تعداد بازدید: 3882

توصیه به دیگران 2

سه شنبه 30 تير 1394-2:45

آزمون و خطا در مدیریت شهری

. مدیریت شهری در شهرهای ما چنان ضعیف است که کار به کارکرد اجتماعی نمی کشد و در همان کارکرد ظاهری لنگ می زند. یعنی ما هنوز برای روان کردن ترافیک چند خیابان کوچک و چهارراه دائماً برنامه ها را تغییر می دهیم.


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، احسان شریعت: یکی از اصلی ترین موانع فراروی مدیریت شهری،  چند پارگی مدیریت شهری در عرصه سیاستگذاری، تصمیم سازی، برنامه ریزی، هدایت و نظارت است.

شهر، سیستمی باز است که ساختارهای این سیستم هر کدام دارای کارکردهای خاص خود است. این عملکردها و کارکردها در پیوستگی زمانی و مکانی، در حال تغییر و تحول و همچنین در حال باز تولیدند. ولی باید توجه شود کل سیستم شهر چیزی فراتر از تمام اجزا، ساختارها، کارکرد و عملکردهای آن است، یعنی اگر ساختارها و عملکردهای یک شهر از هم منفک و تجزیه شوند، پیوند دوباره آنها دیگر شمایل سیستم شهر را ندارد.

به عبارت دیگر شهر سیستمی پویا است که عملکرد ساختارهای آن، پیوسته با هم تعامل دارند. برای تنظیم این روابط و پایداری سیستم، هماهنگی و یکپارچگی در مدیریت آن ضروری است و ما نمی توانیم کارکردهای مختلف شهر را به مدیریت منفک و بدون ارتباط با هم بسپاریم و انتظار بهبود وضعیت داشته باشیم.  براساس مطالعات عمیق و روشنگر پژوهشگران عرصه مدیریت شهری، از شهرنشینی فراگیر و در حال رشد گریزی نیست و از طرف دیگر این رشد همراه با ناپایداری هایی است، که از آن جمله می توان به نبود مدیریت یکپارچه شهری اشاره کرد.

نبود مدیریت یکپارچه شهری که در برخی شهرهای مازندران به طور جدی مشاهده می شود، پیامدهای ناگوار بی شماری برای شهرها دارد.

یکی از اصلی ترین این پیامدها که می تواند خود به طور سلسله مراتبی مسائل و مشکلات عدیده ای را به وجود آورد "آزمون و خطا" در مدیریت شهری است. آزمون و خطا در مدیریت شهری یعنی اینکه با تغییر مدیران مناسبات مهندسی و شهرسازی دچار تغییر شده و هر تفکر جدیدی ساز خودش را برای شهر می زند. برای مثال در یک سال اخیر در قائم شهر مردم با آزمون و خطاهایی بزرگی مواجه شده اند. ایستگاه تاکسی خیابان تهران در یک سال اخیر با صرف هزینه های مادی و معنوی و دردسرهای فراوان چندین بار دچار تغییر مکان شده و تمام شهر را متأثر ساخت.

یکی دیگر از موارد تغییر، یکطرفه یا دوطرفه بودن خیابان ها است که به طرز بسیار ناشیانه های در قائم شهر اجرا شده و دائماً تغییر می یابد. این تغییر یکطرفه کردن خیابان ها نه تنها افراد را دچار سردرگمی می سازد،  بلکه به سیستم شهری نیز صدمه می زند. برای مثال در چهارراه تختی در ابندای خیابان تهران همین شهر وقتی خودروها به چهارراه می رسند نمی توانند به حرکت مستقیم ادامه دهند بلکه می بایست به سمت راست حرکت کرده و ادامه مسیر را در خیابان رازی طی کنند. این در حالی است که تنها چندین متر آن طرف چهارراه یکی از بزرگ ترین و استانداردترین پارکینگ های شهری قائم شهر وجود دارد که با یکطرفه شدن خیابان دیگر خودروها امکان استفاده از این پارکینگ را نخواهند داشت.  


شهرهای ما آن قدر مشکلات عدیده دارند که با یک پروژه دل مردم خوش شده و از پیشرفت ظاهری شهر شادمان می شوند. غافل از آنکه مدیریت شهری مجموعه ی به هم پیوسته ای از پارامترهای مختلف است که باید در یک مجموعه هماهنگ جای گیرد.

 تلقی رایج از مدیریت شهری مطلوب در کشورهای توسعه نیافته منطبق بر این اصل کلی است که هر چه در یک شهر پروژه های مهندسی بیشتری اعم از زیرگذر و روگذر، و بزرگراه ها و خدمات شهری ساخته شود، مدیریت شهری یک مدیریت پویا محسوب می‌شود. لیکن با مد نظر قرار دادن نحوه اداره شهرها در کشورهای توسعه یافته، بطلان این تلقی از مدیریت شهری آشکار می‌شود.

مدیریت شهری در کشورهای توسعه نیافته با مقیاس کارکرد ظاهری سنجیده می‌شود نه کارکرد اجتماعی. مراد از کارکرد ظاهری آن است که صرف پرداختن به ظاهر شهرها و تلاش برای روان کردن ترافیک و... نمی‌تواند سنجه‌ای برای مطلوبیت مدیریت شهری باشد.

هرچه که مدیریت شهری بتواند از لحاظ اجتماعی، در روند مدیریت شهر پویاتر عمل کند و هر چه که بیشتر این امکان را فراهم سازد که NGO ها و توده‌های مردم خود را در اداره شهرها دخیل بدانند، از لحاظ کار آمد بودن می‌تواند مورد تایید قرار گیرد.

اما با همه این اوصاف همان گونه که در بالا گفته شد شهرهای ما شاید به دوران ماقبل توسعه نیافتگی تعلق دارند که حتی پروژه ها نیز به زحمت و در طول سالیان ساخته می شوند. مدیریت شهری در شهرهای ما چنان ضعیف است که کار به کارکرد اجتماعی نمی کشد و در همان کارکرد ظاهری لنگ می زند. یعنی ما هنوز برای روان کردن ترافیک چند خیابان کوچک و چهارراه دائماً برنامه ها را تغییر می دهیم.

در این میان چند موضوع باید مورد توجه قرار گیرد. نخست آنکه در این میان نقش شورای شهر کجاست؟ چرا شورای شهر نظارتی بر برنامه ریزی های شهری ندارد؟ نکته دیگر آنکه در این میان نقش نقشه جامع و نقشه تفصیلی کجاست؟ چرا در شهر برنامه و نقشه جامعی وجود ندارد که طرح و برنامه شهر را مرتب کند؟ چرا سیاست واحد یکسانی برای ترتیب خیابان های شهر وجود ندارد و هر شهرداری به تفکر خود خیابان ها را دست می زند؟

نکته مهم دیگر پیامدهای چنین تغییراتی است. اصلی ترین پیامد این آزمون و خطاها صدمه دیدن اعتماد مردم شهر است. شهروندان با تغییرات شهری خود را انطباق می دهند چون مجبور به این کارند. اما در ذهنیت جمعی مردم شهر، نوعی بی اعتمادی و بدبینی نسبت به مدیریت شهری به وجود می آید.

 مردمی که هیچ نقشی در مدیریت شهری ندارند و حتی با انتخاب اعضای شورای شهر نیز باید نگران  تأثیرنگذاشتن درست این نهاد باشند، در صورت فعال بودن در روند تصمیم سازی شهری می توانند به عنوان گروه های تأثیرگذار بر روی تصمیمات شتابزده مدیران تأثیر گذاشته و آنان را به روند منطقی باز گردانند.

رویکرد عمومی در مدیریت شهری پویا از این قرار است که تا چه حد می‌توان از افکار عمومی و توان مردم برای اداره شهر بهره جست تا از این رهگذر به واسطه این ارتقای معنوی (دخیل بودن مردم در اداره شهر) یک ارتقای مادی نیز صورت پذیرد.

هنگامی ارتقای مادی شهر پا برجاتر خواهد بود که ارتقای معنوی شهر استوار باقی بماند. وجهی از ارتقای معنوی در شهر، حسن تعلق خاطر به محل زیست است. این تعلق خاطر هر چه بیشتر باشد، شهروند می‌کوشد در نگهداری شهر خود کوشاتر ظاهر شود. عمده‌ترین دلیل آن که شهرهای توسعه یافته زیبا به نظر می‌رسند در همین امر نهفته است. در این گونه شهرها یک ارتقای معنوی بسط یافته است که از این طریق شهروند می‌کوشد در توسعه محل زیست خود فعال و کوشا ظاهر شود.

مطابق با اصل 100 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد سریع برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم باید شورای شهر تشکیل شود. اولین وظیفه شورای شهر انتخاب یک شهردار است. حال پرسش بنیادی این است که همانطور که وجه عمرانی مدیریت شهری تاکید می‌شود آیا به مضامینی که در اصل 100 قانون اساسی تصریح شده مانند برنامه‌های اجتماعی، فرهنگی، آموزشی توجهی شایسته صورت می‌گیرد؟


  • چهارشنبه 31 تير 1394-6:52

    اي بابا اين زنرال بي ستاره حجازي مبينه عبوري اينطور كارميكنه اطش تقليد ميكنه به جاي ساخت خيابان جديد خيابانها را يكطرفه ميكنه شايد مردم قائمشهرتصوركنند ازخيابان تازه تاسيسي عبور كرده اند اينها مانند عبوري نميتونند ميانگذارعظيم شمالي را بسازند

    • سه شنبه 30 تير 1394-19:49

      جناب حجازی میشه بفرمایند که در مدتی که مسوولیت شهرداری ساری رو داشدن دقیقا چی در کارنامه اجرایی و مدیریتیشون دارن؟!
      البته در زمان ایشون ما چیزهای زیادی در ساری داشتیم : خیابونها و پیاده رو هایی که بز پاش پیچ میخورد! میادینی که مثل زمینهای جنگ زده بود! فیش های عوارض شهرداری که فقط پرداخت میشد و خرج شهر نمیشد! آپارتمان های بدون مهندسی که جوازش از شهرداری صادر میشد و با یه باد نسبتا شدید رو ساختمونهامون آوار میشد! یه پارک آفتاب که مقر معتادین و اراذل اوباش بود! پارک قايم که میبایست با دعای 14 معصوم واردش میشدی و با نظر 124000 پیغمبر خارج! خیابونهای مرده و داغون و آشغالهایی انباشته شده تا صبح کنار خیابونها! پارک زارع مرکز مواد فروشها! و و و و.....
      آقای حجازی چیزی که تحویل شهردار بعد خودشون دادن، شهر ساری نبود، خرابه ای به اسم ساری بود! همینقدر که آقای عبوری بتونن افتضاح 40 سال شهردار های قبلی رو جمع کنن هنر کردن، تا همین حد باید گفت : همتت افزون عبوری، دشمن ها نشانه های موفقیت آدم هستن!!!!!

      ناب نویسنده ی محترم، لطفا به قایم شهر بپردازین، قضاوت در مورد بهبود وضعیت ساری رو به خود ساروی ها واگذار کنید!

      • سه شنبه 30 تير 1394-15:56

        متاسفان اعضائ شوراي شهر در شهرهاي ما بعد از انتخابات ارتباطشون با مردم قطع ميشه . براي همينه كه اينطور مشكلات به وجود مياد.


        ©2013 APG.ir