شایعه دهان به دهان گشت.همه در گوش همدیگر چیزی را نجوا می کردند؛ بله قرار است مراسم کلنگ زنی کک سازی سوادکوه توسط رئیس جمهوري بر زمین زده شود، مراسمی که چندین بار در سطوح مختلف قبلا برگزار شده بود و هر بار بنا به دلایلی از جمله مخالفت سازمان محیط زیست و حمایت نکردن دولت از بخش خصوصی ناتمام رها شد. اما این بار خود دولت مصمم به شروع پروژه شد .

خبر به سرعت در تمام سوادکوه پخش شد. بارقه امید در مردمانی که شادی سالیان سال از لبان آن رخت بر بسته بود جاری شد. امید به سوادکوه برگشت. انگار در تابستان دوباره نسیم بهاری می وزید. چه جالب بود که هوا هم در همان روز،باران بهاری به خود گرفت، انگار اشک شوق آسمان هم برای مردمان این دیار جاری شده بود.

 به جوانان امیدوار نگاه می کردم که به همدیگر تبریک می گفتند و وعده روزهای بهتر و پیدا کردن شغلی در این مجموعه را می دادند.برخی حتی سراغ دفتر این مجموعه برای نام نویسی می گرفتند!

 به سطح شهر که نگاه می کردی پر بود از پرچم های گوناگون .هر کسی سعی داشت کلنگ شروع این پروژه را به شخص خاصی نسبت دهد.

عده ای پرچم هایی در قدرداني از نماینده خاص برای شروع این پروژه زده بودند، عده ای از رئیس جمهوري تشکر کرده بودند ، عده ای نيز از وزیر قدردانی کردند، ولی ای کاش افرادی را که در پشت پرده و بدون چشم داشت و همانند همیشه بیشترین زحمت را برای شروع این پروژه انجام دادند، به خاطر بياوريم.

 زیاد هم سخت نیست. کسی که بیشترین زحمت را برای شروع به کار بیمارستان شهداي زیراب انجام داد ، کسی که بیشترین زحمت را برای آبرسانی سوادکوه از گلناب دره انجام داد... او کسی نیست جز علامه بزرگوار حضرت آیت الله نظری که همواره با مردم دوشادوش آنان در تمامی مشکلات بود .

و اما کک سازي؛پروژه ای که بعد از سالیان سال که از ورشکستگی بزرگترین کارخانه منطقه سوادکوه و حتی مازندران -شرکت زغال سنگ البرز مرکزی- می گذرد موجب بازگشت خنده بر لبان خشکیده مردم سوادکوه شد.

 شایعه شده بود که آقای رئیس جمهوري برای مراسم افتتاحیه مي آيند، اما کم کم مشخص شد که به جای ایشان کلنگ افتتاحیه را وزیر صنایع بر زمین خواهد زد .

 هر چند مردم ، مشتاق دیدار دوباره رئیس جمهور و درد دل با ایشان بودند ، همین فرصت حضور وزیر صنایع را غنیمت شمردند .

 مردم زیادی برای مراسم کلنگ زنی در سوادکوه حاضر شدند که این همه جمعیت و شور و شوق در افتتاحیه یک پروژه توسط یک وزیر و در این سطح بی نظیر بود.

 می شد انتظارات آنان را از دستان پینه زده زحمت کش مردم سوادکوه حدس زد . از ساعت ها قبل مردم  زحمت کش سوادکوه منتظر حضور وزیر شدند .

 صدای آژیرماشین های پلیس راهنمایی و رانندگی و یگان ویژه و بلندگوهای ماشین های پلیس که خودروهاي از همه جا بی خبر مسیر را با لحنی نامناسب به کنار فرا می خواندند، توجه همه را به خود جلب کرده بود.

 باز هم نجواها شروع شد: نکند برخلاف برنامه ریزی رئیس جمهوري شخصا برای مراسم بيايد؟! مردم منطقه سوادکوه به علت قرار گرفتن جاده تهران - شمال در وسط آن،صداهای آژیر را زیاد غریبه نمی دانند، چون به علت جاده های غیر استاندارد، آمار تصادفات در این مسير بسیار بیش از استانداردهای بین المللی است.

هیجانات هنگامی فروکش کرد که مشخص شد این بار آژيرها برای وزیر به صدا درآمده است!

در همه جای مملکت از این دست مراسم کلنگ زنی زیاد برگزار می شود، ولی در هیچ جا شورای تامین چنین پیچیدگی امنیتی را برای یک وزیر انجام نمی دهند!

 درمراسم افتتاحیه در برخی مواقع به علت نبود هماهنگی، برخورد مناسبی با روحانیت حاضر در مراسم و اعضای شورای شهر و از همه مهم تر مردمان منتظر و امیدوار انجام نشد.

 مردم و روحانیت و چه اعضای شورای شهر، این برخوردها را با جان دل به خاطر خشنودی مردم پذیرا شدند تا شیرینی این مراسم بر لبان این مردمان تلخ نشود .

 شاید فرصت امیدواری مردم را نباید با گله در هم بیامیزیم و بهتر است بحث در این مورد را به زمانی دیگر موکول کنیم .

در خاتمه آنچه برای همه ما مردم سوادکوه مهم است این است که این مراسم کلنگ زنی به مراسم افتتاحیه در آینده ای نه چندان دور منجر شود. امیدوارم این لبخند امیدواری در لبان این مردم زحمت کش خشک نشود. (tash_sema@yahoo.com)