تعداد بازدید: 4123

توصیه به دیگران 0

چهارشنبه 5 اسفند 1394-11:28

کاندیدای حزبی یا مستقل؟

مطمئنا منافع کاندیداهای حزبی در مقایسه با کاندیداهای مستقل برای کشور و شهروندان بسیار بیشتر است.


مازندنومه؛ سرویس سیاسی، مصطفی حسین زاده: طی 9 دوره برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، یکی از بزرگترین چالش های کاندیداها و رای دهندگان، جهت گیری های سیاسی و جناحی نامزدها بوده است.

عده ای خود را منتسب به جریان و یک حزب سیاسی اعلام می کردند و جمعی دیگر، خود را کاندیدای مستقل می خواندند. یکی از بزرگترین ضعف های انتخابات مجلس در ایران، نبود احزاب قوی و ریشه دار و قدیمی است. وجود احزاب در جوامع مردم سالار یکی از ضرورت های اساسی و یکی از ابزارهای مهم و موثر در راستای تحقق و تقویت مردم سالاری و حکمرانی خوب محسوب می شود، زیرا از طریق احزاب می توان مطالبات شهروندان را مطرح و در جهت رفع نیازهای جامعه مدنی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تلاش کرد.

 ادموند بریک بیان می دارد: حزب، گروهی از افرادند که بر پایه اصول خاص پذیرفته شده ای اتحاد یافته و با تلاش مشترک شان، منافع ملی را ارتقا می دهند.

 ژوزف شومپیتر در تعریف حزب اعتقاد داشت: حزب، گروهیست که اعضای آن متحدا در تنازع رقابت آمیز برای کسب قدرت فعالیت می کنند.

 احزاب فواید متعددی برای شهروندان و جامعه دارند هر چند وابستگی احزابی چون حزب توده به بیگانگان و احزاب حکومت ساخته ای چون حزب رستاخیز و... در دوران رژیم پهلوی و برخی از عوامل دیگر چون باور نداشتن به احزاب و یا ذهنیت نادرست نسبت به وجود و فعالیت احزاب در نگاه مسئولان از جمله آسیب های تحزب در کشور ما بوده است.

 احزاب، محل مناسبی برای طرح مطالبات و خواسته های افراد و گروه های سیاسی، اجتماعی، جغرافیایی و ... در چارچوب قانون اساسی است که کمترین هزینه و چالش را برای کشور دربر دارد. زیرا در نبود احزاب این مطالبات، به صورت برنامه ریزی نشده و با انرژی متراکم و انباشت شده به صورت نامنظم، انفجاری و مخرب خواهد بود.

 به طور مثال، در جامعه ما سالهاست از جنبش دانشجویی مطرح می شود ولی در کشورهای صنعتی و توسعه یافته چیزی به نام جنبش دانشجویی دیگر وجود ندارد زیرا افراد خواسته ها و نیازها و مطالبات خود را در چارچوب احزاب به وسیله عضویت و فعالیت در احزاب پیگیری و دنبال می نمایند. در کشورهای دیگر جنبش دانشجویی در مقاطعی که به دنبال خواسته ای ملی و یا صنفی باشند وجود داشته و پس از آن دیگر فعالیتی از جنبش دانشجویی وجود ندارد، زیرا در جوامع توسعه یافته با حضور و فعالیت احزاب قدیمی و ریشه دار، افراد امکان مطرح نمودن خواسته های خود را داشته و دیگر نیازی به تظاهرات و اعتصاب و آشوب و هرج و مرج و... وجود ندارد.

 علاوه بر این، حتی برگزاری تظاهرات و یا اعتصابات نیز در چارچوب احزاب و سندیکاهای قانونی و ثبت شده انجام می شود. به دلیل نبود احزاب قوی و فراگیر، نقش پیگیری مطالبات اجتماعی و سیاسی جامعه و شهروندان طبق سنتی نانوشته بر عهده دانشجویان و دانشگاه گذارده شده که این امر هم فواید بسیار و هم مضرات بسیار دارد.

 از مهمترین آسیب های آن، دور شدن دانشگاه از رسالت علم آموزی و توجه به تربیت متخصص و پژوهش محوری، و ایجاد فضای سیاست زده و پرتنش است.

کارکرد احزاب موجب فرهنگسازی و تربیت شهروندان در جهت فعالیت در چارچوب قانون و کاهش هزینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هم برای حاکمیت و هم برای شهروندان است.

 نقش حزب در خنثي کردن فردطلبی مطلق و کاهش خودمحوري‌ها و تربيت افراد برای کار تیمی و حرکت جمعي است، چرا که یکی از عمده ترين کارکرد احزاب، آشنا ساختن شهروندان به حقوق خود و سازمان دادن اعضای خود در جهت اصول و اهداف حزبی در چارچوب قانون اساسی و منافع ملی است. این آموزش و اطلاع رسانی در رشد آگاهي افراد و بالا بردن شعور اجتماعي آنان موجب تربیت و پرورش مديران آينده برای اداره کشور خواهد شد.

تشکيل احزاب نيرومند و فراگير، موجب توانمندسازي منابع و ظرفيت‌هاي نيروي انساني شده و ترکيب کيفي مجالس روز به روز قوي‌تر و عقلاني‌تر مي‌شود.

حزب يک ابزار و توسعه و رشد مردم‌سالاري در جامعه يک هدف است. احزاب و گروه‌های سیاسی، از طریق تشویق شهروندان به شرکت در انتخابات و حضور در پای صندوق های رای و انتشار مقالات، گزارش ها و تحلیل‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شور و شعور سیاسی در کشور ایجاد می کنند و مردم با مطالعه این مقالات و نوشته ها و شرکت در جلسات آموزشی حزب، نسبت به شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور آگاهی کسب کرده و احساس مسئولیت بیشتری نسبت به امور جامعه، خواهند داشت.

 احزاب با عضوگیری، کادرسازی و تربیت نیروهای انسانی مورد نیاز برای اداره کشور، مبادرت به تربیت و پرورش کارشناسان و مدیران اجرایی و سیاسی برای اداره جامعه می کنند.

 احزاب سیاسی با تهیه و ارائه طرح ها و برنامه هایی برای اداره مناسب تر و کارآمدتر کشور و با تدوین برنامه های قابل اجرا به جای کلی گویی و شعار دادن، به توسعه پایدار، متوازن و همه جانبه کشور یاری می‌رسانند.

 احزاب وقتی از قدرت دور هستند و پست های حکومتی و دولتی را بر عهده ندارند، نقش نظارت بر عملکرد مسئولان و ارکان قدرت را برعهده دارند و با نظارت بر عملکرد مدیران، از هر ‌گونه خطا و فرار از اجرای برنامه های توسعه ای و سوءاستفاده از قدرت و بیت المال، جلوگیری می‌کنند.

 از دیگر کارکردهای مهم احزاب این موضوع است که احزاب اهداف، مرامنامه و سیاست های مشخصی دارند و شهروندان و حاکمیت با مطالعه این موارد به تفکرات و گرایش های احزاب پی می برند. ولی در نبود احزاب، افراد به خصوص کاندیداها برای رشد در ارکان قدرت و یا برای حضور در انتخابات و کسب مسئولیت های مختلف به گروه های قدرت رسمی و غیررسمی و کارتل ها و سندیکاها و افراد ذی نفوذ متصل می شوند تا از حمایت های سیاسی و مالی و... این گروه ها برخوردار شوند.

متاسفانه یکی از آسیب ها این مسئله است که کاندیداهایی که ادعا می کنند به طور مستقل آمده اند عموما وامدار و مدیون این گروه ها، بازاریان و کارخانه داران می شوند که پس از کسب مسئولیت، به جای منافع عمومی و مردمی و ملی، باید پاسخگوی نیازها و مطالبات حامیان و پشتیبانان خود باشند که در برخی موارد موجب تضاد منافع عمومی و ملی با منافع این افراد و گروه ها می شود.

 این موجب نوعی اشرافی گیری و حاکمیت طبقه قدرتمند و برخوردار جامعه به جای حاکمیت طبقه متوسط که حاملان فرهنگ هر جامعه هستند می شود که به نخبه کشی و ایجاد حلقه های بسته قدرت و مسئولیت می انجامد و با شایسته سالاری در تضاد است.

 از دیگر آسیب های نبود کاندیدای حزبی، ورود پول کثیف و غیرقانونی به چرخه انتخابات و تلاش در جهت دهی به افکار عمومی برای جلب و جذب آرا به وسیله تبلیغات و پرداخت پول به افراد و ... است.

 جدیدترین پژوهش ها، نشان از آن دارد که تبلیغات انتخابات مجلس حدودا بین 300 میلیون تا 4 میلیارد تومان هزینه در شهرهای مختلف کشور در بردارد که اکثر کاندیداها از پرداخت این مبالغ، عاجز هستند و به همین دلیل باید به دنبال جذب اسپانسر و کمک های مالی بروند. در صورتی که افراد کاندیدای حزبی باشند عموما احزاب پشتیبان مالی ، فکری و سیاسی افراد خواهند بود و کاندیداها نگرانی کمتری در این زمینه خواهند داشت.

 ولی وقتی فردی ادعا می کند مستقل است کمتر کسی باور می کند چون جامعه ما عموما دو قطبی است و بی طرفی و مستقل بودن را باور ندارد. به طور مثال، در جامعه ما افراد یا طرفدار پرسپولیس هستند و یا طرفدار استقلال و بی تفاوتی و یا بی طرفی نسبت به رنگ قرمز و یا آبی را قبول نمی کنند.

از طرف دیگر کاندیداهای مستقل زیادی در جوامع در حال توسعه، امکان چرخش های متعدد را می یابند و به عبارت دیگر، این افراد اگر ببینند جو اصولگرایی بر کشور حاکم است ادعا می کنند اصولگرا هستند و اگر جو اصلاح طلبی حاکم باشد ادعای طرفداری از اصلاح طلبی را دارند و اگر جو اعتدالگرایی برقرار باشد مدعی اعتدالی بودن هستند و... یعنی به شدت طرفدار حزب باد هستند و متناسب با وزش باد، جهت خود را تغییر می دهند و شهروندان نمی توانند تشخیص دهند که اعتقادات و باورهای این افراد چیست چون دائما در حال تغییر مواضع و باورهای خود متناسب با وضع موجود هستند و ثبات فکری و مرام سیاسی ندارند.

 علاوه بر این، یک فرد و حتی یک تیم به تنهایی نمی تواند طرح ها وبرنامه هایی برای اجرا و پیاده سازی در بخش های مختلف تدوین نماید و کسانی که چنین ادعایی کنند نشان از کم سوادی و کم تجربگی و نبود بلوغ نامزدها دارد زیرا طرح و برنامه باید از طریق کمیته های تخصصی در احزاب نوشته و تدوین شود و هیچ وقت یک فرد و یا یک تیم چند ماه مانده به انتخابات نمی تواند برنامه مناسب و کاربردی طراحی و تدوین کند.

با توجه به موارد فوق، مطمئنا منافع کاندیداهای حزبی در مقایسه با کاندیداهای مستقل برای کشور و شهروندان بسیار بیشتر است، لذا توجه به این مورد هم از سوی تصمیم گیران و هم از سوی احزاب و فعالان سیاسی ضروری به نظر می رسد.



    ©2013 APG.ir