وظائف سنگين استاندار
يادداشتي از:دکتر غلامعلي رنجبر،پژوهشگر و استاد دانشگاه(بهره آخر)
*آخرين بهره سري يادداشت هاي دکتر رنجبر امروز از نظرتان مي گذرد.براي خواندن يادداشت هاي پيشين ، از جست وجوي سايت کمک بگيريد.هم چنين مجموع نوشته ها را هم در آرشيو مقالات بيابيد.
توانايي هاي استان در رابطه با توليد محصول از يك طرف و مسائل عملكردي مديران از طرف ديگر موجب بروز نتيجه اي مي شود كه امروزه شاهد آن هستيم. ثايت شده است كه عناصر بالا دست همواره تحت فشارهاي رواني و اجتماعي حاضر به توجه بيشتر هستند و در اين مورد اصلاً ترديد وجود ندارد.
تقريباً تمام دولت هايي كه بر سر كار آمدند ابتدا تصويري از مازندران در ذهن خود داشتند كه مازندران، استان برخوردار و مردم آن به لحاظ مالي مردمي توانگر هستند و در دريافت امكانات دولتي و اجراي طرح ها و پروژه ها و حتي نوبت سفرهاي استاني بايد صبر بيشتري داشته باشند.
تقريباً هميشه اوقات وقتي نوبت براي تصميم گيري راجع به استان رسيد كه كفگير بودجه و اعتبارات كشور به ته ديگ خورده و در اثر عدم تامين همه تصميمات و قولهايي كه توسط مقامات داده شده فقط بر روي كاغذ باقي مانده و عملاً چيزي نصيب اين مردم نشده است.
منهاي تعداد انگشت شماري از شهرهاي استان مردم ما مردمي كم توقع، قانع و زودباور و دلسوز هستند. هنگامي كه يك مسئله انساني پيش مي آيد و در جايي حادثه اي براي هموطنان ما بروز مي كند، مردم مازندران پيشقدم هستند و در زمره استان هايي هستند كه بالاترين كمك ها را ارائه مي دهند.
به دليل نرمخويي بيش از اندازه و روحيه فداكاري و فتوت و مردانگي طرح مسائل و مشكلات استان در قسمت هاي بالادست نظام به صورت واقعي صورت نمي گيرد و دولتمردان اين استان را به چشم منطقه امن براي خود پنداشته و فقط به هنگام گذراندن چند صباحي براي استراحت با زن و فرزند و آنهم با هماهنگي قبلي با مسئولان به صورت كاملاً مخفي سري به استان مي زنند.
چند نفر از دولتمردان واقعاً مشكلات مازندران را لمس مي كنند؟ چرا رسيدگي به مشكلات مازندران نسبت به استان هاي ديگر از اولويت حداقلي برخوردار است؟ چرا پيگيري هاي مسئولان استاني براي حل مشكلات عمدتاً با بن بست پاسخ هاي منفي مواجه مي شود؟ آيا اين واقعيت دارد كه غالب هم و تلاش مسئولان استاني در جهت تامين خواسته هاي محدود افزايش دستمزدهاي پرسنل صرف مي شود؟ چرا سازمان مديريت براي رسيدگي به پرسنل در حد و حدود دريافتي هاي متوسط ساير استان ها تلاش نمي كند؟
چرا روحيه اعتراض در مردم و پرسنل اداري مذموم تلقي مي شود و با اهرم هاي مديريتي سعي در سركوب اين روحيات مي شود؟ آيا شما هم مديراني را مي شناسيد كه براي ماندن حاضر به همه گونه تلبيس چاپلوسي نسبت به بالادستي ها و زورگويي نسبت به پائين دستي ها باشند؟ آيا شما هم گفتن اين مسائل را جزء تضعيف روند مديريت در استان تلقي خواهيد كرد؟ آيا انتقاد از نوع انتخاب و انتصاب مديران موجب تضعيف نمايندگان دولت در استان مي شود؟ آيا نبايد از روند كاركرد دولت جناب آقاي دكتر احمدي نژاد كه عميقاً مواضع ايشان را مورد تمجيد قرار مي دهيم در مورد انتخاب و انتصاب نماينده عالي دولت در استان انتقاد كرد؟ آيا كاركرد نمايندگان غير قابل انتقاد است؟ آيا اين روند پيگيري نمايندگان در انتصاب افراد تابع و ضعيف النفس در راس مديريت هاي استاني نبايد مورد نقد و انتقاد قرار گيرد؟
آيا اين نگاه توليد هاله تقدس براي مديران و مانع تراشي براي انتقاد، خود زمينه را براي بروز خطاهاي بزرگتر فراهم نمي كند؟ آيا مي دانيد نمايندگان شما به چه كارهايي براي درآمدزايي بيشتر خود مشغول هستند؟ آيا مي دانيد نمايندگان شما تا چه مقدار قوانين را در جهت منافع شخصي خود و گروه وابسته به خود به كار مي گيرند؟ آيا مي دانيد ميزان درآمد نمايندگان شما در قبل و بعد از نمايندگي قابل مقايسه نيست؟
آيا مي دانيد تعدادي از نمايندگان راه هاي پيگيري عملكرد مالي خود را در حين انتخابات كور كرده و با اهرم هاي جو سازي و غوغا سالاري و رفاقت با برخي قوا و دست اندركاران مسئول پيگيري، تمامي خطاهاي خود را مكتوم مي نمايند؟ آيا گفتن اين حرفها بايد نياز به شجاعت داشته باشد و در جمهوري اسلامي كسي نبايد قادر باشد بدون تحمل محروميت هاي عديده و به كنج عزلت رانده شدن اين چنين حرف هايي را بزند؟ واقعا" اگر بدانيد كه برخي از نمايندگان از پرسنل زير دست خود رشوه مي گرفتند چه برخوردي مي توانيد بكنيد؟
اگر بدانيد در هنگام استعفا براي وارد شدن به رقابت هاي نمايندگي پولهايي به حساب مديران زير مجموعه يكي از كانديداها واريز شده و سپس نيمي از آن براي كمك به فعاليت هاي انتخاباتي مدير در فعاليت هاي انتخاباتي به حساب آن مدير يا مسئول مالي ستاد ايشان واريز گردد چه برخوردي را مي توانيد انجام دهيد؟ آيا مي دانيد ابتكارات شيطاني زيادي براي رسيدن به مقصود انتخاب شدن در مجلس به كار برده مي شود تا كسبه و مردم عادي را تحت تاثير قرار دهد و از ابزار و اهرم پستي كه داشتند به طور نامشروع جهت جلب و جذب راي خود بهره برداري نمودند. آيا واقعاً نظامي كه در صدد سلامت در همه زمينه ها است نبايد به اين امر حساسيت داشته باشد تا كساني انتخاب شوند كه داراي سابقه سوء استفاده از مديريت نبوده و از ابزار وابستگي به سرمايه و مخارج بالا و تخلف و تقلب استفاده نكرده باشند؟
پاسخ ساده به اين سؤال كه مدارك موجود صحت كار انتخاب شوندگان را تائيد مي كند و يا شاكي خصوصي وجود نداشته است براي سالم سازي محيط مجلس كفايت نمي كند. مردم به نيكي دريافته اند كه پي گيري اين مسائل هزينه دارد و در نهايت تنها كسي كه ضرر مي كند پيگيري كننده است و بس.
استاندار محترم بايد اين را يكي از وظائف اساسي خود بداند كه در انتخاباتي كه در راه است، واقعاً و حقيقتاً به فكر سلامت انتخابات از تمامي جنبه ها باشد. باز گذاشتن دست گروه هايي كه بدان وابستگي داريم و ناديده گرفتن خطاهاي خودي ها زمينه را براي رسوخ و نفوذ فسادهاي بعدي باز مي كند. مگر ما چند سال عمر از خداوند منان طلبكار هستيم كه اينگونه به مماشات بپردازيم و خود را شريك عملكرد خيانت بار چند تن از خدا بي خبر سياست باز خائن کنيم؟
آيا كسي مي تواند منكر اين واقعيت باشد كه امروزه حتي در اركان قضايي ما شائبه رشوه خواري، نفوذ بازي، حق را نا حق كردن، آشنا سالاري و غيره رسوخ و نفوذ كرده است؟ اگر همه فقط همين حرف ها را بزنيم و هيچ پيگير سالم سازي ادارات و دستگاه ها نباشيم و با همه چيز به صورت سطحي و صوري برخورد نمائيم چگونه مي توانيم پيش خداي منان رو سفيد ظاهر شويم؟
چگونه مي توانيم جواب آقا امام زمان (عج) را بدهيم؟ واقعاً خيلي رو مي خواهد كه پيش ائمه اطهار (ع) سر بلند كنيم و مدعي باشيم كه به مسئوليت هاي خود درست عمل كرده ايم؟ استاندار در عزل و نصب كليه مديران طراز اول استاني مسئول هستند. شائبه هايي كه امروزه وجود دارد استفاده از نيروهايي است كه يا كارآمدي لازم را ندارند و تجربه اي هم در زمينه كاري مورد نظر ندارند.
جوان گرايي افراطي ضررش براي كشور كمتر از تكيه بر نيروهاي باتجربه ولي دچار محاسبات و حساب و كتاب هاي دنيا خواهي نيست. چشم را بستن و چوب را به دست گرفتن و به هر سمتي بي هدف رها كردن نتيجه شانسي را به همراه دارد و آن اينكه با احتمال بسيار پائيني ممكن است به هدف بخورد.
آيا امام علي (ع) تصادفاً مالك اشتر را براي امارت مصر پيشنهاد كرده بود؟ آيا انتخاب محمد بن ابوبكر صرفاً از روي علاقه شخصي بوده است؟ چرا حضرت در حيات خود به امام حسن (ع) و امام حسين (ع) و ساير فرزندان و وابستگان خود پستي را نداده بود؟ آيا حضرت نمي خواستند به ما بياموزند كه تبار سالاري و فاميل سالاري يكي از آفات حكومت است؟ با وجود آنهمه استان و پست هاي متعدد چرا يكي از بستگان خود را به استاداري يكي از مناطق منصوب نفرموده بودند؟ چرا به شائبة سوء استفاده دخترشان از بيت المال آن قدر حساس بودند كه فرمودند اگر اثبات نمي شد كه اين زيورآلات متعلق به بيت المال را قرض كرده اي اولين فرد از خاندان رسول الله (ص) بوديد كه دستتان به جرم دزدي قطع مي شد؟
آقاي استاندار عزيز محض اطلاع شما عرض مي كنم شما كه در قضا وارد نيستيد ولي همين طور به صورت كلي از يكي از متخصص عادل و بي طرف اهل قضا بپرسيد چند تا از مديران و حتي نمايندگان بر اساس حكم اسلام مي بايست اكنون با دستان قطع شده راه مي رفتند؟ الحمد لله رأفت اسلامي شامل همه ما شده است و براي ما حفظ آبرو كرده است و جو سازي هاي ظالمانه بين المللي نيز در اين تعطيل كردن حكم اسلام بي تاثير نبوده است وگرنه با اين دستبردهايي كه به بيت المال مسلمين زده مي شود و سوء استفاده هايي كه انجام مي شود تكليف ما روشن بود. آقاي استاندار وظيفه شما اين است كه محيط را سالم تر كنيد و اعتماد مردم به مسئولان را با تغيير در ماهيت مسئولان به آنان بر گردانيد.
آقاي استاندار نكند پس از شروع عزل و نصب ها ما از عدالت و صداقت شما نا اميد بشويم. ما شما را پاسدار مي دانيم. يادم مي آيد در سال هايي كه در "رسالت پاسدار" و "رسالت دانش آموز" با عشق تمام قلم مي زدم اين نكته را يادداشت كرده بودم كه ما پاسدار ارزش هاي الهي هستيم.
ما معامله گر بر روي ارزش هاي الهي نيستيم. اصلاً معامله گري و واسطه گري را بد داريم. پير هميشه جاويد ما به ما امر كردند كه دست واسطه ها را قطع كنيد تا جان مردم راحت بشود. نكند افراد واسطه صفت عرض و احترامشان در دستگاههاي تحت هدايت شما بيشتر بشود. ميزان جدي بودن شما در انجام كارهاي بهينه و دچار سياست بازي نشدن بر اساس نوع عمل شما قضاوت خواهد شد.
برخي از انتصابات در راه يا انجام شده كه حداقل بسياري از دلسوختگان را نگران كرده است. صرف حضور چند صباحي در شهرداري تهران و يا داشتن روابط خانوادگي با شخصيت ها نمي تواند محمل خوبي براي استدلال شايستگي انتصاب به پست هاي بالاي سياسي استان باشد. جناب آقاي استاندار شايعه شده است كه آقايي كه به ارتباط خانوادگي با رييس جمهور مشهور است و به همين خاطر براي اشغال پست استانداري بر سر زبان ها بود اكنون توسط مقاماتي از بالا براي معاونت سياسي استانداري در حال تحميل شدن است.
اگر راست است كه واي به حال استان كه فردي را كه هيچ گونه تجربه سياسي ندارد و محيط و فضاي سياسي استان را نمي داند و در سابق ايشان هم به لحاظ استعداد فكري و انديشه اي نقطه قابل تاكيدي وجود ندارد به صرف اين گونه روابط بر شما تحميل شود. شايعه شده است فردي كه در يكي از ادارات كل مديركل شده است داراي سوابق مشكوك مالي و درآمدهاي ناگهاني بوده است و در بين فاميل و اهالي محل به مسائلي مشهور شده است كه نقطه اوليه بروز اطلاعات منفي عليه ايشان محسوب مي شود. آيا شما بر خود وظيفه نمي دانيد كه با اين گونه انتصابات برخورد نمائيد؟
اگر من جاي شما بودم واقعاً نمي گذاشتم احدالناسي بدون صلاحديد من و خارج از چارچوب عقلاني و لحاظ نمودن توانمنديهاي كاري و صداقت اجرايي و مهمتر از همه امانتداري به پستي گمارده شود. اگر من جاي شما بودم در صورت ارتكاب اشتباه و يا احساس تحميل احدي نالايق و غير كارآمد و يا مسئله دار به روند اشتباه ادامه نمي دادم و آنقدر سماجت مي كردم كه وزير مجبور به تغيير مدير مربوطه بشود.
آقاي استاندار آموزش و پرورش را دريابيد. آموزش و پرورش جاي شوخي نيست. فرزندان همه ما در آن جا بايد تربيت شوند. خاستگاه واقعي علم و دانش و پرورش استعدادهاي درخشان آنجا است. جداً از انتصاب مديران ضعيف جلوگيري نمائيد. از آگرانديسمان و بزرگ نمايي كارچاق كنان و بادنجان دور قاب چينان و واسطه ها براي جا انداختن نيروها جداً در هراس باشيد.
انصاف و عدالت در قضاوت براي توانمندي هاي نيروها توام با علم و اطلاع و بررسي همه جانبه لازم است. ملعبة دست نمايندگان شدن كه متاسفانه امروزه به جاي پيگيري ارزشها، پيگير منافع آحادي از همشهريان خود هستند كه قياس منصفانه اي از توانمندي هاي آنها با رقيب صورت نمي دهند و صرفاً بر طبل تعصب هاي كور و جاهلي براي جا انداختن همشهريان خود مي زنند، مسئوليت هاي شما در برابر مردم و خداوند را نمي تواند نفي كند.
خدايا تو شاهدي كه من آن چه شرط بلاغ است مي گويم، خواه استاندار محترم پند گيرند، خواه ملال. خواه نمايندگان محترم خوش شان بيايد، خواه بد. اگر اين تلنگر بتواند يك نفر را هوشيار بكند من خود را در پيشگاه خداوند رو سفيد خواهم يافت.
حضرت علامه حسن زاده آملي كه خداوند ايشان را حفظ كند و عمر طولاني و باعزت عطا فرمايد، تكه كلامي دارند كه خيلي حكمت آموز است و آن اين كه: نه مال دارم كه ديوان ببرد و نه دين دارم كه شيطان ببرد. كسي كه احساس كند كه طمع و خواسته اي براي مورد توجه واقع شدن ندارد، مي تواند حقايق را بنويسد. صاحب اين قلم هنوز بدان درجه از از خودگذشتگي و جرأت دست نيافته است. ديگراني كه شجاع ترند انشاء الله اين گوي سبقت را خواهند ربود. تنها سفارشم به آنان اين است كه حقايق را با ملاحظه بنويسيد.
دكتر غلامعلي رنجبر - (ali.ranjbar@gmail.com)
- دوشنبه 17 بهمن 1384-0:0
از قرار استاندار جدید ما خیلی شل است.می گویند وی خیلی تحت تاثیر نماینده هاستومثلا"روحی ،نماینده بابلسر خیلی رویش تاثیر دارد.همین طور نماینده آمل یوسفیان.هم چنین شنیده ايم که حتی سپاه هم که او را از خود می دانست الان از شفقت ناراضی است و می گوید سرخود عمل می کند.خدا به ما رحم کند .