شنبه 18 ارديبهشت 1389-0:0

اين نشريات فقیر و غریب

...مازندران از معدود استان هایی است که در عرصه مطبوعات و ترجیحاً در زمینه روزنامه و خبرگزاری در زیر خط فقر قرار گرفته است.( يادداشتي به بهانه برپايي نمايشگاه مطبوعات مازندران؛صادقعلی رنجبر،عضو هیئت علمی دانشگاه-ساري)


  برپایی نمایشگاه مطبوعات مازندران (23 تا 26 اردي بهشت89)فرصتی است تا ضمن تجلیل از خرده فعالیت های مطبوعاتی در مازندران، البته با آمارهای ثبت شده بالا د ر حدود ۹۴ مطبوعه استانی و ۲۵۷ فعال رسانه ای در استان، نقطه نظرات خویش را جهت بهبود وضعیت ارائه کنم.

مازندران از معدود استان هایی است که در عرصه مطبوعات و ترجیحاً در زمینه روزنامه و خبرگزاری در زیر خط فقر قرار گرفته و برخلاف روزنامه های کثیرالانتشار استانهایی مثل خراسان، حتی از اعتبار مطلوب استانی نیز برخوردار نبوده و در نهایت حیرت دیده می شود که شهروندان مازندرانی، خرید روزنامه های کشوری را بر روزنامه های مازندرانی ترجیح می دهند!

از معدود شباهت های روزنامه های فقیر و غریب محلی مازندران با روزنامه های وزین و متین و رنگی و پر محتوا و جذاب سراسری، قیمت گذاری حرفه ای آنهاست که کاملاً سراسری و به روز هستند!

مطبوعات مازندران که عمدتاً هفته نامه،دوهفته نامه،ماهنامه و یا حتی فصل نامه،سالنامه و گاهنامه اند دارای ناتوانی های اساسی و حرفه ای اند که جدای از دفاعیه های متعصبانه باید به فکر درمان و جبران این نارسایی ها بوده و افکار عمومی را از این گریزانی ناساز به استقبال مطلوب و دلنواز سوق دهند.

عمده اشکالات و  ایرادات حرفه ای که اهالی فرهنگ و هنر و نیز افکار عمومی در دو بعد ساختاری و محتوایی به مطبوعات مازندران از گذشته تا کنون وارد می دانند، عبارتند از :

۱-رعایت نکردن استاندارد عرفی روزنامه های کثیرالانتشار در ظواهر امر همچون اندازه صفحات و حروف

۲-رنگی نبودن روزنامه ها و یا صفحات اصلی آن

۳- برخوردار نبودن از تعداد مکفی خبرنگاران در شهرهای شمال

۴-نبود موضع گیری های قاطع و محکم در قبال مسائل اصلی استان و ترجیحاً عملکرد مدیران

۵-پوشش ندادن همه موضوعات خبری در یک شماره،شامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ...

۶-برخوردار نبودن از نظام مناسب توزیع در سطح شمال کشور

۷-برخوردار نبودن از هیئت تحریریه مناسب و مشرف بر مسائل متنوع اجرایی و اجتماعی

۸-رعایت نکردن اعتدال در تخصیص صفحات روزنامه به آگهی ها و تبلیغات

۹-نبود صفحه بندی مناسب و سایر اصول صفحه آرایی،ترجیحاً در صفحه اول روزنامه

۱۰-برخوردار نبودن روزنامه های مازندرانی از صفحات اختصاصی پیرامون مسائل مهم جامعه

البته همچنان می توان بر این سیاهه افزود، اما برای شروع اصلاح، همین ها کافی است و شاید هم چند تا از این موارد کفایت می کند.

نکته اول در بیان منابع بیرونی علیت این ناکامی ها که از همه این موارد دهگانه هم مهم تر است، قصور و کوتاهی چندین ساله مطبوعات مازندران در مقوله فرهنگ سازی در مردم مازندران برای استقبال از مطبوعات استانی به دو منظور"حمایت از مطبوعات آسیب پذیر محلی و لزوم آگاهی روزانه از اخبار و تحلیل ها و آگهی ها" بوده است!

ایجاد انگیزه و تعصب در مردم مازندران در راستای انتخاب رسانه مکتوب، آن هم مطبوعه استانی زیربنای حل اساسی این تیراژهای کم و مشکلات فروش ناشی از عدم استقبال عمومی است و گاهی اوقات که با خبر تاسفبار توزیع مجانی و مصرانه روزنامه های استانی در ادارات مواجه می شوم، احساس شرم می کنم!

نکته دومی که مطبوعات مازندران را در مواضع بیرونی ضعیف نگه داشته است، بی تردید مربوط به برخوردار نبودن از حمایت های لازم و کافی مقامات و نهادهای استانی است که متاسفانه تعامل مناسبی از خود بروز نمی دهند و بیشتر متمایل به افزایش محدودیت هستند، در حالی که همه کسانی که در کار مطبوعات هستند، به روزمرگی افتاده و تقریباً یکی از مشاغل بسیار کم درآمد جامعه محسوب می شوند!

نکته سوم ارتباطات رابطه ای برخی مدیران در ارائه رپرتاژها به نورچشمی ها و سفارشی ها و یا افراد سمجی است که در یک عمل غیر حرفه ای و کنه وار، با اصرارهای گدامنشانه، مقاومت قانونی مدیران را شکسته و کسب درآمد می کنند که به هر حال باز هم عمل ناصوابی است!

نکته چهارم مربوط به نرخ پایین آگهی های رسمی است که به هرحال باید از نظام تحول قیمت ها و هزینه ها تبعیت کرده و مطبوعات ما را از این شرایط زیاندهی خارج کرده و آن را به حرفه ای سودآور مبدل نمایند و لازمه این کار افزایش نفش آفرینی وزارت ارشاد اسلامی در جلسات مرکزی است و واقعاً هم جالب نیست که مثلاً پزشکان و سایر مشاغل، با افزایش نرخ خدمات حمایت شوند، اما مطبوعات بی بهره بمانند.

نکته پنجم شامل پرخطر بودن این شغل و نیز مراقبت های شدیدی است که از سوی هیئت منصفه و نیز قوه قضائیه و سایر نهادهای مراقبتی در استان، متوجه مطبوعات می شود و طبعاً با غلیظ شدن میزان مراقبت، کیفیت درج مطالب از بین رفته و به مرور زمان، لذت مطالعه را از مخاطب می ستاند و طبعاً در کاهش استقبال از مطبوعات استانی که این روزها به آلبوم عکس ها و کلکسیون آگهی ها مبدل شده اند، تاثیر منفی مستقیم دارند.

با اذعان به همه زحماتی که در ابعاد مختلف انجام می پذیرد،باز هم تاکید می شود که خانه مطبوعات  باید تحرک همه جانبه ای را برای گسترش ارتباطات مطبوعات و سازمانهای اجرایی در دستور کار قرار دهد و در اصل سطح متولی گری خود را ارتقا دهد و به این نقش ستادی و تدارکاتی و زینتی که امروز گریبانگیرش شده، دلخوش نشده و آینده را در گرو تحولات اساسی شکار کند و نگذارد که پیکر نیمه جان مطبوعات، آنتروپی مثبت و یا همان میل به نابودشوندگی را بدون کمترین مقاومت درمانی و جبرانی، شبیه به سقوط آزاد تجربه کنند.

به هر حال امیدوارم که برپایی این نمایشگاه در ساری، رویکرد جدیدی را در اهالی مطبوعات،مسئولان فرهنگی و اجرایی استان، ناظران قضایی و منصفه و امنیتی و نیز در مردم استان ایجاد کرده و مطبوعات مازندران را از این حالت نزار نجات داده و زندگی جدید و با نشاطی را برای اهالی آن استارت بزنند و در اصل این نمایشگاه را به فرصتی برای برون رفت از شرایط امروز تبدیل گردانند.