تعداد بازدید: 8480

توصیه به دیگران 2

دوشنبه 17 تير 1398-7:54

پژوهشگر ارشد دانشگاه کلمبیا در ساری بیان کرد:

گیلکی خواهر زبان مازندرانی است

دکتر حبیب برجیان: گیلکی خواهر زبان مازندرانی و نزدیکترین زبان از نظر دستوری به زبان مازندرانی است/ تمام کسانی که در حوزه زبانی کاسپی زندگی می‌کنند، از وضعیت ممتاز زبانی، تقویم مشترک و جشن‌های مشترک برخوردارند/ شهرهای ساری، بابل، آمل و نکا شهرهای یکدست از نظر زبانی در مازندران است،


 مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، کلثوم فلاحی: دکتر حبیب برجیان در نشست مسائل پژوهشی در زبان تبری اظهار کرد: گیلکی خواهر زبان مازندرانی و نزدیکترین زبان از نظر دستوری به زبان مازندرانی است.

وی افزود: بر اساس نقشه‌ای که دونالد استیلو -زبان‌شناس- منتشر کرده، گستره زبان مازندرانی از رود چالوس تا گرگان است. البته در برخی مناطق علامت سوال‌هایی وجود دارد که حدود زبان مازندرانی تا کجاست.

نویسنده کتاب متون تبری، گفت: منطقه زبانی کاسپی، زبان‌های رایج در جنوب دریای مازندران است.

پژوهشگر ارشد دانشگاه کلمبیا تصریح کرد: تمام کسانی که در حوزه زبانی کاسپی زندگی می‌کنند، از وضعیت ممتاز زبانی، تقویم مشترک و جشن‌های مشترک برخوردارند.

برجیان ادامه داد: مطالعه زبان‌های کاسپی، زودتر از همه زبان‌های ایرانی در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط روس‌ها شروع شد که نخستین دانشنامه ایرانی است.

وی خاطرنشان کرد: در قرن بیستم توجه به زبان مازندرانی کاهش یافت و تقریبا هیچ توجهی نشد چون بحث زبان‌های دیگر پیش آمد تا اینکه دونالد استیلو در این زمینه وارد شد.

این پژوهشگر اظهار کرد: برخی گویش‌های مازندرانی برای بقیه مفهوم نیست.

وی شهرهای ساری، بابل، آمل و نکا را شهرهای یکدست از نظر زبانی در مازندران و مازندران خاص نامید، چرا که بقیه شهرها دشت مازندران را شکل می‌دهد و این تفاوت‌ها در زبان، بیشتر در حروف اضافه است.

برجیان با تاکید بر اهمیت نکات دستور زبان، گفت: شهمیرزاد، قصران و ساوجبلاغ، طالقان و الموت و کلاردشت و تنکابن یا کاسپی مرکزی گونه‌های زبانی پیرامون مازندران است.

وی تصریح کرد:‌ زبان شهمیرزادی از نظر لغوی، لهجه و دستوری به زبان‌های سمنانی گرایش داشته و تاثیر لهجه‌ای سمنانی را پذیرفته است.

برجیان ادامه داد: در دسته‌بندی زبان‌های فارسی، زبان مازندرانی در ردیف زبان‌های شمال غرب است.

عضو هیئت ویراستاری دانشنامهٔ ایرانیکا خاطرنشان کرد: زبان منطقه طالقان و الموت، شبه تبری است.

وی با بیان اینکه تیرماه سیزده شو از ویژگی‌های مشترک گیلان و مازندران است، اظهار کرد: مردم طالقان و الموت هم از این جشن سخن می‌گفتند.

برجیان درباره الگوهای به دست آمده گفت: از نظر دستوری، کاسپی مرکزی ویژگی‌های منحصر به خود دارد، در خصوصیات واجشناسی، گذر تدریجی از مازندرانی به گیلکی و در واژگان، وضعیت دو قطبی یا همپوشی در کاسپی مرکزی است؛ ضمن اینکه الگوی شعاعی یا موجی هم موضوعی است که در کاسپی مرکزی باید بر روی آن پژوهش شود.

وی گفت: بین زبان‌های ایرانی فقط فارسی است که املا دارد و سابقه آن به ۱۲۰۰ سال می‌رسد.


  • چهارشنبه 2 آذر 1401-21:8

    کی گفته در گیلان همه گیلکی حرف میزنند؟؟؟
    در کوهستان گیلان هیچکش خودش را گیلک نمیدونه فقط سکنه جلگه گیلان به خودشون گیلک میگن و به زبانشون گیلکی میگن. مردم کوهستان به خودشون کلایی و کوهی و گالش و تات و دیلمانی میگن و به زبانشون گالشی و تاتی و دیلمانی میگن.
    مردم کوهستان به سرزمین های پست جلگه ای که سکنه آن گیلک هستند گیلان میگن و سرزمین خودشونو گیلان نمیدونند.
    مردم اشکورات و سیاهکل و بخش شمالی رحمت آباد به خودشون گالش میگن و به زبانشون گالشی میگن.
    مردم رودبار و خورگام و کلیشم و رحمت اباد به خودشون تات میگن و به زبانشون تاتی میگن.
    بخشی از مردم هم به خودشون کوهی و ییلاقی و دیلمانی میگن ولی هیچکس خودش را گیلک نمیداند.
    گیلک ها در جلگه گیلان از منطقه رودسر تا فومن هستند و این بماند بسیاری از مردمان اصیل رشت خودشونو گیلک نمیدونند و به خودشون رشتی و به زبانشون رشتی میگن و گیلک را به معنی رعیت و دهاتی میدانند و رشتی های قدیمی سکنه شرق گیلان را به کل گالش مینامیدند.
    از منطقه رضوانشهر و مناطق کوهستانی فومن به سمت غرب تالش ها سکونت دارند که به زبان تالشی صحبت میکنند.
    بخشی از سکنه عمارلو رودبار و چمخاله لنگرود از قوم کرد هستند و به زبان کردی صحبت میکنند.
    مردم آستارا و منجیل ترک هستند و به زبان ترکی صحبت میکنند و نصف جمعیت انزلی ترک هستند و به زبان ترکی صحبت میکنند.
    در رشت جمعیت قابل توجهی از تالش ها و ترکان و کردها سکونت دارند. در لاهیجان هم برخی کردهای تبعیدی سکونت دارند.

    • علی نجفی شرق گیلان تپوریپاسخ به این دیدگاه 78 2
      جمعه 17 ارديبهشت 1400-21:28

      ما همه از قوم تپور هستیم
      از گرگانرود تا سپیدرود همه از قوم بزرگ تپور هستیم
      قوم تپور سکنه شمال ایران بود که در زمان اسکندر آمارد ضمیمه تپورستان شد و دو هزار و دویست سال پیش تپورها جایگزین آمارد شد و آمارد ها به خوار تبعید شدند و تمام نواحی هراز تا سپیدرود را قوم تپور در اختیار گرفت ولی غرب سپیدرود اکثرا ترک و تات و تالش هستند و زبانشان با ما تپورهای شرق گیلان متفاوت هست
      بزرگان تپوری دیلم همچون عنصرالمعالی کیکاوس نیز به زبان طبری شعر سرودند
      ما اهالی شرق گیلان هنوز هم به ترانه های امیری تبری خونش میگیم
      گیلک و گالش قومیت نیستند
      گیلک و گالش سبک معیشتی قوم تپور بودند
      مو تپور هیسم
      بزیوی پیله تپورستان

      • شنبه 30 اسفند 1399-16:21

        زبان دیوهای مازندرانی را نابود کنید

        • شرق مازندرانپاسخ به این دیدگاه 6 76
          يکشنبه 10 اسفند 1399-14:5

          تبری شاخه از قوم سکاهاست به رستم رستم سکزی میگفتن تپور از مرو به شرق دزیای خزر کوچانده شذن حالا گیلکی ها ساکن بودن اینجا جالبه در تمام منطقه مازندران اثار کشف شده قبل امدن تپورها بوده در ضمن مردم مازندران به زبانشون گیلکی میگن تا بعد انقلاب بخاطر اسم استان گفتن مازندرانی در اصل زبان ما گیلکی هست شرق مازندران میگیم گیلکی

          • تپور ها بومی اندپاسخ به این دیدگاه 47 0
            سه شنبه 14 دی 1400-8:36

            تپورها سکایی نیستند در هیچ کجای تاریخ به تپورها سکایی نگفتند. تپورها از ابتدا در مازندران بودند و آشوریان به مازندران تپوش آری میگفتند و کتزیاس هم در امر لشکرکشی آشوریان به ایران از سرزمین تپوری در جنوب دریای مارندران باد کرده است.
            ولی گیل ها قومی سکایی تبار بودند و استرابون میگوید گیل ها سکایی اند و ساکن داغستان هستند و سبئوس هم میگوید گیل سکایی اند.
            تا غرب گیلان یعنی رضوانشهر به زبان طبری صحبت میشود و گیل ها در اصل به زبان های شرقی صحبت میکردند و پس از اقامت در غرب سپیدرود تحت تاثیر تپور ها طبری زبان شدند.

            • تپوری از شرق گیلانپاسخ به این دیدگاه 56 2
              چهارشنبه 29 ارديبهشت 1400-16:9

              ... گلان نام یک منطقه در افغانستان بود گلای هم نام یک ناحیه در قفقاز بود خودتو طبری و مازندرانی جا میزنی تا طبری ها را بکوبی
              تا شرق گیلان تپور هستند تپور ها از زمان هخامنشیان اینجا بودند گلای ها زمان اشکانیان به غرب سپیدرود امدند

            • صالح حسینی سنگ نوپاسخ به این دیدگاه 39 2
              جمعه 8 اسفند 1399-19:43

              زبان مازندرانی با نفوذ زبان فارسی و نابودی منابع مازندرانی از جمله یکی از آنها نابودی باوند نامه در حال تغییر به لهجه است.
              به مازندران اما دریغ است!

              • جمعه 8 اسفند 1399-14:51

                ...
                مردم گیلان و مازندران آماده کوچ باشن .

                • جمعه 24 بهمن 1399-6:38

                  من هرچه این جا گفتم، سانسور و بلکه سرکوب شد. به هرحال این عادت چندهزارسالۀ ما ایرانیان در نشنیدن حرف حساب است.
                  همین را هم سانسور کنید.

                  • مازندرانیپاسخ به این دیدگاه 99 4
                    چهارشنبه 30 مهر 1399-6:0

                    آقای برجیان قصران و شهمیرزاد و کلاردشت و عباس اباد و علی اباد کتول زبانشون کاملا مازنی هست فقط گویش متفاوت هست.
                    گویش رودبار هم گیلکی هست و ساختارش با تاتی فرق داره و الموت و طالقان هم کاملا تاتی نیستند.
                    بنده نمیدام تا کی شما میخواهید در زمین دونالد استیلو بازی کنید.
                    اگر چنین باشد زبان اچمی و سیستانی هم فارسی نیستند چون تفاوت ساختاری با فارسی دارند و حتی دامغانی و شاهرودی هم نباید فارسی دانست.
                    فعل می روم در گویش های مختلف مازندرانی را نگاه کنید
                    کتولی = شومب - زیارت = شوم - غرب گرگان = شومبه
                    کردکوی = شومبه - بندرگز = شومبه - گلوگاه = شومبه
                    ساری = شومبه - قائمشهر = شومبه - سوادکوه = شومبه
                    آمل = شومه - نور = شومه - نوشهر = شومه - کجور = شومه
                    چالوس = شمه - هچیرود = شمه - کلاردشت = شومه - عباس اباد = شومه
                    سلمانشهر = شومه - شرق طالقان = شمه - گته ده = شمه - ناریان = شمه
                    شمال کرج = شومه - شهرستانک = شومه - ولایترود = شومه
                    قصران شمیرانات = شومه - میگون = شومه - شمشک = شومه
                    امامه = شومه - لالان = شومه - زایگان = شومه - ایرا = شومه
                    شمال دماوند = شومه - ابعلی = شومه - رودهن= شومه - وسکاره = شومه
                    فیروزکوه = شومبه - ارجمند = شومبه - لزور = شومبه - رامه = شومبه
                    ارادان = شومه - کهن اباد = شومه - شهمیرزاد= شومه
                    فولادمحله = شومبه - چاشم = شومبه - تویه رودبار = شومبه
                    سه هزار تنکابن = شومه - خانیان تنکابن = شومه - دو هزار تنکابن = شونم - شهسوار = شونم
                    الان چگونه شما این گویش ها را از مازندرانی جدا می دانید.
                    مردم تا در شرق تنکابن خود مازندرانی می دونند و در تنکابن میگن ما مازگیل هستیم و از رامسر خود را گیلک و گیلانی میدونند.

                    • سه شنبه 21 بهمن 1399-14:0

                      گیل ماز درسته
                      ترکیب گیلکی و مازندرانی

                      • سه شنبه 4 آذر 1399-17:26

                        ناموسا مازگیل رو از خودت درنیاوردی

                        • جمعه 8 اسفند 1399-14:31

                          منظورش گیلماز هست منهتی زورش اومده گیل رو اول بگه گفت ماز گیل !

                          • گیلماز تنکابنپاسخ به این دیدگاه 44 2
                            پنجشنبه 9 بهمن 1399-4:44

                            تنکابن و رامسر و چابکسر گیلمازند
                            نه دقیقا گیلک هستیم و نه دقیقا مازندرانی هستیم
                            گویشمون با همه فرق داره فرهنگمونم فرق داره

                            • دوشنبه 6 بهمن 1399-8:34

                              تنکابن و رامسر و چابکسر اکثرا میگن گیلماز هستیم هرچند گویش ما تنکابنی ها به گیلکی نزدیکتره ولی کاملا یکی نیست ولی رامسر گویششون تا نود درصد شبیه گیلکی شرقی گیلان هست
                              شرق تنکابن از نشتارود به بعد مازندرانی هستند

                          • پنجشنبه 24 مهر 1399-8:41

                            شرق طالقان نیز مازندرانی زبانند و شبیه به چالوسیا حرف می زنند و گویششان با اهالی انگوران چالوس شباهت زیادیی دارد
                            گته ده و ناریان و مهران و غیره همگیی مازنی زبانند.

                            • پنجشنبه 24 مهر 1399-8:0

                              ما مازندرانی ها از قوم طبری هستیم و تا قرن هفتم به زبان ما طبری و پس از ان تا قرن دوازدهم به ان مازندرانی گفته می شود. عبدالله مقدسی می نویسد مردم طبرستان زبانی دارند که نه فارسی است و نه تازی و دیگر دیلمان آن را ندانند.
                              زبان مازندرانی از علی اباد کتول تا شرق تنکابن گویش می شود و گویش غرب تنکابن ترکیبی از مازندرانی و گیلکی است و گویش رامسر نیز گیلکی هست با درون مایه ای از مازندرانی.
                              تمام نواحی شمالی استان سمنان مازندرانی صحبت می کنند و اهالی رامه و قالیباف و چهار طاق مازنی زبانند و اهالی ارادان به گویش الیکایی که خود گویشی از مازندرانی است صحبت می کنند و سی درصد جمعیت گرمسار نیز الیکایی تبار و مازندرانی زبانند.
                              در شهمیرزاد به گویش شهمیرزادی که گویشی از مازندرانی است صحبت می شود و در چاشم و فولادمحله و رودبار کلاته و تویه رودبار دامغان به گویش ساروی مازندرانی صحبت می شود و اهالی تویه دروار و دیباج و مجن به گویش خاصی از مازندرانی صحبت می کنند.
                              در فیروزکوه و تمام نواحی کوهستانی شهرستان دماوند و شمال شهر دماوند و شهر ابعلی و رودهن و بومهن مازندرانی صحبت می شود و در قصران شمیرانات که شامل لالان و میگون و امامه و روته و شمشک و دیزین می شود به زبان مازندرانی صحبت می شود و در شمال کرج نواحی چون ولایت رود و گچسر و لانیز و همه جا و شهرستانک و آسارا به زبان مازندرانی صحبت می شود.
                              از بندرگز تا غرب گرگان به مازندرانی صحبت می شود و جنوب گرگان تا زیارت به گویش زیارتی که گویشی از مازندرانی است صحبت می شود و از نوده ملک و شاهکوه گرگان در شرق گرگان تا شهرستان علی اباد کتول به گویش کتولی زبان مازندرانی صحبت می شود.
                              در شرق طالقان نواحی مثل گته ده و مهران و ناریان و غیره نیز زبان مازندرانی صحبت می شود.
                              گویش های مازندرانی به گویش کتولی و گویش زیارتی و گویش کلارستاقی و گویش کجوری و گویش طبری طالقانی و گویش قصرانی یا شمیرانی و گویش ولاترویی و گویش فیروزکوهی و گویش طبری دماوندی و گویش الیکایی و گویش رامه ای و گویش چهارطاقی و گویش قالیبافی و گویش تویه درواری و گویش مجنی و گویش دیباجی و گویش شهمیرزادی و گویش مرکزی که از غرب گرگان تا آمل گویش می شود تقسیم می شوند.
                              ضمنا به گفته خودزکو مرض زبان مازندرانی در اویل قاجار تا کلای چای گیلان بود که پس از بیماری طاعون زبان منطقه تغییر کرد و به گفته رابینو مازندرانی ها از انزان مازندران به بندر انزلی کوچ کردند و به گفته ابن اسفندیار و اولیالله و ظهرالدین مرعشی و ملاشیخعلی گیلانی مازندرانی ها ساکن طارش دیلمان شدند.
                              در گویش چالوس می گویند درشمه در گویش نوشهر در شومه و در گویش عباس اباد و کلاردشت نیز می گویند درشومه یعنی دارم می روم ولی در تنکابن می گویند دربوشوم و در رامسر می گویند شادرم و گیلانیا میگن شوندرم .

                              • رامه و قالیباف طبری زبانپاسخ به این دیدگاه 80 0
                                سه شنبه 18 شهريور 1399-1:20

                                سلام ما اهالی رامه و قالیباف در شهرستان ارادان استان سمنان هم مازندرانی صحبت می کنیم متاسفانه گویش اهالی رامه و قالیباف را تاتی معرفی می کنند ولی ما طبری زبانیم و گویشمان چیزی بین شهمیرزادی و فیروزکوهی هست میگیم بخوردمه یعنی خوردم میگیم خرمه یعنی میخورم میگیم مخردمه یعنی میخوردم یا میگیم بوردمه یعنی رفتم

                                • شمس از چالوسپاسخ به این دیدگاه 88 0
                                  چهارشنبه 12 شهريور 1399-9:19

                                  در چالوس میگن بواردمه یعنی رفتم ولی در کلاردشت میگن بشیمه ولی نوشهر میگن بوردمه
                                  داشتم می رفتم را به چهار گویش صرف می کنم
                                  چالوس: در شممه
                                  کلاردشت:دبیمه شامیه، دبیمه شومیه
                                  شهسوار : دبام بوشوم
                                  نوشهر : دی شیمه ، دییمه شیمه
                                  دارم می روم را به چهار گویش صرف میکنم
                                  چالوس : در شمه
                                  کلاردشت : دره شومه ، درمه شومه
                                  شهسوار : دره بوشوم
                                  نوشهر : دره شومه ، درمه شومه
                                  در رشت میگن شون دره و شون دوبون و این نشون میده گویش های غرب مازندرانی با گیلکی متفاوتند.

                                  • غرب تنکابنپاسخ به این دیدگاه 4 39
                                    جمعه 8 اسفند 1399-14:45

                                    ما به زبان خود میگوییم گیلکی اما شما اسرار داری بگی گیلکی...

                                  • جمعه 9 خرداد 1399-14:21

                                    از عجاب استیلو این هست که گویش بین کلاردشت تا لنگرود را طبری گیلکی می نامد
                                    در اینکه گویش چالوس تا گرگان مازندرانی هست شکی نیست.
                                    در اینکه گویش لاهیجان تا صومعه سرا گیلکی هست شکی نیست.
                                    ولی فازش چیه لنگرودی که کاملا گیلکی هست و کلاردشتی هم که کاملا مازندرانی هست چرا ایشون ماستا رو قاطی قیمه ها میکنه.
                                    گویش کلاردشت تا نشتارود کاملا مازندرانی هست.
                                    گویش لنگرود تا رامسر کاملا گیلکی هست.
                                    تنها گویش تنکابن حالت انتقالی بین مازندرانی و گیلکی را دارد.

                                    • سام دلیریپاسخ به این دیدگاه 95 3
                                      دوشنبه 22 مهر 1398-12:54

                                      اگر خاینی دُروم جهانی بوشه
                                      لال صحبت مازندرونی بوشه

                                      • میارکیانیپاسخ به این دیدگاه 101 1
                                        پنجشنبه 18 مهر 1398-22:6

                                        زبان مازندرانی یک زبان باستانی هست لطفا به این زبان توجه شود

                                        • جمعه 12 مهر 1398-23:16

                                          زبان های کاسپی دیگه چه صیغه ای هستند خخخ
                                          ما اصلا چیزی به اسم زبان کاسپی نداریم
                                          چرا یک عده به دنبال جعل و تحریف هویت مردم مازندران و گیلان هستند
                                          به زبان های مازندرانی و گیلانی و تالشی و تاتی و سمنانی زبان های کناره دریای کاسپین می گویند نه اینکه زیر مجموعه زبان موهوم کاسپی باشند
                                          کاسپین یا خزر یا مازندران یا هیرکانیا یا غیره فقط یکی از نام های این دریا هستند

                                          • پنجشنبه 14 شهريور 1398-20:14

                                            ضمنا تشکیل فرهنگستان زبان و ادبیات مازندرانی با حمایت اهل فن در این حوزه کمک زیادی به حفظ و ماندگاری زبان مازندرانی می کند ضمن اینکه واژه های جدیدی هم بر پایه واژه های قدیمی مازندرانی متولد می شود

                                            • يکشنبه 18 اسفند 1398-21:2

                                              شما اگر اقای برجبان را می شناختید در مورد ایشون اینطور صحبت نمی کردید. لطفا نام ایشان را به فارسی و انگلیسی سرچ کنید تا متوجه شوید چقدر در مورد زبان مازندرانی مطالعه کرده و کارهای پژوهشی انجام داده اند. Habib Borjian

                                            • نوری ریکاپاسخ به این دیدگاه 87 2
                                              يکشنبه 3 شهريور 1398-22:20

                                              واقعا هیچ کس دلش برای زبان مازندرانی نمی سوزد چرا مسئولین کاری برای زبان مازندرانی نمی کنند چرا شبکه طبرستان برنامه های محلی کم پخش می کند چرا زبانشناسان کاری برای زبان بومی نمی کنند چرا به گویش های مازندرانی مثل کجوری و کلارستاقی و لنگایی کم توجه میشود خودم اهل نور هستم متاسفانه اهالی مرکز استان به زبان مازندرانی کم لطفی می کنند و کمتر محلی حرف میزنند اگر مردم نور و نوشهر و چالوس و امل و محمود اباد و عباس آباد و کلاردشت نباشند چیزی از مازندرانی باقی نمی ماند اکثر بزرگان موسیقی مازندران هم از همین شهرها هستند اکثر متکلمان به زبان مازندرانی هم از همین شهرها هستند زبان مازندرانی حیات خود را مدیون ما اهالی غرب مازندران هست زبان مادری حکم ناموس انسان را دارد کسی که زبان و فرهنگ خود را از دست بدهد بی هویت می شود

                                              • لهراسبی نوشهرپاسخ به این دیدگاه 83 2
                                                پنجشنبه 31 مرداد 1398-22:0

                                                زنده باد مازندران بزرگ
                                                زنده باد رویان کهن

                                                • چهارشنبه 30 مرداد 1398-18:50

                                                  به امید راه اندازی کرسی زبان و ادبیات مازندرانی در دانشکده زبان شناسی دانشگاه مازندران

                                                  • چهارشنبه 30 مرداد 1398-15:25

                                                    به امید روزی که کرسی زبان و ادبیات مازندرانی در دانشکده زبان شناسی دانشگاه مازندران راه اندازی شود و بستر مناسبی برای تحقیقات عمیق و دقیق علمی و آکادمیک درباره زبان غنی مازندرانی فراهم شود وکه این خواسته به حق بسیاری از فرهیختگان مازندرانی است زبان مازندرانی پر است از نکات ادبی ظریف که نیاز به تعمق و دقت ویژه دارد و نیازمند دمیدن یک روح تازه در آن جهت پویا شدن

                                                    • بابا کوهستانی از چالوسپاسخ به این دیدگاه 157 13
                                                      چهارشنبه 30 مرداد 1398-14:12

                                                      مازندرانی هیچ سنخیتی با گیلکی ندارد اگر دو زبان شبیه می بود که ما اهالی مازندران زبان رشتی ها را متوجه می شدیم

                                                      • دوشنبه 21 شهريور 1401-18:51

                                                        زبان مازندران و گیلان همانگونه که خود اهالی میگویند گیلکی است
                                                        منتهی منطقه به منطقه به خاطر عدم ارتباطات و نداشتن ادبیات نوشتاری و در طول قرنها از هم فاصله گرفتند وبه شکل امروزی در آمدند ولی هرکس که به زبان هردو استان تسلط دارد میفهمد که دستور و واژگان زبان این دو استان یکسان است
                                                        منتهی ما گیل ها شل هستیم و هویت قومی نداریم و علاقه ای به هویت خود نداریم وهمین باعث میشود به زودی این زبان باستانی و هم چنین زبان بسیار باستانی و زیبای طالشی از میان برود وهمه ما فارس شویم واین اختلافات از میان برود
                                                        زمانی که من بچه بودم یعنی 50سال پیش اگر در شهر رشت یکی از بچه ها و دوستان فارسی صحبت میکرد همه او را مسخره میکردیم و میگفتیم یارو دیشب رو به تهران خوابیده است ولی امروزه اگر یک بچه گیلکی حرف بزند همه تعجب میکنند که این چگونه است که گیلکی بلد است
                                                        سنگ وسفال اوشان سر
                                                        خاک کربلا امی سر

                                                        • شرق مازندرانپاسخ به این دیدگاه 33 0
                                                          سه شنبه 15 آذر 1401-11:46

                                                          من شرق مازندرانی هستم. ما گلوگاهی ها به زبانمون تاتی میگیم!!!
                                                          حتی در خود گیلان بسیاری از مردم به زبانشون گالشی و تاتی میگن که مازندران هم همین هست پس باید بگم همه گالش زبانیم یا همه تات زبانیم.
                                                          در ساری و بابل و بهشهر به زبانشون مازرونی یا مازنی میگن.
                                                          در علی آباد به زبانشون کتولی میگن.
                                                          زبان تبری گویش های زیادی داره. گیلکی هم گویشی از زبان تبری هست و جدا از اون نیست اگه زبان بود دیگه سکنه گیلان دیگه به زبانشون گالشی و تاتی نمیگفتن.

                                                        • جمعه 23 آبان 1399-13:8

                                                          سلام برار الان می گب شمره هالی نبونه الان مو شمه همره گیلکی گب زا درم. گیلکی کاملا شیبه مازندرونی هیسه. چتو گونی هیچ سنخیتی همدیگره همره ندانه

                                                          • آریایی قزوینپاسخ به این دیدگاه 40 7
                                                            چهارشنبه 23 تير 1400-4:8

                                                            من که فارس و قزوینی هستم لهجه گیلکی را متوجه میشم
                                                            گیلکی یکی از لهجه های فارسیه

                                                          • سه شنبه 14 مرداد 1399-2:25

                                                            سنندج و ایلامِ کردا هم همدیگه ی گب ره نفهمنّه !! ربط ندانّه که جان برار !

                                                          • چهارشنبه 28 خرداد 1399-15:39

                                                            احتمالا تو یه غیر شمالی هستیکه میخای بین گیلانی ها و مازرونی ها تفرقه بندازی، کور خوندی

                                                            • تپوری واقعیپاسخ به این دیدگاه 53 0
                                                              شنبه 1 آذر 1399-5:59

                                                              ...
                                                              ما مازندرانی ها ازز قوم تپوریم و زبانمون ریشه در زبان تپوری باستان و طبری دارد

                                                          • جمعه 18 مرداد 1398-14:5

                                                            با افتخار یک چالوسی هستم و به زبان طبری کلارستاقی صحبت میکنم. زنده باد کلارستاق کهن از چالوس تا کلاردشت.

                                                            • گیل زاکانپاسخ به این دیدگاه 114 5
                                                              جمعه 11 مرداد 1398-16:30

                                                              اصلا قومي به اسم گيلک و مازني وجود ندارد. در طول تاريخ فقط نام سه قوم طبري و گيل و ديلم امد. گيلک و گلک و گالش و کتول اسم سبک زندگي هست. کلارستاق و کجور و سوادکوه و اشکور و رودبار هم نام منطقه هستند و تات هم نامي هست که به غير ترک زبانان دادن.ولي مردم به اشتباه خود را گيلک و مازني و اشکوري و گالشي و کلارستاقي و کجوري و کتول و سوادکوهي و تاتي و رودباري مي نامند. مردم گيلان از قوم گيل هستند و مردم مازندران از قوم طبري هستند. از نظر لهجه هم نواحي تنکابن و رامسر تفاوت لهجه دارند وليکن لهجه رامسر بيشتر شبيه به گيلانست و تنکابن هر دو ويژگي گويش گيلان و مازندران را دارد شرق تنکابن طبري زبان هستند. گيل و طبري و ديلم و تالش بايد پشت هم باشند نه اينکه جلوي هم وايسند.

                                                              • نشتارودی ریکاپاسخ به این دیدگاه 115 3
                                                                پنجشنبه 10 مرداد 1398-21:26

                                                                کی گفته مازندرانی از گرگان تا چالوس هست پس ما نشتارودی ها به چه زبانی حرف می زنیم زبان مازندرانی از علی آباد کتول تا تنکابن گویش می شود و زبان ما نشتارودی ها مازندرانی است در ناحیه نور و نوشهر گویش کجوری و ناحیه چالوس و کلاردشت و مرزن آباد گویش کلارستاقی و ناحیه عباس آباد و متل قو و نشتارود گویش لنگایی و تنکابن گویش تنکابنی گویش بومی مردم است و همه شاخه ای از مازندرانی اند

                                                                • جمعه 28 تير 1398-19:55

                                                                  یک پیرمرد بابلی با یک پیرمرد رشتی نمی توانند با زبان محلی با هم صحبت کنن این معنی اش چیست

                                                                  • يکشنبه 30 تير 1398-16:9

                                                                    یک کرد کرمانجی با کرد گورانی و سورانی زبان شان فرق دارد یک کرد مهاباد و کرد ایلام زبان هم را نمی فهمند پس بگوییم یکی از اینها کرد نیست و برای هر کدام نام جداگانه بگذاریم؟

                                                                    • سه شنبه 8 شهريور 1401-7:48

                                                                      من چند سال در کرمانشاه کردم در خیلی از نواحی کرمانشاه مردم خودشونو کرد نمیدونند به خودشون لک و گورانی و کلهر و ... میگن و به زبانشونم لکی و گورانی و کلهری میگن یا در کردستان هم بسیاری از سکنه قروه و بیجار خودشونو کرد نمیدونند و برخی دیگر هم خودشونو هورامی مینامند و زبانشونو هورامی می نامند اما ناسیونالیست کرد داره همه را کرد معرفی میکنه و تا جایی پیش رفتند که ادعای کرد بودن لک ها و لرهای لرستان را میکنند و حتی لرهای بختیاری را هم کرد معرفی میکنند و جدیدا هم روی کرد بودن تالش و تات های قزوین و ... غیره هم متمرکز دارند میشوند.
                                                                      اما در مازندران قوم مازندرانی یا همان قوم طبری به چند گروه مازرونی و کوهی و تات و گالش و گیلک و کتول و ... تقسیم میشن که هرگروه نام زبان خود را مازرونی و کوهی و تاتی و گالشی و گیلکی و کتولی مینامند. یعنی ما هم مانند کردها و لرها با چند نام در استان رو به رو هستیم که امروزه نام مازرونی و کوهی و کتولی و تاتی در شرق و نام گیلکی و گالشی هم در غرب استفاده میشود و همه این افراد هم خود را مازندرانی و طبری میدونند یعنی مجموعه مازرونی و کوهی و کتول و تات و گیلک و گالشی میشود قومیت مازندرانی یا طبری.
                                                                      چند نامی زبان یک چیز رایج هست بسیاری از مردمان فارسی زبان همزبان خود را تاجیکی و دری و هزارگی و اصفهانی و شیرازی و ... مینامند و از لفظ فارسی استفاده نمیکنند یا برخی تات زبان های رودبار زبان خود را تالشی مینامند ولی زبانشان با تالشی متفاوت هست یا مثلا در گرمسار برخی الیکایی ها زبان خود را تاتی و برخی دیگر زبانشان را الیکایی مینامند و زبان این افراد هم مازندرانی هست یا سکنه طالقان زبان خود را طالقونی مینامند ولی زبان طالقانی ها یکی نیست و سکنه غرب طالقان مازندرانی صحبت میکنند و سکنه شرق طالقان تاتی صحبت میکنند ولی هردو گروه از یک نام مشترک استفاده میکنند.

                                                                      • دیوسالار نوشهرپاسخ به این دیدگاه 118 12
                                                                        يکشنبه 13 مرداد 1398-19:33

                                                                        برادر مثالی که شما زدید اشتباست زبان کردی سورانی و کرمانجی خیلی بهم نزدیکند از نظر ساختار هم یکی اند ولی زبان مازندران و گیلان از نظر ساختار هم متفاوتند مثال سورانی و کرمانجی را باید برای گیلکی بیه پسی و بیه پیشی بزنید که ممکنه یکی فرد ساکن یکی از روستاهای رودسر زبان یک نفر از روستاهای رشت را متوجه نشود زیرا تفاوت واژگانی و بعضا افعالی وجود دارد ولیکن این دو ، دو گویش از یک زبان هستند ولی مازندرانی و گیلکی حکم دو زبان کردی و لری را دارند که با هم متفاوتند ولیکن پانکردها سعی میکنند لر ها را کرد بنامند و در نقشه های جعلی خود نواحی لرنشیم را بخشی از کردستان محسوب می کنند ضمن اینکه قوم و زبان مردم مازندران طبری هست ولیکن قوم و زبان مردم گیلان گیل و تالش و تات هست و این ها با هم متفاوتند زبان مازندران و گیلان در زمان فعلی مختلف همچون حال مستمر و گذشته مستمر و شناسه ها و واژگان و افعال متفاوتند مازندرانی ها به دارم می روم میگویند درمه شومه ولی گیلانی ها میگن شوندرم مازندرانی ها به کردم می گویند هاکردمه ولی گیلانی ها میگن بوکودم مازندرانی ها به گفتم میگویند بوتمه ولی گیلانی ها میگن بوگوفتم مازندرانی ها به پسر ریکا میگن ولی گیلانی ها ری میگن مازندرانی ها به دختر کیجا میگن ولی گیلانی ها لاکو میگن مازندرانی ها به بزرگ گت میگن ولی گیلانی ها پیلا میگن مازندرانی ها به بچه وچه میگن ولی گیلانی ها زاک میگن تفاوت های دو زبان بسیار عمیق و گسترده است

                                                                        • علی از سیاهکلپاسخ به این دیدگاه 4 23
                                                                          شنبه 23 بهمن 1400-7:14

                                                                          هر کی اینجا با چارت لغت سعی در جدایی داره بدون شک پان‌ترک هست مثل همین ... و...

                                                                          • سه شنبه 4 آذر 1399-17:49

                                                                            خیر زبان سورانی و کرمانجی تفاوت بسیار دارند این را در دوران سربازی خود به چشم دیده ام

                                                                            • علی از سیاهکلپاسخ به این دیدگاه 10 78
                                                                              سه شنبه 13 آبان 1399-21:55

                                                                              بنده با همکارم که بابلی هست،گیلکی یا گلکی صحبت میکنم،شما بدون سواد و درک حرف نزنی بهتره،...

                                                                              • دوشنبه 7 آذر 1401-7:54

                                                                                من رفیق سیاهکلی دارم اونا اصلا خودشونو گیلک نمیدونند سیاهکلی ها به خودشون گالش میگن به زبانشون گالشی میگن. حداقل با اسم شهر دیگه کامنت میذاشتی ها!
                                                                                من بچه شرق مازندرانم به زبانمون مازرونی میگیم برخی هم اینجا به اشتباه به زبانشون تاتی و گالشی میگن ولی تاتی و گالشی در اصل زبان مردم کوهستان گیلان هست.

                                                                                • نوشهری ریکاپاسخ به این دیدگاه 64 3
                                                                                  شنبه 17 آبان 1399-0:6

                                                                                  اقای علی از سیاهکل دیدم در صحفه دیگر به مازندرانی ها توهین می کردی و بی اصالت بهشون میگفتی
                                                                                  زبان ما طبری هست...

                                                                          • جمعه 28 تير 1398-19:51

                                                                            زبان گیلکی با زبان مازندرانی تفاوتهای زیادی دارد زبان مازندرانی به خاطر خیلی مسایل رو به زوال است مازندرانی ها به زبانشان تعصب ندارن

                                                                            • جمعه 23 آبان 1399-13:22

                                                                              خاخور. یعنی خواهر. برار یعنی برادر. پیر یعنی پدر. مار یعنی مادر. دتر یعنی دختر. ریکه یعنی پسر. آمو یعنی عمو. گو یعنی گاو. سیکه یا بیلی یعنی اردک. شال یعنی شغال.اینارو از گلستان تا گیلان میگن این تازه کمی از شباهتهای زبان شمالیه

                                                                              • جمعه 25 مرداد 1398-11:52

                                                                                متاسفانه مردم گیلان تعصبی روی زبانشان ندارند و به جز رودسر و املش بقیه مردم گیلان فارسی حرف می زنند و لاهیجانی ها و رشتی ها که گیلکی حرف زدن را بی کلاسی میدانند در استارا هم اکثریت ترکی حرف می زنند و نصف مردم انزلی و هشتپر هم ترک زبانند ولی در مازندران به جز ساری اکثریت مردم دیگر شهر ها مثل نوشهر چالوس عباس اباد نور کلاردشت مرزن اباد امل سوادکوه بابل محمود اباد بابلسر قایمشهر بهشهر نکا مازندرانی صحبت می کنند حتی مردم فیروزکوه و شهمیرزاد و کردکوی و بندر گز و علی اباد کتول هم اکثرا مازندرانی صحبت می کنند و تعداد سخنوران مازندرانی در گرگان از ساری بیشتر است

                                                                              • دوشنبه 24 تير 1398-15:2

                                                                                1- گستره جغرافیایی زبان مازندرانی در شرق حتی به برخی از روستهای اطراف گرمسار و سمنان هم می رسد. در غرب، همچنان که دوستان اشاره کردند، برخی از روستاهای طالقان و حتی خود طالقان زبان مازندرانی رایج است. نسل قبلی همچنان به زبان مازندرانی سخن می گویند.
                                                                                2- در این مورد بخصوص اینکه یک محقق هر چند معروف و سرشناس چنین یا چنان بگوید، معیار نیست، آنجا که زندگی جریان دارد و زبان / لهجه به کار می رود نیازی به نظریه پردازی ندارد. حالا هر چند نظریه پرداز محترم، قدر و دانشمند باشد.

                                                                                • دوشنبه 24 تير 1398-14:56

                                                                                  هم به منطقه قصران و شمیرانات و لواسان رفته ام و زبان شان را کاملا نزدیک به مازندرانی دریافته ام و هم وقتی منابع دیگری بجز فرمایشات آقای برجیان را نگاه میکنیم متوجه می شویم که دیدگاه های آقای برجیان چندان پژوهشی و درست نیست . درباره زبان قصران کوهسران در تهران منبع ایرانیکا در دست هست که میگوید زبان قصران از لحاظ گویش به دو بخش تقسیم شده . بخش اول زبان شمال و جنوب شرقی قصران که وابستگی بسیار بالایی به زبان تبری (مازندرانی) دارد اما با یک آمیختگی قابل ملاحظه ای با واژگان و دستور زبان فارسی و ایرانیکا بومیان قصران را تبری قلمداد کرده است . بخش دوم زبان جنوب قصران از اوشان در میانه تا بخش فوقانی جیرود و بسمت جنوب تا تجریش و شمیران زبانی پارسی-تبری قلمداد شده که بنوعی وابسته به فارسی بوده ولی ویژگی های زبان های کاسپینی را دارا هست . این هم لینک ایرانیکا

                                                                                  http://www.iranicaonline.org/articles/qasran

                                                                                  دکتر حسین کریمان در صفحه 30 از جلد اول کتاب قصران کوهسران منابع تاریخی که نشان دهنده تعلق رودبار قصران به حاکمیت رستمدار مازندران بوده را آورده و در صفحه 758 از جلد دوم کتاب قصران کوهسران گفته : منطقه قصران باستانی شامل مناطق اوشان، فشم، شمشک، گاجره و روستاهای کوهپایه‌ای توچال تا مناطق غربی رودخانه جاجرود. زبان عمومی مردم قصران لهجه‌ای از زبان باستانی پهلوی است که زبان طبری یا مازندرانی، که از ریشه‌ی زبانهای دیرین ایرانی است، و عربی و اندکی ترکی، بدان درآمیخته و از زبان دری نیز در قرون اسلامی تاثیر یافته است، و هر چه از ری به مازندران نزدیک تر شوند بر میزان لهجه‌ی مازندرانی به همان نسبت افزوده می‌شود، چنانکه در لهجه‌ی میگون و شهرستانک و لالان و زایگان و روته و گرمابدر و شمشک و دربندسر لهجه‌ی مازندرانی غلبه دارد (قصران کوهسران تالیف حسین کریمان جلد دوم صفحه 758 تهران وزیری <<کالینگور>>)
                                                                                  گیتی دیهیم در کتاب بررسی خرده‌گویش‌های منطقهٔ قصران به انضمام واژه‌نامهٔ قصرانی آورده است : البته زبان رایج در لالان مانند اوشان، فشم، میگون و لواسان، کاملاً تاتی نیست و زبان مازندرانی بسیار در آن نفوذ یافته است. گویش مردم لالان به گویش روستاهای امامه، زایگان، آبنیک، گرمابدر، میگون و شمشک در قصران بسیار نزدیک است. نفوذ مازندرانی در زبان تاتی قصران به این دلیل است که قصران در گذشته تحت حاکمیت طبرستان قرار داشته اما در تقسیمات کشوری معاصر جزو استان تهران محسوب می‌شود. («بررسی خرده‌گویش‌های منطقه قصران»، ۱۳۸۴، چاپ اول، نشر فرهنگستان زبان و ادب فارسی.)
                                                                                  دانشنامه ایرانیکا زبان مردم لواسان را کاسپینی مازندرانی تلقی کرده و قید کرده : مردم لواسان کاسپینی هستند و زبان بومی آمیخته ای از زبان فارسی و زبان‌های کاسپین هست نزدیک به زبان مازندرانی در روستاهای جنوب شرق لواسان چون وسکاره و ایرا
                                                                                  http://www.iranicaonline.org/articles/lavasan=The

                                                                                  • شنبه 22 تير 1398-10:29

                                                                                    ایشان در مورد گویش شهمیرزادی هم نظریه عجیبی دارد . میفرمایند گویش شهمیرزادی از لحاظ دستوری و واژگان بیشتر از زبان های سمنانی تاثیر پذیرفته است . این درحالیست که نه منابع زبان شناسی و نه گویشوران سمنانی و نه گویشوران شهمیرزادی هرگز چنین موضوعی را نمیتوانند بپذیرند چون این مطلب که شهمیرزادی گویشی از زبان مازندرانی است هم منبع زبان شناسی دارد و هم مردم شهمیرزاد واقعیتی زنده هستند و هم تاریخ شهمیزاد در حدود ثغور مازندران بوده است ، مثلا در جلد دوم صفحه 490 از کتاب راهنمای زبان های ایرانی که به ویراستاری رودیگر اشمیت بوده (مترجم حسن رضایی باغ بیدی انتشارات ققنوس) و با همکاری گسترده چندین زبان شناس برجسته تحریر شده آمده است : گویش های مازندرانی در بین رشته کوه های البرز و کرانه های جنوب شرقی دریای خزر مورد استفاده قرار میگیرند : ساری ، بابل ، آمل ، تنکابن ، شاهی ، چالوس ، همچنین در چندین روستای رشته کوه های البرز مانند ولاترو در شمال تهران و شهمیرزاد در سی کیلومتری شمال سمنان ، گویش مازندرانی یکی از معدود گویش هایی است که از سنت ادبی کهن برخوردار است (طبری ، گرگانی،دیوان امیر پازواری)
                                                                                    این منبع زبان شناسی درباره گویش شهمیزاد هست حال اگر سرچ کنید درباره تجمع اعضای شورای شهر شهمیرزاد و مردم شهمیرزاد در مقابل استانداری مازندران که درخواست الحاق مجدد به مازندران را داشتند (چون شهمیزاد تا دهه 40 بخشی از مازندران بوده ) ، یکی از موضوعاتی که شهمیرزادی قید کرده بودند ، همین نزدیکی زبان و فرهنگ مردم شهمیرزاد با مازندران بوده و اینکه مازندران استان و سرزمین مادری شان است . لینک خبر موحود هست . شهمیرزاد همیشه بخشی از حکومت طبرستان و مازندران بوده و دلیلی برای تاثیر پذیری از گویش سمنان در شهمیزاد وجود نداشته است . حتی اگر به سایت های استانداری سمنان رجوع کنید بر مازندرانی بودن زبان شهمیزاد تاکید شده است . این اظهار نظر آقای برجیان بی منبع و غیر علمی است .

                                                                                    • جمعه 21 تير 1398-19:49


                                                                                      فقط یک مطلبی درباره این پست . درباده حبیب برجیان قبلا شنیده بودم ولی بنظرم اظهار نظر هاش در باب محدوده زبان تبری چندان درست نیست . اینکه گیلکی و تبری همریشه هستند تقریبا بر کسی پوشیده نیست و کشف جدید نیست .

                                                                                      ایشون میگه دونالد استیلو در نقشه ای گستره زبان تبری رو از رود چالوس تا گرگان ترسیم کرده درحالیکه از استیلو معتبر تر داریم کتاب راهنمای زبان های ایرانی که چندین و چند زبان شناس برجسته و معتبر خارجی در نگارشش دست داشتند و ویراستارش رودیگر اشمیت بوده و طبق اون کتاب حد غربی زبان تبری از تنکابن هست .

                                                                                      دقیق ترش در کتاب پنج جلدی واژه نامه بزرگ تبری هست که حد غربی زبان تبری از دو هزار و سه هزار و نشتارود و آب شیرود در تنکابن آغاز میشه . در مورد حد شرقی هم مگه میشه علی آباد کتول و موسیقی کتولی رو از زبان مازندرانی حذف کرد ؟ چطور ممکنه فقط تا گرگان بشه حد شرقی ؟ ضمنا آقای برجیان زبان شهمیرزاد رو بیشتر تحت تاثیر دستور زبان و لغات سمنانی میدونه که این کاملا اشتباه هست و واژه نامه شهمیرزادی و حتی ویس و صوت از کانال های شهمیرزادی در تلگرام هست و منابع زبان شناسی معتبر تر هم اشاره به این دارند که زبان شهمیرزاد گویشی از زبان تبری هست .

                                                                                      اظهار نظر آقای برجیان درباره زبان قصران هم اشتباه هست و طبق منابع از کتاب گیتی دیهیم و قصران کوهسران اثر دکتر حسین کریمان و ایرانیکا زبان های منطقه قصران در مناطقی بطور خاص مازندرانی هست و در بخش هایی زبان مازندرانی غلبه داره بر گویش تاتی .

                                                                                      گویش های الموت و طالقان در عین نزدیکی طبق هیچ منبعی آنچنان نزدیکی با زبان تبری ندارند که بخوان در این بررسی گنجانده بشن گویش کلاردشت بنابر کتاب واژه نامه بزرگ تبری عینا قید شده که در حوزه زبان تبری هست و نباید گونه ای مجزا قلمداد بشه . کلا اظهار نظرات آقای برجیان جالب نبوده و میشه با منابع معتبر تر به چالش کشیده بشه

                                                                                      • حرف بی حرفی !پاسخ به این دیدگاه 27 234
                                                                                        دوشنبه 17 تير 1398-12:59

                                                                                        گیلکی با مازندرانی خواهرند !! آقای محترم چرا یکی نباشند ؟ مگر هر دو موسوم به گیلکی نیستند ؟ اصطلاحات خود ساخته و نو ظهور مثل خواهر و برادر را آن هم در زبانشناسی ، برای چه می خواهید ؟
                                                                                        نویسنده کتاب متون تبری، (آقای برجیان ) گفت: منطقه زبانی کاسپی، زبان‌های رایج در جنوب دریای مازندران است ! سوال اینست ، زبان کاسپی کدام است ؟ کدام شباهت گرامری بین زبان مازندرانی و زبان مفروض شما یعنی کاسپی هست ؟ آیا مطمئن هستید که مردم مازندرانی از مردمان کاسپی به جا مانده اند ؟

                                                                                        اصطلاح آن زبانشناس آمریکایی که در یک دسته بندی برای زبان های ایرانی ، مازندرانی را در جمع زبان های شمال غربی ایران می بیند تا کی و تا کجا باید مقلدانه تکرار و تکرار شود .

                                                                                        • سارا حدادیپاسخ به این دیدگاه 75 2
                                                                                          دوشنبه 19 آبان 1399-10:44

                                                                                          سلام آقای محترم یا خانم محترم
                                                                                          مازندرانی گیلکی کاملا ۲ زبان متفاوت هستند اما با هم تقریباً شبیه هم از یک بن هستند به خاطر همین به آنها خواهر و برادر می گویند کلمات مازندرانی با کلمات گیلکی کاملاً فرق دارد اما مازندرانی لهجه ندارد می‌دانم شما مادرانی نیست ولی نمیدونم کجا هستید چون دارم با چشمان خودم می بینم که شما به زبان مازندرانی بی احترامی کرده و همینطور بی حرمتی کردید

                                                                                          • دیوسالار نوشهرپاسخ به این دیدگاه 158 10
                                                                                            شنبه 12 مرداد 1398-22:15

                                                                                            برادر کاسپی دیگر چه قوم من درآوردی هست.  در حال حاضر قومی به نام کاسپین وجود خارجی ندارد و طبق تاریخ کاسپی ها قومی در منطقه رود کُرا جمهوری آذربایجان بودند که مرور زمان به نواحی مرکزی ایران مهاجرت نمودند و سپس ساکن بین النهرین شدند پس کاسپی ربطی به گیلان و مازندران ندارد طبق تاریخ دو قوم گلای و کادوس ساکن گیلان بودن و دو قوم سکایی تبار آمارد و تپور ساکن مازندران بودن پس لطفا سعی نکنید کاسپی ها را به ما بچسبانید ضمنا قوم گیل و طبری دو قوم متفاوتند و دو زبان گیلانی و طبری دو زبان متفاوتند


                                                                                          ©2013 APG.ir