ستاره شمالي
پاي صحبت و خاطرات سرهنگ پاسدار سيدحبيب الله حسيني نودهي، از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس
سيدحبيب الله حسيني نودهي از نيروهاي قديمي لشكر ويژه و ظفرمند 25 كربلاي مازندران است . او كه به ستاره شمالي لقب پيدا كرده و كتابي نيز تحت همين عنوان درباره ايثارگري اي او توسط انتشارات سوره مهر وابسته به حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي چاپ و منتشر شده است.وي در طول سال هاي جنگ تحميلي , مدت 85 ماه در جبهه هاي نبرد نور عليه ظلمت حضور فعال داشت كه از اين مدت , بيش از 65 ماه را در واحد اطلاعات و عمليات منطقه و در شرايطي بس دشوار سپري كرد. او در كنار رزمندگان جان بركف شمال كشور (استان هاي مازندران , گيلان و گلستان و پابه پاي سرداران شهيد محمدحسن قاسمي طوسي و حسين املاكي , سردار كميل و صدها رزمنده و شهيد ديگر در اكثر ماموريت هاي شناسائي رزمي لشكر ويژه 25 كربلاي نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شركت فعال داشت و در طول حضور موثر خود در جبهه هاي نبرد نور عليه ظلمت , شش مرحله به درجه ارزشمندي جانبازي نايل آمد.
سيد حبيب الله حسيني نودهي در سال 1345 در روستاي وركلا از توابع بخش ميان درود ساري ديده به جهان گشود. خانواده سيد حبيب الله حسيني كه اصالتا از اهالي روستاي نوده بخش هزار جريب شهرستان نكا بودند , از بخش هزار جريب به روستاي وركلا مهاجرت كرد. اجداد سيد حبيب الله حسيني در روزگار خود از يك جايگاه بلند معنوي و روحاني در ميان مردم برخوردار بودند.
او تحت تعليمات مذهبي خانواده خود پرورش يافت و تحصيلات ابتدايي خود را در دبستان دولتي روستاي وركلا و دوره تحصيلي راهنمايي را در مدرسه راهنمايي روستاي دنگسرك كه هفت كيلومتر با روستاي وركلا فاصله دارد , به پايان رسانيد.
سيدحبيب الله حسيني فاصله هفت كيلومتري وركلا به دنگسرك را به قصد تحصيل علم هر روز بصورت پياده مي پيمود. بگفته او شهيد محمدتقي طالبي و حسين غمگين از جمله دوستان تحصيلي وي در مدرسه راهنمايي روستاي دنگسرك بودند. اوج انقلاب شكوهمند اسلامي مصادف با زماني بود كه سيد حبيب الله در سال اول راهنمايي تحصيل مي كرد.
او به همراه دوستان , اقوام و خويشان و پابه پاي بزرگان خود در تظاهرات مردمي عليه ستمشاهي در شهر و روستاهاي مجاور حضور مستمر يافت و پس از پيروزي انقلاب اسلامي با شكل گيري انجمن هاي اسلامي , به عضويت انجمن هاي اسلامي مدرسه و روستاي محل سكونت و اتحاديه انجمن هاي اسلامي منطقه مياندرود درآمد و با حضور فعال در جلسات انجمن هاي اسلامي در اكثر اوقات خويش , در راستاي ترويج ارزشها و تحقق اهداف انقلاب اسلامي به فعاليت پرداخت .
جلسات انجمن هاي اسلامي غالبا روز پنج شنبه هر هفته و در روستاهاي مجاور برگزار مي شد و سيدحبيب الله به علت عدم برخورداري از امكانات و بضاعت مالي , مجبور بود مسافت دست يابي به محل برگزاري جلسات انجمن هاي اسلامي را به اتفاق دوستان خود پياده طي نمايد. او همزمان با فعاليت در انجمن هاي اسلامي روستا و مدرسه و اتحاديه انجمن هاي اسلامي , همكاري خود با سپاه پاسداران انقلاب اسلامي سورك از توابع شهرستان ساري را آغاز نمود و به موازات آن به امور فرهنگي تبليغي در راستاي ترويج اهداف و ارزش هاي رهايي بخش انقلاب اسلامي روي آورد.
تمامي تلاش او در آن زمان , اين بود كه خودش را به اهداف و آرمان هاي الهي حضرت امام خميني (ره ) و انقلاب اسلامي هر چه بيشتر نزديكتر كند. سيدحبيب الله حسيني نودهي در اوايل سال 1360 با همكاري و مساعدت همرزم و دوست بسيار صميمي خود (محمد حسن پور) به تشكيلات حزب جمهوري اسلامي در ساري پيوست و چندماهي به عنوان رابط و هماهنگ كننده حزب جمهوري اسلامي در مناطق و شهرستان هاي تابعه استان مازندران فعاليت كرد. همكاري در زمينه پخش روزنامه و نشريات حزب جمهوري اسلامي , نيز بخش ديگري از فعاليتهاي سيدحبيب الله حسيني نودهي در حزب جمهوري اسلامي استان مازندران بود. اكثر دوستاني كه سيد حبيب الله با آنان در حزب جمهوري اسلامي آشنا شده , در جبهه هاي نبرد نور عليه ظلمت در راه پاسداري از اسلام عزيز به درجه رفيع شهادت نايل آمده اند كه از جمله اين دوستان مي توان از شهداي والا مقامي همچون حاج علي اكبر احمدصبا , جانعلي اسفندياري , عباسعلي فرجي , محمدتقي طالبي , محمد كاظم نژاد و سيداحمد فلاحيان ياد نمود. او چون به علت صغر سن نتوانست از طريق بسيج به جبهه ها اعزام شود , براي نخستين بار در دي ماه 1360 از طريق ستاد پشتيباني جنگ جهاد سازندگي استان به ميادين ستيز نور عليه ظلمت عزيمت كرد و پاي به صحنه هاي جهادو شهادت نهاد.
اين توفيق موجب شد تا سيدحبيب الله حسيني نودهي بتواند تا پذيرش قطعنامه 598 در اكثر عرصه هاي نبرد حق عليه باطل حضور فعال داشته باشد. سيد حبيب الله حسيني نودهي در نخستين اعزام خود به جبهه , از سوي ستاد پشتيباني جنگ جهادسازندگي مازندران به واحد اعزام نيرو سپاه خوزستان واقع در شهر اهواز معرفي گرديد و از طريق اين واحد نيز در اختيار گردان شهيد حسين بهرامي , تيپ سي ويكم عاشورا مستقر در شهر سوسنگرد قرار گرفت . فرمانده گردان شهيد بهرامي به گرمي از سيدحبيب الله و همراهان وي استقبال كرد.
خاطر نشان مي سازد در آن زمان سردار محمدعلي جعفري (فرمانده وقت نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كشور) , فرمانده عمليات سپاه سوسنگرد و فرمانده تيپ سي و يكم عاشورا بود و نام گردان شهيد بهرامي از نام شهيد حسين بهرامي و لشكلايي يكي از شهداي بلندمرتبه شهرستان ساري برگرفته شده بود. شهيد حسين بهرامي يكي از فرماندهان سلحشور جبهه اسلام در اوايل جنگ تحميلي بود و قبل از شهادت شهيد چمران , در تپه هاي الله اكبر به صف شهداي اسلام پيوست . بسياري از فرماندهان فعلي سپاه , نيروهاي تحت امر شهيد حسين بهرامي بودند.
سيد حبيب الله حسيني در نخستين مرحله حضور خود در جبهه , آموزشي رزمي و كاربرد سلاح و مهمات جنگي را فرا گرفت و در گردان رزمي سازماندهي شد و پس از مدت كوتاهي محبوبيت ويژه اي در ميان نيروهاي گردان شهيد بهرامي پيدا كرد. نيروهاي اين گردان با سيد حبيب الله حسيني نودهي بسيار صميمي و براي او احترام فراواني قائل بودند. كسي ديگر او را به اسم صدا نمي زد بلكه فق به عنوان آقاسيد اكتفا مي كرد. در آن زمان او با بچه هاي مسجد جزايري اهواز كه در سوسنگرد مستقر و در محورهاي عملياتي حضور فعال داشتند و از فرماندهان خوب و بنام صحنه هاي نبرد بودند , آشنا و صميمي شد كه از اين جمله مي توان از حاج صادق آهنگران , سردار حاج سعيد تجويدي و سردار شهيد سعيد درفشان ياد نمود.
سردار شهيد سعيد درفشان در عمليات فتح المبين سمت فرماندهي گرداني را داشت كه در آن گردان , سيد حبيب الله حسيني نودهي مجاهدت مي كرد. سردار درفشان در عمليات فتح المبين شربت شهادت و به لقاي معبود خود شتافت . سردار درفشان علاقه زيادي به شهيد حسين بهرامي ولشكلايي داشت . سيد حبيب الله حسيني همچنين در اين زمان با سردار شهيد حاج حميد رمضاني , رضا كشاورزيان و احمد گلزاري آشنا شد. سردار حاج حميد رمضاني بعدها مسئوليت اطلاعات عمليات قرارگاه نصرت را در عمليات هاي خيبر و بدر و چند عمليات ديگر عهده دار بود. سيد حبيب حسيني تا عمليات بيت المقدس در تيپ سي و يكم عاشورا حضور داشت و سپس به اطلاعات عمليات منطقه پيوست . سيد حبيب الله در عمليات طريق القدس (فتح بستان ) , عمليات فتح المبين , عمليات بيت المقدس , عمليات رمضان , عمليات محرم , عمليات والفجر مقدماتي , عمليات والفجر يك , عمليات والفجر 4 , عمليات والفجر 6 , عمليات بزرگ بدر و عمليات هاي قدس يك و دو , عمليات بزرگ والفجر هشت , عمليات بيت المقدس 7 و چند عمليات ايذايي و شناسايي در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل در مناطق جنوب و غرب كشور حضور داشت . مدت 20 ماه از حضور سيد حبيب درجبهه ها به صورت نيروي بسيجي مي گذشت و او در چند عمليات بعنوان نيروي بسيجي درگردان هاي پياده در جايگاه نيروي خط شكن گروهان و دسته حضور فعال پيدا كرد. سيد حبيب الله حسيني از ابتداي سال 1362 به عضويت رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد . او در اين زمينه چنين گفت : گزينش من جهت عضويت رسمي در سپاه در شرايطي بس دشوار و چند روز مانده بود به عمليات محرم صورت گرفت . برادران گزينش منطقه 3 سپاه پاسداران انقلاب اسلامي (گيلان و مازندران ) آمده بودند در بيابان هاي اطراف رودخانه دوبرج ـ دره اي معروف به دره سرسري , در زيرپاي كوه كنار سنگي از من گزينش به عمل آوردند.
برادري بنام چوپاني اهل شهرستان كردكوي جهت عضويت رسمي در سپاه از من مصاحبه گرفت , سه روز مانده به عمليات محرم , خدا را شاهد مي گيرم در آن لحظه جز شهادت در راه خدا , ايثارگري در راه دين خدا و جنگيدن در مقابل دشمن به چيز ديگري فكر نمي كردم . در همان شرايط كه ماه محرم واقع شده بود , عزاداري گردان ها و يگان هاي رزمي بسيار با جهت بود. و سوگواري رزمندگان در سوگ شهيدان عاشوراي حسيني فضاي خاصي به مناطق عملياتي داده بود... حرف زياد است . چند بار از طريق بسيج شهرستان ساري , چند روز مانده بود به عمليات رمضان , به اتفاق دوستان شهيدم همانند غلامرضا نوري , مهران متولي , محمدصادق قاسمي , مرتضي مالك , علي اكبر درويشي , حسن حسن پور , محمدحسن كلانتري , علي معلم كلايي , حسن تصفيه , محمدحسين راستگو , فلاح , مصطفي بقائي سيد محمد رضوي جمالي و ديگر همرزمان شهيد و زنده ام در عمليات رمضان , در گردان حضرت امام جعفر صادق (ع ) به فرماندهي شهيد مظلوم حسن حسن پور به عنوان نيروي گردان خط شكن شركت كردم . حماسه غرور آفريني كه با حضور پرصلابت رزمندگان اسلام در چند مرحله به وقوع پيوست .
سيد حبيب الله حسيني افزود : رزمندگان اسلام در عمليات رمضان مظلومانه جنگيدند و از اسلام دفاع كردند.
سيد حبيب در طول خدمت و حضور مداوم و چشمگير خود در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل با سلحشوران و سرداران نام آور بسياري آشنا گرديد. و از محضر آنان بهره هاي اخلاقي و معنوي مزيدي كسب نمود كه از جمله آنان مي توان از سردار رشيد اسلام شهيد محمدحسن قاسمي طوسي (قائم مقام فرماندهي لشكر 25 كربلاي مازندران ) و سيدمحمدحسين حسيني ياد نمود.
سيد حبيب الله حسيني درباره سردار طوسي اظهار داشت : سردار شهيد محمدحسن قاسمي طوسي يكي از پيشكسوتان جهاد و شهادت و يكي از چهره هاي نازنين و نوراني دفاع مقدس بود كه مثل ماه شب چهارده در ميان دوستان و رزمندگان اسلام مي درخشيد و افتخار اين حقير در زير آسمان كبود , آشايي با اين سردار خستگي ناپذير و فرمانده رشيد , شجاع و داراي ويژگي هاي منحصر به فرد مي باشد. در كنار طوسي بودن و زندگي در كنار اين سردار بزرگ برايم افتخاري بس بزرگي بود. شهيد طوسي يكي از چهره هاي شاخص و پرآوازه و نام آور در جبهه ها بود. حضور و نام شهيد طوسي قوت قلب رزمندگان و فرماندهان مافوق بود. سردار طوسي درخت پر معنويت , مغز متفكر نظامي و چراغ روشن و هدايتگر در ميان همه خوبان و فرماندهان شهيد بود. او داراي جاذبه و دافعه خاص خودش و بي ريا , بي ادعا و بي آلايش بود.
سردار طوسي در طول عمر پربركت خود , خدمات بسيار ارزنده اي به اسلام از خود به يادگار گذاشت . او در صحنه هاي انقلاب اسلامي مثل خورشيد در جمع دوستان مي درخشيد. شهيد طوسي در جبهه هاي نبرد نور عليه ظلمت از رانندگي , نگهباني و تا جايگاه فرماندهي در نهايت ايثار و اخلاص خدمت كرد و براي او خدمت به اسلام مهم بود. وجب به وجب مناطق جنوب و غرب كشور و جنگل هاي گيلان و مازندران از حماسه و ايثار سردار طوسي حكايت دارد. خاك مقدس كردستان و خاك مقدس جبهه و شهادتگاه سردار طوسي هزاران راز ناگفته از سردار طوسي در دل خود دارد.
سيد حبيب الله حسيني درباره چگونگي آشنايي خود با سردار طوسي خاطر نشان ساخت : عصر يكي از روزهاي بهمن ماه سال 1360 كه نخستين مرحله حضور خود در جبهه را سپري و در سوسنگرد درحاشيه رودخانه بستان درمنطقه دغاله به عنوان خدمه توپ ضدهوايي خدمت مي نمودم , در حين وضو جهت اقامه نماز مغرب و عشا جمال رعنا و قامت رشيد سردار طوسي در برابر ديدگانم هويدا شد و پس از سلام و عليك احوالپرسي , خودش را به من معرفي كرد و من هم خودم را به او معرفي كردم . او چند لحظه اي به من خيره شد و سپس مرا در آغوش گرفت و بر گونه هايم بوسه زد و متعاقبا از حضور شهيد حسين اكبري دنگسركي در نزد خود به من خبر داد. من با شهيد مظلوم حسين اكبري دنگسركي از قبل انقلاب اسلامي واز دوران تحصيل در مدرسه راهنمايي تحصيلي روستاي دنگسرك بودم و بين من و ايشان صميمت ويژه اي برقرار بود. در همان برخورد اول شهيد طوسي مرا به سنگر خود دعوت كرد.
به سنگرشان رفتم . شهيد حسين اكبري از ديدن من بسيار خوشحال شد. شهيد طوسي و شهيد حسين اكبري هر دو در واحد اطلاعات عمليات تيپ سي ويك عاشورا خدمت مي نمودند و آن زمان در زمينه شناسايي منطقه عمليات بيت المقدس كه در پيش بود , كار مي كردند. از اين تاريخ دوستي من با شهيد طوسي قوت گرفت . به گونه اي كه تا زنده ام و نفس مي كشم , با عشق به شهيد طوسي زندگي خواهم كرد و هرگز صميميت و صفاي شهيد طوسي را از ياد نخواهم برد. او برايم خيلي عزيز بوده و هست . من در كنار شهيد طوسي در مراحل سه گانه عمليات بيت المقدس حضور داشتم . براي آخرين بار شهيد حسين اكبري در دنگسركي را در كنار امير شهيد صياد شيرازي در كنار رودخانه كارون در دارخوين در جمع نيروهاي ارتش ديدم . شهيد طوسي با يك موتور هونداي 125 شب و روز در تلاش و مشغول شناسايي بود. من هرگز اين بزرگواران (شهيد طوسي و اكبري ) را از ياد نخواهم برد.
سيد حبيب الله حسيني نودهي درباره نقش جان بركفان بسيجي در دفاع مقدس اظهار داشت :
نقش ارزشمند و حياتي بسيج و حضور ايثارگرانه و فعال نيروهاي بسيجي در عرصه هاي دفاع مقدس بر كسي پوشيده نيست . حضور به موقع و خط شكن رزمندگان بسيجي كه به فرمان الهي حضرت امام خميني (ره ) هيچ چشمداشت مادي در صحنه هاي رزم بويژه در شب هاي عمليات صورت مي گرفت , نقش تعيين كننده اي در پيشبرد اهداف دفاع مقدس داشتند و بسيجيان با حضور غرورآفرين خودشان در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل , حماسه هاي پرشكوهي از خود به يادگار گذاشتند. پيروزي ها و فتوحات نيروهاي اسلام در عمليات ها مرهون تلاش ها و ايثارگري ها و رشادت هاي رزمندگان بي ادعاي بسيج است . بسيجياني كه انصافا چراغ روشن عرصه هاي جهاد و شهادت بودند و اين مايه افتخار و مباهات نظام مقدسي جمهوري اسلامي است . اكثر فرماندهان ارشد در سپاه ابتدا به عنوان يك نيروهاي بسيجي در صحنه رزم حضور پيدا كردند. و در شرايط دشوار و سخت دوران جنگ تحميلي , تصميم گيري به موقع فرماندهان ارشد نظامي در صحنه هاي جنگ نشات گرفته از ماهيت بسيجي آنان بود.(jomhourieslami)
- چهارشنبه 27 فروردين 1399-23:5
حال عمومی حاج حبیب ما به
خاطر ابتلا به ویروس کرونا خوب نیست
به دعا دوستان نیازمندن - شنبه 26 مهر 1393-10:52
سلام حاجی خوبی. برادرمن شماهرکاری برای محل خودت انجام بدهی بازچی منظورندارند التماس دعا
- پنجشنبه 2 شهريور 1391-0:0
ایکاش زمان میتوانست مارا به دوران طلایی جنگ میرساند ایکاش در عملیاتهایتان در کنار بهترین دوستاننمان ما هم بودیم و ایکاش درک کنیم که شما از چه میگویید و از کدام لحظات دم میزنید و ایکاش در حق ما هم دعا کنید
- شنبه 9 ارديبهشت 1391-0:0
سلام. والاتاجایی که ماخبرداریم ...بعلت تقلب ادبی ودزدی های فرهنگی ... برکنارشد ... باتشکر
- يکشنبه 14 اسفند 1390-0:0
سید ادم بسیار خوبیه برا محل زحمات زیادی کشیده .فقط کمی دست جونا رو بگیره اونارو تو ادارات مشغول بکار کنه دیگه حرف نداره . .برا سلامتی سید خانواداش دعا کنید
- پنجشنبه 20 بهمن 1390-0:0
ما بسیجی های میاندورد از ایشان تشکر میکنیم از بابت تربیت بسیجیان ورکلایی همچون حاج رضوان ابراهیمی کربلای فضل الله ابراهیمی شیخ محمد تقی بالویی و شیخ عین الله پاپا ومدیر فرهنگ ارشاد اسلامی اکبر زمانی
- جمعه 27 دی 1398-0:9
حاج سید حبیب حسینی نودهی افتخار میاندرود ومحل ما هست عموی دوست داشتنی
- دوشنبه 23 آبان 1390-0:0
خدايا سيد حبيب و همه خوبان خوبان جنگ رابراي اين انقلاب نگهدار . تا عمر داريم ارز امثال سيد حبيب هامتشكريم خدايا شهادت را خودت نسيب ما هم بفرما.
- دوشنبه 7 شهريور 1390-0:0
بعضي ازروستايان نمي دانم به چه خاطر نسبت به روستاي كه بايد داشته باشند دروغ مي كوينداز اين موقعتي كه پيشامد درست استفاده كنيد
- سه شنبه 18 مرداد 1390-0:0
خیلی ماهی باباجون .دوستت دارم اندازه دنیا.کور بشه چشم حسودانی که چشم دیدن تو را ندارن
ممنون از زحماتت.
ze:h
- جمعه 20 خرداد 1390-0:0
اصلا راضی نیستم نظراتی در راجع به این سرباز کوچک اسلام و پا در رکاب ولایت داده شود خدماتی در دوران انقلاب و 8 سال دفاع مقدس کشیده ام با خدایم معامله کردم و راضی ام به رضای او. در حقم دعا کنید
- جمعه 5 فروردين 1390-0:0
سلام به پسرعموی عزیزم .کوربشه چشم حسودانی که چشم دیدن توراندارند.
- سه شنبه 10 اسفند 1389-0:0
ممنون از زحمات حاجی
- دوشنبه 29 آذر 1389-0:0
عشقه حاجی
- دوشنبه 29 آذر 1389-0:0
نگاه در حاج حبیب نگاه به شهیدان روستای ورکلاست.
- يکشنبه 18 مهر 1389-0:0
حاجی تورو جون سردار ابراهیم ابراهیمی سرگرد عباسعلی ابراهیمی سروان و جانباز اسلام عباس حسینی و تو را به سر تیپ میر زمان هاشمی *و ابراهیمی ، تو رابه سطفان احمد غمگین و تورا به شهردار ورکلا اصغر مخمد پور برای ما دعا کن
- يکشنبه 18 مهر 1389-0:0
حاجی تاج سره حاجی گل پسره
- سه شنبه 13 مهر 1389-0:0
اقا سید حبیب هم زمان جنگ فرمانده لایقی بود .همین الان که با کمک به روستای ورکلا در زمینه عمرانی فرمانده سازندگی لایقی است
- پنجشنبه 11 شهريور 1389-0:0
سید حبیب الله راه نمایی به خدا
- چهارشنبه 13 مرداد 1389-0:0
سلام:ای کاش درموردنویسنده کتاب هم چیزی مینوشتید!
- جمعه 20 فروردين 1389-0:0
ایشان ازشهدای زنده و یکی از بازمانده جنگ ایران وعراق واز جانبازان سرفراز ایران عزیز میباشد خدا او حفظ کند
- سه شنبه 10 آذر 1388-0:0
سلام
یاد تمام دلاور مردان لشکر 25 کربلا بخیر - پنجشنبه 8 اسفند 1387-0:0
هرگاه دلم برای شهدا تنگ میشود نگاه به چهره سید حبیب می اندازیم یاد سرداران و حماسه سازان 8 سال غربت می افتیم.
خدا مرگ او را شهادت در گاهش قرار بدهد
دلسوخنه شلمچه - يکشنبه 4 اسفند 1387-0:0
اقا سید حبیب اقاست به خدا ما تو روضه هامون اشگ چشامون و تقدیم او و خانواده اش میکنیم هرچی از این خانواده بگیم کم گفتیم
- جمعه 2 اسفند 1387-0:0
اقا سید حبیب خیلی ماهه ای ول به اون همه مردانگیش هر چی بگیم کم گفتیم خداوند پشتیبان او و خانواده اش باشد مخصوصا خودم که دختر کوچیکش هستم
- جمعه 2 اسفند 1387-0:0
سیدحبیب یادگار جنگ وپسرش محمد حسین یادگار او
- سه شنبه 29 بهمن 1387-0:0
اقا سید حبیب خیلی ماهه ای ول به اون همه مردانگیش
- سه شنبه 14 اسفند 1386-0:0
بنده زمان ابراهیمی از همرزمان محمد بیتربیت وعشقعلی یاغی هستم مه رفیق حبیب هم اما را یاری میکرد عجب صفایی کردیم تو مروه
- دوشنبه 24 دی 1386-0:0
تشكر ازايجاد انگيزه رشادت وايثار در جوانان نسل جديد
- سه شنبه 18 بهمن 1384-0:0
عجب شفت وشوره سیدحبیب .
- دوشنبه 28 خرداد 1397-23:0
سید از دوستان تحصیلی من بود وخیلی دوسش دارم