تعداد بازدید: 9128

توصیه به دیگران 2

جمعه 9 مرداد 1388-0:0

مازندران باستاني

نقد کتاب تاریخ باستان مازندران( نادعلی فلاح-نور)


-تاريخ مازندران باستان ، یزدان پناه لموکی ، طیار  ، نشر چشمه تهران چاپ اول 83    

خوشبختانه مدتی است منتقدان ، نویسندگان ، پژوهشگران و اهل تحقیق و مطالعه مازندران به مازندران و مازندران شناسی توجه خاصی مبذول داشته اند؛ هر چند آنچه باید و شاید به این مهم پرداخته نشد .

کتاب تاریخ مارندران باستان نوشته ی پژوهشگرباذوق طیار یزدان پناه لموکی که نشر چشمه در تابستان 83 چاپ و منتشر کرد، در نوع خودش اگر بی نظیرنباشد حداقل کم نظیر است.

چرا که تا به حال کسی اختصاصا" به تاریخ باستان مازندران نپرداخته ، هر چند جسته و گریخته از کتابها و منابع گذشته و حال مطالبی بود که آقای یزدان پناه با دقت نظر خاص ، با کنکاش و جستجو در آثار و منابع گذشتگان اثری ترتیب داد که جای آن در تاریخ و فرهنگ این منطقه خالی بود.

متن کتاب بدون در نظر گرفتن فهرست و نمایه و ... حدود یکصد و پنجاه و شش صفحه می باشد که از یک پیش سخن و چهارده قسمت تشکیل گردید، به ترتیب عبارتند از:

1-   مازندران باستان از آغاز تا آستانه ی ورود آریاییان

2-   مازندران باستان در دوره ی پایانی هزاره سوم

3-   کاسی ها و مازندران

4-   سومر و مازندران

5-   فرهنگ اعتقادی مازندران باستان

6-   درباره قوم ماز و مازندران ، تاریخ و آیین

7-   نکاهی به جغرافیای مازندران باستان

8-   تاریخ موسیقی مازندران

9-   درباره ی زبان مازندران

10- مازندران در اواخر دوم تا اوایل هزاره ی اول ( پ . م)

11- مازندران در اواخر نیمه اول هزاره ی اول

12- مازندران از آغاز هزاره اول تا فروپاشی مادها

13- مازندران و امپراتوری هخامنشیان

14- تاثیر جنبش بردیا ( گئو ماتا) در پارت و مازندران. 

اگر تاریخ ایران را دو رویه کاملا متفاوت سیاه وسفید در نظر نگیریم و کمی خوش بینانه تر بدان بنگریم، خاکستری متمایل به سیاه است؛ چرا که تاریخ ایران - به جز معدودی- مدح و تملق پادشاهان و بزرگان زمانه را در بر می گیرد باید در لا به لای نوشته ها واقعیت تاریخی و اجتماعی جامعه را در آن یافت.

اما تاریخ باستان که بیشتر به استناد بر آثار باستانی ، اسناد و مدارک به دست آمده آن زمان است، آنچه باید و شاید اسناد و مدارکی   بدست نیامد یا پرداخته نشده است « متاسفانه آن گونه که شایسته است در مناطق گوناگون مازندران کاوش های باستان شناسی صورت نگرفته بسیاری از یادگارهای گذشنه ارزیابی نگردیده است.[1]» پس دست یافتن به یک تاریخ تا حدودی متقن کاری دشواراست .

حال پرداختن به قسمتی از ایران با ویژگی های تاریخی ، جغرافیایی خاص آن که روزگاری اگرمهد تمدن و فرهنگ نبود تاثیرات زیادی به تمدن و فرهنگ جوامع همجوار داشته، جای بسی تامل و بررسی است. « مازندران باستان در کنار تمدن های درخشان زمان خود قرار نداشت ، البته این نکته بیانگر عدم وجود ِ تمدن قابل توجه درآن نیست . [2]» 

 به هر صورت چه در زمینه زبان شناسی چه در زمینه فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و... به این خطه سرسبز که دهها بارنام آن در شاهنامه ذکر شده است. و منابع کهن از آن نکته ها درج کرده- اند؛ چندان به آن توجه نشد. سرزمینی که آب و هوای منحصر به فرد ، کشاورزی و دامداری غنی  و منابع زیر زمینی و روی زمینی ، جای بسی تامل و مداقه  نظر دارد و جای تحقیقات و پژوهش های عمیق و وسیع مازندران شناسی در ابعاد مختلف  یا مرکزی مستقل که فقط و فقط به مازندران شناسی بپردازد، خالی است.

با توجه به آثار به دست آمده در مازندران حاکی از آن است که قدمت این منطقه به پیش از ورود آریاییان به ایران می رسد.« برخی از دانشمندان بر این نطرند که کناره های مازندران موطن اولیه و مبدا تمدن بود که در طی سده ها به آن سوی البرز راه یافته و فلات ایران و نقاط مجاور آن را در شرق و غرب تحت تاثیر قرار داده است.[3]» نکته جالب توجه در این کتاب صحبت از تمدنی است که زن ها ساختند چرا که مرد ها به شکار می رفتند زن ها به کار کشاورزی و دامداری می پرداختند که یواش یواش صنعت هم وارد این عرصه شد و جالب تر از همه که زن سالاری مرسوم بودن و زن ها چند تا شوهر می کردند [4] کاملا ً عکس صده ها و دهه های گذشته و امروز . حال چه پیش آمده است که زن ها این قدر عقب نشینی کرده اند ازلحاظ جامعه شناسی به بحث و تحقیق مفصلی نیاز دارد .

به مرور زمان آریاییان وارد این منطقه شدند « تا برهمه ی دیوان و جادوگران و پریان و«کوی» ها و کرپن های ستم کار] چیره شود[ که دوسوم ازدیوان مازندران و دروغ پرستان ورن ( گیلان ) را برزمین افکند .» [5] نویسنده محترم توضیح ندادند که دیوان و دروغ- پرستان چه کسانی بودند. آیا نژاد و قوم خاصی بودند که براین منطقه تسلط داشتند یا اینکه نه آریائیان همه مردم بومی را دیو می گفتند .

آقای نجف زاده بار فروش در مقدمه کتاب واژه نامه مازندرانی درباره دیوان این گونه نظر می دهد : «و نبرد با دیوان مازندران چیزی نیست مگر نبرد ایرانیان با سختی ها و شگفتی های دوین ها و مازهای کوهستان البرزیا « پتیشخوارگر» که بلند ترین و زورمند ترین آنان نیز دیو سپید یا دماوند سپید پوش بوده باشد.[6]»

 در اعتقادات عامیانه و بعضی از داستانهای سینه به سینه دیو موجودی با قد و قامت بلند شکل و هیبت آنچنانی اصولا ً ضد انسانها که در یکی از قصه های عامیانه وقتی دیوی را کشتند استخوان ساق او آنچنان بلندودرشت بودکه پلی روی رود خانه ای شد. آیا دیوان مثل هر موضوع و حادثه ای در طول تاریخ وقدمت زمان دستخوش تغییرات و حوادث روزگارگردیدند ؟!

نویسنده معتقد است که همه قومهای دریای کاسپین ( مازندران ) را کاسپیان می نامیدند و قومها و تمدنهای دیگر مستقیم و غیر مستقیم تمدن مازندران را تحت تاثیر قرار دادند . نکته قابل ذکر ارتباط سومری ها با مازندرانی هاست که به گفته نویسنده واژه های مشترک زیادی بین این دو قوم وجود دارد که از قوم سومری وارد زبان مازندرانی شده است .

جدولی از این واژه ها آورده که قابل تامل است . از جمله واژه گل gal در سومری به معنی بزرگ و در مازندرانی گت gat را به معنی بزرگ آورده است در حالی که خود واژه گلgal  در مازندران به معنی موش است البته به معنی عام کلمه که باز خود موش اسم ها متفاوتی به خود می گیرد مثل داردمه dārdəmə gal ، عروسک گل ?arusak gal و... آوردن واژه ها به صورت جدول تقابلی قابل تامل است!

درباره آداب و رسوم در مازندران نکات ارزنده ای وجود دارد از جمله قوم هایی که مرده را می خوردند. یا آدمهایی بالای هفتاد سال را می کشتند و بعضی می خوردند که این کار را احترامی برای تامین حیات می دانستند.

سگ پرستی و ستایش  و احترام برای اسب که نماد الهی داشت[7] امروزه هم احترام خاص برای سگ و اسب قائلند. اعتقاد عامیانه بر این است: اگر غذایی که می خواهید به گربه بدهید با صلوات و مهر بدهید اما برای سگ احتیاجی به صلوات و مهر نیست.                      

عامل چند خدایی هم مثل یونان باستان در این جا مرسوم بود. « خدای کشاورزی و چوپانی در آسمان جا داشت زیرا خدایان عامل موثر در زندگی به شمار می رفتند بنا براین پرستش خورشید، ستارگان و آتش و آب در مازندران باستان تعجبی ندارد[8]» امروز هم برای هر یک از موارد فوق احترام و اعتقاد خاصی وجود دارد مثلا خورشید و ماه را دو خواهر می دانند. یک روز خورشید از دست ماه عصبانی شد کشیده ای به صورتش  زد. بر اثر کشیده صورت ماه لک افتاد. لک یا سایه روی ماه بر اثر کشیده خورشید است.

 به خورشید و ماه قسم  می خورند. هیچ موقع به آن فحش و نا سزا نمی گویند. چرا که پاک و مقدس اند. برای هر انسان روی زمین یک ستاره در آسمان قائلند؛ یعنی این که هر انسان که روی زمین زندگی می کند یک ستاره هم در آسمان دارد. با مردن هر فرد ستاره او درآسمان می میرد. انسان هر چه قدر از نظر شخصیت اجتماعی والاتر باشد ستاره او بزرگتر است. آب را پاک و مهریه حضرت فاطمه می دانند و می گویند آلودگی را نمی پزیرد. آتش هم پاک و مقدس است و در چهار شنبه سوری از روی آتش می پرند و می گویند سرخی تو مال من و زردی من مال تو. در حقیقت یک نوع تطهیر و پاکی را از آتش طلب می کنند[9] باید رگه های دین زردتشت و ما قبل زردتشت را درآن یافت.

قوم های زیادی در مازندران باستان زندگی می کردند از جمله: هرکانیان، تپورها، آماردها، آناریها( غیر ایرانی) کادوس ها ، آلبانیان، کاسپیان ، اوتیان ، تپور، ماز و ... عده ای بر این اعتقاد ند که ماز نام قومی بود در مازندران اما درباره وجه تسمیه مازندران در بین عوام و تحصیل کرده دیدگاه های متفاوتی وجود دارد: 1- مازندران= ماز نام قومی بودند در کنار قوم های دیگر[10] 2- صادق کیا می گوید: گمان می رود مازندران از سه جز ساخته شده باشد: نخست مزmaz به معني بزرگ ، دوم ایندره indra نام يكي از پروردگاران آریاییان که در دین مزدیستی ازدیوها شمرده شده است، سوم پسوند « آن» که در ساختن جای بسیار به کار رفته است[11] .

3- مازندران: ماز: چین و شکنج را گویند؛ و نام کوهستان  واقع بین گیلان و جاجرم و مازیار پسر قارن اسپهبد طبرستان: مالک کوهستان ماز ، واقع بین جاجرم و گیلان[12]

4- ماز در زبان های ایرانی به چین و شکن گفته می شود و ماز اندر آن به جایگاهی که اندر آن چین و شکن و برجستگی های میان دشت مرکزی و تبرستان است[13].

5- مازندران به اعتقاد عامه: ماز یعنی مهازməhāz و مهاز یعنی زنبور عسل در آن

6- مازندران ، ماز: یعنی درخت موزی muzi (بلوط ) در آن، چون درخت بلوط از یک طرف تنه ای صاف و مرتب نداردبلکه قوز بر قوز است و از طرف دیگر درخت مادر در جنگل مازندران محسوب می شود.

مولف محترم درباره ریشه موسیقی مازندران نکات جالبی را مورد توجه قرار دادند که نشان دهنده قدمت موسیقی در مازندران است. مازندران هم مثل همه جای ایران دو نوع موسیقی در آن رواج دارد: 1- کوچه بازاری و عامیانه 2- اصیل و ناب.

« فارابی در تعریف ساز تنبور در کتاب کبیر آورده است که این ساز موسیقی از نزدیکترین ساز شبیه عود ( رود) و از سازهای شناخته شده است که در واقع همان ساز بربط کوسان مازندرانی بود،... » [14] اگر دقیقا تنبور همان ساز بربط باشد خوب نشان دهنده این است که موسیقی مازندران قدمت چند هزار ساله دارد.

نویسنده محترم نام خلیل طهماسبی را در کتاب آورده است[15] بدون اینکه درباره اش توضیح داده باشد یا در نمایه یادی از او کرده باشد. خلیل طهماسبی مردی حدود پنجاه ساله ، قامتی بلند و کشیده ، لاغر اندام، بی سواد، کالش ( کسی که دنبال گاو در مراتع و صحرا باشد) و از نوازندگان لله وا ( نوعی ساز محلی) بسیار فروتن و متواضع است در لله وا زدن بی نظیر می باشد با این که موسیقی را سینه به سینه فرا گرفت ولی با لله وا زدن آدم را محسور خویش می سازد. جا داشت که از این نیک مرد روزگار در کتاب که از هنر و دانش او استفاده شده است توضیح بیشتری می داد.

در پاورقی صفحه 89 که درباره زبان طبری بحث می کند. لازم است نکته ای را توضیح دهم. مولف محترم گفته ارژنگ هندی در سواد کوه و قائمشهر به عنوان ارجنگه سرای است. باید گفته شود در مازندران ما واج ( حرف ) « ژ» نداریم اگر هم واژه ای وارد این زبان شده است تبدیل به « ج» شد مثلا ژاپن به جاپن تبدیل گردید.

 تازه اگرجایی کاربرد داشته باشد  اولا واژه وارداتی است ثانیا بین با سوادها و تحصیل کرده ها که تحت تاثیر زبان فارسی قرار گرفته اند. محال است که فرد عوام و تحصیل نکرده از واج « ژ» استفاده نماید، برعکس حرف « ج» زیاد است همان طور که در زبان کردی حرف « ژ» کاربرد محسوسی دارد مثلا زن یا روزنامه به ترتیب ژِن- روژنامه می شود. مثالی که از ادبیات عامیانه زده است « ارجنگه پائه رِ دوش هایته» arĴang-e  pāə re dūš hāyte   مولف معنی کرده است: یعنی کسی که چوب دستی ارژنگی را- که به نظر می رسد قوی باید می بود، به دست گرفته و آماده کارزار است[16] .» نویسنده محترم در معنی واژه پائه از مازندرانی به فارسی دچار اشتباه گردید.

 پائه pa?e  به معنی چوبدستی نیست در کتاب پژوهشی در زبان تبری پائه یا پایه را این گونه توضیح می دهد: پائه pā?e تکه ای چوب به اندازه 5/1 تا 2 متر به قطر 7 تا 15 سانتیمتر از تنه درختان جدا و برای پرچین باغ ها به کار می رود ] = پایه[[17] در لغت نامه بزرگ تبری پایه را این گونه معنی کرد:« چوب عمودی پرچین[18]» وقتی دعوا شد یکی از پائه ها[19] را می کند و به سمت طرف مقابل نه به معنی چوبدستی. چوبدستی در مازندران به معنی دس چو dassə ču  است باید گفته شود این یک ضرب المثل است که  درهمان قائمشهر و سواد کوه کاربرد دارد.

به هر صورت کتاب تاریخ مازندران باستان حاوی اطلاعات بسیار مفید و ارزنده درباره مردم مازندران ، قوم ها و نژاد ها ، زبان ، موسیقی ، دلاوریها و جنگ ها ، اعتقادات و آیین- ها و... می باشد. که هر کدام از این موضوع ها احتیاج به تحقیق و پژوهش مفصل دارد.

اگر نام کتاب را مختصری از تاریخ مازندران باستان می گذاشت بهتر بود تا تاریخ مازندران باستان چرا که نا گفته و محل تردیهای زیادی در این کتاب موجود است.

 --------------------------------------------------------------------------------

1- واژه نامه مازندرانی ، محمد باقر نجف زاده بار فروش ( م . روجا ) نشر بلخ تهران چاپ نخست 1368 ص 26

2- تاریخ باستان مازندران ص 11

3- تاریخ باستان مازندران ص 16

4- تاریخ باستان مازندران ص 19و 20

1- تاریخ باستان مازندران ص 27

2- واژه نامه مازندرانی  همان منبع ص 5

3- تاریخ مازندران باستان ص 44-43

1- تاریخ مازندران باستان ص 45

2- برای  اطلاعات بیشتر رجوع شود به کتاب باورها و بازی های مردم آمل ،  علی اکبر مهجوریان،  فرهنگ خانه مازندران ساری 1374

3- برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به تاریخ مازندران باستان مبحث قوم ماز و مازندران به تاریخ و آیین

4- تاريخ مازندان باستان ص 49-50  پاورقی.

5- فرهنگ نامهای ایرانی،محمد عباسی، انتشارات بنیاد چاپ دوم تهران 1368 ص 148

1- واژه نامه مازندرانی ص51

2- تاريخ باستان ماؤنىران ص 73

3- تاریخ باستان مازندران ص76

1- تاریخ باستان مازندران ، پاورقی ص 89

- 2پژوهش در زبان تبری مازندرانی همراه  با علائم زبان شناسی و اشعاری از رضا فراتی. نصرالله هومند. آمل انتشارات طالب آملی چاپ دوم 1382 ص95

3- نرم افزار بزرگ تبری مدخل واژه پائه pa?e   و پایه paye

4- پائه یا پایه اختلاف  تلفظ در مناطق مختلف مازندران.


  • سیدمحمدرضا جعفریپاسخ به این دیدگاه 0 1
    پنجشنبه 20 مهر 1391-0:0

    اطلاعاتی درباره تاریخچه فریدونکار وتاریخ شکلگیریش نام ریدون حاکم منسوب می خواهم جهت تحقیق اگر منبعی می شناسید بزرگواری فرموده راهنمائی نمائید.
    Email:pedram.company@yahoo.com

    • چهارشنبه 11 شهريور 1388-0:0

      با عرض سلام خدمت هم استانی های عزیز که زنده نگه داشتن تاریخ و فرهنگشون براشون مهمه.خواستم بگم که عزیزانی که موفق به خرید تقویم باستانی مازندران و گیلان نشدند نسخه الکترونیکی اون رو میتونن از این سایت دانلود کنن.www.humand.ir


      ©2013 APG.ir