مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، محمد جواد طالبی: ابتدا توجه شما را به بریده خبرهایی که با موضوع راه های ارتباطی به شهر اصفهان بود، جلب می کنم

1- به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی اسحاق جهانگیری در دیدار اعضای مجمع نمایندگان استان اصفهان، با اشاره به احداث راه آهن و راه اندازي قطار سريع السير تهران- اصفهان، اين طرح را جزو طرح هاي اولويت دار كشور ارزيابي كرد و گفت: ۲ ميليارد و ۶۰۰ ميليون دلار منابع لازم اين طرح از طريق فاينانس تهيه شده است و اين طرح با رعايت ضوابط مهندسي در دولت دوازدهم تكميل خواهد شد.

2-《تهران-اصفهان》یک ساعت کوتاه‌تر می‌شود.

به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد، هلدینگ «آتیه صبا» به‌عنوان زیرمجموعه صندوق بازنشستگی کشوری در حالی با حمایت این صندوق و وزارت راه‌و‌شهرسازی، ساخت نخستین آزادراه بتنی ایران را با 6 باند رفت و برگشت به طول 105 کیلومتر، آغاز کرده است که آزادراه‌ها و اتوبان‌های ایران تاکنون همه به‌صورت آسفالتی بوده است .

 همانطور که خواندید دسترسی خط ریلی تندرو و سریع برای استان اصفهان و همزمان ساخت اتوبان ۶ لاین سیمانی تهران به اصفهان، ناخود آگاه توجه من را به این موضوع جلب کرد که آیا اصلا راه ارتباطی تهران-اصفهان مشکل خاصی داشت؟ آیا ترافیک های چند ساعته برای تعطیلات آخر هفته تهرانی ها و اصفهانی ها خسته کننده است و جاده ها بسته و گاه منجر به فوت اهالی منطقه به علت نبود دسترسی به مراکز درمانی شده است؟

 یاد اتوبان تهران-شمال(چالوس) بیچاره افتادم که اندازه عمر مدیریت ایرانی ها سالخورده است و برای خودش پیرمردی است، جاده-هرازی که هر بار از آسمانش معجزه های سنگی بر رهگذرانش سرازیر می شود و جاده فیروزکوهی که قسمت تهرانی اش ساخته شد و مازندرانی اش کمبود دارد، البته کمبود بودجه و اعتبار!

در ادامه به این فکر کردم که چرا قطار سریع و تندرو برای مازندران نباشد؟ آیا مازندران جائی کم کاری کرده؟

آیا در ورزشگاه های مازندران بود که تماشاگرانش فریاد خلیج عربی سر داده بودند؟ هر قدر فکر کردم چیزی به ذهنم نرسید جز ریختن سقف ورزشگاه شهرم -ساری- بر سر تماشاگرانش و مرگ شهروندانش.

مازندرانی ها در انقلاب و مبارزاتش که پیشقدم بوده اند، در جنگ ۸ ساله که نیازی به گفتن نیست و طبق فرمایش رهبر "لشگر ۲۵ کربلا یک لشگر خط شکن بود " و در انتخابات و... مازندران همیشه پیشرو و آینده نگر ظاهر شد .

گفتم شاید اصفهان مردان بزرگی دارد که بر منکرش لعنت، ولی باز هم جوابی شنیدم که ساکت شدم (از ۳ قوه نظام ریاست ۲ قوه اش مازندرانی و آن یکی هم همسایه است و رسم همسایگی می داند) .

 گرمای تابستان است و من در پشت ترافیک دزدکی در حال نوشتن هستم. پلاک های غیربومی که در این گرما معطل باز شدن جاده دریا هستند. به این فکر می کردم که اگر این قطار سریع السیر در مازندران هم پیگیر و تامین فاینانس می شد، چقدر خوب بود و دیگر هیچ مسافری در گرمای ۴۰ درجه در حال عرق ریختن نبود و مسافران با لذت از تفریحات خود استفاده می کردند. ترافیک هم کمتر بود و من با فراغ خاطر برای مسافران و گردشگران جاده کناره ساحلی از شرق تا غرب (گلستان تا گیلان) و شاید ای کاش برای مردم سرزمینم روز اتصال  جاده تهران-شمال و اتصالش به جاده کناره ساحلی دریای  مازندران و صدها  ای کاش های دیگر می نوشتم.

محور کیاسر-ساری و محور سوادکوه در نزدیکی های سرخ آباد زیراب را نیز در روزهای تعطیل یک طرفه می کنند تا شاید اندکی از بار ترافیک کم شود. مازندرانی ها و مسافران، آخر هفته در راه بندان ها زندگی می کنند.

چشمان مردم فهیم و صبور مازندران و خطه ی شمال منتظر اقدام به موقع برای عمران و آبادی در راستای  فعالیتهای فرهنگی و توسعه صنعت توریسم در این منطقه است .

امیدوارم در برنامه مجمع نمایندگان استان مازندران (و استاندار آینده که امیدوارم فردی شایسته و کاربلد باشد) دستور جلسه ای کارشناسی جهت تامین اعتبار ارزی قطار سریع السیر تهران-شمال و همچنین خواسته فراموش نشده در مازندران (تصویب منطقه آزاد تجاری توریستی) بر روی میز ریاست محترم جمهوری و یا معاون ایشان قرار گیرد .