مردي كه ترانههاي روستايي را به موسيقي ملي ما هديه داد
يادي از استاد ابوالحسن صبا
استاد ابوالحسن صبا در تاريخ موسيقي ايران چه به لحاظ پژوهشي و معلمي و نيز تسلط كامل به شش ساز موسيقي از نوادر فرهنگ و هنر ما است، او نخستين و از معدود هنرمنداني است كه با پژوهش و تحقيق در ميان روستاييان و شناسايي آواها و نغمههاي مهجور بومي و محلي مناطق روستايي شمال كشور، به ثبت و نتنگاري و اجراي آن با اركستر سازهاي ملي ايران پرداخت،
25 ساله بود كه پس از فارغالتحصيلي از هنرستان موسيقي بهعنوان هنرجوي ممتاز و تدريس در همانجا، مدت دو سال و نيم راهي روستاهاي شمال شد.
استاد صبا طي اين مدت، در كنار ثبت و ضبط آهنگها و ملوديهاي بكر و ناشناخته روستايي، با الهام از محيط و زندگي شيرين و تلخ روستاييان اين مناطق، نغماتي ساخت كه در تاريخ موسيقي ما همچنان تازه و خوشنوا هستند و بارها دستمايه بسياري از آهنگسازان در اجرا با اركسترهاي متفاوت ملي، سنتي و نيز پاپ – كلاسيك ايران قرار گرفته است. «زرد مليجك»، «كوهستاني»، «ديلمان»، «اميري»، «مازندراني»، «چوبي قاسمآبادي»، «دشتي گيلكي» و... بخشي از آن نواها بهشمار ميآيند.
ميگفت: «هرچند آب و هواي مرطوب آنجا با حال و روزم نميساخت اما آن دو سال و نيم از بهترين روزهاي زندگي من بود. چون در آن مدت با شنيدن و ضبط ترانههاي گمنام روستايي، ني چوپانان و نشست و برخاست با هنرمندان گمنام روستايي از نواهاي با ارزش و دستنخورده محلي گيلان و مازندران، بسيار استفاده كردم. براي اولينبار در تاريخ موسيقي كشورم، اين ترانهها را جمع كردم و آنهار ا با روش جديدي نواختم.
از سويي سفر از اين روستا به آن روستا، مشكلات زيادي برايم داشت. رفتن به بعضي از روستاها چند روز پيادهروي لازم داشت. به جاهاي ديگر مثل كوههاي عمارلوي ديلمان و كوهستانهاي اطراف گيلان هم با اسب و قاطر ميرفتم، اما شوق ثبت ترانههاي روستايي نميگذاشت كه خستگي در بدنم باقي بماند.»
استاد ابوالحسن صبا همزمان با تاسيس راديو در ايران، بهعنوان رهبر اركستر راديو فعاليت كرد. او سالها در هنرستان موسيقي بهعنوان استادي فرهيخته و مهربان به تربيت شاگرداني پرداخت كه بسياري از نامآورترين هنرمندان معاصر ما محسوب ميشوند. زندهيادان علي تجويدي، رحمتالله بديعي، اسدالله ملك و همچنين استاد همايون خرم ازجمله هنرمنداني هستند كه در مكتب صبا پرورش يافتند.
صبا نخستين كسي است كه ساز ويلن را در خدمت موسيقي دستگاهي و اصيل ايراني درآورد. او علاوه بر اين ساز تخصصي خود، بسياري از سازها نظير سنتور، سهتار، تار و غيره را استادانه مينواخت و براي اين سازها مجموعه كتابهايي ويژه آموزش هنرجويان به عنوان دستور نوازندگي از خود به يادگار گذاشته است كه هنوز بهعنوان مهمترين منابع آموزشي نوازندگي مورد استفاده قرار ميگيرد.(iana)