تعداد بازدید: 2337

توصیه به دیگران 1

سه شنبه 12 دی 1385-0:0

دو راهي طلا و مخمل

يادداشتي از:علي دباغيان نظامي


درست در همسايگي ماست. خاطرات دور و دراز تاخت و تازها تمام شده و سالهاست كه ما آشناي هم شده ايم.
تركمنستان هم به دليل قرابت جغرافيايي و هم به لحاظ بعضي اشتراكات تاريخي براي مردم استان گلستان، چندان هم ناشناخته نيست. به خصوص آن كه امواج شبكه هاي محدود راديو تلويزيوني اين كشور درگلستان به راحتي قابل دريافت بود و در طي اين سالهاي پس از فروپاشي كمونيسم، تصوير بي روح، عبوس و مكرر «تركمن باشي» چون يادماني دل آزار جلوه گري مي كرد.


«نيازوف» 66 سال پيش از اين و در بحبوحه ي جنگ دوم جهاني در دهاتي دوردست در اين ريگزار بي آب و علف زاده شد. پدر را در جريان جنگ و بقيه ي افراد خانواده را در حادثه زمين لرزه از دست داد آيا همين زمين لرزه نبود كه چونان هماي سعادتي بر سر اين پسر 8 ساله ي ايلياتي سايه افكند.


اگر او را به پرورشگاهي در مسكو نمي سپردند و آنجا به تحصيل نمي پرداخت و وارد حزب كمونيست نمي شد شايد تركمنستان امروز سرنوشت ديگري مي داشت.
مهندس برق جوان پس از پيوستن به حزب كمونيست، راه ترقي و كمال را طي كرد و بعدها دبير كل حزب كمونيست تركمنستان شد و پس از فروپاشي شوروي. به عنوان اولين رئيس جمهور اين كشور، سوگند ياد كرد.


از زمان دبير كلي حزب كمونيست تاكنون وي 21 سال است كه نقش رهبري تمام عيار را در اين كشور بازي كرده است. حكايت نحوه ي حكومت او خود جاي بحث ديگري دارد. مردي كه چون پيام آوري تازه براي مردم تركمن ظهور كرد و نه فقط با اتكاء به كاريزماي خويش كه بيشتر با تكيه بر پليس مخفي ترسناك خود و پايه هاي حكومت سختگيرانه اش را هر روز بيشتر استوار كرد.


اينك اما صفرمراد نيازوف مرده است. تركمنستان امروز در عرصه ي بين المللي با بحرانهايي چون معضل حل ناشده ي خزر، همسايگي با كشور آشوب زده اي چون افغانستان؛ درگيري هاي نفتي با آذربايجان؛ همسايگي با كشورهاي بحران زده ي قرقيزستان و ازبكستان (به لحاظ تفرقه‌هاي داخلي) مواجهه با رقابت هميشگي آمريكا و روسيه و ديگر قدرتهاي منطقه اي براي توسعه ‌ي نفوذ در اين منطقه و مسائلي ديگر از اين دست روبه روست .


اما آنچه كه شايد بحراني ترين شرايط اين كشور در طي ساليانه اخير را رقم زده خود صفر مراد نيازوف، شيوه ي حكومت او و مرگ ناگهاني وي باشد.
نيازوف به شكلي سفاكانه مخالفين را قلع و قمع كرد سرنوشت وزير خارجه اش، بوريس شيخ مرادف كه به اتهام ترور ناكام تركمن باشي به زندان افتاد و تبعيد چهره هايي چون آناگوربانف، تبديل ناگهاني عطايف، رئيس مجلس مردم، به يك متهم و دزد، درست در همين ايام و نابساماني هاي ديگر، حكايت از ناامني جدي اوضاع براي سياسيون اين كشور در طي دو دهه ي اخير داشت.


تركمنستان امروز در مرحله ي گذار قرار گرفته و ناگهان با خلاء قدرت بزرگي رو به رو شده است.
بسياري از تحليلگران وعده داده اند كه جابجايي قدرت در اين كشور با تحولات پرآشوب و سختي همراه شود و حتي عده اي نيز احتمال تجزيه ي اين كشور را مي دهند چرا كه بسياري از ايلات و قبايل سركوب شده ممكن است دوباره سربلند كنند. ضمن آن كه قدرتهاي جهاني و منطقه اي در پي اين حساب و كتاب تازه برآمده اند كه آيا دوباره بايد مجسمه اي طلايي چون نيازوف شبيه سازي شود و يا تصاوير مخملين آنچه در قرقيزستان و اوكراين و گرجستان رخ داد بايد تكرار گردد؟ هر چه كه هست حتي با ظهور «ممدوف» كه تصوير كليشه اي ناقص از پدر خوانده است باز شرايط آرامش قبرستاني تركمنستان به هنگام حاكميت آهنين نيازوف به اين زودي قابل تصور نيست.(golshanemehr)


  • حسين ديلم کتولیپاسخ به این دیدگاه 0 0
    چهارشنبه 13 دی 1385-0:0

    سلام ...می بینی من رد یابم خوب است ...در یه کلام تو استثنا هسنی ...منتظر مطالب دیگر شما هستم ...


    ©2013 APG.ir