نیاز به انتخاب آزاد داریم
يادداشتي از: داوود هرمیداس باوند-استاد مازندراني دانشگاه هاي تهران
تصميم به شرکت و عدم شرکت در انتخابات چه براي کانديداها و چه براي مردم با توجه به اوضاع و شرايط آن جامعه صورت مي گيرد.
براي ترغيب مردم براي شرکت در انتخابات لازم آن است که شرايط برگزاري يک انتخابات آزاد فراهم باشد.
انتخابات آزاد نيازمند آزادي هاي اساسي است؛ آزادي قلم، آزادي بيان و آزادي احزاب به علاوه دو عنصر مهم ديگر يعني رقابتي بودن انتخابات و ايجاد شرايط يکسان براي نامزدهاي مختلف حاضر در صحنه انتخابات. (يعني رسانه به نفع يا به ضرر کانديداي خاصي عمل نکند.)
متاسفانه در سيستم انتخاباتي کشور ما کانديداها و نامزدهاي انتخاباتي هيچ گاه پلت فورم و برنامه يي ارائه نمي کنند، به عبارت بسيار ساده تر کانديداها هيچ گاه خودشان را درست معرفي نمي کنند و نمي گويند اگر انتخاب شوند در خصوص مسائل سياست خارجي، اقتصادي، اجتماعي و... چه خواهند کرد تا مردم آنها را بشناسند. در صورتي که در کشورهاي ديگر اين چنين نيست.
هر کدام از کانديداها و نمايندگان احزاب برنامه خاصي براي ارائه کردن دارند ولي در ايران کانديداها برنامه يي شبيه آنچه در کشورهاي دموکراتيک است، ارائه نمي کنند و مردم مجبور هستند با توجه به شناختي که از پيش نسبت به اين اشخاص دارند و اظهارنظرهايي که در طول دوران کوتاه مبارزه انتخاباتي خود که گاهي جنبه وعده پيدا مي کند، دست به انتخاب بزنند.
در حالي که در کشورهاي دموکراتيک جهان مردم با توجه به برنامه ارائه شده از طرف نامزدها در انتخابات شرکت مي کنند. در کل دنيا نامزدها براي حل مشکلات برنامه هايي ارائه مي کنند. براي مثال در امريکا جمهوريخواهان مخالف افزايش نرخ ماليات هستند و روي اين مساله برنامه ريزي مي کنند و دموکرات ها روي مسائل بيمه هاي اجتماعي و افزايش قدرت دولت فدرال کار و برنامه ريزي مي کنند.
اما بايد اعتراف کرد ما در ايران نمونه يي براي ارائه در اين خصوص نداريم. در حال حاضر کدام يک از کانديداهايي که به عنوان چهره هاي اصلي اين دوره از انتخابات محسوب مي شوند، در خصوص امنيت هسته يي ايران، بحران اقتصادي، رابطه کشورهاي منطقه و... اعلام برنامه کرده اند؟
ما در زمان انتخابات يکسري اظهارنظرها را مي شنويم. براي مثال آقاي احمدي نژاد که ظاهراً کليدي ترين کانديداي جناح راست محسوب مي شود، قصد توزيع يارانه ها را دارد و توجه چنداني به اينکه با توجه به وضعيت فعلي (قيمت نفت و...) موازنه هايش براي پرداخت اين يارانه ها و بودجه به هم خواهد خورد، ندارد.
و آيا سيدمحمد خاتمي در دوران انتخابات نويدهاي ارزشي، سياسي و ايجاد جامعه مدني مي داد؟ چنانچه ديديم در اجراي آن به نوعي با نافرجامي روبه رو شد و همين نافرجامي باعث شد در انتخابات بعدي اصلاح طلبان توفيق چنداني به دست نياورند.
يکي از ارکان اصلي هر انتخاباتي آن است که کانديداها برنامه ارائه دهند و بگويند در صورت پيروزي چه اقداماتي را انجام مي دهند.
انتخابات بايد به گونه يي باشد که مردم احساس کنند و کاملاً متوجه شوند انتخابات آزاد و کاملاً رقابتي است. نبايد از سوي نهادهايي خاص اظهارنظرهايي صورت گيرد که باعث شود مردم به اين گمان برسند که نتيجه از پيش تعيين شده و حضور آنها بيهوده است. مردم بايد براي شرکت در انتخابات انگيزه بالايي داشته باشند تا صحنه انتخابات خالي نماند.(etemaad)
- يکشنبه 27 بهمن 1387-0:0
با سلام و ادای احترام برای آقای باوند به خاطر سالها کار آموزشی و پژوهشی
نکته ای مبهم در نوشته های ایشان وجود دارد و آن اینکه از یک سو ایشان می گویند نامزدان انتخابات برنامه اعلام نمی کنند و از سوی دیگر اذعان می کنند که مثلا آقای خاتمی وعده ایجاد جامعه مدنی و غیره را داد و آقای احمدی نژاد اصلاحات اقتصادی را در برنامه هایش اعلام کرده است
به نظر ایشان برنامه چیست؟!
نکته دیگر اینکه جناب آقای باوند اگر به دنبال مشارکت در امور مدنی هستید لطفا سوا نکنید اینجا همه چیز درهم است شریک شادی می خواهید باشید روز محنت نیز لطفا در کنار توده بایستید!اگر ملی گرایید به آرش کمانگیر اقتدا کنید و اگر هم ملی گرا وهم درد دین دارید به شهید حسین فهمیده تاسی کنید! - شنبه 26 بهمن 1387-0:0
ضمن تشکر از آقای دکتر باوند به نظر می رسد مطالب ارائه شده از پختگی چندان بالایی برخوردار نیست و صرفاً عقائد نویسنده را به خورد خواننده می دهد. چند نکته اساسی به عنوان انحراف در فرمایشات آقای باوند وجود دارد.
1- چه اصراری وجود دارد که عقائد شخصی خود را به نام مردم به خورد جامعه بدهیم. شما از کجا می دانید مردم چه می خواهند و چه می گویند. مگر بر مردم قیمومت دارید که برایشان تکلیف و خواسته پیشنهاد می فرمائید؟
2- اینکه می فرمائید مردم انتخابات آزاد می خواهند از قبل معلوم است که از نام مردم سوء استفاده شده است و تعریف انتخابات آزاد نیز باید بر عهده شما باشد تا تطبیق کامل با خواسته های شما پیدا نکند چنین انتخابی نمی تواند آزاد باشد و به زعم شما مردم در این صورت انتخاب آزاد نداشته و احساس رقابتی ندارند.
3- آیا تعریف انتخاب آزاد بر مبنای بافته های ذهنی واضعان غربی آن است که البته با هدف و منظورهای خاصی آنرا تعریف و به خورد جوامع داده اند یا ما هم حق داریم انتخاب آزاد را با توجه به منافع ملی خود تعریف نماییم و از الگوهای غربی برای آزادی تبعیت نکنیم؟
4- البته پیشنهاد شما برای اینکه کاندیداها برنامه ارائه کنند پیشنهاد خوبی است اما باید به خاطر داشته باشید زمانی این میسور است که کاندیدا از پشتوانه حزبی برخوردار باشد. کاندیداهای منفرد که پس از انتخاب برنامه ها را تدوین می کنند نمی توانند با ارائه برنامه حرکت کنند. پر واضح است اگر شما به نام مردم می خواهید حرف بزنید خواسته مردم حمایت از احزاب نیست و مردم در جهت مخالف با احزاب رفتار می کنند بنابراین نمی توان انتظار داشت کاندیداها از قبل برنامه مدون و جامعی را ارائه نمایند.
5- شما نمی توانید به مردم تکلیف نمایید که چه را و که را انتخاب کنند. البته این حق شما است که از کارندیداهای خود بخواهید برای روشن شدن مواضع برنامه ها و سایر مسائل کاری آینده خود را ارائه نمایند. بسیاری حداقل در شعار اظهار می کنند مردم ایران مردم فهیم و با شعور سیاسی بالایی هستند ولی همینکه انتخاب همین مردم در جهت خلاف تفکر آنها واقع شد، تسلیم نظرات مردم نمی شوند و همین مردم را کم شعور، نا آگاه، فریب خورده و یا برگزار کنندگان انتخابات را متهم به دخالت در انتخابات و تقلب و غیره می کنند و ظاهراً این مسئله را پایانی نیست.
6- مردم از مواضع آقایان خاتمی و احمدی نژاد اطلاع کافی و وافی دارند و همین شناخت از مواضع آنها را در انتخاب به یک سمت جهت خواهد داد. هیچکدام از کاندیداهای مطرح در این دوره برای مردم ناشناخته نیستند و انتخاب کلی مردم انتخابی مطابق با پاسداشت منافع ملی و عقائد دینی و سیاسی مبتنی بر دین است. مردم مفهوم سکولاریزه کردن دولت و دموکراتیزه کردن جامعه و لیبرالیزه کردن اقتصاد را به اندازه کافی می فهمند و در نهایت می دانند چه می کنند. مهم این است که یکی از کاندیداها در بین چند کاندیدا بتواند اعتماد مردم را به خود جلب نماید. خاطر جمع باشید دخالت نهادها هم اگر مردم به کاندیداهای مورد نظر آنها اعتقاد و اعتماد نداشته باشند بی اثر خواهد بود. این مسائل برای تبلیغات منفی و بدبینانه و القاء تقلب و دخالت و تغییر آراء بکار برده می شود و یکی از شگردهای غربی ها برای به کنج راندن حریف است. مردم مسلمان قطعاً بر اساس اعتماد به رهبری عمل خواهند کرد و همه حرص و مشکل شما این ایت که می خواهید رهبری را در کنج عزلت قرار دهید تا اصلاً اظهار نظری راجع به انتخابات نداشته باشد و در مقابل کاندیداهای مختلف به صورت خنثی عمل نماید و معیارهایی که به نفع کاندیدای خاصی باشد را به جامعه ارائه نکند. سوال این است که چطور است که آقای باوند این حق را دارد که جهت گیری های خود را در خلوت و جلوت اعلام نماید ولی رهبری باید از این حق طبیعی محروم باشد و از اظهار نظر پرهیز نماید تا دیگران بتوانند جوسازی های خود را انجام داده و با تیره و تار نشان دادن فضای جامعه بهره برداری های خود را بنمایند.
بقیه مسائل و موارد از انحرافات هم پیشکش آقای باوند.