هجوم غیرمتخصصان به شورای شهر
هجوم افراد مشهور اما غیر متخصص از ورزشکاران مدال آور، بازنشستگان لشکری و کشوری، خوانندگان، مجریان تلویزیونی و غیره به عنوان کاندیدای شوراها در کشور متاثر از شرایط آنومیک (بی هنجاری) جامعه در حال گذار ایران است.
مازندنومه؛ سرویس سیاسی، ابوذر دلاور: چندی پیش با یکی از دوستان که از متخصصان برنامه ریزی شهری است، در مورد مسایل و مشکلات شهری صحبت می کردم. با محاسبه گرایی و با استفاده از اعداد و ارقام از مشکلات کنونی شهر و مسائلی که می تواند در آینده گریبانگیر شهر و شهروندان باشد، سخن گفت. دقت و تسلط وی پیرامون مسایل شهری این تصور را در ذهنم ایجاد کرد که حضور چنین افراد شایسته و متخصص در نهاد شورا می تواند موجب بالا رفتن استانداردهای سطح زندگی شهروندان شود.
در نظام مدیریت شهری، شورا و شهرداری را می توان مجموعه ای از نهادهای محلی در نظر گرفت که در آن شورا یک نهاد تصمیم گیر به مثابه پارلمان شهری و شهرداری را می توان یک نهاد اجرایی دانست.
شورا یک نهاد غیردولتی است و قرار است بخشی از وظایف و تکالیف دولت را برعهده گیرد. نقش شوراها و ترکیب اعضای آنها در مدیریت و نوسازی شهرها که بر اقتصاد و مالیه شهر استوار است، بسیار پر اهمیت است.
تفاوت میان عملکرد یک شورای متشکل از ورزشکار و کارمند بازنشسته ادارات در مقایسه با یک شورای متخصص و آشنا به مسایل شهری به خوبی قابل فهم است.
هجوم افراد غیرمتخصص و نشستن بر صندلی شورا با مدیریت مبتنی بر آزمون و خطا، این نهاد را از کارکردهای مورد انتظار دور ساخته است.
فقدان نیروهای متخصص در مدیریت شهری و نبود آینده نگری موجب انباشت مشکلات فراوان در حوزه مسائل شهری خواهد شد.
شاید بتوان گفت هجوم افراد مشهور اما غیر متخصص از ورزشکاران مدال آور، بازنشستگان لشکری و کشوری، خوانندگان، مجریان تلویزیونی و غیره به عنوان کاندیدای شوراها در کشور متاثر از شرایط آنومیک (بی هنجاری) جامعه در حال گذار ایران است.
موج این وضعیت آنومی یا بی قاعدگی و رهاشدگی تا حد زیادی دنیای سیاست را نیز در بر گرفته است.
از عوارض این وضعیت نامطلوب هجوم انبوه افراد غیر متخصص برای اسم نویسی در انتخاب های مختلف و به ویژه در انتخابات شوراهای شهر است.
شرایط آسان ثبت نام برای شوراها بستر مناسبی را برای ورود افراد غیرمتخصص به عرصه مدیریت شهری فراهم می کند.
از طرف دیگر فرهنگ سیاسی قبیله ای و ترجیح نفع قبیله بر شهر در شهر های کوچک پشتوانه ای محکم برای این افراد است.
در این نوشتار سعی می شود به دلایل و انگیزه های افراد غیر متخصص برای حضور در این عرصه توجه شود. شاید بتوان دلایل زیادی را برشمرد اما بر مبنای اولویت بندی می توان به دو عامل روانی و اقتصادی توجه کرد.
تحلیل ویژگی های روانی بازیگران سیاسی از اعتماد به نفس، احساس گناه، احساس امنیت یا ناامنی، خودشیفتگی و غیره در موضوع روان شناسی سیاسی قرار می گیرد.
"روان شناسان می گویند، چون شخصیت ایرانی در کودکی و نوجوانی سرکوب می شود، در سنین بالاتر نیاز شدیدی به نمایش و جلب رضایت و تایید دیگران پیدا می کند. صحنه دولتی و سیاسی، بهترین فضایی است که افراد نیازهای غریزی و روانی خود راتامین کنند".
شهوت شهرت و جلب توجه سبب می شود تا افراد و سیاستمداران حتی بعد از پایان دوران مدیریت سیاسی خود به نوعی در حاشیه دولت و قدرت باقی بمانند. چون تنها در نهاد دولت است که سخنان آنها در رسانه ها به سرعت منعکس می شود و در کانون توجهات قرار می گیرند. در یک چنین فضایی کار خیریه، رسیدگی به ایتام، نوشتن کتاب و خاطرات و غیره چندان چنگی به دل نمی زند.
شاید بتوان گفت یکی از دلایل هجوم افراد در انتخابات های مختلف جهت کاندیداتوری "نیاز به دیده شدن" است. علاوه بر عامل روانی باید به این نکته توجه داشت گسترش "محرومیت نسبی" و شکل گیری یک لایه تجملاتی در عموم ایرانیان یک انگیزه قوی اقتصادی جهت جمع آوری ثروت از طریق چنین فعالیت هایی ایجاد می کند.
ماکس وبر -جامعه شناش آلمانی- دو شیوه برای پرداختن به فعالیت سیاسی را مطرح می کند: 1ـ زندگی برای سیاست 2ـ زندگی از راه سیاست.
وبر اضافه می کند: "کسی که در سیاست چشمه سرشار درآمد و عایدات را می بیند از راه سیاست زندگی می کند و کسی که از این چشم به سیاست نگاه نمی کند می توان گفت برای سیاست زندگی می کند."
در حالت دوم افراد با نگاه کاسبکارانه مشاغل سیاسی را در حکم "حجره" تلقی می کنند و رسیدن به پست و سمت را به عنوان فرصتی برای بهبود وضع زندگی خود می بینند. تمرکز امکانات در نهاد دولت زمینه ساز تجمع افراد برای کسب امکانات و امتیازات شده است.
اگر چه شورا یک نهاد مردمی است ولی واقعیت آن است که به سرعت با مسایل سیاسی گره می خورد. تعامل با مسئولان سیاسی شهر جهت حل مشکلات، فضای گسترده ای را از ارتباطات فراهم می کند.
شوراها با مباحث مالی شهری درگیر هستند و هرجا که پول باشد استعداد فساد هم وجود دارد. نبود هیات نظارت بر عملکرد شورا بعضا باعث تخلفات مالی شدیدی در بسیاری از شورای شهرهای کشور شده است. به طور مثال چندی پیش چندین عضو شورای شهر تبریز دستگیر شدند. شورای شهر رشت به علت فساد گسترده در شورا و شهرداری منحل شد. چندین عضو شورای شهر در شهرهای بزرگ از جمله ساری که در مظان تخلف مالی بودند، دستگیر شدند. محمدعلی پورمختار -نماینده مجلس دهم و رییس کمیسیون اصل نود- در مجلس نهم می گوید: "در برخی از شهرها اعضای شورا برای خرید ملک، زمین یا تغییر کاربری فشار بسیاری به شهرداری ها وارد کرده اند...
متاسفانه به کرات شاهد ارسال گزارش هایی مبنی بر بروز تخلفات در برخی شوراهای شهر بودیم. امیر خجسته -نماینده مجلس دهم و رئیس کمیسیون سیاست داخلی و شوراهای مجلس نهم- می گوید: "بسیاری از مشکلات در شورای اسلامی شهر و روستا رسانه ای نشده است، از این رو تشکیل هیات نظارت بر عملکرد اعضای شورای اسلامی برای تقویت نظارت در دستور کار قرار خواهد گرفت. برای این منظور نیز اعلام دارایی اعضای شورای اسلامی یکی از راهکار هاست و این اقدام از لابی گری، باج خواهی ها و رانت خواری ها جلو گیری خواهد کرد". به قول دکتر محمود سریع القلم "مبارزه با فساد و صدها مشکل دیگر در کشور، اول اندیشه های جهان شمول آزمون شدۀ منطقی می خواهد و سپس یک ساختار برای اجرا و مدیریت."
ورود به مجموعه مدیریت شهری در یک چرخه معیوب، بدون تخصص و ظرفیت شخصیتی لازم و وامداری به طایفه و قبیله به جای شهروندان فرد را از دغدغه نوسازی و مدیریت شهری و پاسخگویی دور می سازد. شاید بتوان مهمترین کارکرد احزاب و تشکل ها را تربیت و آموزش افراد برای پذیرش مناصب سیاسی دانست. کارکرد نهاد شورا با ترکیب افراد غیرمتخصص و نشستن فی البداهه افراد بر مسند مدیریت شهری، نهاد شورا را به جای حل مشکلات به یک بحران و معضل دست و پا گیر تبدیل می کند.
در حوزه مدیریت شهری مسائل اجتماعی، فرهنگی، عمرانی و سیاسی زیادی مطرح بوده از این رو لازم است متخصصان در این حوزهها در شورای شهر حضور داشته باشند. افراد مشهور اما بی تخصص کمکی به حل مشکلات شهر نمی توانند بکنند. حضور در مجموعه مدیریت شهری و شوراها خیابان و پارک عمومی در شهر نیست كه هر كسی در آن ورود و خروج داشته باشد. مدیریت شهری یک مسئله چند وجهی است و به عنوان یک فن و تخصص مطرح است. حضور در انتخابات شوراها افراد متخصص در حوزه شهر را می طلبد که ضمن پذیرش مسئولیت، پاسخگویی به مردم را، جدی، حقوقی و مقدس بشمارند.
*این یادداشت پیش تر در دوهفته نامه ساحل امید منتشر شد.
- دوشنبه 19 مهر 1395-7:37
متن قابل توجهی بود. امیدوارم مردم این دوره به کشتی گیر و تخمه فروش و بسازوفذوش رای ندن که بعدا دچار مشکل بشن
- دوشنبه 19 مهر 1395-10:54
آفرین بر نویسنده که به یکی از مهمترین مسائل کشور اشاره کردند.
در ایران کنونی عرصه سیاست مساوی است با همه چیز! بنابراین هدف نهایی بسیاری ورود به این عرصه است. از سوس دیگر زمینه قانونی برای ورود به این عرصه ناقص است، حزب و تحزب نداریم، آگاهی سیاسی و کنش سیاسی غایب است، من و شما و بسیاری دیگر تلاش میکنیم که به این مقصد برسیم. ورزشکار، استاد دانشگاه، معلم، آواز خوان همه کوشش میکنیم در شورای شهر، در مجلس نفوذ کنیم. آن هم برای خدمت، خدمتی که نه راهش را بلدیم، نه تعریفی از آن داریم، نه اصولاً اعتقادی بدان داریم.
و به همین سبب است که در ادره شهر و روستا با مشکل مواجهیم، قوانینی که تصویب میشوند ناقص اند و ناقض هدفی که برایشان تدوین شده اند.