...برآورد مازندراني سرود
نگاهي به همايش شبي با شعر و موسيقي مازندران،تهران-26 اردي بهشت85 (هوشنگ ساماني)
۱- شاعران قومي پاسدار زبان هر قوم اند. شعر آنها منهاي محتوايش، حامل واژگاني است كه در مقايسه با زبان روزمره مردم از اصالت بيشتري برخوردار است. اين ويژگي در كنار ساير جاذبه هاي كلامي و موسيقايي اشعار، مي تواند با جلب توجه توده هاي مردم، از وارفتگي زباني جلوگيري كند. درست همان طور كه تجربه گرانسنگ حكيم ابوالقاسم فردوسي، زبان پارسي را از گزند دگرگونگي مصون داشت. بر اين اساس حضور و شعرخواني كيوس گوران، هلاكو خلعت بري و فرهود جلالي كندلوسي، سه شاعر نام آشناي خطه مازندران در اين همايش به فال نيك گرفته مي شود. استقبال حاضران از شعرخواني ايشان، گوياي اين واقعيت است كه كلام فاخر و ملموس در قالبهاي موزون همچنان خريدار دارد.
۲- موسيقي اصيل ايراني با همه شاخه هايش در شرايط امروزي، حال و روز چندان خوشي ندارد. به دلايل عديده، بي رونقي اين گونه از موسيقي را فراگرفته و ركود كم سابقه اي بر آن حاكم شده است. به تبع پايتخت، موسيقي شهرستانها نيز از سكه افتاده و در بعضي نقاط به طور كلي تعطيل شده است. در اين ميان تنها موارد معدودي هستند كه به رغم كم توجهي پايتخت نشينان، در شهرستان خود همچنان فعالند، چنانكه به جرأت مي توان گفت كمتر گروهي شهرستاني تا كنون توانسته با زحمات زياد حفظ موجوديت كند و همسنگ گروه هاي حرفه اي پايتخت به اجرا و توليد موسيقي بپردازد.
اجراي گروه موسيقي شواش در واقع بهترين بخش همايش بود. سطح نوازندگي و ارائه مطلب به صورت گروهي، هيچ كم نداشت. در كنار اينها، ايجاد تركيبات صوتي جديد و همخوان با لحن موسيقي مازندراني، به گروه شواش امكان افزونتري نسبت به اجراهاي ساده موسيقي محلي داده بود. اين نكته از آن رو اهميت دارد كه برخي گروه هاي موسيقي محلي، با بهره گيري از امكانات موسيقي شهري و بدون توجه به ويژگي هاي بومي، سعي در رنگ و لعاب دادن به موسيقي محلي خود مي كنند كه معمولاً ثمره دلچسبي ايجاد نمي كند. در كنار اين محاسن بايد اشاره اي هم به سيطره بي چون و چراي كمانچه بر فضاي موسيقايي گروه شواش بكنيم كه لحن كلي گروه را تحت الشعاع قرار مي داد، به طوري كه صداي زيباي «لله وا» در غالب موارد، زير صداي كمانچه قرار مي گرفت.
۳- تجليل از اهالي فرهنگ و هنر هميشه و همه جا، كاري نيكو و پسنديده است. هر از گاهي در نقاط مختلف كشور شاهد گراميداشت فرهنگ مداران نواحي مختلف ايران هستيم و اين امر دلگرمي خوبي به تجليل شدگان و انگيزه بالايي به جوانان پيرو ايشان مي دهد. وقتي كه اينگونه قدرداني ها در سطح ملي انجام پذيرد، به مراتب تأثير قوي تري بر روح و روان جامعه فرهنگي مي گذارد.
همايش اخير با تقدير از پنج پيشكسوت ادبي و هنري مازندران، اين سنت نيكو را نيك به جا آورد. حضور تعدادي از معاونان وزرا و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، رنگ ديگري به جمع هنري مازني ها داده بود. شايد اين گونه همنشيني هاي اهالي سياست با هنرمندان، به درك بيشتر و متقابل بينجامد.
از چهره هاي مشهور موسيقي نيز حضور علي اكبر شكارچي و سيد عبدالحسين مختاباد رونق خاصي به محفل مازني ها داده بود. در اين همايش از پنج پيشكسوت شعر و موسيقي مازندران به نامهاي كيوس گوران (شاعر)، حسين طيبي (نوازنده لله وا)، آقاجان فيوج زاده (نوازنده سرنا)، نورمحمد طالبي (خواننده) و احمد محسن پور (نوازنده كمانچه) تجليل شد كه در اين ميان نورمحمد طالبي به علت بيماري حضور نداشت و لوح تقدير به فرزندش ارزاني شد.
۴- صحنه آرايي هر مجلسي، تأثير زيادي بر ايجاد ذهنيت حاضران مي گذارد. در يك مجلس ترتيب يافته براي شعر و موسيقي مازندران، تابلوهاي نمدين جلوه دلپذيري به جلسه مي دهد كه چنين بود. تكلم مجري برنامه به زبان شيرين محلي و پوشش زيباي وي كه يادآور پوشش سنتي بانوان مازندران است، جلوه ديگري بود تا مجلس هر چه بيشتر و بيشتر رنگ و بوي بومي و اصيل به خود بگيرد.(hamshahri)