديديم موفق نشديم. وقتي از نزديك كسي را نمي توانيد ببينيد و ارتباط تنها در حد چند خط و نوشته است چه قضاوتي در اين خصوص مي توانيد انجام دهيد؟گله داريم ما. اصلا ما كاري به اين نداريم كه چه كسي چه گفته و چه شنيده، اما استاندار بايد بداند كه حاصل تلاش ستادهاي انتخاباتي دولت دكتر روحاني در سراسر كشور باعث شد كه آرای مردم به سمت تغيير و انتخاب دكتر روحاني رفت و اگر اين بازوان نبودند آنها كاري از پيش نمي بردند. بهتر است كه به ياد بياورند كه اين چرخ هاي كوچك بودند كه ارابه هاي بزرگ را به گردش در آوردند.

خب وقتي شفافيت و ملاقات نباشد ديگر در جامعه هر كسي هر حرفي دلش مي خواهد مي زند. مخصوصاً با توجه به اينكه چند سال است كه بگم بگم در اين مملكت رسم شده است و جالب اين است كه هيچ كس هم جرات گفتن نكرده است. خب بگيد چه اشكالي دارد؟ براي حق الناس هيچ مصلحتي نبايد وجود داشته باشد. فلان كس آبرويش مي رود اگر بگويم، خب چرا بايد كاري كند كه آبرويش برود؟ هيچ اشكالي ندارد. بنده اگر جنسم شيشه خورده نداشته باشد هر مطلبي مي خواهند بگويند چه ايرادي دارد. اين سعه صدر بايد وجود داشته باشد. بنده اگر جاي استاندار باشم مي گويم آقاي شهردار بفرما بسم الله بگو ايرادي ندارد. خود شهردار هم اگر  به اين واقعيت رسيده است كه مسايل پنهاني كه دارد به ضرر نظام و انقلاب است خب بيايد بگويد، چرا نمي گويد؟ مگر نظام وابسته به يكي دو نفر انسان است.

اتفاقاً اينجا است كه نقش رسانه به عنوان آيينه تمام نماي مسئولان و جامعه نقش خود را بايد به خوبي ايفا كند. بنده مسئول اگر بدانم حركت نادرست و حرف ناشايستم فردا در رسانه ها تيتر مي شود حتما رعايت مي كنم، اما اگر بحث لابي گري ها و تعارفات پيش بيايد مسئله همان رئيس دولت قبلي مي شود كه مي گفت اسامي افراد مفسد اقتصادي در جيبم است اما هيچ وقت هم از جيبش بيرون نياورد. قرار نيست هر كسي در جامعه خدمت كرد مصونيت داشته باشد هر كس خدمت كرد در پيشگاه مردم اجرش مي برد و در نزد مردم هم قرب و منزلت دارد اما وقتي خطا كرد بايد به اندازه اشتباهش پاسخگو باشد.

 مازندنومه: به عنوان سوال آخر بفرماييد با توجه به اينكه جناب آقاي مقيمي دو دوره نماينده مردم حوزه انتخابيه شما هستند نظرتان نسبت به عملكرد ايشان چيست؟

 برزگرنژاد: ايشان نماينده منطقه هستند و نظر خاصي ندارم. اين مردم هستند كه بايد در اين خصوص نظر بدهند و قضاوت كنند. اما اجازه بدهيد مطلبي را عرض كنم.كساني كه تريبون و جايگاه دارند بايد به فكر روزي باشند كه اين تريبون و جايگاه از دست آنها گرفته خواهد شد. بايد به فكر روزي باشند كه ديگر صداي آنها به گوش مردم نخواهد رسيد. بايد به فكر روزي بود كه سوالات زيادي در ذهن مردم باقي خواهد ماند اما ديگر فرصت پاسخگويي وجود نخواهد داشت. البته مردم هم مي دانند كه خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نخواهد داد مگر اينكه خودشان بخواهند. خداوند تمام چراغ هاي هدايت را از انبيا و پيامبران تا خرد و عقل در بشر گذاشته است تا بشر استفاده كند و مهم تر از همه اينها خداوند حق انتخاب به انسان داده است.

زماني شما مي توانيد شخصي را محاكمه كنيد كه به او قدرت انتخاب نيز داده باشيد. حق انتخاب همان دموكراسي است. عزيزاني كه در انتخابات آينده مسئول هستند بايد بدانند كه كاغذهاي آرا يك برگ كاغذ عادي نيست، بلكه آنها مسئول صيانت از آيه قران هستند چرا كه اين راي ها همان تفسير آيه قران است. انسان بر اساس وعده خداوند مي خواهد سرنوشت خود را عوض كند. مسئول، فرماندار، بخشدار، ناظر صندوق و...وظيفه دارند كه اين امانت را به اهلش بسپارند. حق انتخاب با شما است. مي توانيد هر طور كه مي خواهيد انتخاب كنيد.