نقد با انوشه
با حضور دکتر حسن انوشه-نويسنده و مترجم بابلي-سه جلد از مجموعه نه جلدی " داستان فکر ایرانی " درباره تاریخ ایران برای نوجوانان و جوانان مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
نشست بررسی این اثار ساعت 17 روز پنج شنبه اول تیرماه در نشر چشمه(به مديريت حسن کياييان،ناشر مطرح بابلي) واقع در خیابان کریم خان زند با حضور دکترحسن انوشه و تنی چند از منتقدان و نویسندگان برگزار می شود.
دکتر حسن انوشه از نویسندگان مازندراني دانشنامه زبان فارسی، نویسنده دایره المعارف تشیع و مترجم تاریخ ایران (کمبریج) است.(mehrnews)
- يکشنبه 15 مهر 1386-0:0
مصاحبه ی ایرج لاجوردی با دکتر غلامرضا جوهری یکتا - اسلام شناس ایرانی مـقـیـم آمستردام هـلـند - تاریخ مصاحبه:16 نوامبر 2006/ برابر با25 آبان 1385): ...در ادامه بحث و بررسی پیرامون شناخت دایره المعارف های معاصر ایران به بحث پیرامون دایره المعارف تشیع می رسیم. نظر شما در رابطه با این دایره المعارف فارسی چیست؟ - دکتر جوهری:"این دایره المعارف ظاهرا" از حدود 1360 شمسی شروع به فعالیت و انتشار نموده و اکنون من جلد 11 آن را نیز دیده ام که به حرف عین اختصاص یافته است. این اثر نیز یکی از هزاران باقیات صالحاتی است که ازاموال مرحوم سید ابو الفضل تولیت آنرا بر پا داشته اند . ابتدا آقای دکتر مهدی محقق (که در ایران هستند) این مجموعه را به راه انداخت و به نظر من قصد ایشان فقط شهـرت طلـبی بوده چون می خواسته آن را در شش جلد تمام کند و جلد 1 و 2 آن را اگر دیده باشید خیلی ناقص و خلاصه است که لایق نام دایره المعارف نیست. پس از دکتر محقق فعالیت آن اینطور که من خبر دارم در اختیار ملی مذهبی های طرفدار بازرگان است. می دانیم آنها نیز بیشتر اهل حرف و شعار هستند تا عمل . من جلد 11 این مجموعه را اخیرا"مورد مطالعه قرار داده ام .اکنون هم آثار کم کاری و سر هم بندی فراوانی در آن به چشم می خورد. مثلا"در مقاله ی مربوط به عراق در این مجلد مطالبی اغراق آمیز و بلکه جعلی به چشم می خورد.وچون منابع را جلوی هر نقل قول نمی نویسند اغلب خوانندگان متوجه اینطور چیزهای جعلی نمی شوند. اگر اینها مانند دایره المعارف بزرگ اسلامی نویسنده را ملزم میکردند که آدرس دقیق و مشخصات چاپ کتاب و سال نشر وانتشارات را درست در جلوی نقل قول های خود و یا با ذکر شماره در پاورقی یا در همان بخش منابع ارائه بدهد هم ارزش کار بالا می رفت هم سند دقیق گفته ها مشخص می شد وهم نویسنده بی سواد از باسواد تشخیص داده می شد و راه فرار و تقلب بر روی نویسندگان بی مسئولیت و بی سواد بسته می شد.اما این گونه هر کس هر پرت و پلائی بنویسد کسی نمی تواند مچ او را بگیرد.من تعجب می کنم که دایره المعارف تشیع چرا منابع را چنین کرده؟...". لاجوردی: ببخشید که صحبت شما را قطع میکنم. آیا در خصوص اینگونه موارد باید گردانندگان دایره المعارف یا ویراستاران آن را نیز مسئول بدانیم؟ - دکتر جوهری:" من داشتم میگفتم . شما عجله کردید.در این خصوص باید تقصیر اصلی را از نویسنده ی مقاله بدانیم.اما انتقاد ما به آقای دکتر سید جوادی این است که چنین نویسندگانی را از کجا به گزینش وجمع کرده اند و چرا در انتخاب نویسنده برای مقاله دقت نکرده اند؟ بلی ما قبول داریم که مدیریت یک دایره المعارف بزرگ وقت نمیکند که تمامی مقالات را با منابع ادعا شده در ذیل آنها تطبیق نماید.و همینطور این وظیفه ویراستار نیست. اما حرف من این است که این نویسنده ها را از کجا گیر آورده اند؟ یا مثلا"مقاله مهمی با عنوان عیسی بن مریم نه تنها خوب نوشته نشده و تحقیقی نیست بلکه حجم آن خیلی کم است. من خواننده می توانم کامل تر و منظم تر از این مقاله را در حیات القلوب ملا محمد باقر مجلسی بیابم و بخوانم. یا مثلا"مقاله عمار یاسر که تنها دو صفحه از این جلد را گرفته - با آن اهمیت تاریخی که عمار دارد- اما علاء الدوله سمنانی - که یقینا" سنی مذهب است و معلوم نیست چرا نام او را در تشیع آورده اند؟ - چهار صفحه را هم اشغال نموده است. یا مثلا"داستان خرافی "عقل و عشق"را دو صفحه آورده اند حال آنکه به هیچ دردی نمی خورد. از طرف دیگر مقاله "عقل" را می بینیم که اصلا"در آن خبری از مباحث علمی و روانشناسی جدید (که شیعه هم در آن خیلی تالیفات دارد) نیست ودر عوض تنها و تنها به مباحث خشک فلسفی - که هیچ کس آن را نمی خواند - پرداخته شده که خیالی بودن و غیر علمی بودن این مباحث امروزه برای نوجوانان ما نیز معلوم شده است. در مقاله "عصمت" نیز می بینیم تنها سه صفحه مطلب آمده حال آنکه مهم ترین عقیده شیعه است واقلا" باید ده برابر یعنی سی صفحه مطلب ارائه بدهند نه سه صفحه . یا مثلا" کتاب "عده الاصول" شیخ طوسی با آن اهمیت والائی که داشته تنها یک مقاله ضعیفی را در یک صفحه به خود اختصاص داده است . می دانیم که "عدل" از اصول دین شیعه است در این دایره المعارف نه تنها مقاله ای ندارد بلکه به "عدالت" ارجاع داده شده که اصلا" ربطی به این بحث ندارد. در مورد عبد العظیم حسنی- معروفترین امامزاده ایران- نیزیک صفحه ونیم مقاله ی سطحی و سرهم بندی شده ای دارند که خواننده از خواندن آن پشیمان می شود و جا داشت که حجم آن همانند حجم مقاله "عراق" باشد. نظیرهمین است مقاله عباس بن علی(ع) با آن همه اهمیت! در مقاله "عبا" نیز اصلا" به بعد مذهبی عبا در تشیع نپرداخته اند وفقط اطلاعاتی ناقص در مورد این لباس را از کتابهائی دیگر رونویسی کرده اند.مقاله"عبادت" نیز مقاله ای یک صفحه ای و ناقص و پرت و دور از مقصود است. مقاله عاشورا همچنین ناقص است. ونمی دانم مقاله"عادت الله" که نزد شیعه مردود است برای چه آنجا چاپ شده؟ در جلدهای قبلی وضع اسف بارتری را مشاهده می کنیم.مثلا"در جلد3 جابر بن حیان - با آن همه خدمات و اکتشافات علمی - تنها یک و نیم صفحه - آن هم مطالب کم اهمیتی - را به خود اختصاص داده حال آنکه در لغت نامه شادروان دهخدا می توانیم بگوئیم یک کتابچه را بخود اختصاص داده با آنکه دهخدا یک دایره المعارف عمومی است اما اینها ادعا دارند که دایره المعارف شیعه وتشیع را دارند مینویسند به هر حال من به این نتیجه رسیدم که دایره المعارف تشیع نیز یک کار سرهم بندی و سمبل کاری است که آثار کم کاری و سستی ایرانی جماعت در آن کاملا"واضح است.اینها هم بیشتر دنبال شهرت هستند وکمتر خود را در قبال جامعه علمی مسئول می دانند...". لاجوردی: "گمان نمی کنید که این گونه حجم دایره المعارف بسیار شود؟"- دکتر جوهری:"پس اسم دایره المعارف را از روی کتاب خود بردارند! دایره المعارف باید از هر مدرک دیگری کامل تر و جامع تر باشد که خواننده با مطالعه آن از رجوع به منابع دیگر مستغنی شود. به یاد داشته باشیم که مرحوم دهخدا نیز اگر مثل اینها کم کاری می نمود ما امروز به وی و لغت نامه اش افتخار نمی کردیم . او از این نمی ترسید که حجم دایره المعارف وی زیاد شود.او مردی پرکار و در عوض کم حرف و کم توقع و بی ادعا بود .آن زمان با آنکه امکانات بین المللی چاپ و نشر خیلی محدود بود ما ایرانیان به لغت نامه دهخدا افتخار می کردیم . اما الآن کدام شیعه یا کدام ایرانی به دایره المعارف تشیعی افتخار می کند که در حرف "پ" یا"ط" از خدمات وسیع شیعیان در پزشکی و طبابت یاد نکرده.و یا در حرف "ر" از ریاضی دانان بزرگ شیعه وآثار ایشان اسمی نبرده.ویا در حرف "ص"از صنایع آنها یاد نمی کند؟پس اگر جای این مطالب دراین دایره المعارف نیست در کجاست؟ شما به من بگوئید؟حیف شد.این وضع دانشگاه واین هم وضع دایره المعارف نویسی ما شده! ما ایرانی ها مردمی کم کار و پرمدعا شده ایم.از انتقاد بدمان می آید. با اهل علم وفن نیز مشاوره و همکاری نمی کنیم.کار ما در این سه دهه فقط شده شعار دادن و به جان هم افتادن! دایره المعارف نویسی ما هم مثل ساختمان سازی و صنعت ما است. قلابی و تقلبی!...فقط دنبال این هستیم که مردم بی اطلاع بگویند: فلان پروژه یا طرح خاتمه یافت یا پایان پذیرفت.وجدان کاری نداریم!...".لاجوردی:"سپاسگزارم از..
آرشیو
يادگار آمل
نگاهي به شهرستان آمل و جاذبه هاي آن.
آرشیو
ترانههاي مان روزي در خاطرهها ميماند
- پنجشنبه 25 آبان 1385-0:0
نــــــــــــــقــــــــــــدی بــــــــر دایــــــــره الــــــــمـــعارف تـــشیــــــــــــــع
(متن مصاحبه ی ایرج لاجوردی با دکتر غلامرضا جوهری یکتا - اسلام شناس ایرانی
مـقـیـم آمستردام هـلـند - تاریخ مصاحبه:16 نوامبر 2006/ برابر با25 آبان 1385):
...در ادامه بحث و بررسی پیرامون شناخت دایره المعارف های معاصر ایران به بحث پیرامون دایره المعارف تشیع می رسیم. نظر شما
در رابطه با این دایره المعارف فارسی چیست؟ - دکتر جوهری:"این دایره المعارف ظاهرا" از حدود 1360 شمسی شروع به فعالیت و
انتشار نموده و اکنون من جلد 11 آن را نیز دیده ام که به حرف عین اختصاص یافته است. این اثر نیز یکی از هزاران باقیات صالحاتی
است که ازاموال مرحوم سید ابو الفضل تولیت آنرا بر پا داشته اند . ابتدا آقای دکتر مهدی محقق (که در ایران هستند) این مجموعه را به
راه انداخت و به نظر من قصد ایشان فقط شهـرت طلـبی بوده چون می خواسته آن را در شش جلد تمام کند و جلد 1 و 2 آن را اگر دیده
باشید خیلی ناقص و خلاصه است که لایق نام دایره المعارف نیست. پس از دکتر محقق فعالیت آن اینطور که من خبر دارم در اختیار ملی
مذهبی های طرفدار بازرگان است. می دانیم آنها نیز بیشتر اهل حرف و شعار هستند تا عمل . من جلد 11 این مجموعه را اخیرا"مورد
مطالعه قرار داده ام .اکنون هم آثار کم کاری و سر هم بندی فراوانی در آن به چشم می خورد. مثلا"در مقاله ی مربوط به عراق در این
مجلد مطالبی اغراق آمیز و بلکه جعلی به چشم می خورد.وچون منابع را جلوی هر نقل قول نمی نویسند اغلب خوانندگان متوجه اینطور
چیزهای جعلی نمی شوند. اگر اینها مانند دایره المعارف بزرگ اسلامی نویسنده را ملزم میکردند که آدرس دقیق و مشخصات چاپ کتاب
و سال نشر وانتشارات را درست در جلوی نقل قول های خود و یا با ذکر شماره در پاورقی یا در همان بخش منابع ارائه بدهد هم ارزش
کار بالا می رفت هم سند دقیق گفته ها مشخص می شد وهم نویسنده بی سواد از باسواد تشخیص داده می شد و راه فرار و تقلب بر روی
نویسندگان بی مسئولیت و بی سواد بسته می شد.اما این گونه هر کس هر پرت و پلائی بنویسد کسی نمی تواند مچ او را بگیرد.من تعجب
می کنم که دایره المعارف تشیع چرا منابع را چنین کرده؟...". لاجوردی: ببخشید که صحبت شما را قطع میکنم. آیا در خصوص اینگونه
موارد باید گردانندگان دایره المعارف یا ویراستاران آن را نیز مسئول بدانیم؟ - دکتر جوهری:" من داشتم میگفتم . شما عجله کردید.در این
خصوص باید تقصیر اصلی را از نویسنده ی مقاله بدانیم.اما انتقاد ما به آقای دکتر سید جوادی این است که چنین نویسندگانی را از کجا به
گزینش وجمع کرده اند و چرا در انتخاب نویسنده برای مقاله دقت نکرده اند؟ بلی ما قبول داریم که مدیریت یک دایره المعارف بزرگ
وقت نمیکند که تمامی مقالات را با منابع ادعا شده در ذیل آنها تطبیق نماید.و همینطور این وظیفه ویراستار نیست. اما حرف من این است
که این نویسنده ها را از کجا گیر آورده اند؟ یا مثلا"مقاله مهمی با عنوان عیسی بن مریم نه تنها خوب نوشته نشده و تحقیقی نیست بلکه
حجم آن خیلی کم است. من خواننده می توانم کامل تر و منظم تر از این مقاله را در حیات القلوب ملا محمد باقر مجلسی بیابم و بخوانم.
یا مثلا"مقاله عمار یاسر که تنها دو صفحه از این جلد را گرفته - با آن اهمیت تاریخی که عمار دارد- اما علاء الدوله سمنانی - که یقینا"
سنی مذهب است و معلوم نیست چرا نام او را در تشیع آورده اند؟ - چهار صفحه را هم اشغال نموده است. یا مثلا"داستان خرافی "عقل
و عشق"را دو صفحه آورده اند حال آنکه به هیچ دردی نمی خورد. از طرف دیگر مقاله "عقل" را می بینیم که اصلا"در آن خبری از
مباحث علمی و روانشناسی جدید (که شیعه هم در آن خیلی تالیفات دارد) نیست ودر عوض تنها و تنها به مباحث خشک فلسفی - که هیچ
کس آن را نمی خواند - پرداخته شده که خیالی بودن و غیر علمی بودن این مباحث امروزه برای نوجوانان ما نیز معلوم شده است. در
مقاله "عصمت" نیز می بینیم تنها سه صفحه مطلب آمده حال آنکه مهم ترین عقیده شیعه است واقلا" باید ده برابر یعنی سی صفحه مطلب
ارائه بدهند نه سه صفحه . یا مثلا" کتاب "عده الاصول" شیخ طوسی با آن اهمیت والائی که داشته تنها یک مقاله ضعیفی را در یک
صفحه به خود اختصاص داده است . می دانیم که "عدل" از اصول دین شیعه است در این دایره المعارف نه تنها مقاله ای ندارد بلکه به
"عدالت" ارجاع داده شده که اصلا" ربطی به این بحث ندارد. در مورد عبد العظیم حسنی- معروفترین امامزاده ایران- نیزیک صفحه ونیم
مقاله ی سطحی و سرهم بندی شده ای دارند که خواننده از خواندن آن پشیمان می شود و جا داشت که حجم آن همانند حجم مقاله "عراق"
باشد. نظیرهمین است مقاله عباس بن علی(ع) با آن همه اهمیت! در مقاله "عبا" نیز اصلا" به بعد مذهبی عبا در تشیع نپرداخته اند وفقط
اطلاعاتی ناقص در مورد این لباس را از کتابهائی دیگر رونویسی کرده اند.مقاله"عبادت" نیز مقاله ای یک صفحه ای و ناقص و پرت و
دور از مقصود است. مقاله عاشورا همچنین ناقص است. ونمی دانم مقاله"عادت الله" که نزد شیعه مردود است برای چه آنجا چاپ شده؟
در جلدهای قبلی وضع اسف بارتری را مشاهده می کنیم.مثلا"در جلد3 جابر بن حیان - با آن همه خدمات و اکتشافات علمی - تنها یک و
نیم صفحه - آن هم مطالب کم اهمیتی - را به خود اختصاص داده حال آنکه در لغت نامه شادروان دهخدا می توانیم بگوئیم یک کتابچه را
بخود اختصاص داده با آنکه دهخدا یک دایره المعارف عمومی است اما اینها ادعا دارند که دایره المعارف شیعه وتشیع را دارند مینویسند
به هر حال من به این نتیجه رسیدم که دایره المعارف تشیع نیز یک کار سرهم بندی و سمبل کاری است که آثار کم کاری و سستی ایرانی
جماعت در آن کاملا"واضح است.اینها هم بیشتر دنبال شهرت هستند وکمتر خود را در قبال جامعه علمی مسئول می دانند...". لاجوردی:
"گمان نمی کنید که این گونه حجم دایره المعارف بسیار شود؟"- دکتر جوهری:"پس اسم دایره المعارف را از روی کتاب خود بردارند!
دایره المعارف باید از هر مدرک دیگری کامل تر و جامع تر باشد که خواننده با مطالعه آن از رجوع به منابع دیگر مستغنی شود.
به یاد داشته باشیم که مرحوم دهخدا نیز اگر مثل اینها کم کاری می نمود ما امروز به وی و لغت نامه اش افتخار نمی کردیم . او
از این نمی ترسید که حجم دایره المعارف وی زیاد شود.او مردی پرکار و در عوض کم حرف و کم توقع و بی ادعا بود .آن زمان
با آنکه امکانات بین المللی چاپ و نشر خیلی محدود بود ما ایرانیان به لغت نامه دهخدا افتخار می کردیم . اما الآن کدام شیعه یا کدام
ایرانی به دایره المعارف تشیعی افتخار می کند که در حرف "پ" یا"ط" از خدمات وسیع شیعیان در پزشکی و طبابت یاد نکرده.و یا در
حرف "ر" از ریاضی دانان بزرگ شیعه وآثار ایشان اسمی نبرده.ویا در حرف "ص"از صنایع آنها یاد نمی کند؟پس اگر جای این مطالب
دراین دایره المعارف نیست در کجاست؟ شما به من بگوئید؟حیف شد.این وضع دانشگاه واین هم وضع دایره المعارف نویسی ما شده! ما
ایرانی ها مردمی کم کار و پرمدعا شده ایم.از انتقاد بدمان می آید. با اهل علم وفن نیز مشاوره و همکاری نمی کنیم.کار ما در این سه دهه
فقط شده شعار دادن و به جان هم افتادن! دایره المعارف نویسی ما هم مثل ساختمان سازی و صنعت ما است. قلابی و تقلبی!...فقط دنبال
این هستیم که مردم بی اطلاع بگویند: فلان پروژه یا طرح خاتمه یافت یا پایان پذیرفت.وجدان کاری نداریم!...".لاجوردی:"سپاسگزارم از..