يکشنبه 9 آبان 1389-21:47
عجب صبری خدا دارد!
...دولت ها آمدند و رفتند،هیچ کدام اما جرات نکرد بگوید آهای عمو کم بسوزان که کودکانی در گوشه گوشه این کشور هستند که هنوز با خار مغیلان و پهن گاو خودشان را گرم می کنند.(يادداشتي از منوچهر حسین خانزاده، رئیس اداره تعزیرات حکومتی کردکوی)
سال هاست که پرداخت یارانه ها تیشه به اقتصاد ملی وارد آورده و راه را بر هر گونه رشد اقتصادی بسته است.
چندین دهه است که ما ایرانیان بدون دغدغه فردا بر سر چاه های نفت نشسته ایم و کارمان شده شمردن بشکه های نفت و چوب حراج زده ایم بر سرمایه ملی مان که متعلق به همه نسل ها است.
سال هاست که از صدقه سر نفت هیچ جای صنعت ما به هیچ کجای دنیا شبیه نیست و... و چه سال های طلایی را درست به دلیل اینکه نتوانستیم به درستی از پول نفت بهره برداری کنیم از دست داده ایم و تازه یادمان آمد که در کجا ایستاده ایم و دیگران با سود حاصل از نفت خام ما چه کارها که نکرده ا ند و ما مثل یک تماشا چی ایستادیم و نگاه کردیم و باد به غبغب انداختیم که هنوز صد سال دیگر نفت داریم و کور شود چشم هر چه حسود و بخیل!
و حالا تازه یادمان آمد که ای دل غافل ما در سال فقط صد هزار میلیارد پول برای یارانه ای می دهیم که نه سبب توسعه اقتصادی می شود و نه فقر را ریشه کن می کند ، بلکه عمده آن به جیب سرمایه دارانی می رود که از راه دلالی و قاچاق و... فربه تر شده اند و ید و بیضایی به هم زده اند و حتی نمی شود به آنها گفت بالای چشمتان ابرو است!
یارانه بنزین سوپر هواپیمایش ، ده ها اتومبیل گران قیمتش ، سوخت کارخانه اش و چهل چراغ قصر و ویلا و پارتی های شبانه اش را ما می دهیم، آن وقت تازه دو قورت و نیمش باقی است که ...
دولت ها آمدند و رفتند ، هیچ کدام اما جرات نکرد بگوید آهای عمو کم بسوزان که کودکانی در گوشه گوشه این کشور هستند که هنوز با خار مغیلان و پهن گاو خودشان را گرم می کنند.
آن قدر ماشین بابا را توی این خیابان ها نگردان که روزی دو باک بنزین بسوزانی وآن وقت یک روستایی کوه نشین حاجی آباد برای چهار لیتر نفت ده بار از گردنه سرازیر نشود پایین و برود ته دره.
می دانی اگر آن کودک دبستانی که در کپر درس می خواند اگر بداند تو در طول سی سال بعد از انقلاب بیش از 605 میلیارد دلار یارانه نفتی گرفته ای چه می گوید؟! خواهد گفت عجب صبری خدا دارد !
حالا به تو می گویم یارانه با ما چه کرد!
در صورتی که روند کنونی مصرف ادامه پیدا کند در سال1404 دیگر نفتی برای صادرات نمی ماند ،در همین سال کسری عظیم و غیر قابل جبران معادل1133 میلیون متر مکعب در مصرف گاز ایجاد خواهد شد.
قاچاق فرآورده های نفتی بخش عظیمی از درآمد های کشور را خواهد بلعید و در نهایت فقری مزمن در انتظار همه ما خواهد بود که ما را مجبور به کاری خواهد کرد که قرنها است از آن می گریزیم ، سر خم کردن نزد بیگانگان!
اما گویا یک اتفاق تازه در راه هست ، آنچه را دولت های گذشته به شدت از آن می هراسیدند و فقط گاه گاهی آن هم برای اینکه عریضه خالی نماند گفته اند اقتصاد ما بیمار است و به درمان فوری نیاز دارد اما یا نخواسته اند یا نتوانسته اند وارد این کارزار شوند و یک بار برای همیشه قیچی جراحی به دست گیرند و این غده سرطانی را از تن این بیمار خارج نمایند.
اکنون مردی آمد و ایستاد ، او که هر چه نداشته باشد دل شیر دارد ، دولتی که دست به کار های نشدنی زده است و دیدیم که شدنی شد.
سهمیه بندی بنزین ، کاهش نرخ سود بانکی ، کاهش قیمت مسکن و... برنامه هایی بود که همه از اجرای آن بیم داشتند و اینک هدفمند کردن یارانه ها عرصه ای است که در حقیقت تمامی دولت را پای کار کشیده است و کمترین سهل انگاری قابل اغماض نیست ، چرا که موفقیت این طرح رشد اقتصادی را در ایران بیمه می کند و این کشور را به سراشیب توسعه رهنمون می سازد و شکست آن جرات را برای همیشه از دولت مردان جهت ایجاد هر گونه تحول اقتصادی سلب خواهد کرد .
گفتن این مطلب ضروری است که همیشه پرداخت یارانه بد نیست ، چنانچه یارانه به بخش تولید کشور ( در همه زمینه ها ) پرداخت شده و درست هدایت و نظارت شود خود باعث شکو فایی اقتصاد خواهد شد ، لیکن در حال حاضر عمده یارانه در بخش مصرف توزیع می شود که نتیجه ای جز اسراف و اتلاف منابع و افزایش قاچاق نخواهد داشت .
سخن آخر اینکه قطعا" عده ای از هدفمند شدن یارانه ها زیان خواهند دید ، عده ای اصلا زندگی شان به یارانه ها بسته است ، مثل قاچاقچیان کود شیمیایی ، آرد ، سوخت و غیره ، آنها باید بروند دنبال یک شغل آبرومندانه ، اما مشاغلی نیز از قطع یارانه آسیب پذیر هستند که امید است دولت آنها را به خوبی ببیند و برای جبران آن چاره اندیشد.
ايميل نويسنده:manocher2010@hotmail.com