تعداد بازدید: 3151

توصیه به دیگران 1

شنبه 19 خرداد 1386-0:0

فعاليت اقتصادي ما

گفت وگوبا علي اکبر ناطق نوري درباره فعاليت هاي اقتصادي او وخانواده اش.


ناطق نوري در گفت‌وگو با farsnewsتوضيحاتي درباره فعاليت اقتصادي خود و پسرانش داد:

يك سؤال خصوصي داريم كه اگر خواستيد درباره آن صحبت كنيد. لطف كنيد كمي هم درباره خانه و زندگي و بچه‌هايتان و اينكه به چه كارهايي مشغول هستند، توضيح بدهيد. 
ناطق‌نوري [با خنده]: خانه و زندگي كجايش را بگويم؟ 

توضيح دهيد كه آيا خودتان فعاليت اقتصادي داريد يا نه؟ 
ناطق‌نوري: من نه. فعاليت اقتصادي ندارم و حتي گاهي هم بوده كه در بعضي از صندوق‌ها، بنيادها و امثال آن از من درخواست كردند كه عضو هيئت امناي آنها يا بخش‌هاي ديگر آنها بشوم كه من پرهيز داشتم و نشدم.
زماني ما يك بنيادي درست كرده بوديم به نام بنياد شهيد نوري كه اساسنامه آن هم همه چيزش معلوم بود و آن را ثبت هم كرديم. بعد از يكي دو هفته ديديم كه زمزمه‌هايي شد كه آقاي ناطق‌نوري هم يك بنياد راه انداخته است و لذا زود رفتيم و آگهي داديم و انحلال آن را اعلام كرديم.

كارمند مجمع هستم و همه سوابق ديگرم را به مجمع منتقل كردم و حقوق بگير آنجا هستم. خانه‌اي دارم كه شهره آفاق و مبدا تاريخ است. در چيذر و منطقه فرمانيه است. زماني يكي از روزنامه‌ها زده بود كه فرمان در فرمانيه اين خيلي معروف شد.

اما من دو پسر دارم كه از اول هم به آنها گفته‌ام كه كارهاي دولتي را به هيچ وجه قبول نكنيد و كار آزاد داشته باشيد كه آن هم به خنسي خورده است. يك پسر من در دوبي زندگي مي‌كند و در همانجا هم كه هست خبري نيست و آه در بساط ندارد چرا كه بيش از هر چيز مراعات حيثيت مرا مي‌كند و اينها چوب ما را هم مي‌خورند و هر كاري كه بخواهند بكنند پسر آقاي ناطق‌نوري هستند.

يك موقع اين پسر من آمد گفت كه «بابا ما در بد موقعيتي قرار گرفته‌ايم و شانس خوبي نداشته‌ايم». من پرسيدم چرا؟ گفت كه «براي آن‌كه يك زماني مي‌گفتند كه فلاني آقازاده فلاني است، طرف يك بادي هم در غبغب خود مي‌انداخت اما الان كه مي‌گويند آقازاده، همه مي‌گويند شما هم آقازاده هستيد و در زمان ما آقازادگي مصادف با يك فسق و فجوري شده و اسباب زحمت شده است».
پسر بزرگ من زندگي محدودي دارد و هيچ فعاليت ويژه اقتصادي هم ندارد و به اندازه‌اي در مي‌آورد كه خودش را اداره كند براي اينكه مراعات مرا مي‌كند.

پسر دوم من هم كه همكلاس همين آقاي توانگر، سردبير خبرگزاري شماست كه خودشان گفتند. فوق ليسانس اقتصاد از دانشگاه تهران دارد. او هم چند سال قبل قرار شد يك كار مشخصي براي اداره زندگي خود دست و پا كند و لذا يك دفتر نمايندگي بيمه گرفت كه بعد به دروغ گفتند كه پسر ناطق يك شركت بزرگ بيمه دارد ولي شركت بيمه ميلياردها تومان پول مي‌خواهد و با يك نمايندگي دفتر بيمه خيلي فاصله دارد. اين دفتر را تا چند سال قبل داشت تا اينكه يك روز آمد پيش من و گفت كه بابا اجازه بدهيد من اين را هم رد كنم چرا كه اولا دست خيلي زياد شده است و ثانيا من پسر شما هستم خيلي دستم باز نيست كه بخواهم بروم با شركت‌ها وارد مذاكره شويم تا بيايند با ما كار كنند. اين دفتر خرج خودش را هم در نمي‌آورد و اسم من و شما هم روي آن هست.

لذا آن را هم رد كرد رفت و بعد با پولي كه از آنجا دستش آمد با چند نفر شريك شد و رفتند يك جايي را گرفتند تا كار توليدي بكنند. يك سوله‌اي زدند تا كار كنند ولي اين هم الان مانده روي دستشان و اخيرا آمد از من يك پولي گرفت و گفت كه بابا ما اين سرايداري كه آنجا داريم الان بدون حقوق مانده و كار خودمان هم كه به نتيجه نرسيده و دستمان خالي است.
اين وضع بچه‌هاي بنده است. هر كس سراغي از اين دارد كه بچه‌هاي من جايي سرمايه‌گذاري، پولي، رانتي، امكاناتي، بساطي يا هر چيز ديگري دارند مي‌توانند بيايند بگويند. اين هم وضع ما.

توضيح:roozonline روز پنج شنبه گزارش جالبي درباره ناطق نوري پخش کرده است.فردا اين گزارش را در مازندنومه بخوانيد.



    ©2013 APG.ir