پاياني بر يک آغاز
نخستين کمپ سينماي کوتاه ايران با حضور چهره هايي همچون:مجيد مجيدي،رضا ميرکريمي،فرهاد مهرانفر،هانيه توسلي،پژمان بازغي و...در آلاشت سوادکوه پايان يافت.
مراسم اختتاميه اين کمپ،عصر جمعه در ارتفاعات سوادکوه و در حياط موزه تازه تاسيس آلاشت برگزار شد.
در واقع اين موزه،خانه قديمي پهلوي اول است که پيش تر کتاب خانه بود و اينک به موزه مردم شناسي تبديل شده است.کتاب خانه عمومي آلاشت هم دقايقي قبل از مراسم اختتاميه،با حضور مهمانان شرکت کننده،در مکاني ديگر افتتاح شد.
در مراسم اختتاميه کمپ،ابتدا گروه دونوازي "قرنه"و"دسرکوتن" به سرپرستي پرويز عبداللهي از روستاي سنگده، قطعاتي از موسيقي مازندراني را اجرا کرد.
در ادامه گروه نمايش محلي به کارگرداني علي حسن نژاد-شاعر ومحقق سوادکوهي-به اجراي نمادين مراسم عروسي در مازندران پرداخت.گروه نمايشي که با سازهاي سنتي تشت و لگن، استکان و...همراهي مي شد،به طور سمبوليک بخش هايي از مراسم شاد عروسي در مازندران هم چون:سما،سه چکه سما،حنابندان،خنچه بران،عروس بران،هديه گيران و...را به اجرا درآورد که با تشويق مهمانان روبه رو شد.اجراي مراسم نمادين عروسي،همراه با ساز و کف و رقص محلي،فضاي شادي ايجاد کرد وحاضران را به وجد آورد.
در ادامه مجيدي، ميرکريمي، مهران فر،آفريده،شيرواني،بازغي،توسلي و هنرمندان ديگر به جلوي تريبون آمدند و هريک دقايقي کوتاه براي حاضران سخن گفتند واز کاربدستان واهالي آلاشت قدرداني کردند.
لوح يادبودهايي نيز به دست اندرکاران و مديراني که باني اين کمپ بودند اهدا شد.
در پايان مراسم بار ديگر حاضران قطعاتي از موسيقي مازندراني(لله وا و نقاره) را شنيدند و اولين کمپ فيلم کوتاه ايران با اجراي نمايش نمادين"لال لالي شو"کار ديگري از گروه حسن نژاد به پايان رسيد.
*در حاشيه:
-حضور تمامي اعضاي انجمن فيلم کوتاه ايران در اين کمپ سه روزه باعث آشنايي بيشتر آن ها با يکديگر و ايجاد فضاي نقد وتحليل شده بود.
-حضور ابراهيم نژاد-شهردار آلاشت- در برگزاري اين کمپ ستودني وپررنگ بود.او شهر را کاملا"پذيراي مهمانان کرده بود؛طوري که کوچه کوچه آلاشت بوي فيلم و سينما مي داد.در مراسم اختتاميه لوح قدرداني اي نيز به وي اهدا شد.
-حضور عکاسان وخبرنگاران مختلف در پوشش خبري مراسم جالب بود.براي پوشش مطلوب خبري،ويدئو روم و سرويس اينترنت نيز در کمپ ايجاد شده بود.
-حضور نيروهاي امدادگر هلال احمر با لباس هاي ويژه در کنار کمپ هاي اين سازمان جالب توجه بود.هلال احمر مازندران در اين سه روز چند کمپ را با امکانات کامل در اختيار مهمانان گذاشته بود تا فضاي واقعي کمپينگ تداعي شود.
*با چراغ خاموش
پيش از ظهر آخرين روز کمپ،مجيد مجيدي در مسجد امام حسين آلاشت، براي اعضاي انجمن فيلم کوتاه ايران سخن گفت. «مجيد مجيدي» كه براي حضور در در «كمپ فيلمكوتاه ايران» به آلاشت سفر كرده بود، در نشست مشترك با فيلمسازان عرصه فيلم كوتاه درباره وضعيت امروز سينماي ايران و نسل جوان فيلمسازي به سخنراني پرداخت.
مجيدي گفت: چراغ سينماي ايران چه در جشنوارههاي بزرگ و چه در جشنوارههاي كوچك و كوچكتر خاموش شده است و اين نشاندهنده اين است كه سينماي ما ديگر جذابيت لازم و نگاهي را كه بايد در برداشته باشد، ندارد.
«مجيد مجيدي» در ابتداي سخنانش اظهار داشت: براي من حس بسيار خوبي است كه پس از ساليان سال فضايي را تجربه ميكنم كه مربوط به خيلي سالهاي دور ميشود.
وي که در مسجد امام حسين آلاشت سخن مي گفت، افزود: در آن سالها كه ما كار هنري را شروع كرديم، مسجد به عنوان يكي از پايگاههايي مهمي بود كه جوانها را دور هم جمع ميكرد، قبل و بعد از انقلاب و خصوصا در كوران انقلاب اسلامي نقشي بسيار كليدي و حياتي در همه عرصههاي اقتصادي فرهنگي وسياسي داشت. ما در آن سالها در مسجد تئاتر كار ميكرديم و حتي فيلمهاي كوتاهي راكه ميساختيم، براي مردم در مسجد به نمايش در ميآورديم.
وي گفت: خوشحالم اين اتفاق اجباري در «كمپ فيلم كوتاه» به وجود آمده كه دوستان در چنين فضايي معنوي گردهم بيايند و اين قطعا نشاندهنده روح پاك اعضاي اين انجمن است. واقعيت اين است كه سرمايه شما فيلمسازان جوان نشاط، سادگي، طراوتي است كه داريد كه اميدوارم بتوانيد اين سرمايه را در طول موقعيت حرفهاتي تان داشته باشيد كه به نظر من اين يك گنج است.
مجيدي در بخش ديگري از سخنان خود، اشهار داشت: هر رشتهاي تا اندازهاي ميتواند پرش داشته باشد. به اعتقاد من، پرش سينماي ايران در جشنوارههاي جهاني دوران اوج خودش را پشت سرگذاشته و ما اكنون در دوره افول سينما هستيم. اين نظر شخصي من است و پديدههاي داخلي و خارجي اين ادعا را ثابت ميكند.
وي افزود: سينماي جشنوارهاي ما در دنيا رو به افول است و سه سالي است كه هيچ رونقي ندارد. يادم هست كه در دهه 90، هر جشنوارهاي كه در دنيا برگزار ميشد، اسم سينماي ايران سرتيتر آن بود و خيلي از جشنوارهها بودند كه محال بود فيلمي از ايران در آنها شركت نكند و همه آنها دلشان ميخواست كه يك فيلم از فيلمهاي ايراني را در مجموعهشان داشته باشند.
مجيد مجيدي گفت: چراغ سينماي ايران چه در جشنوارههاي بزرگ و چه در جشنوارههاي كوچك و كوچكتر خاموش شده است و اين نشاندهنده اين است كه سينماي ما ديگر جذابيت لازم و نگاهي را كه بايد در برداشته باشد، ندارد. قابليتهايش را ازدست داده، تكراري شده و يا ساختار و شكل جذابي ندارد.
كارگردان «رنگ خدا» اظهار داشت: ما شاهد اين هستيم كه سينماي هنري و مستقل رو به افول است و متأسفانه بيش از هر چيزي ما سينماي بي هويت را داريم. سينمايي كه چند سال پيش ميگفتيم «صداي پاي ابتذال از آن شنيده ميشود»، امروز اين ابتذال را با تمام هيبتش در آن ميبينيم.
وي ادامه داد: سينماي ما فقط در ظاهر و شكل تغيير هويت داده ولي باطنا در همه عرصههايش همان است كه بود. البته ابتذال ممكن است در خود وجهه معنوي و معرفتي اين سينما جلوه كرده باشد نه اين كه ابتذال فقط در سطح نمايش عشقهاي سطحي و غيره باشد بلكه در خيلي از مفاهيم و موضوعات ديگر نيز ديده ميشود.
وي گفت: دهههاي 60 و 70 مهمترين دهههاي سينماي ايران بودند. دهه 60 دوره سينماي نوين ايران بود و دهه 70 اوج سينماي دهه 60 بود اما اكنون دهه 80، دهه افول كامل براي سينماي ايران است.
مجيدي خطاب به سينماگران جوان گفت: اين خطر خيلي بزرگي است و تنها چيزي كه ميتواند به اين سينما روح تازه بدمد، شما سينماگران جوان هستيد.
وي گفت: متاسفانه در حوزههاي دولتي خيلي امكان پرداختن به اين مقولهها وجود ندارد و اگر هم اين امكان موجود باشد، در نهايت شليك بايد از طرف فيلمسازان و هنرمندان صورت بگيرد و نگاه جوان ميتواند به فتح قلهها و در هم شكستن ركود اين سينما بينجامد.
وي ضمن اشاره به موفقيت فيلمهاي فيلمسازاني كه هميشه كودكيشان همراهشان است، اظهار داشت: شب گذشته پس از مدتها چنين فرصت و امكاني فراهم شد كه بازگشتي به خويشتن داشته باشيم. به نظر من شما كار بسيار بزرگي انجام داديد و شايد چون خودتان به وجودآورنده اين جريان هستيد ، خيلي نتوانيد اهميت اتفاقي كه افتاده را آنطور كه بايد و شايد درك كنيد ولي اين يك واقعيت است كه اتفاق بزرگي رخ داده است. اتفاقي كه اگر ميخواهيد در شكلهاي دولتي اتفاق بيفتد، امكانپذير نبود و اگر هم اتفاق ميافتاد ممكن بود صورت خيلي بزرگي داشته باشد ولي قطعا روح كوچكي داشت.
كارگردان «بچههاي آسمان» گفت: آنچيزي كه اين مجموعه را به شكل زيبايي جلوه ميدهد، روح صميمت و پاكي خود شما است كه اميدوارم همواره اين شكل حفظ شود و زماني كه شما وارد عرصه حرفهايتر سينما ميشويد، همين نكته است كه رمز پيروزي و موفقيت خواهد بود.
آنچه به نظر من يك فيلمساز را در سطح ايدهآل قرار ميدهد، وجه دروني و پاكي است كه درون او نهفته است كه معتقدم به طور خيلي فطري اين خصوصيت در همه انسانها وجود دارد و كافي است كه آن را تجربه كنند و شاگرد باشند چرا كه شاگرد بودن مقدمه خوبي است براي اين كه خصائل نيكو تجلي يابند. اگر سعي كنيم هميشه شاگرد خوبي باشيم و حتي در اوج موفقيتها و پيروزيها اين روحيه شاگردي و طلبگي را حفظ كنيم، قطعا به پيروزي ميرسيم.
در چنين شكلي، اين كه در سينماي حرفهاي در يك چادر گرد هم بيائيم تقريبا امكانپذير نيست و در سينماي حرفهاي اين اتفاق خيلي كمتر ميافتد و من اميدوارم اين اتحاد را حفظ كنيد چرا كه بزرگترين سرمايه شماست. اين جريان ميتواند در آينده تبديل به جريانات خيلي بزرگتري در عرصه فيلمسازي شود و پشتوانهاي بسيار قوي براي سينماي ما باشد.
وي گفت: من معتقدم كه اين اتفاق خوب كه در كمپ افتاده بايد هديهاي باشد كه در همه شهرهاي كشورمان تقسيم شود چون مردم ما بضاعت و استعدادهاي زيادي دارند و كشور ما از امكانات بالقوه بسياري برخورددار است و ما هميشه فكر ميكنيم كه تهران مركز همه اتفاقات بزرگ است.
- پنجشنبه 2 خرداد 1387-0:0
آقایان مسئولین استان مازندران و کشور : چرا از توانمندی فرزندان با سواد و متخصص ساروی که تجربه ملی و بین المللی نیز دارند مانند آقای جعفر قربانپور (www.jafarghorbanpour.com) که کاندیدای تایید صلاحیت شده مجلس هشتم نیز بوده اند در سطوح مدیریتی استان و کشور با توجه به اصل شایسته سالاری ، استفاده نمی کنید ؟! تا کی انتصابها باید سیاسی و جناحی باشد ؟! کسانی که توانایی نوآوری و شکوفایی دارند را به حاشیه نرانید ؟!
با تشکر - شهروند ساروی