تقويمي پر از روزهاي قرمز
فلسفه فراواني تعطيلات مناسبتي و غيرمناسبتي در كشور ما چيست؟( ايرج نيازآذري، مدير روابط عمومي دانشگاه مازندران)
درباره حجم زياد تعطيلات و آثار منفي آن بر جامعه و اقتصاد ملي تاكنون مطالب فراواني گفته و نوشته شده است.
در تقويم كشور ما 26 روز تعطيل رسمي مناسبتي داريم، تعطيلات مذهبي، انقلابي و ملي؛ (به غير از تعطيلات پنجشنبه و جمعهها) كه دركنار آن قرار دارد.
تازه به اين حجم تعطيلات رسمي و نيمه رسمي بايد بينالتعطيلين، تعطيلات آخر سال و ماقبل آن، تعطيلات تابستانه، كاهش ساعات كاري در ماه مبارك، و تعطيلات ناشي از شرايط حاد جوي را اشاره نمايم. كه چگونه بر توليد ناخالص ملي تأثير منفي ميگذارد، چه آثار مخربي بر اقتصاد و بهرهوري ملي وارد ميكند، چه زيانهايي براي نظام آموزشي، علمي و فرهنگي به بار ميآورد و همچنين اثرات سوء آن بر سازندگي، افزايش هزينههاي دولت هم كه كم نيست و از طرفي بايد آن را به تعطيلات روزهاي شنبه و يكشنبه ساير كشورها اضافه كنم كه ما با آنها مراودههاي فراوان در بخشهاي مختلف اداري، تجاري، سياسي و ... داريم؟
ملاحظه فرمائيد در 365 روز سال مراكز آموزشي 180 روز و دستگاههاي اداري 230 روز داير هستند! بررسي فلسفه تعطيل كردن مناسبتها و ارزيابي پيآمدهاي آن اراده صاحب اين سطور است تا با شما خوانندگان گرامي مطرح نمايد. به عنوان كسي كه سالها فعال عرصه مذهبي و اجتماعي ميباشم منتقد تعطيلي برخي مناسبتها هستم!
هدف تصميمگيرندگان تعطيلي مناسبتها اين بود كه مناسبت مورد نظر گرامي داشته شود، يا فرصت براي تجليل و تكريم آن فراهم گردد. بايد بررسي و ارزيابي نماييم كه واقعاً اهداف طراحان تعطيلي اين گونه مناسبتها محقق ميشود. سؤال اساسي اينجاست كه آيا نميشود در كنار جريان كار و زندگي به تكريم مناسبتها هم پرداخت؟
يا جاري بودن روند معمول زندگي و فعال بودن امور اجتماع با تعطيل نكردن برخي مناسبتها در تعارض است. مثلاً اگر پانزده خرداد يا 12 فروردين و 29 اسفند يا شهادت امام جعفر صادق (ع) تعطيل نباشد به ارزش، اعتبار و مقام آنها لطمه وارد ميشود؟ آيا تعطيلي اينگونه مناسبتهاي مذهبي، انقلابي و ملي بر وجاهت، كرامت يا ارزش آن ميافزايد.
سؤال: چقدر جامعه ما تحت تأثير تعطيل بودن يا نبودن شهادت ائمه هدي است؟
در معارف اسلامي و شرع مقدس چه تعاليم و دستوراتي در اين زمينهها وجود دارد؟ مثلاً اگر تعطيلي 29 اسفند برداشته شود آيا مليت ما، هويت ما، روح وطنپرستي ما، يا تعلق خاطرما به كشور آسيب ميبيند؟ واقعيت اين است كه بايد بدون تعارف هزينه ـ فايده اجتماعي و اقتصادي تعطيلات را بررسي كنيم و با ساماندهي تعطيلات، مصالح ديني، ملي و اجتماعي را به درستي مدنظر قرار دهيم. تعظيم شعائر ديني، مذهبي و انقلابي و تكريم ارزشهاي مورد قبول جامعه، فقط در تعطيل كردن جريان زندگي و ابعاد مختلفش نميباشد. بلكه امام جعفر صادق (ع) از ما زماني راضي خواهد شد كه سيره عملي آن امام همام در زندگي ما ساري و جاري شود. نه اين كه روز شهادت آن حضرت كلاسهاي درس و بحث تعطيل شود.
شنيدم در سالمرگ مائو رهبر كمونيست چين و براي احترام به او و گراميداشت يادش كاركنان ادارات اين كشور يك ساعت اضافه كار ميايستند بدون دريافت فوقالعاده!
در صورتي كه در كشور ما وقتي تعطيليهاي مناسبتي پيش ميآيد سواحل خزر جاي سوزن انداختن ندارد چرا؟!
البته صاحب اين قلم با تفريح و سياحت مخالف نيست. آيا آناني كه در تعطيلات مناسبتي به اماكن سياحتي ميروند، شعائر را تكريم نميكنند؟ و يا خداي نخواسته نافي شعائر هستند. يا تكريم شعائر فقط درمساجد و محافل مذهبي و در روزهاي تعطيل اتفاق ميافتد؟
از شما خوانندگان گرامي ميپرسم؛ آيا تكريم و تعظيم شعائر ديني و مذهبي در مناسبتهايي كه تعطيل نيست كمرنگ است، يا ارادت ما به حضرت فاطمه «س» در فاطميه اول يا دوم كم و يا زياد ميشود؟
ميخواهم با صداي بلند و از عمق وجودم فرياد بزنم كه تمام هست و نيست ما فداي آلا... ، تمام شرف و وجود ما هديه حضرت فاطمه «س» و فرزندانش؟ اما آيا نميشود هم جامعهاي فعال در عرصه كار و تلاش و سازندگي داشته باشيم و هم به ساحت مقدس ائمه هدي اداي احترام نمائيم.
آيا كار كردن و تعطيل نشدن جامعه در مناسبتها در تعارض با ارزشهاست. آيا ترويج شعائر مذهبي ترجيحاً از طريق اقامه عزا صورت ميگيرد؟ چرا فعاليتها و برنامههاي ما در ايام شادي و سرور اهل بيت كمرنگ و بينشاط هست؟ آيا براي اقامه عزا و سوگواري براي اهل بيت بايد تعطيلي باشد؟
آيا ترويج فرهنگ و معارف اهل بيت و تكريم آن از طريق تعطيل شدن جامعه ميسّر ميگردد؟ البته نميخواهم بگويم كمكاري و توسعه نيافتگي ما متأثر از تعطيلات مناسبتي است. بلكه نگارنده از فراواني تعطيلات در ايام غيرمناسبتي نيز گلهمند است.
اين قلم از تمامي انديشمندان، فضلا و صاحبنظران دلسوز به ويژه از مجلس هشتم و دولت محترم استدعا دارد به منظور تعالي ارزشها، جاري شدن روحيه كار و فعاليت، و نشاط در حوزههاي علمي و آموزشي تلاش نمايند تا در تعطيلات مناسبتي تجديد نظر گردد و با كاهش شديد تعطيلات زمينههاي توسعه و تعالي جامعه بيش از پيش فراهم گردد.
يك نكته اساسي ديگر آنكه، اگر تعطيلي مناسبتها به مذاق اداري جماعت خوشايند باشد به ضرور و زيان ملي و ضربهكاري به بخش خصوصي منجر ميشود. اين مطلب را فراموش نكينم كه افراد بسياري در جامعه ما هستند كه حقوق بگير ثابت و رسمي دولت نيستند و در تعطيلات مجبورند دست از كار بردارند. سؤال: چه كسي مسئول تأمين معاش اينگونه افراد ميباشد؟
يا بين او كارمند دولت كه كار نكرده حقوق ميگيرد. تبعيض ايجاد نميشود؟ آيا عدالت است كه بيتالمال مسلمين مواجب كساني را بپردازد كه در 31 روز كاري خرداد ماه، 11 روز آن را تعطيل بودهاند؟ (با احتساب تعطيلي پنجشنبه و جمعه برخي ادارات). محقق نشدن اهداف دولت الكترونيك و سنتي بودن امورات اداري و جاري از ديگر مصائب كشور ما است كه ما را از قافله توسعه باز داشته، امروزه در كشورهاي پيشرفته با انجام فعاليت در محيطهاي مجازي تقريباً تعطيلي كاركرد خود را از دست داده و جريان كار و تلاش به صورت آنلاين، شب و روز و تعطيلي و غيرتعطيلي نميشناسد.
اين فرصت مغتنم منجر به افزايش توليد ملي، رفاه و تعالي جامعه ميگردد. كه ضروري است در اين خصوص نيز تلاشهاي مؤثري انجام دهيم. در پايان خيلي صريح و با تأسف فراوان بايد اشاره كنم كه با اين حجم بالاي تعطيلي نسبت به ساير كشورها و پايين بودن بهرهوري ملي نيمي از اهداف سند چشمانداز محقق نخواهد شد و به جاي اين كه در ايران 1404 كشور اول منطقه باشيم، رقم ضعيفتري در انتظار ما خواهد بود.
(um@umz.ac.ir)