به ياد بانوي خاطرات و روياها
در آستانه تولد زنده ياد مكرمه قنبري،برنامه نقاشي در خانه-موزه مكرمه برگزار مي شود.
خانه مرحوم مكرمه قنبري-بانوي نقاش مازندراني-كه به خانه-موزه تبديل شده است،روز بيست وهفتم اردي بهشت ماه ميزبان علاقه مندان وخبرنگارن از سراسر ايران است.
در اين برنامه هنري كه به مناسبت زادروز مكرمه(28 اردي بهشت) برگزار مي شود،نقاشان،روزنامه نگاران و هنرمندان ايراني حضور مي يابند.دراين مراسم قرار است نقاشان به صورت آزاد به اجراي نقاشي بپردازند.
خانه-موزه مكرمه در روستاي دريكنده بابل قرار دارد.
مكرمه قنبري در 28 اردي بهشت ماه سال 1307 در روستاي "دريكنده" (واقع در كيلومتر 9 جادهي بابل- قائمشهر) در خانوادهاي كشاورز به دنيا آمد.
پدر و مادرش با توجّه به جوّ حاكم، اجازه ندادند مكرّمه به مدرسه برود. 12 ساله بود كه به عقد مردي 42 ساله درآمد. شوهرش 30 سال قبل درگذشت و او را با نُه سر عائله (3 دختر و 6 پسر) توي اين دنياي بزرگ تنها گذاشت.
در آن روزها، مكرّمه حتّي يك متر هم زمين كشاورزي نداشت تا قوت لايموت بچههايش را تأمين كند. او نه تنها روحيهاش را از دست نداد، بلكه دست به كار شد و شغلهاي زيادي را تجربه كرد.
خيّاطي، آرايشگري، شكستهبندي، كشاورزي و قابلگي كارهايي بودند كه او در پيش گرفته بود. ويژگي اصلي مكرّمه اين بود كه هر كاري را ميپذيرفت به نيكي و خلاقّانه انجام ميداد. معروف است كه عروسهاي جوان روستايي را به گونه اي متفاوت آرايش ميكرد. روي تور لباس سفيد عروسها، چراغهاي ريز و الوان تعبيه ميكرد و به آنان آموزش ميداد تا با اتّصال دو سر سيم به باتري،آنها را روشن و خاموش كنند. تا آن موقع هيچكس چنين عروسهايي نديده بود.
مكرّمه آنقدر مفيد و كارگشا بود كه حتّي زنان روستاهاي همجوار براي حلّ مشكلاتشان به او رجوع ميكردند. حدّاقل 25 زن باردار روستايي به كمك او زايمان كرده بودند. شده بود پزشك دهكده!
او علاقه عجيبي به زيباييهاي طبيعت داشت. از شنيدن آواي پرندگان لذّت ميبرد. به داستانهاي قرآني و اساطيري عشق ميورزيد. بعدها مضامين مذهبي و عشقي همين داستانها نظير زندگي حضرت موسي، حضرت عيسي، فرهاد و شيرين، امير و گوهر، رعنا و نجما، حيدربيك و سنمبر و ... دستمايهي تابلوهايي شدند كه بعضي از آنها شهرت بينالمللي پيدا كردند.
شادابي و سرخوشي مكرّمه به همه اميد ميبخشيد. با اين حال، سالها طول كشيد تا بچّههايش را سر و سامان بدهد و به سرانجام برساند. امروزه بعضي از فرزندانش دستي در هنر دارند. مثل علي(بلبلي) كه فرزند هفتم او و كارشناس موسيقي از دانشگاه هنر تهران است.
علي از زبان يك پژوهشگر فرانسوي چنين ميگويد: »عدّهي بسيار كمي هستند كه احساس تمام شدن نميكنند و پيري براي آنها مفهومي ندارد.» و مكرّمه از اين گونه آدمهاست. او در حقيقت جزو زنان نائيو (naeiv يعني خالص و پاك) است. اين محقّق معتقد است كه » حتّي ميتوان وي را جزو زنان بروت (brout) يعني خيلي خالص و (ناب، چيزي فراتر از نائيو) به شمار آورد.»
يك روز، علي سنگي را مشاهده كرد كه به طرز زيبايي، شبيه به سر حيواني ساخته و نقّاشي شده بود. گمان نميكرد ننا آن را نقّاشي كرده باشد. بعد از آنكه به استعداد مادرش پي برد، مقدار زيادي كاغذ باطله به او داد و تشويقش كرد تا آنها را نقّاشي كند. چيزي نگذشت كه تمام آن 50 برگ كاغذ نقاشي شد.
در همين روزها بود كه مكرّمه دريافت انرژي فوقالعادهاي براي طرّاحي و نقّاشي دارد. ديگر هيچ در و ديوار سفيدي از دست او و قلم موهايش در امان نبود . در و ديوار منزلش را پر از تصاوير رنگي كرد. ما اين حقيقت را هنگام ملاقات با ننا، به عينه مشاهده كرديم.
مش مكرّمه اگر چه اطلاعي از سبكهاي نقّاشي كلاسيك ندارد و مشاهيري همچون داوينچي، ميكل آنژ، پيكاسو، كمالالملك و فرشچيان را نميشناخت، امّا طوري نقّاشي ميكرد كه انگار با اصول و تكنيكهاي طرّاحي و رنگشناسي آشناست. يك منتقد سوئيسي در ارزيابي آثار مكرّمه به اين نتيجه رسيده است كه هوش غريزي او، آثارش را به آثار نقّاشان بزرگي چون شاگال نزديك كرده است.
پيرزن علاوه بر رنگ گواش، از عصارهي گياهان طبيعي مثل پوستِ گردو، انار، برگهاي آقطي (پَلِم) و ... هم استفاده ميكرد.
مكرّمه شاعر هم هست. تا كنون شعرهاي (فيالبداهه) زيادي گفته است.
تابلوهاي اين پيرزن هنرمند امّا داستان ديگري دارد. پسرش علي ميگويد: »تابلوهاي مكرّمه در خارج از كشور خريداران بيشتري دارد، چون خريد و فروش تابلوهاي هنري، مشمول ماليات نميشود. مثلاً تابلوي حضرت مريم مش مكرّمه، بيش از 5000 هزار دلار (حدود 5 ميليون تومان) قيمتگذاري شد.»
مكرّمه از آن دست هنرمنداني است كه به دنبال شهرت نرفت، امّا شهرت به سراغ او آمد و به چهرهاي بينالمللي تبديلش كرد.
وي دوم آبان ماه سال 1384 در اثر بيماري درگذشت.
- پنجشنبه 23 تير 1390-0:0
سلام وآرزوی موفقیت چنانچه از حماسه حیدر بیک وصنوبر اطلاعی دارید مساعدت فرمایید
- چهارشنبه 13 آبان 1388-0:0
خیلی جالب بود.ممنون
- چهارشنبه 25 ارديبهشت 1387-0:0
روستای کردخیل جنب شهرک فرهنگیان ساری بعنوان مهدشت شماره 2 ساری برای احداث ویلاهای کوهستانی مورد توجه تهرانیها قرار گرفت ......
- سه شنبه 24 ارديبهشت 1387-0:0
با سلام .
باید بگویم که خانه موزه مادر مکرمه در روستای دریکنده واقع است اما در متنی که در اینجا آورده شده روستای هریکنده را به جای دریکنده متذکر شده اید.!!!!!؟؟؟
خواهان تغییر نام به اصل هستم.
با تشکر .