تعداد بازدید: 4401

توصیه به دیگران 1

سه شنبه 21 خرداد 1387-0:0

کنگلو ؛ نيايشگاه ساسانيان

نگاهي به قلعه کنگلو(مازيار) در سوادکوه


مقدمه

در کیلو متر 10 جاده پل سفید – ورسک سوادکوه در سمت چپ جاده ای است فرعی به طول 14 کیلومتر که از دوآب آغاز و به دو راهی سرتنگه منتهی می شود. قسمت های اولیه جاده آسفالته و بقیه خاکی است.

در سمت چپ با عبور از پل سیمانی جدید الاحداث را پر پیچ و خم و صعب العبور روستای کنگلو منشعب می شود که طول آن 16 کیلو متر است . در فاصله یک کیلومتری جنوب این روستا در ارتفاعی پایین تر ، قلعه کنگلو قرار دارد  که به تعبیر استاد دکتر منوچهر ستوده به دو بازوی گشوده ای می ماند که واردین را به خود می خواند.از دید من چون عقابی است سرخ گون با بال های گسترده که از آشیان خود محافظت می کند.

 موقعیت قلعه

قلعه با مساحتی حدود 3000 متر بر فراز تپه ای مخروطی و منفرد به صورت شمالی – جنوبی بنا شده است .ارتفاع این تپه در سمت شمال نسبت به دامنه خود با شیب 40 درجه حدود 100 متر و از جنوب با شیب 90 درجه و گاهی با شیب منفی منتهی به دره ای می شود که عمق آن حدود 350 متر است . از ضلع جنوبی قلعه به سبب اشرافی که بر کیلومتر ها چشم انداز خود دارد می توان منطقه را کنترل کرد. این دره راه صغب العبوری به شهمیرزاد سمنان دارد.

از این رو می توان پذیرفت که قلعه از موقعیت استراتژیک حساسی برخوردار بوده است. روبه روی همین ضلع ، آن سوی دره ، کوه قدمگاه باارتفاعی حدود 3651 متر قد برافراشته که به صورت دیواره ای طبیعی ، منطقه را دربر گرفته ، حراست می کند. دو سوی دیگر قلعه هم با شیب تند به دامنه های خود منتهی می شود.

 

معماری قلعه

از آنجا که در ملات پوشش بنا و سنگ چین ها از خرده سنگ های املاح دار به رنگ قرمز و سنگ هایی که اکسید آهن دارند همواره با گچ استفاده شده است ، رنگ قلعه به قرمز آجری نزدیک است. کل بنا ازملات گچ و لاشه سنگ های ابعاد نیافته و الوار و تیر های چوبی بنا شده است . نمای ارگ به سمت شمال و راه ورود به آن هم در همین سمت واقع شده است . از قلعه دو بازو برجای مانده است.

 

حصارها

از دیوار شمالی – جنوبی قلعه چیزی باقی نمانده است. اما در سمت شرق دیواری به طول 30/2 متر و به ارتفاع 60 سانتی متر و قطر یک متر از تطاول زمان مسون مانده است. ضلع جنوبی هم به سبب ختم شدن به دره نیازی به دیوار نداشت. بنای ارگ از سمت شمال که ورودی در پایین و دو پنجره بر روی هم در سطوح بالاتر دارد که کلا ساختمانی دو طبقه را تجسم می کند.

 

برج ها

قطر برج ها در پایین 5 متر و در بالا 4 متر و ارتفاع آنها در حال حاضر 6 متر است. طول دیواره های دو طرف ورودی ارگ منتهی به برج ها هر یک 19 متر و ارتفاع آن هم سطح برج ها یعنی 6 متر و قطر 40/1 متر است. چون دیواره های طرف ارگ و برج ها در شیب ملایم تپه احداث گردیده اند حالت افتاده آنها در دو سوی ، منظره بدیعی را پدید آورده است.

 

ملات پوشش بنا

ضخامت ملات کشیده شده بر روی دیواره و برج ها در بعضی از قسمت ها تا حدود 7 سانتی متر هم می رسد ، به نحوی که سطح بیرونی با قی مانده صاف و یک دست است . معمار هر بار توانسته است سطحی به ابعاد حدود 70*50 سانتی متر را بپوشاند .

 مرز این ملات ها خطوط قابل رویتی را به وجود آورده که از مقاومت اندود کاسته و در نتیجه یکی از موجبات فرو ریختگی پوشش را فراهم ساخته است . سنگینی دو برج تو پر طرفین ارگ به استایی و دفع رانش بنای دیوار ها و ارگ کمک کرده است . از ارتفاع دیوار نیم دایره پیش آمده ورودی ارگ که اتاق های داخل قلعه را بر گرفته ، فعلا حدود 10 متر بر جای مانده است. طول نیم دایره ورودی ،15 متر است.راه ورود به این قلعه دو مدخل به شرح زیر است:

الف) مدخل واقع درنیم دایره پیش آمده بنای ارگ متمایل به سمت چپ:این ورودی دارای قوس چیله تند ( بیضوی ساسانی ) به ارتفاع 2 متر و ارض 1 متر و ضخامت 190 متر است که در انتهای آن براثر فروریختگی بنای فوقانی مسدود شده و راهی به ارگ نمی برد.

 
ب ) مدخل واقع در دیواره سمت راست چسبیده به ارگ:

این ورودی نیز قوس بیضوی ساسانی دارد.پایه سمت چپ آن دیوار ارگ و پایه دیگر ابتدای دیوار سمت راست قلعه است. زیر قوس با استفاده از قالب بندی و به کمک پنجه و دست و با پوشش گچ اندود و صاف شده است . در دو طرف دیوار پایه قوس دو حفره که احتمالا محل قرار گرفتن بازوی چهار چوب در بوده است مشاهده می شود. ارتفاع این ورودی به حیاط قلعه راه یابد.   

 

بنای ارگ

در سمت شرق ورودی (ب) دیوار اصلی ارگ به صورت بیضی ناقص به انضمام پیش آمدگی جلوی ارگ روی هم رفته بیضی کاملی را تشکیل می داد. از این دیوار مدور 25 متری ارگ 12 متر باقی مانده که رو به غرب دارد . از ارتفاع آن در حال حاضر بین 4 تا 7 متر باقی مانده است .

بر روی این دیوار به فاصله 30 سانتی متر از ورودی و به ارتفاع 25/2 متر از سطح زمین پنجره ای با طاق تخت و به ارتفاع یک متر و عرض 65 سانتی متر و عمق فعلی 15/2 متر احداث گردیده است. در حال حاضر دو تیر چوبی دیگر به خوبی نمایان است . پوشش دیوار دو طرف پنجره و کف ملات گچ است. در حال حاضر انتهای پنجره به علت ریزش مسدود است .

به فاصله دو متر از این پنجره ، در قسمت پایین دیوار ارگ ، حفره ای تعبیه شده است که مقطع بیرونی آن

 25*27 سانتی متر و امتداد آن دیوار ارگ به طرف شرق تا حدود 3 متر مشخص است . این حفره در سنگ پای دیوار ارگ کنده شده و کاربرد آن به طور قطع معلوم نشد. احتمالا نوعی نور گیر یا هوا کش یا مسیر انتقال آب بوده است.

ارگ را به سمت شرق دور می زنیم. بنایی مشاهده می شود که در پلانی بیضی شکل قرار گرفته و از دید جنوب بخشی از بنای دو طبقه آن در حال حاضر بر جای مانده است . ابعاد این بنا از شمال به جنوب 20/11 متر  و از شرق به غرب 10/10 متر است . ضخامت دیوار جنوبی بازمانده ارگ از داخل بنا 50/3 متر و از بیرون ارگ 50/7 متر است .

دو دیوار شمالی – جنوبی به قطر یک متر اتاقی مستطیل شکل را در وسط ارگ و در فضای نیم دایره را در شرق و غرب به عرض 70/2 متر به صورت قرینه تشکیل می دهد . عرض اتاق وسط 15/4 متر است اما طول آن به علت تخریب دیوار جنوبی مشخص نیست  ولی تا دیوار ارگ در جنوب 10/11 متر فاصله دارد.در هر يك از دیواره های عمارت دو طبقه ارگ ، دو قوس چیله به شکل طاق نما از خانواده قوس های ساسانی که یاد آور بنای طاق بستان و طاق کسری است ، ساخته شده است .

قوس طاق طبقه اول در حال حاضر به ارتفاع 40/2 متر و دهانه آن 3 متر و عمق آن 45/1 متر است . این طاق نما به دیوار پشت خود متصل نیست و 15 سانتی متر با آن فاصله دارد .آثار دود زدگی در این شکاف به چشم می خورد . در آن از کلاف چوبی استفاده شده بود که در اثر آتش سوزی از میان رفته است .

« زمر شیدی » در کتاب «طاق و قوس در معماری ایران » قوس های بیضوی ساسانی را چنین توصیف نموده است:«قوس های بیضوی ساسانی یا نظایر آن همچون قوس چیله،هلوچین و تخم مرغی،تحول یافته قوس های سهمی می باشند که قدمت طولانی دارند . در قوس سهمی ستونی وجود ندارد و پوشش قوس به حالت رج چینی از اولین رج هم سطح با زمین آغاز می شود و با پیش آمدگی هر رج طول دهنه کاهش می یابد . به علت فرم این قوس مقاومت آن بسیار زیاد است و به ندرت دچار شکستگی و ریزش می شود.

 قوس های سهمی را می توان قدیمی ترین قوس هایی دانست که در ایران عهد باستان ساخته شده است. در کاوش های «هفت تپه» خوزستان و ارامگاه های ایلامی چغازنبیل و بناهای عهد ساسانی قوس سهمی مشاهده شده است. در معماری شیوه پارتی قوس های سهمی به قوس های بضوی ساسانی تحول یافته است که دارای ستون می باشند ».

تنها قسمت هایی که از ارگ به شکل مسقف باقی مانده طاق های دیوار شمالی است که به شیوه قوس چیله بنا شده اند. ستون قوس قلعه در طبقه دوم در حال حاضر یک متر ارتفاع دارد و شیب قوس از بالای آن به تدریج شروع می شود . فاصله ستون ها با دیوار شمالی – جنوبی 60 سانتی متر است . البته این ستون به پشت دیوار شمالی – جنوبی و فضای نیم دایره ادامه می یابد و در نتیجه پایۀ بسیا محکمی را تشکیل می دهد .

آثار قالب بندی در زیر پوشش گچی قوس به خوبی مشاهده می شود . معمار با اندود گچ نا همواری سطح بيرونى را هموار كرده است . در نماو جلوی قوس يك نوار به پهناى  18 سانتیمتر و عمق 5 سانتى متر به فرم مقعر لبه طاق نما را مزين كرده است .در وسط ديوار پشت طاق نما، پنجره اى تعبيه شده كه كف آن از كف فعلى اتاق يك متر فاصله دارد. عرض و ارتفاع پنجره به ترتيب 55سانتى متر و 2متر است .

اين پنجره نيز در بالا دارای قوس بيضوی است . سقف طاق طبقه اول كه كف اتاق طبقه دوم نيز هست ، حداقل يك متر ضخامت دارد و روى آن به عنوان كف طبقه دوم تسطيح شده بود. نظير همين قوس در طبقه دوم هم ديده مى شود. 

 دهانه آن  29ا3متر و ارتفاع أن 3متر است . در دو طرف ستون هاى قوس قسمتى از دو كنده چوبى ابعاد يافته  در اندازه 2*20سانتى متر نمايان است . اين كنده هنوز در مقابل تفييرات جوى و حشرات سالم مانده  است . غلامحسين معماريان در مورد خواص چوب و كاربرد آن در معمارى و سازه هاى طاقى مى نويسد: «چوب به عنوان يک عنصر كمكى در مورد مسايل ايستاى كه احيانأ سازه های طاقى در پيش خواهند  داشت در معماری مورد استفاده قرار گرفته است .

 از مقاومت كششی چوب در سازه هاى طاقى مثل  قوس طاق و گنبد براى رفع مشكل رانش استفاده شده است و كاربرد آن از زمان ساسانيان معمول بوده است . در كاخ تيسفون اين راه حل به كار رفته و در معمارى اسلامی ايران نيز اين شيوه متداول بوده است . »*

(* نیارش سازه های طاقی  در معماری اسلامی ایران "غلام حسین معماریان " ص 19)

لبه قوس طبقه فوقانی هم مانند طبقه پایین قالب بندی و تزیین شده است . با این تفاوت که امتداد قوس ها از دو طرف کاملا در  راستای دیوارهای پایه خود نیست و  سانتی متر پیش آمدگی دارد . دیوار مقابل بر عکس طبقه پایین به قوس متصل است و اثر قالب بندی برای اندود گچ در زیر قوس به خوبی دیده می شود .

در سمت راست پایه داخلی طاق ، طاقچه ای با قوس بیضی شکل به تقلید از قوس و طاق بزرگ طبقه دوم تعبیه شده است که سقف آن نسبت به ديواره های پایه خود از هر طرف 5 سانتی متر پیش آمدگی دارد . این تقلید و تشابه برای رعایت هماهنگی اعمال سده است .

 ارتفاع و عرض طاقچه 50 سانتی متر و عمق آن 60 سانتی متر است . در کف طاقچه به فاصله 20 سانتیمتری از لبه آن کف چینی پله مانندی به ارتفاع 20سانتی متر ساخته اند که قسمتهایی از آن تخریب شده است . قرینه این طاقچه در داخل پایه دیگر قوس نیز ایجاد شده بود که متاسفانه از بین رفته ولی قسمتی از اثر و داغ آن بر پایه قابل رویت است .

 

 دیوار مقابل قوس هم پنجره ای دارد که به تقلید از قوس های طبقه دوم نسبت به دیواره های طرفین خود 3 سانتی متر پیش آمدگی دارد . ارتفاع و عمق پنجره هر کدام یک متر و عرض آن 40 سانتی متر  است .این پنجره از کف اتاق 60/1 متر ارتفاع دارد .

و...

حجم عضیم لاشه سنگ هایی که در داخل اتاق ریخته و تقریبا اتاق های طبقه اول را پر کرده است ، و نیز پلان بیضی شکل بنا ، این احتمال را قوت می بخشد که سقف اصلی ارگ گنبدی شکل بوده باشد . نزدیک ترین پلانی که تا حدی قابل مقایسه با قلعه کنگلو است قسمتی از ارگ قلعه دختر فارس است که در زمان ساسانیان احداث شده است .

مطلب دیگر اینکه دیوار شرقی در قسمت اتصال به ارگ با گذشت زمان آسیب دیده و شکاف برداشته است و در این شکاف ها اندودنمای بیرون ارگ به خوبی دیده می شود که ارگ را دور می زند و این احتمال را پیش می آورد که این دیوار برای بار دوم ساخته شده باشد زیرا پفت و بستی با دیوار بنای ارگ ندارد. دیوار طبقه دوم ارگ نیز شکاف برداشته و به سمت بیرون قلعه متمایل شده است و امکان سقوط آن می رود. 

 

سیستم آب رسانی

در سطح قلعه هیچ اثری از احداث حوض یا آب انبار و نیز بازمانده ای از تنبوشه گذاری دیده نمی شود . فقط قسمتی از بدنه ای از ظرف خمره ای در این منکان یافته شد که احیانا نمونه ای از ظروف نگهداری آب می باشد.

 

سفال های قلعه

به علت شیب محوطه قلعه و تخریب سطح صخره ای آن به مرور زمان ، در سطح قلعه سفال زیادی باقی نمانده است و شاید بتوان گفت که از شیب تند به عمق دره ریخته شده باشد.

تنها تعدادی از سفال قرمز رنگ مربوط به بدنه ظرف با تزیینات شانه ای و موجی بدست آمد . روی بدنه این سفال ها نوار های پهنی دیده می شود که با ابزار صیقل و داغ دار و نوعی تزیین نواری قرمز رنگ به وجود آمده است .

دو لبه ظرف سفالين نيز به دست آمد كه يكى از آنها لبه ای ساده و متمایل به داخل دارد و ضخامت لبه پشت ماهى شده ظرف بيشتر از بدنه است . همچنين لبه او از ظرفى ديگر پیدا پیداشد که زاویه 90 درجه به بيرون دارد و انتهاى آن كمى به طرف بالا متمايل است . قدمت تمام پاره سفال ها به دوره اسلامی باز می گردد و ضخامت بيشتر آن ها تا یک سانتیمتر می رسد.

ظروف بزرگ تروضخیم تر احتمالا  جهت نگه دارى آذوقه و آب مورد استفاده قرار مى گرفت . بدنه يک خمره نيز به دست آمد که از بيرون تزیینات نامنظم شانه ای دارد و سطح داخلى آن با رسوبات و جرم ناشی از نگه دارى مایعات به رنگ سفيد درآمده است .

در مسير شمالى ورود به قلعه و به فاصله 300متری آن ، تعداد فراوانى تكه هاى سفال ديده مى شود. تعداد زياد پاره سفال های اين محل گواه و نشان از مردمانى است كه زمانى در جوار قلعه ساكن بودند و در مواقع خطر به داخل آن پناه مى بردند.

در ميان پاره سفال هاى قرمز، تكه هاى ظروف لعاب دار نيز به حشم مى خورد. یک تكه لبه متصل به دسته يافت شد كه به رنگ قرمز و فاقد لعاب است و دسته آن به شكل عمودی به ابتدای لبه متصل و لبه ظرف به شكل افقى به بيرون متمايل است .

لبه اى به شكل لبۀ ظروف اشكانى _ ساسانى به رنگ قهوه ای قرمز نيز يافت شد،كه شيارهايى در بالاى لبۀ پهن آن ايجاد شده است . داخل لبه و بيرون ظروف صيقلی شده است .

سفال های لعاب دار با رمينه سفيد و نقوش قهوه ای و سبز به شكل زنجيرى و گياهى نيز به دست آمد. اين ظروف فقط از داخل لعاب داده شده اند. مى توان گفت به اقتضاى كاربرد آن ، هنرمند سفال گر فقط داخل ظروف را لعاب داده است .

پاره سفالى مربوط به پايه ظرف نيز ديده شد كه هم از داخل و هم ار بيرون لعاب سبز رنگ دارد.

قدمت اين پاره سفال ها به قرون دوم تا هفتم هـ ق بر مى گردد. در ميان پاره سفال هاى پراكنده  قطعه اى از لبه ظرفى بسيار اررشمند يافت شد كه ار داخل لعاب كرم رنگ دارد و بر روى آن با خط كوفى كلمه الله  نگاشته شده است . خط بين چهار نوار شيارى باريک محصور و خط و نوارها به رنگ قهوه اى سوخته است. پشت و لبه سفال به پهناى سه سانتىمتر لعاب دارد. لعاب قهوه ای سوخته آن به شكل دايره اى در سر يک خط پهن ترسيم شده است . زير اين نقوش ، نوارى به بهنای يک سانتى متر به رنگ سفيد ديده مى شود. قدمت اين پاره سفال به قرن دوم ( هـ . ق ) باز مى گردد.

 

قدمت قلعه

با توجه به وضعيت معمارى و شناسایی سفال ها، مى شود احتمال دادكه اين قلعه در دوره ساسانى يا اوايل عهد اسلامى، به تقليد از شيوه معماری دوره ساسانى بنا شده است . هرچند اثبات اين مطلب نياز به بررسى وكاوش بيشتر دارد.
(g-sh-k)


  • محسن راستگوپاسخ به این دیدگاه 0 0
    جمعه 11 مرداد 1387-0:0

    با تشکر فراوان

    • خطیرکوهیپاسخ به این دیدگاه 0 0
      پنجشنبه 23 خرداد 1387-0:0

      کیلومتر 10 پل سفید - ورسک
      از دوآب آغاز و دوراهی سرتنگه

      ارتفاع قدمگاه 3651 متر از سطح دریا
      درضمن قله قدمگاه در روبروی ضلع قرار ندارد بلکه در پشت کوه روبرو در فاصله ای دور تر است


      ©2013 APG.ir