تعداد بازدید: 4244

توصیه به دیگران 1

شنبه 15 بهمن 1384-0:0

دوران اقتدار هر متني روزي به پايان مي رسد

گفت و گو با "محمود معتقدي" -شاعر ومنتقدآملي درباره اقتدارگرايي متن.


-نظر شما راجع به اقتدارگرايي متن چيست ؟
هر متني در دوره خودش به واسطه زبان و عناصر , شكل و محتوايش از اقتدار خاصي برخوردار است و هر چه ساختمندتر باشد، خبر از اقتدار متن مي دهد. به اعتقاد من اقتدارگرايي ريشه در فضاي اجتماعي دارد. حتي يك گوينده بسيار ساده نيز در گفته هاي خود مقتدرانه عمل مي‌‏كند و در پي ابقاء آن به مخطابش است. برخي از اهل قلم در آثارشان به گونه‌‏اي وانمود مي كنند كه مخاطب‌‏ خوانش ديگري از متن نتواند ارائه دهد. البته تفاوت فاحش ميان شفاف‌‏سازي و اقتدارگرايي وجود دارد‌‏, اما اقتدارگرايي ناشي از ذهن قدرت‌‏طلبي است كه مي‌‏خواهد آن چه خودي مي‌‏خواهد به مخاطب ابقا كند .
-آيا همه افراد يك جامعه مخاطبان بالقوه و بالفعل يك متن مكتوب به شمار مي روند و يا هر متني مخاطبان ويژه خود را دارد ؟
اگر كمي دقيق شويم در مي‌‏يابيم كه هر متني مخاطبان خاص خودش را دارد؛ هنر و ادبيات مخاطبان خاص خودشان را دارند. مثلا "حافظ" از ميان شاعران ايراني , مخاطبان بسياري را به جهت پشت سر گذاشتن دوره تاريخي خاصي‌‏ با خود همراه كرده است و بخشي از اين موضوع نيز ناشي از شعر است كه هويت تاريخي و فرهنگي ماست , اما هر مخاطبي هر چند كه مخاطب يك متن باشد، نمي‌‏تواند از زواياي پنهان آن متن با خبر شود .
-آيا دانش و هوش مخاطب در تقليل و تعديل اقتدار يك متن موثر است ؟
بي شك دانش و بينش يك مخاطب در تقليل و تعديل اقتدار يك متن موثر است، براي اينكه يك اثري آفريده شود , بي شك هر مخاطبي با دانش و ابزار خود به كشف جهان و متن مي پردازد و جهان را معنا مي‌‏كند، هر چه كه ميزان دانش و هوش مخاطب گسترده و عميق‌‏تر باشد، بهتر مي تواند با متن ارتباط برقرار كند و از اين ارتباط دو سويه‌‏اي كه ميان مخاطب و مولف به وجود مي‌‏آيد، متن‌‏هاي جديدي خلق خواهند شد و دانش و هوش مخاطب رابطه مستقيمي با آفرينشگري دارد و تا زماني كه اين رابطه به وجود نيايد، متن جديدي به وجود نمي آيد . عده اي معتقدند كه توان يا استعداد خلق و قابليت‌‏هاي تخصصي و فني خالق اثر اموري فردي و انحصاري هستند و خود به خود واجد و موجد اقتدار وتحميل آن هستند.
-مرگ مولف مورد نظر "رولان بارت" چندان معتبر نيست شما مي گويد؟
هر آفرينشگري با هر قابليتي كه دارد، دست به خلق اثر مي زند و اين امكان را به مخاطب و منتقد اثر خود مي دهد كه از مناظر مختلف نقد ادبي , جامعه شناسي و روان شناسي با متن روبرو شود و از دريچه‌‏اي به دريچه‌‏ ديگر اثر دست پيدا كند. اگر اين اتفاق با حس مشتركي همراه باشد مولف متن ديگر صاحب اثر نيست و كار به جايي خواهد رسيد كه مخاطب از متن اصلي فاصله بگيرد و به سفيد خواني‌‏هاي خاص خودش برسد .
-آيا يك متن مستبد مي تواند اثر گذارد در نهايت سازنده يا مخرب باشد و يك متن تا چه زمان مي تواند اقتدار خود را حفظ كند و آن را به مخاطب القا كند؟
متن‌‏هاي مستبد موجب اسنداد و پژمردگي فرهنگي مي شوند، ولي در نهايت هرگونه استبدادي راه به جايي نخواهد برد، روزي دوران اقتدار گرايي هر متني با ظهور متن هاي مقتدرتر به پايان خواهد رسيد.(ilna)


  • علی احمدیپاسخ به این دیدگاه 0 0
    چهارشنبه 6 خرداد 1388-0:0

    سلام خسته نووین خداجه خامبه که همیشه سهی سالم بویین
    خدا شمه پشت و پناه بوو


    ©2013 APG.ir