نقد داستان «این صدا تا کجا با ما میآید؟»
داستان «این صدا تا کجا با ما میآید؟» نوشته «نرگس مقدسیان»، برگزیده نهمین مسابقه ادبی صادق هدایت، در کارگاه نقد همنگر ساری مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، کلثوم فلاحی: داستان «این صدا تا کجا با ما میآید؟» نوشته «نرگس مقدسیان»، برگزیده نهمین مسابقه ادبی صادق هدایت در سال 1389است که در کارگاه نقد همنگر ساری مورد نقد و بررسی قرار گرفت. «خوشههای اقاقیا» از دیگر آثار مقدسیان است.
یکی از منتقدان در این نشست با بیان اینکه در داستان «این صدا تا کجا با ما میآید؟» نویسنده از تکنیک سیالات ذهن استفاده کرده و داستان از نگاه اول شخص روایت شده است، گفت: راوی تنها شخصیت داستان است که واقعهای را روایت میکند.
بهشته ونداد با بیان اینکه داستان با یک کلمه «میلرزم» شروع میشود و مخاطب را وارد داستان میکند، اظهار کرد: اینکه به چه علت قرار است راوی داستان، تیرباران شود نکته مبهم داستان است.
وی با اشاره به اینکه نویسنده فضایی را خلق کرده که سرد، ساکت و سیاه است و شاید بیانگر جامعهای است که صدایی از آن شنیده نمیشود، افزود: پیام اصلی داستان میتواند تنها صدای داستان که چک چک است باشد، صدایی که در بیصدایی مطلق شنیده میشود.
ونداد با بیان اینکه در روند ذهنی شخصیت داستان، با شخصیت این فرد آشنا میشویم، تصریح کرد: این داستان فضای سورئال و حالتهای مدرن دارد و حتی گاهی به پستمدرن هم نزدیک میشود.
این فعال حوزه فرهنگی با اشاره به اینکه داستان از لحاظ زمانی، به شکل خطی پیش رفته است، گفت: در جریان سیال ذهن، منطق کامل وجود ندارد اما در این داستان احساس میکنم منطق زبانی وجود دارد.
* داستان از روشنفکران روایت میکند
دیگر منتقد حاضر در این نشست اظهار کرد: داستان از روشنفکران روایت میکند که تجسم وجدان اجتماعی اند و کسی را یارای حمایت از آنها نیست.
حسن سپهری با بیان اینکه به فضا و مکان خاصی در داستان اشاره نشده و زبان راوی اول شخص است و به شکل تداعی آزاد، روایت میکند، افزود: بیاعتمادی بر جو داستان حاکم است و هیچ صدایی که نماد زندگی باشد وجود ندارد و فقط صدای چک چک خون است که راوی امید دارد این صدا شنیده شود.
وی گفت: داستان دارای زبان ساده و روان با نماد و اشارههایی مناسب است.
* ذهن راوی به سمت پرسهزنی میرود
یکی دیگر از منتقدان در سخنانی اظهار کرد: اعدام و جوخه اعدامی در این داستان در کار نیست بلکه راوی با یک جریان همذات پنداری بسیاری داشته است.
ناهید گرامیان با اشاره به دایرهوار بودن داستان، افزود: ذهن راوی به سمت پرسهزنی میرود و هرچه میخوانیم از ذهن راوی است.
وی با بیان اینکه داستان در فضای گنگ و ناشناخته مخاطب را رها میکند و پایانی ندارد، تصریح کرد: راوی کشمکشهای درونی و بیرونی دارد و از فضای رئال وارد سورئال میشود، ذهن راوی آشفتهوار وقایع را مرور میکند.
گرامیان خاطرنشان کرد: موضوع اصلی داستان کشمکشهای انسانی است که غالب و مغلوب را بر عهده مخاطب میگذارد.
داستان شفاف است و پیچیده نیست*
دیگر منتقد حاضر در این نشست اظهار کرد: جدای از اینکه اصلا ماجرا چیست به نظرم داستان شفاف است و پیچیده نیست و فقط نوع روایتی که نویسنده از ماجرا دارد به آن پیچیدگی میدهد.
مازیار صفدری با بیان اینکه سبب روایت مهم است، افزود: نمیدانیم چه اتفاقی افتاده و ماجرا چیست و نویسنده فقط اشارات کوتاهی به رمان «خرمگس» دارد که کافی نیست.
وی با بیان اینکه داستان میتواند گزارشی از لحظات یکی از قربانیان به نظر خودش باشد، گفت: یک سوی ماجرا را دیدیم که راوی تعریف میکند، یک طرفه نباید قضاوت کرد، نویسنده از سوی دیگر ماجرا هم باید سخن میگفت تا کار را به هنر داستان نویسی نزدیک کرده و ازحالت بغض خارج شود.
* تکنیک در داستان غالب است
یکی از نویسندگان با اشاره به اینکه شاید بیانصافی باشد که بگوییم با متن گزارشگونه مواجه هستیم، اظهار داشت: در این داستان با توصیف و شخصیتپردازی مواجهایم.
رضا بهاری با بیان اینکه فضاسازی، وضعیت بهتری در داستان دارد، افزود: حس داستانی باعث شده داستان از حالت گزارشگونه خارج شود.
وی با اشاره به اینکه با نویسندهای مواجه هستیم که با تکنیک آشناست و تکنیک در داستان غالب است، یادآور شد: نمیتوان گفت با یک داستان مدرن مواجه هستیم که مخاطب را راضی کند.
*داستان، مکان و زمان ندارد
یکی دیگر از منتقدان با بیان اینکه هر نویسنده زمانی میتواند داستان موفقی ارائه دهد که بر موضوع مسلط باشد، افزود: نویسنده در موضوعی که انتخاب کرده و پرداخته مسلط بوده است.
مهدی فرجپور ادامه داد: داستان، مکان و زمان ندارد و نویسنده آگاهانه به داستان خرمگس اشاره میکند.
وی با بیان اینکه جریان داستان، موضوعی جهانی است و برای همه فصول است، گفت: تا زمانی که تبعیض وجود دارد و به دنبال عدالت اجتماعی هستیم این صدا ادامه دارد، این صدا ملیت و نژاد و مذهب نمیشناسد.
* داستانهای کوتاه میتواند ما را به ایجاز مجاب کند
مسئول کارگاه نقد همنگر در سخنانی اظهار کرد: نباید اینطور باشد هر داستانی که میخوانیم به دنبال نشانه و نماد باشیم، اما در این داستان میتوان دنبال نشانههایی بود که مفهوم دولایه دارد.
حسین اعتمادزاده با بیان اینکه در داستان «این صدا تا کجا با ما میآید؟» این سوال مطرح است که آیا همه چیز در ذهن شخصیت داستان است یا خیر، افزود: مومیایی کردن و تزریق و اتوبوس که در داستان به آن اشاره شده آیا نشانه است و تیرباران که راوی داستان روای میکند وجود داشت یا نه؛ در این روایت آیا جسم تیرباران شده شده یا اینکه منظور به فکر و اندیشه است که هر لحظه دچار تیرباران میشود.
این نویسنده با اشاره به اینکه همذات پنداری وقتی است که در داستان، شخصیت داشته باشیم، تصریح کرد: روایت است که میتواند در هنر اثر بگذارد، مخاطب را کنجکاو کند که بیندیشد.
اعتماد زاده با بیان اینکه داستانهای کوتاه میتواند ما را به ایجاز مجاب کند که برای روایت موضوعی، فقط یک اشاره تاریخی داشته باشیم، ادامه داد: در این داستان هم نویسنده به رمان «خرمگس» اشاره دارد.
وی با اشاره به اینکه توصیف با تصویر فرق دارد، تصریح کرد: در ادبیات داستانی باید به جای تصویر، از توصیف استفاده کنیم و این داستان، توصیفهای خوبی دارد.
اعتمادزاده در پایان گفت: داستان عینی نبوده وهمه چیز ذهنی است، نویسنده، حوادث را در ذهن مرور میکند.