مازندنومه:

بحران زباله شايد مهم ترين معضل زيست محيطي مازندران است.از ماجراي جنجالي انجيل سي بابل و رهاسازي چند ماهه زباله هاي خانگي ساري در خيابان ها که بگذريم،مرگ يک چوپان در مکان دفن کنوني زباله ساري-ارا-هفته هاست نقل محافل خبري ورسانه هاي استان است.

يادمان نرفته که استاندار قبلي-آقاي کريمي-در مرداد ماه سال 87 اعلام کرده بود:"نخستين نيروگاه برق زباله سوز کشور در مازندران ساخته خواهد شد."استاندار سابق هزينه اوليه ساخت اين نيروگاه را براي هر تن زباله 150 تا 180 هزار دلار و در مجموع 90 ميليارد تومان برآورد کرده بود.

کريمي مشکل زباله را حل نکرده به صندوق مهر امام رضا کوچ کرد و اکنون استاندار فعلي نيز با همين مشکل روبه روست.

البته در آن مصاحبه کريمي ادعا کرده بود گاز متان توليد شده،منبع سوخت آن نيروگاه کذايي خواهد بود.مشاورانش به او نگفته بودند که در نيروگاه زباله سوز،گاز متاني توليد نمي شود که بخواهد از آن به عنوان منبع سوخت استفاده کند!...بگذريم.

مهندس جمشيد حسن پورقادي کلايي موسس نخستين کشتارگاه صنعتي مازندران است.در واحد صنعتي او هيچ زباله وفاضلابي توليد نمي شود ويا بهتر است بگوييم او فاضلاب کشتارگاه را به آب قابل شرب و زباله ها را به برق تبديل کرده است.

حسن پور در نوشته زير ادعا کرده که قادر است مشکل زباله ساري و همه شهرهاي مازندران را با کم ترين هزينه حل کند.

طرح پيشنهادي او به تاييد سازمان انرژي هاي نوي ايران نيز رسيده است.او اخيرا" به هلند و آلمان نيز سفر کرد تا کارخانجات توليد انرژي به روش توليد بيوگاز(متان)در راکتورهاي بي هوازي را ببيند و اکنون با تجربه ومشاهده ومطالعات گسترده اي که انجام داده است،مي گويد اگر استاندار و مديران استان بخواهند معضل زباله" تر" استان را براي هميشه مرتفع خواهد کرد.

حسن پور کمک مالي از سازمان هاي دولتي وشهرداري نمي خواهد.وي دست در جيب خودش دارند و تنها به تسيلات بانکي دل خوش کرده است.او توپ را به زمين مسئولان استان انداخته است.بايد از چنين سرمايه گذاري حمايت کرد.يادداشت زير را وي در همين رابطه خطاب به استاندار مازندران-مهندس طاهايي-نوشته است.بخوانيد.

---------------------------

جناب آقاي استاندار؛

مي دانيد که تامين انرژي به شکل هاي گوناگون يکي ازمهم ترين موضوعات بشري در ساليان متمادي بوده است.ويژگي هايي هم چون در دسترس بودن،پايداري،امنيت وتنوع منابع انرژي از جمله مباحث دولتمردان وتصميم گيران است و در اين ميان منابع اوليه تامين انرژي نيز جايگاه خاص خود را داراست.

يکي از رويکردهاي اساسي کشورها سرمايه گذاري بر روي منابع انرژي هاي تجديدپذير وسازگار با محيط زيست بوده است.در اين راستا استفاده بهينه از اين انرژي ها به عنوان راهکاري موثر در جهت کاهش اثرات مخرب زيست محيطي سيستم هاي توليد انرژي توصيه شده است.

در اين بين انرژي حاصل از منابع زيست توده به عنوان يکي از منابع انرژي هاي تجديدپذير وابستگي زيادي به مکان و ميزان پتانسيل محلي،شرايط وچگونگي فن آوري هاي استحصال انرژي و...دارد.

زيست توده يکي از منابع عمده در ميان انواع منابع انرژي هاي نو مي باشد.تعريف اتحاديه اروپا از زيست توده که در راهنماي 2001/77/EC عنوان شده بدين گونه است:"زيست توده عبارت است از اجزاي قابل تجزيه زيستي از محصولات،پسماندها و زائدات کشاورزي شامل مواد گياهي و دامي،جنگل ها وصنايع وابسته و هم چنين زائدات صنعتي وشهري قابل تجزيه."

استفاده از زيست توده به عنوان يک منبع انرژي نه تنها به دلايل اقتصادي،به دليل توسعه اقتصادي و زيست محيطي جذاب است.ميزان نشر مواد آلاينده ناشي از احتراق زيست توده هم معمولا"کم تر از سوخت هاي فسيلي است.

جناب آقاي طاهايي؛

در خصوص بيوگاز بايد گفت قديمي ترين مورد خروج گاز واشتعال ناقص آن به وسيله دفن زباله در طبقات زيرين زمين توسط"پيلي ني"روسي گزارش شده است.

شروع تحقيقات عمده در زمينه تخمير غيرهوازي و کاربرد آن در کشاورزي را به شخصي به نام"ديوي"و در سال 1808 نسبت داده اند.

در سال 1884 فردي به نام"گاين"طرحي را به اجرا در آورد که به وسيله انرژي زيست توده روشنايي خيابان هاي پاريس را تامين کرد.

در ايران نيزاستفاده از بيوگاز سابقه اي قابل توجه دارد.محمدبن حسين عاملي-شيخ بهايي-جزو نخستين کساني بود که اين منبع انرژي را به عنوان سوخت يک حمام در اصفهان به کار برد.

اولين هاضم توليد گاز متان در ايران در روستاي نيازآباد لارستان در سال1354 ساخته شد.اين دستگاه به گنجايش 5 مترمکعب فضولات گاوي روستا را مورد استفاده قرار داده وبيوگازمصرفي حمام مجاور را تامين مي کرد.

در سال 1359 دو واحد کوچک آزمايشي در دانشگاه بوعلي سيناي همدان احداث شد که با فضولات کشتارگاه و کود گاوي تغذيه مي شد.دانشگاه شريف نيز در سال 1361 يک واحد 3متر مکعبي را به صورت آزمايشي مورد مطالعه قرار داد که با فضولات گاوي بارگيري مي شد.

در ايران تا کنون به صورت عمده تاسيسات استخراج بيوگاز در دفن گاه زباله در سه شهر شيراز،مشهد واصفهان اجرا شده است.

براي منابع زيست توده دسته بندي هاي متعددي صورت گرفته است که شامل پسماندهاي کشاورزي وجنگلي وصنايع،فاضلاب،فضولات دامي و زباله مي شود.

آقاي استاندار؛

طرح تبديل زباله به انرژي که اين جانب آمادگي اجراي کامل آن را در استان مازندران دارم، مزيت هاي زيادي دارد،از جمله:

1-زائدات آلي فاسد شدني بعد از فرآوري،به کود آلي بهداشتي تبديل شده و مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

2-طي فرايند هضم بي هوازي وتخريب مواد زائد آلي،انرژي الکتريکي وحرارتي توليد مي شود.هم چنين برق توليدي به شبکه سراسري ترزيق خواهد شد.

3-طيف عظيمي از پسماندهاي خشک،نيمه خشک،مرطوب وفاضلاب ها مي توانند در اين طرح با هم مورد استفاده قرار گيرند.

4-کاهش انتشار گاز متان و Co2 که به موجب آن سهمي در حفاظت آب وهوايي ايجاد مي کند و امکان جذب اعتبار CDM  براي آن وجود دارد.

5- آلودگي هوا به واسطه کاهش انتشار بوي بد بهبود مي يابد و کليه مراحل فرآوري از استاندارد مناسبي برخوردارند.

6- رعايت مسايل بهداشتي به واسطه فرآيند ترکيب شده هوازي وبي هوازي

7-نرخ بالاي کاهش آلودگي آلاينده ها در طول هضم

8-فرآوري زائدات جامد بدون هزينه هاي درازمدت بعدي به علت کاهش آلودگي هوا،آب و خاک

9-حاصل خيزي بهبود يافته خاک و افزايش محصولات کشاورزي از طريق تاثير درازمدت استفاده از کمپوست بر کيفيت خاک.

10-کاهش هزينه هاي تهيه زمين براي لندفيل

11-ايجاد اشتغال در بخش زائدات آلي

12-بهبود سلامت و بهداشت براي عموم مردم و به خصوص افراد شاغل در اين بخش

13-فرآوري ترموفيليک زباله در 55 درجه سلسيوس،بهداشت آن را بهبود بخشيده و استفاده از محصولات نهايي را بدون خطر مي کند.

14-دانش فني به دست آمده به همراه عمليات بهره برداري از طرح مي تواند به ساير شهرهاي ايران و در صورت امکان به خارج از کشور فروخته شود.

گفتني است يکي ازمنافع زيست محيطي پروژه،جلوگيري از انتشار گاز متان به جو زمين است.به ازاي هر روز کارکرد نيروگاه از انتشار 11592 متر مکعب بيوگاز -که داراي 65درصد متان و35درصد دي اکسيدکربن است- جلوگيري مي شود.

خاطرنشان مي کنم قدرت تخريب متان 22 برابر قدرت تخريب دي اکسيدکربن بر لايه ازن است و دستيابي به مزاياي CDM تجارت کربن را براي کشور به ارمغان خواهد آورد.

جناب آقاي مهندس طاهايي؛

ضمن قدرداني از تلاش شما که اين روزها براي معضلات بهداشتي استان دل مي سوزانيد وضمن نوشتن نامه به رييس جمهوري محترم،بيشتراز هميشه پيگير مهم ترين مشکل بهداشتي استان-زباله-هستيد،با توجه به آن چه در بالا آمد، نکات زير را جهت اطلاع وبهره گيري شما به عرض مي رسانم:

الف-بنده ادعا مي کنم قادرم مشکل زباله استان را براي هميشه حل کنم و امتحانم را قبلا"با تاسيس نخستين کشتارگاه صنعتي مازندران به اثبات رساندم. کشتارگاه صنعتي مازندران طبق اسلوب روز دنيا راه اندازي شده و مجهز به روش هاي نوين کشتارگاهي است که سلامت و بهداشت را براي مردم(فعلا" سه شهر ساري،قائم شهر وجويبار)به ارمغان آورده است.اميدوارم به زودي با حمايت شما و با تعطيلي کشتارگاه هاي سنتي در ساير شهرها، مردم ساير شهرهاي استان نيز گوشتي سالم وبهداشتي مصرف کنند.

ب-بنده با افتخار اعلام مي کنم که سيستم تصفيه فاضلاب و چگونگي توليد بيوگاز از اين سيستم وتبديل آن به برق را به صورت پايلوت در مکان کشتارگاه صنعتي مازندران اجرا کرده ام که تا کنون مورد بازديد برخي از مديران استاني از جمله آقاي ابراهيمي، معاون سياسي،امنيتي استانداري،آقاي حميدي،مديرکل صدا وسيماي مازندران واعضاي اتاق فکر اين سازمان،آقاي زارعي،فرماندار ساري و...قرار گرفته وتاييد شده است.

ج-بنده اهل قائم شهر وسرمايه گذار و کارآفرين بومي هستم.به نظر من طرح هاي پيشنهادي کارآفرينان واهالي ايده و نظر بومي مازندران بايد ارجحيت و اولويت داشته باشد.از طرفي من به کمک مالي هيچ سازماني نياز ندارم و فقط انتظار دارم زمينه هاي تخصيص تسهيلات بانکي را براي بنده فراهم کنيد.دولت براي احداث يک واحد مرغداري يا سردخانه دو ميليارد تومان يا حتي بيشتر تسهيلات مي دهد؛آيا طرح پيشنهادي بنده که معضل زباله را براي هميشه مرتفع مي کند،کم تر از مرغداري يا سردخانه ارزش دارد؟

د-روش هاي دفن زباله،کمپوست وزباله سوز جزو روش هاي قديمي و منسوخ شده در دنيا محسوب مي شود.در سال هاي اخير به دلايل زيست محيطي و توليد انرژي روش توليد بيوگاز(متان)در راکتورهاي بي هوازي(ريجيستر)جهت استفاده مطلوب از زباله تر مورد استفاده قرار مي گيرد که مورد تاييد سازمان انرژي هاي نوي ايران نيز مي باشد.

اين جانب بعد از ماه ها مطالعه وتحقيق وصرف 13 ميليون تومان هزينه،توجيه اقتصادي طرح ومجوز تاسيس واحد توليدي تبديل زباله به برق را از سازمان انرژي هاي نوي ايران دريافت کرده ام.چندي پيش نيز سفري به چند کشور اروپايي داشتم وکارخانجات تبديل زباله به انرژي را در آن کشورها از نزديک مشاهده کردم و اکنون به کارايي اين روش اطمينان دارم.روش و پروژه پيشنهادي من اکنون در کشورهاي پيشرفته اروپايي در حال اجراست و بنده يقين دارم اين طرح-که آن را تنها راه حل اساسي بحران زباله ي "تر" در استان مي دانم-  با کم ترين هزينه در استان قابل اجراست.

ه- شما در جلسه كارگروه سلامت و غذا و داروي دانشگاه علوم پزشكي مازندران(23خردادماه)اشاره کرديد که بحث فاضلاب و زباله‌ها در شهرها و روستاها فاكتورهاي عمده مشكلات استان است و طرح توليد برق از زباله براي ساري را در دستور كار قرار داريد و گفتيد براي اين طرح 60 ميليارد تومان اعتبار درخواست شده است در صورتي كه كل اعتبارات شهرداري ساري 49 ميليارد تومان است.

بنده براي حل مشکل زباله ساري به 15 ميليارد تومان تسهيلات بانکي نياز دارم که در واقع يک چهارم اعتبار درخواستي شرکت هاي مشاور و... از شهرداري ساري است.البته اجراي اين پروژه در شهرهاي ديگر به توجه به تجربه کسب شده در مرکز استان حتما"کم تر خواهد شد.

و در پايان اظهار نظر مهندس قهرماني-استاندار کنوني گيلان و معاون سابق استانداري مازندران-را نقل مي کنم که چند روز پيش اعلام کرد:"زباله گيلان را به گازوييل تبديل خواهيم کرد."همسايه هاي ما به هر جهت برنامه اي براي زباله شان دارند،ما نيز داشته باشيم.