تعداد بازدید: 3409

توصیه به دیگران 1

شنبه 23 خرداد 1388-0:0

اره،لم سالار جنگل بهيه...

به زودي 60 كيلومتر از بكرترين و پيوسته ترين جنگل هاي هيركاني در مازندران  نابود خواهد شد.


به دنبال ضرورت يافتن احداث كريدور شمال - جنوب و با اتمام مطالعه فاز اول اجراي اين طرح، به نظر مي رسد كه عوامل نابودي 60 كيلومتر از بكرترين و پيوسته ترين جنگل هاي هيركاني در مازندران به زودي آغاز خواهد شد.

 اين كريدور كه بندر شهيد هاشمي نژاد بهشهر را به شهرستان دامغان در استان سمنان متصل خواهدكرد نقش غيرقابل انكاري در رونق اقتصادي كرانه درياي خزر خواهد داشت كه نبايد نگاه اقتصادي مسوولان به اجراي اين طرح، آنها را از تبعات منفي زيست محيطي آن غافل كند.

در حالي كه جاده فعلي پاسند - دامغان به دليل اقتصادي بودن و كوتاه تر كردن مسير، همواره موردنظر كارشناسان وزارت راه براي اجراي اين پروژه قرار گرفته و زير ساختهاي اوليه براي احداث اين بزرگراه در آن مهيا شده بود، مشخص نيست علت رويگرداني مجريان اين طرح از اين جاده و مطالعه جاده جديدي كه نابودي بخش اعظمي از جنگل هاي هيركاني را به دنبال خواهد داشت چه بوده است ؟

 در بخش جنوبي درياچه مازندران، گستردگي كوهستان البرز خودنمايي مي كند و در باور اسطوره اي ايران، مركز جهان محسوب مي شود. بام بلند ايران همچون سيمرغي است كه بالهاي خود را با مهرباني و سبزينگي گشوده است واين مهرباني با سلسله جبال تناورش از جنگل هاي استان گلستان تا منطقه هيركن جمهوري آذربايجان گسترده شده است و فرزندانش را از دامن سبز خود سيراب مي كند.

امروزه در زبان انگليسي به درياي خزر، كاسپين و هيركانين هم گفته مي شود و اين جنگل ها به نام جنگل هاي هيركاني خوانده مي شوند.

مسوول انجمن دوستداران ميراث فرهنگي هوتو كه يك تشكل غيردولتي از دوستداران فرهنگ باستاني و حفظ محيط زيست است (هوتو نام غاري است در غرب بهشهر كه قدمتي تا 50 هزارسال براي آن مشخص مي كنند) دراين باره مي گويد : جنگل هاي هيركاني ايران جزو جنگل هاي بازمانده از دوران سوم زمين شناسي بوده و با توجه به اينكه در دوران چهارم، يخبندان جهان را فرا گرفت و تمامي جنگل هاي اروپا از بين رفتند ، توانست به حيات خود ادامه دهد.

 "محمد عظيمي" ادامه داد: آنچه امروزه در اروپا ديده مي شود جنگل هاي جواني است كه متعلق به بعد از دوران چهارم زمين شناسي هستند. وي افزود: از لحاظ تقسيم بندي جهاني، جنگل هاي هيركاني شمال، جزو جنگل هاي پهن برگ خزان كننده با اقليم نيمه مديترانه اي مرطوب هستند و به اعتقاد بسياري از كارشناسان،اين جنگل ها قابليت تبديل شدن به موزه طبيعي را دارند. وي خاطرنشان كرد: ارزش جنگل هاي هيركاني تنها به بعد زيست محيطي آن محدود نمي شود.

 جنگل هاي شمال ايران داراي 80 گونه درختي، 50 گونه درختچه اي و صدها گونه علفي يكساله و چند ساله هستند كه از مشهورترين درختان آن مي توان راش ، بلوط ، توسكا، ممرز ، افرا ، انجيلي ، نارون ، زبان گنجشك ، گيلاس وحشي ، بارانك ، سرخدار ، نمدار ، شمشاد ، لرگ ، ليلكي ، خرمندي ، آزاد و انجير را نام برد.

مسوول انجمن دوستداران ميراث فرهنگي هوتو اظهار تاسف كرد: قديمي ترين آماري كه از مساحت جنگل هاي شمال ايران "جنگلهايي كه از گليداغ در شرق استان گلستان آغاز مي شود و تا آستارا در غرب امتداد مي يابد" وجود دارد، در حدود 50 سال پيش برآورد شده و طبق اين آمار، مساحت اين جنگل ها در آن زمان سه ميليون و 400 هزار هكتار بوده است و اكنون به حدود يك ميليون و 848 هزار هكتار رسيده است.

"عظيمي" ادامه داد: مساحت جنگل هاي هيركاني آذربايجان در حدود 18 هزار هكتار مي باشد و بنابر آمار، در سال 1340 ميزان پوشش جنگلي ايران 18 ميليون هكتار و از اين ميزان 7/3 ميليون هكتار سهم جنگل هاي هيركاني بود، اما هم اكنون كل پوشش جنگلي ايران 7/12 ميليون هكتار بوده و 7/1 ميليون هكتار آن سهم جنگل هاي هيركاني است. سوال اين است كه شش ميليون هكتار اراضي جنگلي در طي 44 سال اخير چگونه از بين رفته است ؟

براساس تحقيق كارشناسان محيط زيست ، گياهان و درختان اين جنگل جد و نياي جنگل هاي اروپايي محسوب مي شوند و اگر كسي بخواهد بر روي تاريخچه جنگل هاي اروپايي تحقيق كند، ابتدا بايد به اين منطقه بيايد كه متاسفانه حجم كمي از آن باقي مانده است. اين نوع جنگل را به جز كرانه هاي درياي مازندران و قسمتهاي كوچكي از آذربايجان در هيچ جاي دنيا نمي توان يافت.

 جنگل خزري هيركان كه از منطقه هيركن جمهوري آذربايجان شروع و تا استان گلستان در ايران ادامه دارد، با قدمت 40 ميليون سال يكي از ارزشمندترين جنگل هاي جهان است. اين در حالي است كه جنگل هاي اروپا به گفته كارشناسان تنها 11 ميليون سال قدمت دارد.

 قدمت اين جنگل ها نشان مي دهد كه اين اراضي مي توانند همچون موزه زنده اي براي جذب گردشگران داخلي و خارجي مورد استفاده قرار بگيرند. از منظر گردشگري، بيشتر جهانگرداني كه جذب اين جنگلها مي شوند ديدگاهي علمي دارند و اين جنگل ها مانند فسيل زنده هستند.

 درختان و گونه هاي گياهي موجود در اين جنگلها در اروپا به صورت فسيل يافت مي شوند و زندگي اين گياهان براي تمام دنيا ارزشمند است. كشف قديمي ترين گياه آوندي دنيا در كنار هتل رامسر نمونه گويايي از اين اهميت بود. يك استاد محيط زيست و مسايل زيست محيطي دانشگاه دراين باره مي گويد : اگر اين اتفاق در كشور ديگري افتاده بود تمام امكانات را براي حفظ اين گياه بسيج مي شد، زيرا اين گياهان نادر نه فقط ارزش زيست محيطي دارند، بلكه منبع درآمد كشور از طريق جذب گردشگران خارجي محسوب خواهند شد.

 دكتر "علي آقاجاني" گردشگران جنگل هاي شمال را به سه دسته تقسيم مي كند و مي گويد: بخشي از اين گردشگران ، گياه شناساني هستند كه براي ديدن گونه هاي نادر گياهي موجود در جنگلهاي هيركاني به ايران مي آيند. وي افزود: دسته دوم توريستهاي عمومي هستند كه بيشتر از كشورهاي آسياي مركزي و خاورميانه به ايران مي آيند، چرا كه آسياي مركزي و خاورميانه در منطقه اي خشك واقع شده و ايران نزديكترين كشور در اين منطقه است كه جنگل دارد.

 وي ادامه داد: گروه سوم نيز ايرانگردهايي هستند كه براي بازديد گياهان خاص، كمياب، حيات وحش و يا اماكن تاريخي و تفريح به ايران سفر مي كنند. "عظيمي" مسئول انجمن دوستداران ميراث فرهنگي هوتو نيز دراين باره گفت: بي شك تا هنگامي كه ارزش جنگل هاي هيركاني و گونه هاي گياهي نادر و قديمي اين جنگل ها براي متوليان امور روشن نشود و راهي براي حفظ اين گونه ها و تبديل جنگل به يك موزه نيابند ، راهي نيز براي جذب گردشگر خارجي نخواهيم يافت.

وي خاطرنشان كرد: ثبت جهاني جنگل هيركان از سوي مركز ميراث جهاني يونسكو يكي از راههاي توجه به اين ميراث جهاني و توجه علمي نسبت به حفظ و نگهداري آن است ، اقدامي كه مي تواند آخرين بخش باقيمانده از جنگل هايي كه در گذشته دور از كنار دريا تا كوه امتداد داشت را دريابد و از نابودي بسياري از گونه هاي گياهي و جانوري جلوگيري كند.

 وي گفت: بايد اذعان كرد كه به علت عدم آگاهي از اهميت جنگل ها و نبود كارشناسان متخصص و كوته بيني برخي متوليان امور، بخش اعظمي از جنگل هاي شمال در حال تخريب و نابودي است.

اما مسوول انجمن دوستداران ميراث فرهنگي هوتو گفت: متاسفانه يكي از وظايف سازمان منابع طبيعي بهره برداري از جنگل هاي كشور است در حالي كه چنين امري در هيچ جاي دنيا مرسوم نيست و بهره برداري فقط از جنگل هاي دست كاشت و مصنوعي انجام مي شود.

 "عظيمي" ادامه داد: بهره برداري بي رويه شركتهاي بهره بردار از جنگل ها، قاچاق چوبهاي جنگلي، حضور بيش از حد دام در جنگل و مرتع و تبديل جنگل به اراضي كشاورزي و باغي از عوامل تخريب جنگلها است. وي ادامه داد: حفاظت از اين جنگل ها نيازمند طرح ملي است و به دليل ارزش هاي خاص اكوسيستمي اين مناطق، هر گونه طرح و برنامه ريزي در اين زمينه بايد مبتني بر يك برنامه ملي باشد. وي تصريح كرد: در حالي كه امروز منابع طبيعي استانها اين مسووليت را به عهده دارد كه بايد در اين روند بازنگري شود.

آمار نشان مي دهد كه در سالهاي 1356 تا 1358 بيشترين تجاوز به عرصه هاي جنگلي توسط قاچاقچيان چوب در جنگل هاي شمال كشور صورت گرفت و بيش از 500 هزار هكتار از عرصه هاي جنگلي بخصوص در مناطق روستايي مورد استفاده قرار گرفت و افراد ناآگاه، جنگل ها را تبديل به زمينهاي كشاورزي ، باغ و مناطق مسكوني كردند.

 اولين بار برخلاف جريان اطلاع رساني متداول كه هميشه جنگل نشينان را مقصر جلوه مي داد، مرداد ماه سال 1380 استاندار وقت گيلان ، شركتهاي دولتي بهره بردار را به عنوان عامل اصلي تخريب جنگل ها معرفي كرد.

وي در آن زمان با تاسف بار خواندن ادامه روند تخريب جنگل هاي شمال كشور، خواستار اتخاذ يك راهكار عملي ملي براي حفظ اين موهبت بي نظير الهي براي نسل هاي آينده شد. مسوول انجمن دوستداران ميراث فرهنگي هوتو يادآور شد: پروژه آزاد راه شمال كه با گذر از جنگل هاي حساس و شكننده البرز مركزي به اجرا درآمد و استقرار بيش از 50 معدن زغال سنگ در سطح تقريبي بيش از 60 هزار هكتار از جنگل هاي شمال كشور، احداث چندين سد مخزني درنواحي جنگلي و تخليه زباله هاي شهري در جنگل از جمله خطرات پيش روي جنگل هاي هيركاني مي باشند.

"عظيمي" خاطرنشان كرد: احداث و نگهداري شبكه جاده هاي جنگلي در طرحهاي جنگلداري با درجه ها و كيفيت هاي مختلف ، فارغ از اينكه طراحي آنها تا چه ميزان با اصول و موازين علمي و فني منطبق بوده است، يا اينكه پراكنش آنان چگونه بوده يا از چه نوع جاده اي به شمار مي آيند از بلاياي حضور انسان و شكار بي رويه حيوانات و تخريب جنگل محسوب مي شود.

 وي افزود: براي مثال در حوزه جنگل هاي مازندران (ساري ) بالغ بر دو هزار هكتار جاده جنگلي احداث شده است كه تحقيقا عدم راهداري درست و نگهداري لازم از آنها، منشا بروز بسياري از فرسايش ها و سرآغاز هدايت جريانهاي سيلابي به پايين دست شده و به دليل فقدان مرمت و راهداري مناسب و تنها با كاربرد حمل محموله هاي چوبي از جنگل هاي تحت بهره برداري استفاده و كاربرد قطعي آن نيز مدنظر بوده است.

"عظيمي" گفت: از آخرين اتفاقات نگران كننده در مورد تخريب جنگل هاي شمال كشور، ايجاد جاده اي چهار بانده از بندر شهيد هاشمي نژاد بهشهر به شهرستان دامغان است كه تحت عنوان كريدور شمال - جنوب ، 60 كيلومتر از مسير جنگلي را با عرض 150 متر فرا مي گيرد. وي با اظهار تاسف خاطر نشان كرد: اين جاده مي تواند علاوه بر تخريب جنگل، در خطر انقراض قرار دادن گونه هاي جانوري و كوچك كردن زيستگاه حيوانات، آلودگي صوتي و آلايندگي مواد نفتي و ديگر عوامل تهديدكننده را نيز ايجاد نمايد.

وي ادامه داد: مشخص نيست كه با توجه به ساخت جاده پاسند - دامغان در بخش شرقي بهشهر و جاده گلوگاه - دامغان، چه عمدي در ايجاد راهي جديد براي حمل و نقل وجود دارد؟ مديريتهاي غيركارشناسي و سليقه اي موجب شده است تا هر روز جاده اي در دل بخشهاي بكر جنگلي زده شود و خطرات غيرقابل جبراني را به چرخه حيات وارد نمايد.

 "عظيمي" تاكيد كرد: ايجاد جاده اي در بخش غربي بهشهر با نيت دفن زباله در منطقه جنگلي ـ تاريخي پلنگ خيل و ايجاد آلودگي در آبشار سنگ نو، ايجاد جاده جنگلي در منطقه تاريخي عباس آباد و تخريب آثار تاريخي و ضعف شديد مديريت ميراث فرهنگي شهرستان و سعي در ساخت جاده در ميان تالاب بين المللي ميانكاله جهت اتصال بهشهر به دريا از آخرين نشانه هاي لطمه زدن به مظاهر طبيعي و تاريخي است.

مناطقي كه به ادعاي كارشناسان بين المللي مي تواند به عنوان موزه اي طبيعي و يگانه، عامل حضور گردشكر و جذب منابع مالي باشد و اكنون جاده سازي به عنوان گام اول تخريب، عوارض فراواني را به ارمغان خواهد آورد. كارشناسان درباره اثرات ساخت جاده از ميان جنگل ها معتقدند كه مهمترين عارضه كشيده شدن جاده از دل جنگل ، وارد شدن نور به داخل آن است.

 "عظيمي" خاطرنشان كرد: احداث جاده ، عامل اصلي ايجاد آلودگي هاي صوتي و جداسازي حيوانات است كه سبب وارد آمدن آسيبهاي جدي به اين جانوران مي شود و جدا شدن حيوانات از يكديگر بخشي از تبعات آن است كه با اين جداسازي چرخه توليد مثل حيوانات با مشكل جدي روبه رو خواهد شد.

مسلما احداث جاده به همراه خود هتل، پارك، پاركينگ و مسافرخانه خواهد داشت و با ايجاد چنين مسيرهايي كه هر روز به بهانه و چشم اندازي كوتاه مدت ايجاد مي شود، از جنگل و گونه هاي گياهي و جانوري چيزي باقي نخواهد ماند و با اين شواهد به نظر مي رسد كه بايد اين راه از جنگل منحرف شود. ايجاد شناسنامه اي براي جنگل هاي هيركاني، حفظ و شناسايي گونه هاي گياهي و جانوري، حفاظت از حيوانات و پرندگان در معرض خطر و نظارت بر كليه عواملي كه مي تواند مجموعه موجود جنگلي را تهديد نمايد، موجب مي شود تا اين مناطق همچنان به عنوان جنگل خاص جهاني، با درختاني ديرزيست، تنوع شرايط اقليمي، حضور فسيل زنده و وجود گونه هاي نادري نظير سوسن چلچراغ، چلچراغ سبزينگي در جهان باشد.(irna)


  • يکشنبه 21 تير 1388-0:0

    سلام عليكم
    خوشبختانه امروز مسئله محيط زيست در كشور ما از انزواي مطلق خارج شده است و اكنون اندكي خودنمايي مينمايد.يكي از دلايل عمده تخريب جنگلهاي كشور همانا پرورش مديريت كلان ما در مناطق بياباني و خشك است.اساسا" مردمان مناطق بياباني كه اكثرا" مديران و برنامه ريزان كشور هم مي باشند از جنگل اندكي واهمه دارند .اين نتيجه گيري شايد تعجب اور باشد و اين پرسش را در ذهن القا كند كه مديران مازندران بايد مازندراني باشند.اما اين هم كافي نيست به دليل آنكه ذهن هاي كارشناسان ما هم عوام زده است .هنوز بسياري از ما ميگوئيم و يا مي شنويم كه جنگل را آباد كرديم و يا آباد كردند.اما مسئله ديگر توسعه ارتباط بزه كاراران بخش خصوصي و يا بزه كاران موجود در مردم با بدنه كارشناسي در ادارات است.آيا مي توان تصور كرد كه نفوذ يك شبكه بزه كاري در ادارات و پيداكردن افراد مستعد كه معمولا زياد هم هستند مي تواند نقشه راهها را تغيير دهد؟ آيا مي توان فرض كرد كه شخصي مطلع به تاريخ مناطق جنگلي و اگاه از آثار باستاني با همدستي چند كارمند و مدير و سرمايه دار نقشه راهها را به اهداف مورد نظر نزديك نمايند؟ آيا مي توان تصور كرد براي ايجاد يك قرارداد جديد براي قطع درختان و استفاده از سود آن ماشه يك جاده جديد و كم فايده در نقطه اي ديگر چكانده شود؟ آيا انجمين مهندسين و مهندسين مشاور ما نبايد يك نظامنامه زيست محيطي نظير آنچه كه در نظام مهندسي كانادا و امريكا وجود دارد داشته باشد؟ ....اكنون در در داخل كشورهاي پيشرفته معمولا" امر توصيه اي در ارتباط با كار كشور ها وجود ندارد بلكه مهندسين در اجراي نقش خود حتي در بخش خصوصي ملزم به استفاده از قيد وبند هاي زيست محيطي و الزامات توسعه پايدار هستند.
    خدا نگه دار

    • يکشنبه 14 تير 1388-0:0

      یکی از عوامل تخریب جنگل بی تفاوتی مسئولین در امور جنگل ( سازمان جنگل و مراتع ) می باشند .

      • چهارشنبه 27 خرداد 1388-0:0

        واقعا بايد به مازندرانيها با داشتن اينچنين دلسوزاني تبريك گفت در هيچ كشور دنيا سراغ ندارم كه همانند ايران برنامه محيط زيست اينگونه آلت دست سياسيون بوده باشد و عده اي كه مسلماً نان خود را از اين راه بدست مي اورند با پيش كشيدن بحث محيط زيست وغيره تيشه به ريشه اقتصاد فلج مازندران زده اند در حالي كه كشور ها جهت ايجاد اشتغال و سرمايه گذاريهاي زير بنايي از نادر ترين گونه هاي زيستي هم مي گذرند ، همانند برزيل كه فقط در سال 86 بيش از 12هزار كيلومتر مربع از جنگلهاي امازون را ازبين برده ودر ادامه اين روند تا 10 سال اينده امازون به نصف كاهش خواهد يافت ما در فقير ترين استان صنعتي كشور ومهاجر فرست ترين آن با بهانه هاي كشكي وجهت پر كردن جيب خود ويا با اغراض سياسي جلو پيشرفت خود را سد كرديم


        ©2013 APG.ir