تعداد بازدید: 8858

توصیه به دیگران 1

سه شنبه 24 بهمن 1385-0:0

دوست خوب بچه ها

پاي صحبت افشين علا،شاعر كودك و نوجوان وبرگزيده كشوري نخستين جشنواره ملي شعر(فائزه چشمه سنگي )


او امسال 38 ساله شده، در شهر نور به دنيا آمده و مثل خيلي از شمالي هاي دوست داشتني چهره اي سرشار از مهمان نوازي و محبت دارد.
درباره كسي صحبت مي كنم كه بارها اشعار ساده و صميمي او را در مجلات كودك و نوجوان ديده ايد.
آقاي افشين علا را مي گويم.

افشين علا كارش را با «يك عالم پروانه» شروع كرد. سردبير و نويسنده در گروه كودك راديو، سردبير مجلات «هدف» و «گنبد كبود» و در حال حاضر سردبيري مجلات دوست كودك (خردسال) و «نوجوان» از جمله سوابق هنري اوست.
جايي از بزرگي شنيدم كه مي گفت: بعضي از هنرمندان به خوبي آثارشان نيستند، اما افشين علا همان صداقت و معصوميت آثارش را دارد. با وجود خستگي سفر و تداخل برنامه هايي كه پيش رو داشت، با گشاده رويي پاسخ سؤالات مان را داد و نتيجه اش گپ و گفت كوتاهي شد كه مي خوانيد.

l خاطرات ايام كودكي چقدر در اشعار شما تأثير داشته؟
ll طبيعي است كه دوران كودكي بخش مهمي از زندگي هر فرد است، اشعار من هم تا حد زيادي برگرفته از خاطرات كودكي و نوجواني است.
l شعرهاي شما بيشتر حال و هواي دخترانه دارد يا پسرانه؟
ll شاعر موفق كسي است كه هم پدر باشد هم مادر، هم خواهر يا برادر و بتواند در هر شخصيتي براي مخاطب شعر بسرايد.
l كداميك از شعرهايتان را بيشتر دوست داريد؟
ll من تمام كارهايي را كه چاپ كرده ام، دوست دارم و تا زماني كه شعري رضايتم را جلب نكند، منتشرش نمي كنم.
l چند تا از آرزوهاي دوران بچگي تون برآورده شده؟
ll همه آنها.
l دوست داريد به چند سالگي تان برگرديد؟
ll 10 سالگي.
l چرا؟
ll چون آغاز يكسري تغيير و تحولات در زندگي من بود و همزمان با پيروزي انقلاب شده بود. 10 ساله هاي سال 57 با 10 ساله هاي الان خيلي فرق داشتند. انقلاب باعث شده بود دوران جديدي از زندگي اجتماعي براي ما شروع شود و ما به درك تازه اي از زندگي برسيم.
l كداميك از شخصيتهاي كارتوني را بيشتر دوست داريد؟
ll هيچ كدام.
l چرا؟
ll چون اصلاً اهل خيال پردازي نبودم. كودكي من سرشار از خوشبختي بود. من احساس خوشبختي مي كردم؛ چون مادر خوبي داشتم و نيز دوستان خوبي. مي توانستم كتاب بخوانم، تمشك بچينم و شعر بگويم.
l بهترين دعايي كه تا به حال كرده ايد؟
ll دعا براي شفاي مادرم.
(آقاي علا وقتي از قلب بيمار مادرش مي گويد، چهره اش ديگر بشاش نيست. اين را مي شود از مردمك هاي نگرانش فهميد.)
l شما شعر بزرگسال هم مي سراييد، از ميان شعراي شعر بزرگسال كداميك را مي پسنديد؟
ll قيصر امين پور.
l تا به حال شده آرزوي بودن در موقعيتي را داشته باشيد و بعد از فراهم شدن آن قادر به سرايش شعر نباشيد؟
ll اين اتفاق دقيقاً براي من رخ داده است. هميشه آرزوي سفر حج را داشتم، اما در زماني كه آنجا بودم، هيچ شعري نتوانستم بگويم. انگار گاهي اوقات فاصله داشتن از جايي، امكان سرودن شعر را آسانتر بكند.
l افشين علا را توي سه كلمه خلاصه كنيد.
ll غم، صبر، اميد(qudsdaily)


  • شنبه 30 بهمن 1389-0:0

    سلام اقاى افشين علا شما كجايى هستيد و لطفا سن تون و داستان زندكى خود را هم بكوييد

    • ثمین نصریپاسخ به این دیدگاه 0 0
      سه شنبه 4 آبان 1389-0:0

      اقای افشین علا لطفا داستان زندگی خود را بنویسید. 10 ساله از اصفهان

      • عبدالحکیم بهارپاسخ به این دیدگاه 0 0
        پنجشنبه 4 شهريور 1389-0:0

        سلام
        این مقاله مازن نومه من را به سرزمین کودکی هایم برد .آن دنیایی که خواندن شعرهای افشین از آرزوهای هرهفته من در کیهان بچه ها بود.نمی دانم چه افشین چگونه می سرود که من را از جنوب (چابهار- بلوچستان)به جنگلهای شمال می کشانید.ودلم با شعرهایش آسمان کودکی شاعر را در می نوردید.وهمان زمان پاک کودکیها بود که آرزوی دیدن افشین علا بر دل کوچکم لانه کرد و این آرزو خیلی زود به وقوع پیوست وناخواسته افشین سفر ، وسفرهایی هایی به بلوچستان نمود و وبذر دوستی را آن جا کاشت .گرچه حالا سالها است که او را می شناسم و او هروقت به بلوچستان می آید از دیدنم نمی گذرد .
        او برای همه بچه های ایران عزیز است بخصوص او با شعر بلوچستان خود در دل بچه های بلوج جای گرفت امید وارم همیشه ایام زندگی بر وفق مرادش باشد.

        • ارش برهانی - هماپاسخ به این دیدگاه 0 0
          چهارشنبه 25 آذر 1388-0:0

          شما عالی هستید

          • علیرضا کاظمیپاسخ به این دیدگاه 0 0
            شنبه 30 آبان 1388-0:0

            لطفا نام چند کتاب خودرا بدهید

            • دوشنبه 14 بهمن 1387-0:0

              چاکر اقا جون

              • يکشنبه 13 بهمن 1387-0:0

                N/A

                • دوشنبه 31 تير 1387-0:0

                  سلام آقای علا،من باران هستم از خرم آباد؛ میخواستم به خاطر زحمت هایی که برای من کشیدید از شما تشکر کنم.

                  • سه شنبه 8 اسفند 1385-0:0

                    چاكر آقا جون


                    ©2013 APG.ir