آقای رحمانی فضلی ضمن تشکر زحمات شما پیرامون امام زاده هاشم لطفا دماوند را به مازندران برگردانید.

آقا از دست شما تهرانیا در عذاب است خدا ریشه طمعداران به استان مازندران را بخشکاند.

آقای دکتر رحمانی فضلی شما به مردم ولایتمدار مازندران خیانت کردید و نامتان درتاریخ مازندران خواهد ماند.

اینا چیه نوشتین..در جدیدترین تقسیمات کشوری امامزاده هاشم در دهستان بالالاریجان بخش لاریجان شهرستان آمل استان مازندران ایران قرار دارد..شما که خودتونو مازنی میدونین از صدتا تهرنی بدترین با این مطالب ..اصلاد نکنه از تهرانی ها حقوق میگیرین اینارو بنویسین

سلام

امامزاده هاشم آمل از قدیم مال آمل بوده و هنوز هم هست

دماوند تهرانیا هم غلط کرده که میگن مال ماست

• .پاسخ به این دیدگاه 3 4
  دوشنبه 28 تير 1395-10:9

  والاه

با سلام خدمت همه مازندرانیها .بنده یک دماوندی سرفراز هستم.ما هم یک طبری زبان هستیم.یک روز جز استان تهران یک روز مازندران .اما تنها چیز باقیمانده ما اصالت مازندرانی است.امل ودماوند وساروی و... با هم متحد باشیم در جهت اعتلای وطن..

• دماوندیپاسخ به این دیدگاه 0 1
  پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399-20:5

  من دماوندی هستم نه فارس هستم و نه مازنی هستم. ما دماوندی ها تات هستیم ولی در ابادی های دماوند مازنی ها ساکنند. اقایون فارس کمتر راجب ما دماوندی ها جعل هویت کنید.

  • پاسخ به این دیدگاه
    جمعه 31 ارديبهشت 1400-10:12

    ...دشت مشا طایفه داره و طیفه مشایی مال آمل هست...
    امام زاده هاشم آمل ///...
• عليپاسخ به این دیدگاه 4 11
  سه شنبه 19 مرداد 1395-20:9

  دماوندي ها و مازني ها سر چشمه زبونشون يكيه ولي هر دو مازني نيستن و دماوندي ها همه فارس هستند و اكثرا هم سال ها پيش از شيراز به دماوند اومدن
  صرف نظر از اينكه شما دماوندي نيستي
  همچنين هنوز خيلي از دماوند مونده كه پس گرفته بشه
• پاسخ به این دیدگاه 8 10
  دوشنبه 18 مرداد 1395-10:22

  منم دماوندی هستم
  اینجا یک نفر هم مازنی وجود نداره
  زنده باد فارس

  • شاهرخپاسخ به این دیدگاه 2 1
    شنبه 28 مرداد 1396-19:37

    لطفا دلیل دیدگاه خود مبنی بر فارس بودن رو با ذکر دلیل و منبع بفرمایید

امام زاده هاشم جز خاک پاک مازندران و آمله و کسی نمیتونه اونو از آمل جدا کنه قله دماوند نماد شکوه و عظمت هر مازنی و آملیه ما جان میدهیم ولی خاک نمیدهیم
از آن خوانند آرش را کمانگیر
که از آمل به مرو انداخت یک تیر مازندرانی ها به جای تفرقه باید با هم یک دل و یکصدا باشن تا کسی جرات جدایی میان کاله ساری و گدوک سوادکوه و امام زاده هاشم آمل رو نداشته باشه

سلام.
خاك عالم بر سر ...
خداحافظ

آنروز که هیاتی بلندپایه از مسؤلان تهران جهت حل مناقشه گدوک حاضر شدند بانمایندگان وقت سوادکوه آقایان ادیانی واکبری جهت حضور تماس گرفتند اما آنها امور مهمتری داشتند و نیامدند وفرماندار نالایق وسست عنصر وقت بابی تدبیری توام با دغدغه حفظ منصب توان کمترین مقاومت بر حق را نداشت وسرانجام جیره خواران دیروز سوادکوه ومازندران شدند مالکان امروز خاک ناموس گونه اش.وطن فروشان امروز هم به بهانه کسب امکانات اما با هدف کسب امتیازات شخصی وخاطر جمع شدن از زمین خواری شاه چشمه وگدوک شوراب سوادکوه را نشانه گرفته اند البته اشتهای تند وطمع قدرت چشمانشان رابه ورسک هم دوخته اند.ناموس پرستان به هوش باشیدکه از مسؤلان مازندران آبی گرم نخواهد شد.جانم فدای خاکت سوادکوه.

این وزارت کشور چه از جان مازندران می‌خواهد؟
حرف حساب این وزیر کشور دولت تدبیر و امید، چیست؟ این دیگر چه تدبیری است؟ این دیگر چه امید است؟ کدام تدبیر؟ این وزارت کشور با این وزیر کشور که برای مازندران بی‌تدبیری و نا امیدی ارمغان آورده است، یکی نیست که به این وزیر کشور بگوید که آقای محترم، چه از جان مازندران می‌خواهی، حرف حسابت چیست؟ مازندران چه هیزم تری به تو فروخته؟ این کینه و عداوت و دشمنی با مازندران را از کجا گرفتی؟ بابا، دست از سر ما بردار ، ما را اینهمه آزار نده ، روزگاری دولت سازندگی داشتیم که رئیس آن می‌گفت همه وزرا کار کنند که فقط رئیس دولت سیاسی باشد کافی است. و بعد نشستند برای استان سازی برای دیگران به جان مازندران افتادند، چه ناکاریها که نکردند، استان سازیها کردند، حالا که ما را شیر بی یال و دم و اِشکم کردید، حالا چرا از دست از سرما بر نمی‌دارید؟ ما می‌دانیم که نماینده های مازندران در مجلس خیلی کارشان زیاد است، وقت ندارند، شب گردی در روستاها دارند، فردا پس فردا انتخابات دارند، بندگان خدا اصلاً به مازندران نمی‌توانند فکر کنند، به فكر مديريت جهاني هستند، مثل اون بابا كه هاله ي نور بود، آقاي وزير كشور، شما براي مازندران فقط تخم كينه، فتنه، نفرت، دعوا را با همسايه ها كاشتي، آقاي وزير كشور اينهمه فتنه گري براي مازندران نكن، ديروز فتنه دو پاره كردن و تقسيم ميانكاله را درست كردي و آنرا فعلاً زير ميز گذاشتي تا سر بزنگاه روي ميز بگذاري، نكن، نكن، امروز امامزاده هاشم را دادي به تهران، آقا نكن، نكن، مازندران آزاري نكن، خودت را در تاریخ بدنام نکن، آقا نكن، براي خودت و براي ما و همسايه هاي ما درد سر درست نكن، آقاي وزير كشور ، برو درس بخوان، تاريخ بخوان، جغرافيا بخوان، دماوند هم مازندران است، برو درس بخوان، تمام لواسانات و قصران هم مازندران ست، اون بيسوادها كه شیرپِلا را شير پَلا كردند، كولِك چال را كولَك چال مي‌خوانند، دارند خودشان را رسوا مي كنند، با بالا پايين بردن زير و زبر نمي شود پاره تن مازندران را گرفت، با اين مصوبه هاي آبكي شما نمي توانيد مازندران را تحقير كنيد، يادت باشد، امروز به تو، و به تاريخ مي گويم، مازندران از تجريش تا ديوار سمنان و از الموت تا ديوار بجنورد است، ما مازندران بزرگ را تجميع مي كنيم، همچنان با اقتدار در زير پرچم ايران به ايران مداري هزاران ساله ادامه خواهيم داد، وزارت كشور تو، خودت ، و دولتها، تحت هر عنوان،چه مصوّبه ، و چه حتي زور و تزویر، نمي توانند و صلاحيت ندارند كه بگويند مازندران از كجا تا كجاست، مازندران را مازندراني مي گويد و مي داند كجاست؟ آقاي وزير كشور كه نام شما رحماني فضلي است، پس چرا از فضل شما از رحمانيت شما چيزي به مازندران نمي رسد؟مازندران را خراب کردند گفتند گلستان درست کردیم، فیروزکوه و دماوند را به تهران دادند، سمنان سازی کردند آنهم از کیسه مازندرانیها، تابلو را شبانه نصب می کنند که از اینجا تهران است، از اونجا مازندران است، بس کنید، اینهمه مردم آزاری و مازندران آزاری نکنید، مازندران در تمام تاریخ آبروی ایران بود و هست.شما چکاره اید که بگوئید مازندران کجاست!!
حسين اسلامي ساروي
28/2/1394

• علی اکبرپاسخ به این دیدگاه 3 1
  دوشنبه 28 تير 1395-10:20

  ایول
  در ضمن چون ما نخواستیم استاندارمون غیر مازندرانی یا مشهدی باشه
  چون قبلا" یک مشهدی یا خراسانی خواست استاندارمون بشه ما هم قبول نکردیم ناراحتیش از اونجاست
• پاسخ به این دیدگاه 6 1
  دوشنبه 28 ارديبهشت 1394-16:57

  سلام آقای دکتر اسلامی سلام
  ملک الشعرای بهار در مقابل شعر ناصر خسور مستزادی را سرود که همخوانی دارد با فریاد شما ؟
  این دود سیه فام که از بام وطن خاست
  ازماست که‌برماست
  وین شعله سوزان که برآمد ز چپ وراست
  ازماست که‌برماست
  جان گر به لب ما رسد، از غیر ننالیم
  با کس نسگالیم
  از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست
  ازماست که‌برماست
  یک‌تن چو موافق شد یک دشت سپاه‌است
  با تاج وکلاهست
  ملکی چو نفاق آورد او یکه و تنها
  ازماست که‌برماست
  ماکهنه چناریم که از باد ننالیم
  بر خاک ببالیم
  لیکن چه کنیم‌، آتش ما در شکم ماست
  ازماست که‌برماست
  اسلام گر امروز چنین زار و ضعیف است
  زین قوم شریفست
  نه جرم ز عیسی نه تعدی زکلیساست
  ازماست که‌برماست
  ده سال به یک مدرسه گفتیم و شنفتیم
  تا روز نخفتیم
  اامروز بدیدیم که آن جمله معماست
  ازماست که‌برماست
  گوییم که بیدار شدیم‌! این چه خیالست‌؟
  بیداری ما چیست‌؟
  بیداری طفلی است که محتاج به‌لالاست
  ازماست که‌برماست
  از شیمی و جغرافی و تاربخ‌، نفوریم
  از فلسفه دوریم
  وز قال وان قلت‌، بهر مدرسه غوغاست
  زماست که‌برماست
  گویند بهار از دل و جان عاشق غربیست
  یاکافر حربی است
  ما بحث نرانیم در آن نکته که پیداست
  ازماست که‌برماست
  

تفرقه و اختلافات بلای جان مازندران است... تا وقتی که بابلی و ساروی و آملی میکنیم همین است.. مازندران تمام شد..

از عوارض تمرکز گرایی شدید این است که قلمروهای فرهنگی به صرف خواست دولتمردان، بی تفکر و نا اندیشیده و به صرف قدرت برتر یکی و ضعف و ندانم کاری دیگری تغییراتی داده می شود که نتیجه اش از همین امروز مشخص است. یکی از نتایج این کار ضعف و مرگ فرهنگ های بومی محلی و تمرکز بیشتر است. از آقایان نمایندگان و مسئولین استن هم کاری بیر نمی آید.چرا؟ چون وارد بازی شدند و لابد شرایط آن را پیذیرفتند، نمی توانند و نخواهند توانست کاری خلاف جهت جریان اصلی انجام بدهند. دوستان چه انتظاری دارند.

واقعأ جای تأسف داره. خود دمانوند که سند امام زاده مقدس هاشم در آن ثبت شده در کجا بود؟؟؟؟ دماوند، رودهن، بومهن، فیروزکوه، شمیرانات، کردکوی، بندگز، شهمیرزاد در حوزه مازندران بوده و اسناد چند صد ساله نیر مؤید این حقیقت است و روزی فرا خواهد رسید که به دامن مازندران بازخواهند گشت. واقعأ پر رویی هم حدی داره والله

• علی اکبرپاسخ به این دیدگاه 0 1
  يکشنبه 28 مهر 1398-7:25

  موافقم...

برای مسوولین ساری و مازندران و امل و... متاسفم که تهرانی که یک روز جزو روستاهای طبرستان بزرگ بود چه شاخه بالی میکنه و مسوولین محترم ما هم که ........بخوتونه و درنه خوی پاییزی و زمستوی ویندنه. بیدارشون نکن بیل بخوسن

آقای دکتر اسلامی بپا خیز و قیامت به پا کن:
جدایی ها:
1- میاندورود از ساری
2-گرگان(مازندران شرقی) از مازندران
3-فیروزکوه از مازندران
4-هراز و امامزاده هاشم از مازندران
5- در دولت قبلی استاد مشایی استان خزر و جدایی غرب از مازندران
...............................................

• علی اکبر از آمل پاسخ به این دیدگاه 0 1
  جمعه 31 ارديبهشت 1400-10:17

  موافقم و در کنارت خواهیم بود.
• دایی رضاپاسخ به این دیدگاه 1 1
  پنجشنبه 11 شهريور 1395-23:43

  قبول دارم . اما مسئولین مازندرانی ...

با سپاس از پوشش خبری مناسب.

اقای نیازاذری نمی توانست ازظرفیت نمایندگی خوداستفاده کند!!!!!!هرچی بهش بگی میگه نماینده مجلس یک ظرفیت است!!!!!

• کجوری پاسخ به این دیدگاه 12 1
  يکشنبه 27 ارديبهشت 1394-9:45

  (( چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا )
  چند سال بر سر الحاق امام زاده هاشم جدال بود و تهرانیها موفق شدند ؟!!_( قابل توجه آقای یوسفیان )
  چند سال هست بر سر گدوک هم بحث هست و موفق خواهند شد !!( قابل توجه نمایدگان قایم شهر و سوادکوه )
  خطیر کوه سوادکوه هم به سمنان پیوست ( متاسفانه )
  میانکاله هم جدال جدایی دارد ( قابل توجه آقای نمایده حوزه )
  نمیدانم چه چیزی بر پیشانی مردم مازندران چه عرض کنم مسولین استان یا به تعبیر دیگر نمایدگان نوشته است که تهران بر وسعت خود می افزاید و مازندران باید مثل گوشت قربانی تقسیم شود
  وقتی کشورهای قدرتمند سعی در تجریه کشورها را دارند تا با تسری بر ممالک دیگران آنهارا هرروز خرد تر کنند تا توان نفس کشیدن نداشته باشند و بر آنها تسلط یابند
  بعضی از شهر های با نفوذ هم سعی دارند بر تجزیه شهر ها و استانها اقدام کنند تا بتوانند بر آنها تسلط یابند
  شاید هم روزی که دماوند جز مازندران بوده و به تهران ملحق شد و فیروز کوه زرا از ما گرفته اند و امروز به گدوک رسید بعدعها سوادکوه بخاطر جنگلش را تهرانی ها ببرند جون معدن غنی ذغالسنگ و جنگلهای هیرکانی دل هر آزمند و متجاوز را را آن سوق می دهد

  • سید علیپاسخ به این دیدگاه 4 2
    سه شنبه 28 ارديبهشت 1395-21:48

    با اینکه زبان مازندرانی در دماوند و فیروزکوه هست اما این زبان بزرگ امروزه در کشمکش های استان سازی ها در انزواست . بیایید بیشتر به احیای زبان مادری بین جوانان بیندیشیم .سید علی از دماوند
    

آقایون چسبیدند به مناصب بی خیال استان شدند .هرچه وسعت کمتر مدیریت بی دردسرتر.

خوش به حال مسئولان ... بي خاصت استان

چشم استاندار مازندران و آقاي يوسفيان نماينده آمــــــــــــل روشن .