اين روزها برخي در يادداشت ها، مصاحبه ها و سخنراني هاي گوناگون درباره موضوع مدرك تحصيلي آقاي كردان وزير محترم كشور به اظهار نظر و دفاع سرسختانه مي پردازند.لازم است چند نكته را در ارتباط با اين موضوع يادآور شوم:

 1- بر سر مساله اينكه يك شخص با چه مدركي وزير بشود اصلا بحثي نيست و كسي هم روي اين موضوع حرفي ندارد.چرا كه فردي مثل آقاي سرحدي زاده وزير اسبق كار در دوران دفاع مقدس نيز مدرك ديپلم داشته است.اما در يك كشور هفتاد ميليوني كه هزاران نفر متخصص،كارآمد،ارزشي،لايق و.... حضور دارند آيا صلاح است كه وزير مهمترين وزراتخانه دولت مدرك تحصيلي پاييني داشته باشد؟

 2- چطور ممكن است براي استخدام يك آبدارچي و نگهبان ساده در يك سازمان و نهاد دولتي افراد كمتر از ليسانس را نمي پذيرند ،اما انتظار داريم اگر وزير ما ديپلم باشد عيبي ندارد؟

 3- برخي در جنگ و جدل بر سر مدرك آقاي كردان دايه دلسوزتر از مادر شده اند، اما الحق و الانصاف مردم چه گناهي كردند كه بايد شاهد اين هياهوي سياسي باشند؟ يك ضرب المثل قديمي مي گويد در جنگ فيلها اين سبزه ها هستند كه زير دست و پا له مي شوند!

 4- اگر اين اتفاق براي يكي از وزراي اصلاح طلب و يا ميانه رو حادث مي شد، آيا باز اين جماعت در مصاحبه ها و سخنراني ها ملاك را بر كارايي و لياقت در امور اجرايي مي گذاشتند و از اين موضوع دفاع مي كردند؟

در اين زمينه مي توان به مواضع و اقدامات تخريب كننده هم قطاران اين افراد در اواخر سال 75 و اوايل سال 76 اشاره کرد كه چگونه برسر رييس جمهور سابق آقاي خاتمي -به خاطر اينكه بعضي از هواداران ايشان از كلمه دكتر استفاده كردند- -بلواي سياسي به وجود آوردند! در صورتي كه آقاي خاتمي دكتراهاي افتخاري متعددي از دانشگاههاي معتبر و درجه ممتاز جهان دارا هستند.

5- در ماجراي مدرك آقاي كردان ، آنچه كه مسلم است نوع عمل جعل عنوان مدرك است؛ يعني افكار عمومي به دنبال اين قضيه است كه آيا جعل مدرك تحصيلي در قانون قضايي جرم محسوب مي شود يا خير؟ عمل جعل مدرك دخل و تصرف در سيستم نظام آموزشي كشور محسوب شده و مجرم و كسي كه معاونت در جرم دارد بايد در برابر قاون پاسخگو باشند. حال اين شخص يك فرد معمولي باشد يا يك وزير فرقي ندارد.

 6- هيچ فردي منكر خدمات شايسته و مديريت توانمند آقاي كردان در بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در پستهاي مختلف اجرايي نيست .اما مطمئنا خود ايشان هم كه سالها در قوه قضاييه مسئوليت داشته اند مي دانند كه از هر زاويه اي هم نگاه و اصل تساهل و تسامح نيز لحاظ شود ، باز نمي توان از كنار اين موضوع به آساني گذشت و بايد پاسخگوي افكار عمومي شد.

 7- بياييم براي آنكه اعتماد مردم نسبت به دولت و مسئولان سست نشود و زمينه براي بروز چنين قضايايي در آينده فراهم شود،صادقانه پاسخگوي آنها باشيم و از دفاع متعصبانه و سليقه اي بپرهيزيم كه رضايت خدا در آن است.