يادش به خير! آن وقت ها كه زبان دراز زيرابي بود و در بيان كمبودها، نارسايي ها و مسائل شهرمان هيچ مشكلي نداشتيم، هر وقت كسي حرفي را نمي توانست بزند، به سراغ زبان دراز مي رفت، و آن وقت تنها زبان دراز بود كه مي توانست از مشكلات مردم بگويد، اگر الان بود درباره مشكلات كمبود نان و مسايل مربوط به نانوايي مي گفت. خدا رحمت كند او را، كه رخ در تيره تراب كشيد و رفت. اما حال ما مي گويد كه مگه مسئولان نمي دانند يا نمي بينند كه صف هاي نانوايي ها هر روز در زير آب درازتر و نان ها هر روز كوتاه تر ميشه؟ مگه آقايون نمي دانند يا نمي بينند كه قديم ترها هر واحد نانوايي 5الي 6نفر كارگر و شاطر داشتند، تازه وقت هم كم مي آورد و حالا هر نانوايي تنها با 2الي 3نفره ميگرده، تازه آقايون آن قدر وقت اضافه دارند كه هر پخت را كش ميدن و آهسته آهسته كار مي كنند كه مثلا مردم نفهمند خداي ناكرده واحدي آردي را در بازار آزاد مي فروشد، راستي اين قدر ساده ايم كه فكر مي كنيم مسئولان نمي دانند يا نمي بينند؟!
اينو كه طي دستوري به تمام نانوايي ها اعلام كردند تا از شيشه شفاف استفاده كنند تا مردم بتوانند داخل نانوايي را از بيرون ببينند چي ميگي!

 البته بايد بگويم هيچ واحد نانوايي از اين دستور سرپيچي نكرده ولي با انواع و اقسام كاغذهاي كادو و اطلاعيه و اعلاميه و ابلاغيه و چسباندن آن بر شيشه شفاف عملا مردم را به خواندن مطالب متنوع مشغول مي كنند. بگذريم. اما اين را بدانيد از اينكه بعضي از اين آقايون نانهاي برشته، خاش خاشي، سفارشي و خارج از صف براي اهل و عيال به منزل مي برند قابل شك نيست ولي اينكه مسئولان مربوطه به مشكلات نان و كمبودها ناآگاهند باور نكن.
ظريفي مي گفت هر كيسه آرد مخصوص پخت در نانوايي وقتي كه تبديل به نان مي شود و به دست مردم مي رسد، براي نانوايي كلي سود دارد، اما اگر نانوا كيسه آرد را بدون پخت و هزينه هاي متعلقه مثل سوخت و مزد كارگران و اجاره بها، و پول آب و برق و گاز و تلفن تحويل بعضي ديگر كند، بيش از پخت آن سود مي برد، البته اين قضيه شامل حال نانوايان عزيز با وجدان نمي شود، احتمالا دشمنان در كشورهاي ديگر اين كار را مي كنند.