تعداد بازدید: 2273

توصیه به دیگران 2

دوشنبه 8 بهمن 1397-8:16

یادداشت فعال دانشجویی دانشگاه مازندران

مزیت‌های استانی شدن انتخابات مجلس

استانی شدن انتخابات مجلس می‌تواند سطح نظرات و دیدگاههای نمایندگان را ارتقا دهد و نقش شوراهای محلی را در تصدی امور عمومی تقویت کند. استانی شدن انتخابات همچنین نوعی تمرین و تمهید برای گسترش فرهنگ حزبی اندیشه تحزب و مشارکت حزبی است. نیز استانی شدن انتخابات مجلس گام ارزشمندی برای ورود احزاب به حیات سیاسی و ساختاری شدن سیاست و انتخابات است.


 مازندنومه؛ سرویس سیاسی، محمد ابراهیم خسروی، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه مازندران: سیستم های انتخاباتی، روش های رای گیری و یا نظام های انتخاباتی شیوه هایی را که بر اساس آنها اعمال رای و شمارش نتایج انتخابات انجام می‌شود، تعیین می‌کنند.

بسیاری از قوانین مهم مربوط به حقوق و نظام انتخابات سیاسی در ایران توسط قانونگذار اساسی تعیین شده‌اند. اصل ۶۲ قانون اساسی انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی را با رای مستقیم و مخفی و اساس ۱۱۴ قانون اساسی انتخاب رئیس جمهور را با رأی مستقیم مردم مقرر می‌کند، اما قانون گذار کیفیت تبدیل آرای انتخاب انتخاب کنندگان به کرسی‌های نمایندگی در مجلس شورای اسلامی مجلس خبرگان رهبری و شورای اسلامی محلی را تعیین نکرده است.

مطابق اصل ۶۴ قانون اساسی تعیین محدوده حوزه های انتخابیه مجلس شورای اسلامی با قانون است مجلس تلاش کرد تا جای امکان با استفاده از تقسیمات جغرافیایی یک یا چند شهرستان حوزه بندی انتخاباتی پارلمانی را انجام دهد.

تکرار ارائه طرح های برگزاری استانی انتخابات مجلس توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی و تصویب آنها در مجلس های ششم، هفتم و همین طور مجلس کنونی نُماینده ضرورت حوزه بندی استانی انتخابات پارلمانی از منظر نمایندگان ملت است.

دغدغه های شورای نگهبان هم در مقام صیانت از شرع و قانون اساسی قابل چشم‌پوشی نیست. ایرادهای شورای نگهبان بیشتر بر آثار احتمالی اجرای طرح‌های مصوب مجلس مبتنی است، لذا تبیین اثرات احتمالی استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی برای ارائه نظام و حوزه بندی مناسب انتخابات مجلس با لحاظ دغدغه‌های نمایندگان و رفع ایرادهای شورای نگهبان ضروری است، بنابراین گذری بر سوابق موضوع برگزاری استانی شدن انتخابات پیش از بررسی اثرات استانی شدن انتخابات مجلس لازم است.

این موضوع در پیش و پس از انقلاب اسلامی سابقه دارد. برای نمونه می‌توان به انتخابات مجلس شورای ملی پس از فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ اشاره کرد. بر اساس جدول تعیین حوزه های انتخابیه در انتخابات طبقاتی استانی انتخابات در ۱۳ حوزه انتخابیه ایالتی و ولایتی که معادل یک استان بود برگزار گردید. انتخابات در تهران به صورت مستقیم و یک درجه ای اما در ۱۲ حوزه انتخابیه دیگر به صورت غیر مستقیم و دو درجه ای برگزار شد بعلاوه ۵ حوزه انتخابی برای پنج ایل عمده شاهسون آذربایجان و بختیاری قشقایی ایلات خمسه فارس و ترکمن به طور جداگانه تعیین شد.

از نمونه های دیگر پیش از انقلاب می‌توان به انتخابات مجلس سنا هم اشاره کرد. برگزاری انتخابات پارلمانی در حوزه های انتخابی متشکل از چندین شهرستان در پیش از انقلاب اسلامی زمینه ای شد تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی موضوع برگزاری استانی انتخابات مطرح شود.

پس از انقلاب اسلامی برای تشکیل مجلس بررسی نهایی قانون اساسی برای تشکیل این مجلس لایحه قانونی انتخابات آن در تاریخ 14 تیرماه 58 به تصویب شورای انقلاب رسید.
مطابق نخستین قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری که در تاریخ 10 مهرماه 1359 توسط فقهای شورای نگهبان تهیه و به تصویب نهایی رهبر انقلاب رسید حوزه های انتخابیه مجلس خبرگان رهبری با الهام از انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی قلمرو جغرافیایی استان ها تعیین شدند. در این انتخابات معیار جمعیتی برای تعیین تعداد نمایندگان هر استان مشخص شد.

پیشنهاد برگزاری استانی انتخابات مجلس در مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی زمینه ای شد تا نمایندگان ادوار پنجم ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی نیز استانی شدن انتخابات مجلس را مطرح کنند که با چالش‌های فراوانی روبرو شد.

اخیرا با مطرح شدن چند باره این طرح در فضای مجلس شاهد اظهارنظرهایی بودیم که باعث تعجب بود، چرا که اگر با اهداف کلی این طرح آشنا باشیم این گونه به نقد آن نخواهیم نشست.

قانونگذاری، نظارت بر سایر نهادهای عمومی و خدمت‌رسانی به حوزه‌های انتخابیه وظایف نمایندگان مجلس به شمار می رود. قانونگذاری مهمترین کارکرد مجلس است وظیفه نظارتی مجلس نیز بسیار با اهمیت است پس از این دو کارکرد می‌توان وظیفه رسیدگی به مسائل حوزه های انتخابیه را قرار داد اما بسیاری از مردم در نگاه اول رسیدگی به مسائل و مشکلات حوزه های انتخابیه خویش را در نظر می‌گیرند و دو وظیفه دیگر را کم اهمیت می دانند استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی رویکرد ملی و انتخابات پارلمانی و نمایندگی است که نوعی تعادل میان علایق ملی و محلی نمایندگان در برخورد با مسائل و موضوعات مطرح در جامعه ایجاد می کند، مطالبات مردم حوزه‌های انتخابی معمولاً از زاویه کار نمایندگی جزئی محسوب می‌شوند و عمدتا می‌توانند در حیطه وظایف شوراهای محلی جای گیرند.

استانی شدن انتخابات مجلس می‌تواند سطح نظرات و دیدگاههای نمایندگان را ارتقا دهد و نقش شوراهای محلی را در تصدی امور عمومی تقویت کند.

تا زمانی که شوراهای محلی در عمل وارد صحنه نشوند نمی توان از آنها انتظار داشت، وقتی نماینده ای را برای امور جزئی شهرستانی درگیر می کنیم انتظار یک وکیل پویا با دید ملی و توسعه مدار را نمی توانیم داشته باشیم.

یک نماینده به رغم برخورداری از نفوذ بالا بر دستگاه های اجرایی نمی تواند با توجه به فراوانی مطالبات مردم حوزه انتخابیه به تنهایی از عهده آنها برآید و حال آنکه شوراهای متشکل از چند عضو می توانند حجم بالای کارها را انجام دهند البته انجام اصلاحات قانونی در حوزه وظایف و اختیارات شوراهای محلی و پیش‌بینی ضمانت اجراهای موثر برای تصمیمات آنها لازم است اعضای شوراها می‌توانند انتظارات عمومی مردم را برطرف سازند زیرا در میان مردم حوزه انتخابیه خود سکونت دارند و بهتر در جریان امور قرار می گیرند.

استانی شدن انتخابات همچنین نوعی تمرین و تمهید برای گسترش فرهنگ حزبی اندیشه تحزب و مشارکت حزبی است. احزاب می‌توانند با تشکل دادن به حرکت‌های مردمی جریان فکری عظیمی را در جهت اهداف جامعه ایجاد کنند نیروهای پراکنده و منزوی و مخالف را تا حد امکان در جهت جریان کلی جامعه قرار دهند و با معرفی نخبگان مردم را در انتخاب نمایندگان شان یاری کنند و اختلاف نظر را جایگزین تفرقه و تضاد سازند انتخابات استانی می تواند روند داوطلبی در انتخابات را با کاهش نامزدهای تصدی سمت نمایندگی مجلس متعادل‌تر و احزاب را بازیگر نقش اول انتخابات کند.

 استانی شدن انتخابات مجلس گام ارزشمندی برای ورود احزاب به حیات سیاسی و ساختاری شدن سیاست و انتخابات است. از دیگر مزایای این طرح کاهش درگیری‌های قومی و قبیله ای است چرا که ارتباطات قومی و قبیله ای انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان از مهمترین عوامل پیروزی داوطلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی است این امر البته به صورت مجرد امری نکوهیده نیست بلکه هنگامی قابل سرزنش است که داوطلب اصلح به لحاظ تخصص و بینش سیاسی وجود داشته باشد اما به دلیل نداشتن تعلقات قومی و یا منطقه ای از انتخاب شدن باز ماند.

بخش زیادی از انتخاب کنندگان متاسفانه تخصص و بینش اجتماعی و سیاسی و تجربیات داوطلبان را بررسی نمی کنند و فقط تعلقات قومی و قبیله‌ای خویش را ملاک انتخاب قرار می‌دهند. برگزاری دوره های مختلف انتخابات مجلس شورای اسلامی در برخی از شهرستان ها نمایانگر درگیری‌های شدید ناشی از اختلافات قومی و قبیله ای است زیرا فرد منتخب خود را نماینده منافع قومیت و طایفه خاص می‌داند.

استانی شدن انتخابات مجلس با ارتقای قلمرو جغرافیای حوزه‌های انتخابی به سطح استان ها می تواند تکیه بر تعلقات قومی و قبیله‌ای و همچنین رقابت های خشونت بار در ایام انتخابات را کاهش دهد استانی شدن انتخابات می‌تواند بر رفتار انتخاباتی و فرهنگ سیاسی مردم تاثیر مثبت گذاشته و با کاهش رفتارهای مبتنی بر عاطفه و هم خونی زمینه انتخاب افراد شایسته توانمند و فکور را به نمایندگی مجلس شورای اسلامی فراهم کند.

اما در این میان مخالفت هایی هم شنیده می‌شود که از آن ها می توان به کاهش مشارکت مردم در انتخابات افزایش شکاف و تنش های اجتماعی بی پاسخ ماندن خواسته های مردم و همینطور افزایش هزینه‌های انتخابات اشاره کرد.

در پاسخ به این انتقادات باید گفت واقعیت این است که نفس برگزاری انتخابات به ایجاد اختلافات مقطعی منجر می‌شود که اگر منظور این است اصولا نباید هیچ انتخاباتی را برگزار کرد تا ایجاد اختلاف نشود به علاوه با برگزاری استانی انتخابات نظام های محلی قومی قبیله ای و مذهبی به سبب کمتر شدن تأثیرگذاری این عوامل در انتخاب نمایندگان تعدیل می شوند.
دلیل مخالفت منتقدان نسبت به مغایرت استانی شدن انتخابات با مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت که مندرج در بند ۸ اصل ۳ قانون اساسی است روشن نمی باشد برگزاری استانی انتخابات همچنین به کاهش مشارکت مردم منجر نمی شود بلکه میزان مشارکت به رقابتی بودن انتخابات وابسته است.

به علاوه استانی شدن حوزه های انتخابیه به جای صرف هزینه های انتخاباتی برای حوزه‌های مختلف می‌توان با انجام یک انتخابات فراگیر یک مرحله ای هزینه‌های برگزاری انتخابات را کاهش داد. در واقع تقلیل هزینه‌های انتخابات و تبلیغات اسراف آمیز از نکات مثبتی است که با استانی شدن قابل تحقق است.

البته توجه به نوع نظام‌های انتخاباتی هم اهمیت زیادی دارد که در جای خود قابل بحث است و می‌تواند مورد توجه صاحب‌نظران قرار گیرد.

در پایان پیشنهاد ما این است که نظام انتخاباتی مجلس به گونه ای تعیین شود که حداکثر مزایا و حداقل معایب استانی شدن انتخابات را جمع کند لذا برگزیدن نظام انتخاباتی تلفیقی (اکثریتی-تناسبی) راهکار مناسبی از جهت حقوقی و احترام به آرمان های نظام مردم سالاری دینی است، به گونه ای که حوزه‌های انتخابیه شهرستانی برای انتخاب اشخاص و حوزه‌های انتخابیه استانی برای انتخاب فهرست ها ایجاد شوند.

برگزاری انتخابات یک مرحله ای نمایندگان در حوزه‌های انتخابیه تک کرسی را میتوان با نظام اکثریت نسبی و توزیع کرسی‌ها بین فهرست های رقیب در حوزه‌های انتخابی استانی را میتوان با نظام تناسبی اجرا کرد.

 


  • مهدی زمانیپاسخ به این دیدگاه 2 0
    چهارشنبه 10 بهمن 1397-8:19

    تحلیل چند جانبه ونگاهی عمیق نسبت به موضوع ،در نوشته آقای خسروی،دیده میشود،امید که صاحب نظران ودست اندرکاران مانندنمایندگان نیز به استدلال های آن توجه نمایند.


    ©2013 APG.ir