پدیدارشناسی هاله تقدس مدیر غیر بومی در مازندران
مازندرانی ها به دلیل دارا بودن ذهنیت پیش فرض نسبت به اصفهانی ها، ناخودآگاه دارای نگرش مثبت به استاندار می شوند. به همین خاطر استاندار غیر بومی (به ویژه فرد اصفهانی) نیمی از راه را رفته است؛ چه آنکه از مقبولیت پیش زمینه ای برخوردار است که می تواند مهم ترین سرمایه اجتماعی وی محسوب شود.
مازندنومه؛ سرویس سیاسی، احسان شریعت: چند ماهی از حضور استانداری غیر بومی در مازندران می گذرد. به سال 97 رسیده ایم و به ظاهر اوضاع آرام است.
پس از انتخابات سال گذشته، افکار عمومی، ذی نفعان بخش های مختلف، گروه ها، جناح های سیاسی، انجمن ها، اتحادیه ها و مسئولان رده های مختلف تقریباً به طور یکدست به نوعی نگاه حداقلی از استاندار دولت یازدهم رسیده بودند. آنها چهاربانده شدن محور سوادکوه را نمی دیدند بلکه بحران زباله را می دیدند، آنها تزریق بودجه در دشوارترین شرایط را نمی دیدند، بلکه ورشکسته شدن هر روزه ی صنایع و بیکاری و تعدیل نیرو را می دیدند. این نقدهای فزاینده به طور تجمعی در طول 4 سال مازندرانی ها را از استاندار پیشین کاملاً ناامید ساخت.
از سوی دیگر وجهه نظر ترجیح استاندار بومی (به ویژه استاندار اهل ساری) نیز به طرز شگفت آوری در مرکز استان شکل گرفته بود و در کنار انتظارات فوق به عنوان یکی از مهم ترین شاخص ها قد علم می کرد. درواقع دو گزاره برای مازندرانی ها علامت خورده بود: نخست اینکه استانداری در دولت دوازدهم بر مسند استانداری مازندران بنشیند که بتواند بحران های بزرگ استان را مدیریت کند. دوم آنکه مازندرانی (به ویژه مرکز استانی) باشد.
با ورود محمد اسلامی به مازندران، هیاهو و آتش اختلاف مازندرانی ها به سردی گرایید و همه به «رضایت سلبی» تن دادند. رضایت سلبی یعنی اینکه هر دسته ای با خود می گفت ایرادی ندارد که از دسته ما انتخاب نشد، حداقل از دسته رقیب نبود!
دولت در انتخاب استاندار برای مازندران دستش باز بود. فقط کافی بود گزینه ای غیر بومی را برگزیند. دیگر تجربه سیاسی و اجرایی، تحصیلات، کاربلدی و شخصیت سیاسی گزینه های موجود چندان مطرح نبود. همین که می توانست آتش اختلافات داخلی مازندرانی ها را به رضایت سلبی بدل کند خود یک موفقیت بزرگ محسوب می شد.
از همین رو از همان ابتدا مازندرانی ها موضع گیری چندانی در مقابل فرد منصوب شده به عمل نیاوردند و مسئول غیر بومی در مازندران در هاله تکریم و تقدس قرار گرفت.
از دو منظر استاندار اصفهانی در هاله تقدسی قرار گرفت که حتی تا امروز -پس از چند ماه- هنوز افکار عمومی به خود اجازه نمی دهد این هاله را خدشه دار کند.
برای نمونه در بیان طرح غیر کارشناسی متروی تهران- از سوی استاندار مازندران، رسانه ها، افکار عمومی و کارشناسان واکنش چندانی از خود بروز ندادند. گویی غیربومی بودن به زرهی محکم برای مدیر اصفهانی تبدیل شده که او را از تیررس انتقادات بالقوه دور نگاه می دارد.
این دو منظر مهم ترین برگ های برنده استاندار محسوب می شود: نخست) رضایت سلبی گروه ها و جناح ها که در بالا مطرح شد. دوم) وجهه نظر و نگرش تاریخی مازندرانی ها نسبت به اصفهانی ها.
براساس اصول جامعه شناختی مردم هر قوم و دیاری دارای نگرش ها و وجهه نظرات خاصی هستند که آنها را از دیگر اقوام متمایز می کند. یکی از این نگرش های مهم که در هر ملت، قوم، و مردمی وجود دارد وجهه نظر نسبت به سایر مردم است.
برای مثال در تحقیقات بین المللی مشخص شده که در میان تمام ملل جهان، پاکستانی ها بالاترین نظر مثبت را نسبت به مردم کشور ایران دارند. همین ویژگی در مردم مازندران نسبت به اصفهانی ها برقرار است. مازندرانی ها هرگاه می خواهند از موفقیت، هوش، درایت و پیشرفت قومی صحبت کنند، مردم اصفهان را در نظر می آورند. گویی اصفهان معبد آمال و قله آرزوهای مازندرانی هاست. هیچ استانی در کشور تا این حد در نظر مردم مازندران مثبت جلوه نکرده است. این نگرش که از دهه های دور در مازندران وجود داشته در سال های اخیر دائماً پررنگ تر می شود.
تمام این تحلیل ها وقتی قدرت می یابد که ببینیم مازندرانی ها از کمبودهای بزرگی رنج می برند. آنها اشتغال را در وضعیت مناسبی نمی بینند، جاده های پرترافیک و بسترهای جاده ای ضعیف دارند، باوجود دارا بودن ظرفیت های گردشگری و کشاورزی از تولید ثروت در این زمینه ها کم بهره اند و با بحران های بزرگی همچون ساماندهی نشدن زباله، فاضلاب شهری و اخیراً کم آبی مواجه اند.
مازندرانی ها به دلیل دارا بودن ذهنیت پیش فرض نسبت به اصفهانی ها، ناخودآگاه دارای نگرش مثبت به فرد معرفی شده می شوند. به همین خاطر استاندار غیر بومی (به ویژه فرد اصفهانی) نیمی از راه را رفته است؛ چه آنکه از مقبولیت پیش زمینه ای برخوردار است که می تواند مهم ترین سرمایه اجتماعی وی محسوب شود.
از همین منظر بود که در روزها و ماه نخست انتصاب، هر تریبونی از منظر خود کمبودهایش را به سمع و نظر استاندار می رساند و او را منجی اول و آخر مازندران معرفی می کرد. تصادفی نیست که دولت گزینه اصفهانی برای مازندران انتخاب می کند. زیرا او می تواند در عین آنکه کار چندان بزرگی صورت ندهد، در هاله تقدس خویش دوران مدیریت را سپری کرده و در پایان با خاطره ای خوش از جمع مازندرانی ها خداحافظی کند.
این هاله تقدس که به دو علت ذکر شده اتفاق می افتد، مانع از آن می شود که با انتقاد سازنده به مدیریت استانداری مازندران جهت داده شود. مصداق عینی این ادعا را می توان با مقایسه حجم سنگین و بسیار وسیع انتقادات به استاندار پیشین و دستان بسته انتقاد به استاندار فعلی مشاهده کرد. هرچه دستان و زبان مازندرانی ها برای انتقاد از استاندار پیشین باز بود، در نقد و بررسی استاندار فعلی به همان دو علت ذکر شده بسته است. این می تواند به عنوان اصلی ترین مانع توسعه استان در 4 سال آینده، اثر بازگشتی به خود مازندرانی ها داشته و آنها را از حل بحران ها و کاهش عقب ماندگی بازدارد.
از طرف دیگر این پدیده می تواند برای استاندار غیر بومی هم فرصت و هم تهدید باشد. همانگونه که در بالا عنوان شد نگرش مثبت مازندرانی ها به اصفهانی ها می تواند بزرگ ترین سرمایه اجتماعی برای استاندار محسوب شده و وی را در پیشبرد اهداف و برنامه ها یاری دهد. اما از طرف دیگر گسترده شدن هر چه بیشتر هاله تقدس و نبود نقد سازنده می تواند موجب بسته شدن راه های ایجاد تعامل فکری وی با افکار عمومی شده و به عنوان یک تهدید بزرگ، توانایی های او را در محدوده ای تنگ اسیر سازد.
- يکشنبه 19 فروردين 1397-20:14
...همش منفی همش انتقاد اگه استاندار بومی باشه میگه چرا بومیه اگه غیر بومی باشه میگه چرا غیر بومیه همین مازند نومه بیشترین تعریف ها و ذوق زدگیها را با ورود استاندار غیر بومی کرده بود و از خوشحالی پر گرفته بود و بیشترین مخالفت هارو با اسکاندار شدن عبوری کرده بود من متوجه مازند نومه ... نمیشم نمیدونم با خودشون چند چندن چی میخوان از خدا چی میخوان ولی همیشه منفی هستن.
- دوشنبه 20 فروردين 1397-8:15
آقای شهردار دوست جان، برو مطلب رو یه بار دیگه بخون. مثل اینکه اول کامنت میذاری بعد مطلب رو میخونی! این چیزی که میگی چه ربطی داره؟ مگه نویسنده از استاندار انتقاد کرده؟ یه نکته ای رو بسط داده.
- پنجشنبه 21 تير 1397-1:33
حالت خوش نیست!!هر کی پیغام میده دوست شهردار نیست من نه با شهردار دوستم نه نسبت فامیلی دارم !!!یکم اب خنک بریز رو سر و صورتت حالت جا بیاد!!
- يکشنبه 19 فروردين 1397-9:58
نویسنده ی عزیز، سر در برف فرو برده و توهمات و تخلیات خویشتن را با زبان همگان بیان می کند. علت، سو استفاده و دست اندازی به حریم مازندران و سرمایه هایش به واسطه ی عدم آشنایی مدیر غیر بومی با اولویت های مازندران است.