از جنبش های مدنی تا جنبش های شبه مدنی
اگر تحقق ضرورت تعمیق و توسع شکل گیری و فعالیت نهادهای مدنی در ایران را جدی می گرفتیم، امروز به جای جنبش های کور، اما به سبب همان کورانگاری چه بسا گاه خطرناک، می توانستیم و باید شاهد جنبش های مدنی متکی بر عقلانیت و قانونمندی باشیم که به عنوان حلقه واسطه و مفقوده میان ملت با حاکمیت و دولت، نسبت به نابسامانی ها اعتراض و برای اصلاح آن مطالبه گری کند.
مازندنومه؛ سرویس سیاسی، لطف الله آجدانی: درجنبش های مدنی یک چیز بسیار مشخص است: هر اعتراض مدنی در ماهیت خود بر بستر اعتراض های مشخص، اهداف مشخص و مطالبات مشخص و با یک ترکیب مشخص حرکت می کند. اما در جنبش های شبه مدنی نه اعتراضات و نه اهداف و نه مطالبات اعتراض کنندگان و نه ترکیب آنان مشخص نیست.
مشخص نبودن هر یک از مولفه های جنبش های اعتراضی نه تنها شکاف آن جنبش با جنبش مدنی را نشان می دهد، بلکه نتیجه و نشانه یک انحراف بزرگ در رفتارهای سیاسی و اجتماعی اعتراض کنندگان است.
اعتراض کنندگانی که با اعتراض خود، نارضایتی خود را منعکس می کنند اما مشخصا و دقیقا نمی دانند اعتراض شان به چیست؟ به چه کسانی است؟ به چه نابسامانی هایی است و چرا؟ همچنان که مشخصا و دقیقا نمی دانند علل و عوامل وجود آن نابسامانی ها را باید در کجا و چه کسانی جست و جو کنند و در اعتراضات خود به وضع موجود، چه مطالبات مشخصی دارند و تحقق آن را مشخصا و دقیقا از چه کسانی می خواهند و باید بخواهند؟!
اگر عوامل و عناصر و مولفه های آگاهی پذیر و آگاهی بخش را از هر جنبش سیاسی و اجتماعی حذف کنیم یا به اندازه ای که از آن فاصله بگیریم در واقع از یک جنبش مدنی دور شده ایم و در دام یکجنبش شبه مدنی اسیر دستان کارگردان و بازیگردانان پشت پرده و عوامل میان پرده و روی پرده آنان که اتفاقا مشخصا و دقیقا می دانند کجا هستند و به دنبال چهچیز و چه کسانی ، از حقوق مدنی در نقد آگاهانه و مطالبه گری های به حق برای حل یا کاهش نابسامانی های موجود و بهبود حقوق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ملت و شهروندان ناتوان خواهیم ماند.
در اتفاقات و تظاهرات خیابانی گروههایی از مردم در خیابانهای این شهر و آن شهر ایران و شعارهای گاه رادیکال آنان به ویژه در اشتراک نظر بر ضد اصل و کلیت نظام و نیز دولت تدبیر و امید و رییس جمهور حسن روحانی، یک چیز به خوبی مشخص است: تلاش برای ناکارآمد نشان دادن اصل نظام از یکسو و ناکارآمد نشان دادن اصلاحات و اعتدال از سوی دیگر! در حالی که هم رهبری نظام و هم دولت اعتدال و هم همکاران و حامیان اصلاح طلب آنان نیز بدون انکار پاره ای نابسمانی های موجود در جست وجو و تلاش برای حل و کاهش نابسمانی هایی هستند که با درجات متفاونی نه تنها در حوزه اقتصادی بلکه دیگر حوزه های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی وجود دارد.
این ناهمسانی رویکرد و حضور اعتراض کنندگان با رویکردهای اصلاحی به ویژه دولت اعتدال و جبهه اصلاحات، از حضور عده ای کارگردان و بازیگردانان برای انحراف مسیر مدنی اعتراضات برای اصلاحات وضع موجود به سوی ضد اصلاحات و اعتدال و امنیتی کردن و رادیکال کردن فضا خبر می دهد. همان فضای رادیکالی که به جای اصلاحات و اعتدال که می خواهد هم به تقویت نظام و هم مصالح و منافع ملی دست یابد ، موجب خرسندی و حمایت جبهه متحد رادیکالهای خواهان براندازی نظام و دولت اصلاحات و اعتدال را در داخل و خارج فراهم ساخته است.
پاره ای نابسامانی های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و به ویژه اقتصادی در ایران کنونی واقعیتی انکار ناپذیر؛ اعتراض به آن یک حق و تحقق مطالبات اصلاحی در بهبود وضع موجود یک ضرورت است. اما کور بودن هر اعتراض و جنبشی در سطح اجتماعی، از این واقعیت خبر می دهد که عده ای آگاهانه با سوار شدن بر این موج، در نهان به جست وجوی اهداف و مطالباتی ناهمسو با اهداف و مطالبات مردم نظر دوخته اند. مهارت و هنر جنبش مدنی در توانمند سازی خود برای جلوگیری و کاهش حضور و نفوذ رادیکالیسم و رادیکالها در یک جنبش مدنی است.
شاید یکی از علل مهم موج سواری رادیکالها بر جنبش های اعتراضی و انحراف آن از قالب جنبش مدنی به یک جنبش کور و سردرگم و سواستفاده رادیکالها از آن را در کم توانی و کم تدبیری نظام و دولت برای تحقق و تعمیق ضرورت ساماندهی و حمایت از گسترش شکل گیری و فعالیت های تشکلهای صنفی و مدنی در ایران جست وجو کرد.
اگر تحقق ضرورت تعمیق و توسع شکل گیری و فعالیت نهادهای مدنی در ایران را جدی می گرفتیم، امروز به جای جنبش های کور اما به سبب همان کورانگاری چه بسا گاه خطرناک، می توانستیم و باید شاهد جنبش های مدنی متکی بر عقلانیت و قانونمندی باشیم که به عنوان حلقه واسطه و مفقوده میان ملت با حاکمیت و دولت، نسبت به نابسامانی ها اعتراض و برای اصلاح آن مطالبه گری کند. اعتراض و مطالباتی که منطبق با مصالح و منافع ملی است و هم مانع هرگونه سواستفاده در داخل و خارج بر ضد مصالح نظام و منافع ملی.
در این میان آن چه مسلم است، به رسمیت شناختن حق اعتراض و ضرورت مطالبه گری برای اصلاح وضع موجود است. حق و ضرورتی که اگر با نگاه و رفتار درستی همراه نباشد، می تواند آسیب های جدی را نه فقط برای نظام و نیز دولت روحانی، بلکه برای منافع ملی و ملت به دنبال داشته باشد. از این رو معتقدم که هم لایه های اجتماعی اعتراض کننده و هم کلیت نظام و دولت نیازمند بازنگری انتقادی در خود و خویشتنداری و عقلانیت و تدبیر و تعامل در مناسبات خود هستند.
- دوشنبه 11 دی 1396-15:32
آقای آجدانی ابتذا به سوال " فعاالیت نهادهای مدنی در ایران را چرا جدی نگرفتیم ؟ " پاسخ دهید آنگاه به عوافبی که امروز با آن مواجهیم بپردازید . آیا معتقدید سهوی در کار بود و یا خدای ناکرده عمدی و یا نه ، سببی ریشه دار در کار بوده است که دانش امثال شما به آن قد نمیداد ؟ متاسفانه شما و امثال شما به طرح سوال های دیر هنگام و با عرض معذرت فرصت طلبانه عادت کرده اید .