سرمایه اجتماعی؛ فرصت سوزی یا فرصت سازی؟
عملکرد 22 ماه مدیریت عسگری نیکزاد در بزرگترین دستگاه اجرایی استان به گونهای توسط وی رقم خورد که در آخر تقریباً حمایت تمامی این مجموعهها را از دست داد. او نتوانست چندان موفقیتآمیز از حجم عظیم حمایت و مولفههای طلایی سرمایه اجتماعی استفاده کند و در آخر کار تقریباً دیگری چیزی از «اعتماد»، «پیوند»، «مشارکت»، «شفافیت» و «احساس تعلق» در مورد مدیریت او باقی نماند.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، احسان شریعت: به گواه نظرات اندیشمندان بزرگی همچون کلمن، پاتنام و دیگران، «سرمایه اجتماعی» بیش از سرمایه اقتصادی و انسانی قادر است به حل میزان بیشتری از معضلات موجود در جامعه فائق آید و حرکت به سوی رشد و توسعه شتابان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... را امکان پذیر سازد. از این رو شاید بیراه نباشد که اصلیترین پیشرانه موفقیت مدیران در دستگاههای اجرایی را «سرمایه اجتماعی» بدانیم. درست است که مدیران برای موفقیت و پیشبرد هر چه بهتر امور سازمانی به گزارههای مهم بسیاری همچون توان اقتصادی مناسب، قوانین و ساختارهای درست، نیروی انسانی توانمند و مواردی از این دست نیازمند هستند، اما تمامی این موارد بدون وجود سرمایه اجتماعی ناقص میماند.
به ویژه برای سیستمهایی همچون آموزش و پرورش که خود یکی از ۵ نهاد اساسی هر جامعهای به شمار میآید و اصولاً نوعی نهاد گفتمانی (و نه اجرایی) محسوب میشود، این موضوع بیشتر نمود پیدا میکند. اصولاً دستگاه آموزش و پرورش به دلیل ماهیت کارکردش که با تعلیم و تربیت سروکار دارد، بیش از تمامی دستگاهها و سازمانها به مبحث سرمایه اجتماعی پیوند میخورد. تمامی مولفههای سرمایه اجتماعی همچون اعتماد، پیوند، ارتباط، مشارکت، تعهد، احساس تعلق، همکاری، هنجارهای متقابل و شبکه ارتباطی در نهاد آموزش و پرورش کاربرد عمیق دارد.
مدیر آموزش و پرورش بیش از مدیران دیگر دستگاهها باید مولفههای سرمایه اجتماعی، کاربرد، جذب و ساختن آنها را شناخته و بتواند از آنها برای پیشبرد هرچه بهتر اهداف تعلیم و تربیت بهرهگیری کند. چه آنکه آموزش و پرورش نهادی بسیار فراگیر به شمار آمده و تقریبا با تمامی اقشار جامعه سروکار دارد. برخی از مدیران این ظرفیت بالقوه را به خوبی شناخته و درک درستی از آن دارند؛ برخی به طور پیشفرض واجد مولفههای حمایتی سرمایه اجتماعی هستند؛ و برخی نیز در طول دوره فعالیت در دستگاه و ارتباط با ذینفعان به افزایش و غنیسازی مولفههای سرمایه اجتماعی در سازمان و مخاطبان کمک میکنند.
مدیران کل آموزش و پرورش در نقطه توجه این تحلیل هستند که آیا خواهند توانست از مولفههای سرمایه اجتماعی برای رسیدن به اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش استفاده کنند یا نه؟ وقتی حدود دو سال قبل (در فروردین ماه ۹۷) عسکری نیکزاد پس از بازنشستگی سید علی قاسمی، به عنوان مدیرکل آموزش و پرورش مازندران منصوب شد، هر شاهد و ناظر بیرونی به سادگی میتوانست حجم بالای حمایتهای اجتماعی از او را مشاهده کند و هر تحلیلگری مولفههای سرمایه اجتماعی را به طور پیشینی در آغاز مسیر مدیریت نیکزاد به وضوح میدید.
نیکزاد به طور پیشفرض واجد مولفههایی بود که هر مدیری آرزویش را دارد. او به دلیل سالها کار در ردههای مختلف آموزش و پرورش با بدنه آموزش و پرورش ارتباط شناختی و عاطفی داشت، دارای منش مردمی و پهلوانی خاصی بود که او را به ویژه در نزد مردمان مرکز استان محبوب میکرد، و حمایت قاطبه نیروهای سیاسی و مدیران رده بالای استان و حتی کشور (اعم از وزیر) را پشت سر خود میدید. در چند روز نخست مدیریت نیکزاد در ایام نوروز ۹۷، بزرگترین نیروهای سیاسی و مدیران تراز اول استان اعم از فرماندهان نظامی و انتظامی، مدیران سیاسی، نمایندگان مجلس، اعضای صاحب نفوذ و بسیاری از مدیران کل برای تبریک به دفتر نیکزاد رفته و از او اعلام حمایت کردند.
دوران ماه عسل مدیریتی نیکزاد در اوج همگرایی و همراهی بود. به عنوان مثال شهردار مرکز استان که تا پیش از آن حدود ۵ سال ارتباط خود را با آموزش و پرورش قطع کرده بود، برای
نخستین بار به خاطر حضور نیکزاد به جلسات شورای آموزش و پرورش قدم نهاد تا حامی تراز اول او باشد. این بر کسی پوشیده نیست که آموزش و پرورش براساس قانون ارتباط بسیار گستردهای با شهرداریها داشته و همکاری سازنده این دو نهاد با یکدیگر در زمینههای مختلف اعم از واگذاریها و ... میتواند گرهگشای بسیاری از مشکلات آموزش و پرورش باشد. نیکزاد حمایت شهرداران، اعضای شورای شهر، فرمانداران، قاطبه نمایندگان مجلس، فرماندهان نظامی و انتظامی، ائمه جمعه، انجمن اسلامی معلمان و ... را پشت سر خود داشت.
اما عملکرد 22 ماه مدیریت در بزرگترین دستگاه اجرایی استان به گونهای توسط وی رقم خورد که در آخر تقریباً حمایت تمامی این مجموعهها را از دست داد. نیکزادِ مردمی و پهلوان منش که قاطبه کارکنان ادارهکل او را به این صفات می شناختند، نتوانست چندان موفقیتآمیز از حجم عظیم حمایت و مولفههای طلایی سرمایه اجتماعی استفاده کند و در آخر کار تقریباً دیگری چیزی از «اعتماد»، «پیوند»، «مشارکت»، «شفافیت» و «احساس تعلق» در مورد مدیریت او باقی نماند.
حتی سارویها که اصولاً با مدیر ساروی بهتر کار میکنند، نیز پشت او را خالی کرده و تمایلی به ماندن او نداشتند. شخصیت مهربان و مردمی نیکزاد اگر با کمی درایت، تیزبینی، نظارت، انتخاب افراد اصلح و شایسته و استفاده از مشاوران امین و دلسوز همراه میشد میتوانست امروز او را یکی از مدیران بهنام استان کرده که حتی میشد نام او را در میان فهرست نامزدهای مطرح مجلس دید. آنچه بابایی کارنامی (مدیرکل سابق تعاون و کار استان)، عالیه زمانی (از مدیران سابق بیمارستان امام ساری) و دیگران از آن به بهترین نحو ممکن استفاده کردند، را نیکزاد نتوانست به نفع خود و مجموعهاش هدایت کند. علی بابایی کارنامی، عالیه زمانی و دیگران در زمان تصدی مدیریت توانستند مجموعه تحت رهبری را به شکلی مدیریت کنند که دستگاه به نحو تقریباً مناسب پاسخ مخاطبان را داده و بدین نحو بر حجم حمایت اجتماعی خود افزودند. اما نیکزاد به دلیل برخی نگرشها و رویکردهای شخصی که بیان آن در این مجال نمیگنجد نتوانست از حمایتهای اجتماعی خود بهرهمند شود.
بیپرده باید گفت به دلیل آنچه بارها درباره شکافهای اجتماعی استان عنوان کردم، امروز در آغاز کار مدیریت «علیرضا سعدی پور» مدیرکل آموزش و پرورش مازندران، حمایت اجتماعی و سیاسی کمرنگتر از آغاز کار نیکزاد است. وی باید بداند که راه بسیار دشواری در پیش رو دارد و باید بتواند با شناخت درست از مولفههای سرمایه اجتماعی با عملکرد خود آنها را به سمت خویش، مجموعه تحت رهبریاش و مخاطبان میلیونی این نهاد اثرگذار هدایت کند.
سرمایه اجتماعی گاه به طور پیشینی در کار مدیر وجود دارد و گاه نیز مدیر میتواند در طول مسیر مدیریت آنرا به وجود آورده و پربار سازد. مدیران با ایجاد سازوکارهای مشارکتی، توجه به نمادهای فرهنگی و ایفای مناسب نقش رهبری میتوانند در جهت غنیسازی فرهنگ سازمانی گام بردارند. نتیجه آنکه سرمایه اجتماعی قابلیت حصول دارد و میتوان آنرا توسط گزارههایی همچون صداقت، شفافیت، شایسته سالاری و وفاداری ارتقا بخشید. این بسیار مهم است که سعدی پور مسیر طی شده توسط مدیر پیشین را با دقت مورد بررسی قرار داده و نقاط حادثه ساز را مدنظر قرار دهد. برخی انسانها از فرصتهای انبوه بهره نمیگیرند و برخی انسانها در سختترین شرایط فرصتها را می آفرینند؛ مهم رویکردی است که ما در قبال فرصتها اتخاذ میکنیم...
- پنجشنبه 24 بهمن 1398-23:11
دخالت های امثال م... در انتصاب مدیران ادارات آموزشو پرورش شهرستان و مناطق و مشاورین نالایق کار نیکزاد را خراب کرد.