چهارشنبه 2 دی 1388-0:0
ادبیات عاشورایی
عباس حسن پور(شيون نوري)،شاعر و پژوهشگر،1349 نور
ادبیات عاشورایی با امتناع امام حسین (ع)از بیعت با یزید شروع و در خطبه ها و سخنرانی های افشاگرانه و رجز خوانی های امام و یاران و فرزندانش در میدان جنگ متجلی شد و بعد از آن توسط پیام رسانان نهضت انسان ساز و دشمن سوز کربلا ،مخصوصاحضرت زینب (س) و امام سجاد (ع)ادامه یافت.
معروف است که "عمروبن جناده"نوجوان یازده ساله ای که پدرش قبلاًشهید شده بود، به همراه مادرش درکاروان امام حسین(ع)شرکت داشت ودرهنگامه ی نبرد اشعار نغز وزیبایی از خود به یادگارگذاشت.رجز خوانی های این نوجوان رشیددرمورد خود نیست بلکه درتوصیف ومعرّفی کاروان سالار نهضت کربلاست واین خود بیانگرعمق معرفت وارادت این نوجوان به مقتدای خویش است .
امیری حسین و نعم الامیر
سرور فواد البشیر النذیر...
به گواهی تاریخ «عبیدالله جعفی»،شاعر عرب از نخستین کسانی است که بعد از شهادت امام حسین (ع)و یارانش وارد کربلا شد و بر سر مزار امام حسین (ع) ودر مدح و رثایش دیوان شعری سرود.
ابعاد قیام امام حسین (ع) وعمق این فاجعه ی بزرگ و تأ ثیر آن در لایه های مختلف جامعه ی ایرانی آن قدر زیاد بود که به محض بستر گشایی شعر فارسی،وارد ادبیات فارسی شد و به عنوان یک موضوع محوری همیشه پایدار،در ادب فارسی در همه ی دوره های تاریخی، نمودار و ماندگار گردید.
به طور مشخص نقطه ی عطف حضور ادبیات شیعی ،با فردوسی بزرگ آغاز می شود ودر قرن چهارم ،کسایی مروزی در این عرصه نام بردار گردید.کسایی مروزی را به عنوان پرچم دار ادبیات شیعه می شناسیم.او علاوه بر مدح و منقبت پیامبر(ص)وحضرت علی(ع)،نخستین سوگ نامه ی فاجعه ی کربلا را سروده و به ثبت رساندکسایی در واقع پیشگام شاعران عاشورایی(قوامی رازی در قرن ششم)و محتشم کاشانی در قرن دهم است.
بعد از کسایی شاعرانی چون ناصر خسرو،سنایی،سیف فرغانی،عطار،مولوی و...سوگ سروده هایی توصیفی ویا تلمیحی در مورد عاشورا به یادگار گذاشتند.
متأسفانه در شعر کلاسیک فارسی،به همه ی ابعاد و زوایای قیام عاشورای حسینی پرداخته نشده است.در یک بررسی موضوعی ،آن چه از سروده های کهن برداشت می شود یا نگاه عارفانه و یا بُعد سوگ و مرثیه و شرح مصائب و مظلومیت شهدای کربلاست مثل ترکیب بند معروف محتشم کاشانی و جای ابعاد اخلاقی قیام و پیام عاشورا و بعد حماسی آن خالی است .و کمتر به ظرافت ها و زیبایی های آن پرداخته شد که خوشبختانه این ابعاد در شعر شاعران معاصر تا حدودی پرداخته و نمایانده شده است.
ادبیات عاشورایی را در گونه های مختلف هنری می توان یافت از جمله در شعر،نثر،تعزیه،نقاشی،خطاطی،سینما،مرثیه سرایی ومرثیه خوانی،پرچم ها ، کتیبه هاو...
در حوزه ی شعر ،اوج پردازش به واقعه ی عاشورا و ادبیات شیعی،عصر صفوی است،به علت رسمی اعلام شدن مذهب شیعه وممانعت شاهان صفوی از مدح خویش و درباریان و تشویق شاعران برای زنده نگه داشتن یاد و نام آل علی (ع)...
در همین دوره ودر عصر شاه طهماسب صفوی،محتشم کاشانی،ترکیب بند معروف خود را می سراید این ترکیب بند که در دوازده بند ونود و شش بیت سروده شد ،پس از چهار قرن از عمر ادبیات رسمی شیعه ،هم چنان شورانگیزی خود را حفظ کرده ودر ایام محّرم شنیده و خوانده ودر کتیبه ها ، پرده ها و پرچم های عزای حسینی نگاشته می گردد.
در مقدمه ی دیوان محتشم کاشانی که توسط "مهرعلی گرکانی" و انتشارات کتاب فروشی محمودی تهران به چاپ رسیده است، حکایت شگفت انگیزی نقل شده است که ذکر آن خالی از لطف نیست«موقعی که محتشم در سوگ برادر نوحه گری می کرد، شبی در عالم رؤیا ، امیر المؤمنین (ع) را دید که به او می فرماید:چرا برای فرزندم حسین (ع) مرثیه نمی گویی؟گفت:یا علی از کدام مصیبت او شروع کنم؟امیرالمؤمنین (ع) فرمود:بگو،" باز این چه شورش است که در خلق عالم است.
"محتشم از خواب بیدار شده و بقیه را می گوید تا می رسد به مصراع اول بیت چهلم."هست از ملال گر چه بری ذات ذوالجلال"ودر مصرع بعد باز متحّیر بود که چه بگوید که شایسته مقام ربوبی باشد ولی باز مدد به او رسید ودر خواب حضرت ولی عصر (عج) را می بیند که به او می فرماید ، بگو:"او در دل است و هیچ دلی نیست بی ملال" وبدین ترتیب بیت چهلم تکمیل می شود وادامه می یابد.
با توجه به ارادت و دل سپردگی خالصانه ی محتشم کاشانی به خاندان عصمت و طهارت و لطافت و سوزناکی و ماندگاری اثر ، حضورامداد و عنایتی غیبی دراین اثر بعید نیست.
محتشم کاشانی نه تنها به سرایش چنین اثر ماندگار و پرداخت بلکه سر مشق شاعران عاشورا پردازی چون "صباحی بید گلی" ،"وصا ل شیرازی" و "میرزا محمود فدایی مازندرانی" هم شد.
میرزا محمود مازندرانی ،شاعر قرن سیزدهم به تقلید از محتشم، طولانی ترین ترکیب بند عاشورایی ادب فارسی را در بیش از چهار هزارودویست بیت پدید آورد این مقتل منظوم در دیوان او که در سال 1377 توسط انتشارات اسوه منتشر شده است،موجود است.
اینک چند بیت ازآغازین از ترکیب بند عاشورایی فدایی مازندرانی :
پرسیدم از هلال که قّّّدت چرا خم است ؟
گفتا خمیدن قدم از بار ماتم است
گفتم به چرخ بهر چه پوشیده ای کبود؟
آهی کشید و گفت که ماه محرم است
این ماتم شهی است که شرح مصیبتش
نی در توان کلک و نه در قوه ی فم است
دل ها برای اوست که اندر تپیدن است
دریا ز شور اوست که اندر تلا طم است ...
شاعران قرن سیزدهم ،هم به خلق اشعار عاشورایی بی اعتنا نبودنداز جمله ی این شاعران که به فراخور درک و دریافت خود، اشعار عاشورایی سروده اند،قاآنی و یغمای جندقی می باشند.
ادبیات آغازین قصیده ی 23 بیتی قا آنی چنین است
بارد. چه ؟ خون. که؟ دیده. چسان ؟ روز و شب
از غم ، کدام غم ؟ غم سلطان اولیا
نامش که ُبد ؟ حسین. از نژاد که ؟ از علی.
مامش که بود ؟فاطمه . جدش که ؟مصطفی .
چون شد ؟ شهید . به کجا؟ دشت ماریه .
کی ؟ عاشر محرم . پنهان ؟ نه برملا...
این قصیده اگر چه از مؤ لفه های یک اثر ادبی خالی است و فقط کلامی منظوم است اما به جهت صراحت و سؤال و جواب و روشن گری های مستند تاریخی در نوع خود کم سابقه است.
یغمای جندقی از دیگر شاعران قرن سیزدهم است که اشعار زیادی در رثای شهدای کربلا از او به یادگار مانده است.
این نوحه در رثای حضرت علی اکبر (ع) از او به ثبت رسیده است.
می رسد خشک لب از شط فرات ،اکبر من ، نوجوان اکبر من
سیلانی بکن ای چشمه ی چشم تر من ، نوجوان اکبر من
تا ابد داغ تو ای زاده ی آزاده نهاد ، نتوان برد ز یاد
از ازل کاش نمی زاد مرا مادر من ، نوجوان اکبر من و...
در روز گار معاصر ، شاعران پیشکسوتی چون علی موسوی گرمارودی ،علی معلم،شهریار،سید حسن حسینی و دکتر قیصر امین پورو... آثار فاخر و ماندگاری همراه با درک عمیق تری از اهداف قیام و پیام عاشورا و پردازش موضوعات متنوع تری از ابعاد حرکت شور انگیز امام حسین(ع) خلق کردند.ومعتقدم آثار ارزشمند تر در راه است.
در حوزه نثر هم اندیشمندان زیادی به کالبد شکافی واقعه ی عاشورا پرداخته اند.که می توان این آثاررا از نظر نوع به تاریخی،پژوهشی و تحلیلی و نثر های ادبی تقسیم کرد.
استاد شهید مرتضی مطهری،دکتر علی شریعتی،محمد رضا حکیمی،پرویزخرسند، دکتر جعفر شهیدی،سید مهدی شجاعی، جواد محدثی،دکتر محمدرضا سنگری و...از جمله کسانی هستند که آثار ارزشمند بسیاری از آن ها در عرصه ی ادبیات عاشورایی منثورمنتشر شده است.
از دیگر وجوه رایج ادبیات عاشورایی، تعزیه است. این هنر نمایشی و اثر گذار از قرن های اول و دوم در ایران رایج بوده است. از زمان آل بویه به صورت رسمی در آمد واز زمان صفویه بر اوج ورونق آن افزوده گشت.وبا موسیقی و دیگر عناصر نمایشی در آمیخت این ژانر به جهت ترسیم عینی وقایع و ایجاد هم حسی قوی، اگر سادگی و سلامت خود را حفظ نماید و اسیرو آلوده ی خرافه ها و دست کاری های غیر ضروری نگردد، عاطفی ترین لحظات را برای مخاطب،مخصوصا مخاطب عام رقم خواهد زد.
در عرصه ی سینما و تئاتر وسریال این سال ها شاهد خلق آثارعمیق تربا پشتوانه ی پژوهشی بیشتری هستیم .ودر عرصه های هنری دیگر هم همین طور. به طور مثال درعرصه تابلوو نقاشی ،شاهکار معروف عصر عاشورا اثر استاد محمود فرشچیان شهرتی جهانی یافت
عشق و علاقه به امام حسین (ع) هم چون شعله های شهادتش خاموشی ناپذیر و نامیراست. وهیچ هنر و هنرمند بینا و بصیری نیست که بتواند از آن چشم بپوشد و اسیر کمند جادویی اش نشود و ادبیات عاشورایی جویباری ابدی خواهد بود که از سر چشمه های ذوق ،احساس، معرفت وارادت هنر مندان شیعی و حسینی خواهد جوشید وبر کتیبه ی هستی نقش خواهد بست و زمان و مکان هم نخواهد شناخت چنان که پیامبر اکرم(ص)فرمودند:
از شهادت حسین حرارتی در دل های مومنین ایجاد می شود که تا ابدییت سردی و خاموشی نمی پذیرد .
منابع:
۱-هزار سال شعر فارسی /جعفر ابراهیمی و دیگران/کانون پرورش فکری/چاپ دوم/۱۳۶۹
۲-پیشاهنگان شعر فارسی/به کوشش دکتر محمد دبیر سیاقی
۳-دیوان محتشم کاشانی /مهر علی گرکانی/تهران انتشارات محمودی
۴-تاریخ ادبیات ایران وجهان ۱و۲ دوره ی متوسطه
۵-مجله ی رشد معلم /شماره ۲۳۷مصاحبه دکتر محمد رضا سنگر