دولت روحانی، محیط زیستی نیست
پرفسور علی یخکشی: آقای روحانی درباره محیط زیست با ما شوخی کرد. ایشان در دوره دوم گفت دولت محیط زیستی تشکیل دادم اما من دولت محیط زیستی نمیبینم. رئیس سازمان جنگلها محیط زیستی نیست اما این شجاعت را دارد که اشتباهات را بگوید. اگر دولت محیط زیستی بود وزیر جهاد کشاورزی دستور نمیداد در بالادست جنگل گیاهان دارویی درختان مثمر بکارند.
مازندنومه؛ سرویس محیط زیست و گردشگری، رضا شریعتی: پروفسور علی یخکشی، پدر دانش محیط زیست ایران به دلیل پایهگذاری این رشته در کشور است. عضو هیئت علمی دانشگاه گوتینگن آلمان و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، چاپ دهها جلد کتاب و ... تنها بخشی از سبد افتخارات پرفسور است. با او که متولد سال 1318 روستای یخکش بهشهر استان مازندران است و برای طی روند درمانی در آلمان به سر میبرد، تلفنی گفتوگو کردیم:
* شما از موافقان تشکیل وزارت منابع طبیعی، محیطزیست و آب بودید که متاسفانه تحقق نیافت و در برنامه ششم توسعه «سازمان حفاظت محیطزیست، منابع طبیعی و آب» جایگزین شد. آیا این سازمان توانست ماموریت محوله را به خوبی انجام دهد؟!
نه موفق نشده است. در این زمینه سال 1980 میلادی سی و هشت سال پیش کار تحقیقاتی عمیقی بر روی ساختار تشکیلات محیط زیست و منابع طبیعی در دیگر کشورهای اروپایی در مقایسه با ایران انجام دادم و بعدها طرحی را با امضای 110 استاد از دانشکدههای منابع طبیعی سراسر کشور تهیه کردم، 80 نماینده مجلس هم با تشکیل وزارت منابع طبیعی موافق بودند، اما در کمیسیون کشاورزی و منابع طبیعی این طرح رد شد. با این سیستم فعلی نمیتوان به نتیجه دادن سازمان امیدوار بود.
* متاسفانه اخیرا شاهد آتشسوزی هکتارها از تالاب هورالعظیم هستیم که باعث آسیب به گاومیشهای اطراف تالاب شد. رئیس محیط زیست میگوید وقتی که دود از طرف عراق به سمت ایران میآید نمیتوان کاری کرد جز اینکه مردم با استفاده از ماسکها پیشگیریهای لازم را انجام دهند. آیا تنها راه پیشگیری از چنین معضلی ماسک است؟! و چرا مسئولان ما در مسائلی مانند خشکسالی، گرد و غبارهای جنوب و... کاری بنیادی نمیکنند؟!
این جوابی است که از افراد غیر متخصص دریافت میکنیم. در زمان آلودگی تهران گفتند با بالگرد روی سطح شهرستان آب بریزیم، این کار باید با چند بالگرد و چند روز انجام میشد و آیا تحقق یافتنی بود؟! در خصوص ماسک هم همینطور است. ما باید بر مبنای بهسازی و بهبود وضعیت از افراد متخصص استفاده کرده و رابطه را کنار بگذاریم و ضابطه را حاکم کنیم . از طرف دیگر برنامهریزی در زمینه محیط زیست و کار بینالمللی را جدی بگیریم. بخشی از موارد ذکر شده حاصل بیتدبیری کشورهای همسایه است.
سال 91 در خصوص دریاچه ارومیه در نامهای سرگشاده به دکتر ابتکار گفتم دریاچه در خطر است، اما در کشور وقتی خطر اتفاق افتاد به فکر چه کنیم رفتند، گروهی را به آمریکا و آلمان فرستادند تا ببیند آنها چه کردند. این در حالی است که موارد را خودمان میدانستیم اما آنها حاضر نشدند از متخصصان داخلی استفاده کنند.
* نگرانی دیگری که برای علاقهمندان به محیط زیست وجود دارد این است که دریاچه مازندران حیات خلوت سرمایهداران شده و برخی به سمت جزیره خواری، خشک کردن تالابها با دخالتهای نابجا و برهم زدن تعادل اکولوژيی و حياتی تالاب میشوند. با این تفاسیر دریاچه تا چه زمانی تحمل خواهد کرد؟!
در این زمینه چندین مقاله نوشتم و نگرانیم را بیان کردم، مثلا در زمینه بردن آب دریاچه مازندران به سمنان این کار از نظر فنی این کار قابلاجراست ولی باید دید صرفهاقتصادی دارد یا نه؟ براساس محاسباتی که انجام شده و شخصاً نیز یکبار انجام دادهام قیمت یک لیتر آب شیرینشده از قیمت کوکاکولا و پپسی نیز گرانتر تمام خواهد شد. بنابراین شیرینکردن آب دریاچه خزر اقتصادی نخواهد بود. از سوی دیگر این امر موجب تغییر اکوسیستم و آلودگی زیستمحیطی منطقه خواهد شد. زیرا شیرینکردن آب و گرفتن نمکها پسماندی دارد که این پسماند بهمرور منطقه را آلوده خواهد کرد. دولت اگر اعتبار چنین طرحی را دارد چرا کارهای مهمتری نمیکند؟! در این موضوع منافع افرادی در جریان است که منافع ملی را نمیبینند. از طرفی دریاچهی مازندران آبی لب شور دارد که مانند آب دریاهای جهان شور نیست و دخل و تصرف در اکوسیستم آن یعنی مرگ هزارن گونه ماهی.
* اخیرا شاهد گسترش زلزلهها در مناطقی از ایران نظیر کرمان و کرمانشاه هستیم. آیا این موضوع دلایلی نظیر دست بردن غیراصولی انسان در کوه، دشت و منابع طبیعی دارد؟!
اگر منظورتان قطع درختان است بعید می دانم، اما سدسازی روی گسلها پیامدهایی چون زلزله دارد. در تخریب جنگلها مراتع عاری از پوشش گیاهی و دچار فرسایش میشوند و خاک حرکت میکند. در اروپا در کوههای آلپ میبینیم یخبندان عقب رفته و رانش زیاد شده است. اما در زلزله بعید می دانم مگر اینکه سدسازی غیر اصولی صورت بگیرد. مثلا در آذربایجان شرقی سدها را روی گسلها ساختند و مدتی بعد شاهد زلزله بودیم. نمیخواهم بگویم زلزله حاصل سدسازی بود اما بی ربط نیست. ما اگر کار را به کاردان نسپاریم و به جای حفاظت از طبیعت به آن زیان برسانیم وضع بدتر میشود. فردوسی شاعر بزرگ میفرماید: گاو نر میخواهد و مرد کهن.
* ایران کشوری در حال توسعه است. با توجه به آنکه در مسیر صنعتی شدن کشورهای توسعه یافته آزمون و خطا را رفته بودند، آیا نمیشد سیاستگذاران از کشورهای توسعه یافته درس گرفته و صدماتی که آنها به طبیعت رساندند را تکرار نکنند؟!
صدسال پیش اروپاییها اشتباهات امروز ما را انجام دادند. وقتی ما ختم راه را میدانیم فراتر از اشتباه، اصلا گناه است که دوباره تکرار کنیم. صنعت ما مونتاژی از صنعت اروپای مرکزی است که از گردونه خارج شد و ما در ایران شصت سال از آن استفاده میکنیم. ماشین ما مونتاز است و از تجربیات اروپا استفاده نکردیم. ما به انرژی اتمی روی میآوریم که بسیاری از کشورها آن را کنار گذاشتند و به سمت انرژی پاک رفتند. مثلا در فلات مرکزی ایران میتوانیم از انرژی خورشیدی استفاده کنیم یا از حرارت زمین در بخشهای دیگر باد، آب و....
از طرفی پنجاه سال است که فریاد میزنم برخی مدیران ما ناتوان هستند. ما باید مانند کشورهای دیگر که برنامه پنجاه ساله مثلا تا سال 2040 دارند از برنامهریزیهای کارآمد استفاده کنیم تا بدانیم با این اقتصاد تا چهل سال دیگر به کجا میرویم. کار دیگری که باید انجام دهیم داشتن یک مرکز و بانک اطلاعاتی است تا به مدیران وقت نمره دهیم تا فلان آقا پسرخالهاش را نیاورد بلکه در آن بانک اطلاعاتی افراد لایق شناسایی شوند. این صد نفر توانایی وزارت در این بخش را دارند و این رزومه آنها است. اگر بخواهیم ده دانشجوی برتر جهان را انتخاب کنیم یکی از آنها ایرانی است پس ما سرمایه لازم را داریم.
*ایده پروژه مدیریت تلفیقی در جنگلهای خزری با مشارکت مردم محلی و واگذار کردن کارها به مردم از جمله اقدامات مهم شما بود. ایا ما در کشور برای اجرای طرح دارای اخلاق محیط زیستی بودیم؟! پروژه چه مزیتی برای بخش دولتی ایجاد کرد؟
این ایده مربوط به سال 48 شروع به کارم در دانشگاه تهران و حاصل سه سال کار تحقیقاتی است. در کتابی که به این نام دارم نوشتم « با داشتن بالاترین اعتبارات و بهترین قوانین و مجربترین کارشناسان نمیتوانیم در امر حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست موفق باشیم تا زمانی که با فقر فرهنگ محیط زیستی مبارزه نکنیم. در تمام طول عمرم در ایران مبارزه با فقر مالی و فقر محیط زیستی را تاکید کردم. در سال 86 با کمک اعتبارات سازمان ملل، طرحی در زادگاهم یخکش اجرا کردم و تلاش کردم تا با مشارکت مردم از جنگل حفاظت کنیم. پروژه یخکش، بین 80 پروژه در دست اجرای سازمان ملل در ایران، جزء سه پروژه برتر شد. در این پروژه، 21 زیر پروژه تعریف کردیم. سه پروژه از زیر پروژههای طرح یخکش به امر حفاظت میپرداخت و 18 پروژه و زیر پروژه به وضع اقتصادی اجتماعی مردم، ایجاد اشتغال و فرهنگسازی زیست محیطی میپرداخت. در طرح سازمانهایی نظیر منابع طبیعی، دانشگاه، سازمان برنامه و بودجه، استانداری، تعاون، کشاورزی و سازمان ملل را دعوت کردم و یکسال طول کشید تا آنها را متقاعد به کار دسته جمعی کنم. این پروژه در سطح سه استان برتر منطقهای و از صد طرح برتر سازمان ملل شد، اما متاسفانه در کشور آموزش، پروهش و اجرا با هم هماهنگ نیستند. از 21 زیر پروژه تنها چند پروژه علیرغم رضایتمندی مردم محلی نسبت به تمام موارد اجرا میشود.
* به عنوان سوال آخر از گذشته تا امروز آیا توانستیم یک دولت محیط زیستی داشته باشیم؟
با هم به این سوال بخندیم چون آقای روحانی در این باره با ما شوخی کرد. ایشان در دوره دوم گفت دولت محیط زیستی تشکیل دادم اما من دولت محیط زیستی نمیبینم. رئیس سازمان جنگلها محیط زیستی نیست اما این شجاعت را دارد که اشتباهات را بگوید. اگر دولت محیط زیستی بود وزیر جهاد کشاورزی دستور نمیداد در بالادست جنگل گیاهان دارویی درختان مثمر بکارند.
- سه شنبه 20 شهريور 1397-23:14
بروفسور جان روحاني كلا ...
- سه شنبه 20 شهريور 1397-21:50
دولت روحانی یک دولت ضد مردمی است.