تعداد بازدید: 4507

توصیه به دیگران 6

شنبه 8 خرداد 1395-9:21

من مریم 12 سال دارم

مریم دختر دوازده ساله ای است که حالا کودک نیست. او هیچ وقت کودک نبود و در کودکی بزرگ شد. اهل محله ای در جنوب قائم شهر و خانه کوچکی  که او با آن سن و سال کم اش باید بعد از دست فروشی برود تا بشوید، بپزد وگاهی هم بچگی کند...


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، رضا شریعتی: بازی می کرد اما نه بازی های مرسوم کودکان دهه هشتادی، به جای تبلت و لپ تاپ، سنگ ها را در شلوار گشادش جمع می کرد.
چراغ که قرمز می شد شلوارش را تکان می داد و سنگ ها به زمین و راه می افتاد. بسته دستمال ها را بر می داشت و نشان راننده ها می داد. چراغ که سبز می شد دوباره تکرار ماجرا....

  ترس برش می داشت که غریبه ها نفهمند تنهاست و آن وقت امانش ندهند. شاید برای همین بود که هر روز سنگ ها در نایلون و بساط در دستش بود.

مریم دختر دوازده ساله ای است که حالا کودک نیست. او هیچ وقت کودک نبود و در کودکی بزرگ شد. اهل محله ای در جنوب قائم شهر و خانه کوچکی  که او با آن سن و سال کم اش باید بعد از دست فروشی برود تا بشوید، بپزد وگاهی هم بچگی کند...

حوصله اش که سر می رفت، سنگ ها را به سمت دیوار پرتاب می کرد و دوباره جمع شان می کرد.

    اگر به صورت مداوم مدرسه می رفت الان کلاس اول راهنمایی بود. اما کار و آشپزی در کنار مدرسه نمی گذاشت مرتب درس بخواند. مگر یک دختر دوازده ساله چقدر توان داشت؟  نتوانسته بود بیشتر از سوم ابتدایی بخواند.

مریم ترسیده بود مامور باشم. اولش من و من می کرد و می خواست فرار کند. سخت بود اطمینانش را جلب کنم که مامور نیستم. با من شرط گذاشت سه بسته از دستمال هایش را بخرم تا حرف بزند.

 «اسم بابام حسن هستش، بابابزرگم معتاد بود، بابام هم معتاد شد، مامان هم هم کم کم وارد ماجرا شد.»

اول از تریاک کشیدن پدرش می نالید و بعد هم از مادرش که هر روز با غریبه هایی می رود که با ماشین می آیند دنبالش. انگار نه انگار که شوهر دارد.

دلش برای محمد -برادرش- می سوخت. می گفت حاضرم هزار بار بمیرم و زنده شوم، اما برادر 5 ساله ام گرسنه نخوابد. قسم می خورد خرج خانه شان با فروش این دستمال ها تامین می شود.

مادرش هم گاهی کمک خرج خانه می شود، البته با پولی که مشخص نیست از کجا می آورد! ولی پدر: -«بابام برای تامین هزینه مواد تلویزیون خانه را هم فروخت.

*مردم ورود می کنند

گلاویز شدن با فقر تنها بازی کودکانی نظیر مریم دوازده ساله و محمد پنج ساله است که از زندگی و رفاه و خنده و تفریح سهمی ندارند. این کودکان نمونه ای از افراد آسیب پذیر جامعه هستند که در خانواده نامتعادلی بزرگ شده و پیامدهای آسیب های اجتماعی، زندگی آنان را تحت تاثیر قرار داده است.

در این میان نقش مشارکت های مردمي و سازمان‌هاي خيريه در بهبود و ارتقاي سطح زندگي اقشار آسيب‌پذير پررنگ است.

جمعيت خيرين حمايت از كودكان كار و خيابان شهرستان ساری یکی از این انجمن ها است که به کمک خیران مازندرانی به ویژه شهروندان ساروی توانست در سال گذشته، 10 میلیون تومان به صورت نقدی به خانواده های نیازمند کمک کند.

آرمین واحدی -موسس جمعيت خيرين حمايت از كودكان كار و خيابان شهرستان ساری- می گوید: جمع آوری كتاب های كمك درسی و كتاب های داستان برای كودكان زير ١٨ سال، فراخوان و جمع آوری لوازم التحرير به مناسبت آغاز سال تحصيلی، تامين هزينه های عمل جراحی مغز و استخوان كودك ٧ ساله حميد آبادی و تامين هزينه های عمل جراحی چشم كودك ٩ ساله ساروی از مهم ترین فعالیت های سال گذشته این انجمن بود.

وی جمع آوری لباس در فصل پائيز و زمستان٬ تامين هزينه ها و خريد جهيزيه برای نو عروس ساروی٬ جمع آوری مواد اوليه غذایی برای خانواده های نيازمند را از دیگر فعالیت های این انجمن بیان کرد.

واحدی گفت: برگزاری مسابقه عكاسی كودكان كار جهت راه اندازی نمايشگاه در سال ٩٥ و تامين بخشی از هزينه های خانواده از كارافتاده قائمشهری ، طرح ويزيت رايگان كودكان زير ١٤ سا و٬ برپایی طرح «من ١٠ هزار تومان كمك مي كنم» جهت رفع مشكلات كودكان از برنامه های امسال انجمن است

 عليرضا يونسي -معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران- هم ماه گذشته در كارگروه ارتقاي امنيت اجتماعي استان مازندران گفت: سمن ها مجموعه اي مردمي اثر گذار براي مقابله و جلوگيري از بسياري آسيب هاي اجتماعي از جمله طلاق و اعتياد در جامعه به شمار مي روند. اعضاي سمن ها كه به صورت داوطلبانه و علاقه مند در انجام امور مختلف فعاليت دارند همچون بازواني براي دولت و دستگاه هاي اجرايي به شمار مي روند.

*کار کودکان و کودکان کار

 در ایران تعداد کودکان کار به دلایل گوناگون رو به افزایش است، اما آمار دقیقی در مورد کودکان کار وجود ندارد. فقط در تهران بیش از ۲۰هزار نفر کودک کار وجود دارد.

کودکان کار در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک و حاد به سر می برند. این کودکان می توانند به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفه ای اعم از سارقان یا باندهای توزیع مواد مخدر، عوامل ایجاد خانه های فسادو... شوند. همچنین بهره مند نشدن از آموزش و تحصیل علم و فن، قدرت رقابت با سایر کودکان در ایجاد یک زندگی سالم را هر جه بیشتر از این کودکان سلب می کند.

کار کودکان سبب افزایش سود و انباشت سرمایه برای کسانی می شود که کودکان را مورد استثمار قرار می دهند و در نتیجه فاصله طبقاتی را در جامعه بیشتر می کند و فقر و تهیدستی را افزایش می دهد. کودکان را از دستیابی به دانش و مهارت کافی باز می دارد و در نتیجه بهره وری نیروی کار را در جامعه کاهش می دهد. آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، بزهکاری، استثمار، تبعیض، فقر و... افزایش می یابد و در نتیجه سلامت اجتماعی را به مخاطره می اندازد و مانع پیشرفت و توسعه جامعه می شود.

جامعه ای آرماني و ايده آل است که به حقوق شهروندان و از جمله کودکان اهمیت دهد. ما با این جامعه بسیار فاصله داریم.


  • حسين از تهران پاسخ به این دیدگاه 3 0
    سه شنبه 11 خرداد 1395-14:49

    با سلام . مسئولين محترم مازندران كجا هستند نمايندگان مجلس مازندران شما كجا هستيد فقط زمان انتخابات پيدا ميشوند و وعده و وعيد ميدهند و همچنين شام و ناهار . متاسفم و واقعا ناراحت شدم كه دختر خانم 12ساله بجاي اينكه در مدرسه باشد دارد دستمال كاغذي و كبريت ميفروشد جهت امرار معاش خود و خانواده اش .

    • يکشنبه 9 خرداد 1395-13:7

      رنج این دختر را فقط آدمای درد کشیده می فهمند. کاش مسوولین ما درک کنن این همه درد و رنج بر دوش یک کودک سنگینی می کند و فریاد درونش به جایی نمی رسد. کاش کاش هیچ کودکی ،کودکیش را در پس رنجهای روزگار از یاد نبرد .........کاش

      • يکشنبه 9 خرداد 1395-0:3

        این رنج بی نهایت...


        ©2013 APG.ir