مازندنومه؛ سرویس سیاسی، سیاوش اسلامی سوادکوهی: اول- یکی از شاخصه های مهم آنهایی که در مبارزات سیاسی و انتخاباتی در دو دهه اخیر تلاش کردند، رنج آگاهانه ای بود که فعالان سیاسی بر خویش هموار کردند تا بلکه راهی برای بهتر زیستن مردم فراهم شود.

نامی که بر این آگاهانه تلاش کردن های نادره مردان و زنان نهاده شد، پیشگامان راه آزادیخواهانه است که بعدها به اصلاح طلبان شهره شدند.

بی تردید اینها که در رنج مداوم مبارزه، هستی فردی شان را بر سر آرمان هاشان گذاشتند تا بلکه بشود راهی و یا گامی برای تعالی جامعه و روح آزادی خواهی و جوانمردی گرفته  باشند هرگز و تحت هیچ شرایطی تسلیم اراده های معطوف به قدرت ضد آزادیخواهان و مخالفان نسبی و قطعی اصلاح طلبان نخواهند شد.

این مجموعه همواره مترصد بوده‌اند شایستگانی را نمایندگی کنند تا سخاوتمتدانه جامعه را امیدوار بدارند و بشارت دهند که زندگی برای حال و آینده را با شادی و امید تجربه کنند.

این تفکر اما سهمش در صحنه آرایی سیاسی از سبد افکارعمومی چه می تواند باشد؟ همین ها که فداکارانه در متن حوادث سیاسی زندگی شان را بر سر آرمان هاهای شان می بازند، تا چه به دست آورند؟ که جامعه امیدش را از دست ندهد، جاه طلبی و منیت خواهی شکل نگیرد و دارندگان قدرت سیاسی قدری لطیف تر با مردم و جوانانش کنار آیند.

اینها سختی ها را تاب می آورند تا بلکه سنگ صبور جوانانی باشند که صبورانه به امید فردایی بهتر جوانی خویش را در صداقت و امانتداری به پای رنج آزادی خواهی این جریان سیاسی سپری کرده و در حمایت از آن تمام قامت در مقابل جریان رقیب ایستاده است

دوم- این روزها اما مشاهده می شود که برخی افراد در درون تشکیلات اصلاحات با سوءاستفاده از اعتبار و اعتماد جوانان صادق و کنشگران سیاسی اصلاح طلب، با اعلام مواضعی، روندی معیوب از کج خلقی های غیر متعارف را به نام اصلاحات در افکارعمومی منتشر کرده اند که حیرت انگیز است! 

در وانفسای بیم و امید پس از پیروزی شکوهمند انتخابات اخیر، برخی افراد با سوءاستفاده از نام و برند اصلاح طلبان مازندران با مصادره به مطلوب کردن رنج آگاهانه آزادی خواهی، سعی می کنند که با "خود لیدر خواندن" و افاضه فضل، خویش را معیاری برای این جریان معرفی کنند.

این جماعت در این اندیشه اند که در شکل‌گیری تحولات و آینده ی سیاسی استانی، کسانی که تعیین‌کننده اند، امثال او هستند، اما زهی خیال باطل!

اینها خود را به تغافل می زنند تا بلکه توان روحی جوانان برومند این دیار را به هرز دهند و آزادیخواهان چون سرو آزاد را فرسوده کنند.

واقعا شگفت آور است! در هنگامه ای که رقیب شبه دشمن در 4 سال گذشته پست های مدیریت سیاسی استان را چسبیده دارد، نقش همین افراد در ماندگاری آنها به مثابه دقیق تر کلمه "شریک دزد و یار قافله "بوده است. حال در این مقطع زمانی نیز، با اشاره به تجارب جنجالی و اشنایی به روش "تلکه بگیری" اصرار دارند کسانی که همواره استراتژی حذف اصلاح طلبان را در خیال شان می پروراندند و در حالی که بدنه فکور و صاحبان دانش سیاسی اصلاح طلبان با این مجموعه سر ستیز تشکیلاتی دارند و روش سیاسی آنها را پایان یافته می دانند، مشاهده می شود دستان نامرئی اینها فارغ از نظر بدنه اصلاحات، از آستین تشکیلات ضد دولت سر بر می آورد!

اینکه چرا باید رنج آگاهانه و پیروزی انتخابات اخیر اصلاحات در تعیین شوندگی مدیریت سیاسی آینده استان، از زاویه دید و یا به کام بودن جریان رقیب اصلاحات بررسی شود حیرت انگیز است! 

سران اصلاحات و شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان استان مازندران باید نسبت به این روند مفسده انگیز افرادی که تحت هر عنوانی فرصت های اصلاحات را به تهدید بدل می کنند مقابله و نسبت به این اقدامات اعلام موضع کنند.

آقایان احمدی فولادی، روزبهی، نریمان، کشاورزیان، اسدی، عشوری، کریمی مله و ... نباید بگذارند که شان و اعتبارشان در قبال این گردن فرازی های بی دلیل هزینه شود.

اینها باید نسبت به این کج روی های ناشی از سوءاستفاده ایستادگی کنند و خودشان را در اردوگاه و آوردگاه بدنه اصلاح طلبان بیابند تا این جمع اندک!

اصلاح طلبان به کسی بدهکار نیستند. مسدود کردن نظرات کنشگران سیاسی اصلاح طلبانه و نیز محدودیت قائل شدن برای مدخلیت دادن تصمیمات برای بدنه اصلاح طلبان نوعی تهدید و تخفیف آنهاست و خطر حذف شدگی را بسان گذشته برای جریان پیروز اصلاحات رقم خواهد زد.

تلکه گیری با اصلاح طلبی منافات دارد. دلایل قوی باید و معنوی، نه رگ های گردن به حجت قوی.