پنجشنبه 11 فروردين 1390-19:38

نه افراط،نه تفريط

...تاکید می کنم که نه تنها عقده گشايی علیه رسانه ملی را که اتفاقاً موجبات خرسندی ضدانقلاب و جریان فتنه را فراهم می آورد، تایید نمی کنم، بلکه خودم را مفتخر به حضور کارشناسانه در برنامه ها و جلسات صدا و سیما مي دانم.(يادداشتي از صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه-ساري)


متاسفانه برخی از ما دارای روحیه افراط و تفریطیم و در فرایند مقابله ها و یا مفاهمه های اجتماعی و غیره، جوگیر شده و کمتر به اعتدال و تعادل و میانه روی، روی خوش نشان می دهیم. در پیشینه تاریخی ما نیز یا چهلستون می بینیم و یا بیستون می سازیم، اما بیست ستون نداریم!

در جریان انتقاد از عملکرد قومیت گداز رسانه ملی در سریال پایتخت، حقیر در همان ابتدا موکداً متذکر شدم که "علی رغم حمایت قاطعی که از فعالیت های موثر صدا و سیما در زمینه های مختلف سیاسی و فرهنگی داشته و دارم" و نیز درباره آقای سیروس مقدم کارگردان محترم هم نوشتم که "من نمی دانم که آقای سیروس مقدم با آن همه سابقه بلند هنری و تعهد ملی و اخلاقی اش چگونه حاضر شده که کارگردانی سریالی را..... بپذیرد؟!" و حتی در باره هنرپیشه نامداری همچون آقای خمسه یادآور شدم که "با به کارگیری هنرپیشه های خوشنامی همچون علیرضا خمسه" و... همه اینها نشان می دهد که سمت و سوی نگاهم به رسانه ملی بسیار مثبت بوده و تنها انتقادم در این مرحله به اصرارش برای عبور از خط قرمز قومیتی بوده که طبعاً با توجه به مازندرانی بودنم، حق دفاع از خود درتهاجم فوق را داشته و دارم.

اما متاسفانه توسط برخی از دوستان و غیردوستان مطالبی در این راستا به عنوان مقاله و یا کامنت به کتابت در آمده که طبعاً با روح نگرش انتقادی ام که کاملاً سازنده و اصلاح گرانه است، منافات داشته و دارد و حقیر هرگز موافق تخریب، سیاه نمايی، جوسالاری و هوچی گری نبوده و نیز به هیچ وجه نمی توانم نقش ارزشی رسانه ملی را در مقابله های حماسی با جریان فتنه و سایر انحرافات اجتماعی و فرهنگی انکار کرده و این ارتش فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی را تضعیف و یا به آن توهین کنم.

ضمن اینکه من در طول مقاله ام تعمداً حتی به اندازه یکبار هم که شده، از کلمه تهران و تهرانی استفاده نکرده ام و بلکه دائماً روی واژه پایتخت نشین ها مانور دادم تا به قومیتی نتازم، چرا که کارگردان محترم این سریال هم تهرانی نیست و جدای از آن رسانه ملی به خاطر استقرار در تهران، نماد تهرانی گری نمی باشد و برایم تنها و تنها یک رسانه ملی است!

علی هذا مصرانه تاکید می کنم که نه تنها عقده گشايی علیه رسانه ملی را که اتفاقاً موجبات خرسندی ضدانقلاب و جریان فتنه را فراهم می آورد، تایید نمی کنم، بلکه خودم را مفتخر به حضور کارشناسانه در برنامه ها و جلسات صدا و سیما دانسته و تواماً هم به رسانه ملی و هم به رسانه استانی به خاطر آرمان گرائی ها و زحمات متقبله مباهات می ورزم و در عین حال انتقاد سازنده را نیز حق خودم و حق همه شهروندان می دانم و ضمن مخالفت با تفریط بعضی ها مبنی بر تائید مطلق این سریال و القاي اینکه اصلاً اتفاقی نیفتاده، هم اکنون نیز منتقد جدی پخش گزینشی مصاحبه های مردمی در باره این سریالم!

به هرحال از همه دوستان انقلاب می خواهم که جداً از افراطی گری و پرخاش های غیر منطقی و هتاکی علیه رسانه ملی -که مورد تایید امام راحل، رهبری معظم و آحاد مردم بوده و هست- پرهیز کنند و یاد بگیرند در عین حالی که بر انتقاد خود مصمم اند، در همان حال به رسانه ملی و هر شخص و جریان مورد انتقاد هم حق دهند که از عملکرد خود دفاع کنند، چرا که انتقاد جریانی دوسویه است و در آن سو می تواند یا پذیرش و یا دفاع از عملکرد وجود داشته باشد، چه بسا که انتقادشونده و یا انتقادکننده، متقاعد شده و پوزش بخواهند و یا همچنان خود را محق بدانند!

در پایان من بر اساس مذاکره موافقی که با مدیران سایت های منتقد سریال فوق انجام داده ام، برخود فرض می دانم جدای از ناسپاسی برخی ها، از زحمات وقفه ناپذیر یکایک مدیران و فعالان رسانه ملی و استانی به خاطر تولید برنامه های فاخر، محتواگرا، معنا گرا و آرمان گرا در حوزه برنامه ها و سریال های مناسبتی، اجتماعی، طنز، تاریخی، مستند و غیره در سال های اخیر که برنامه دیروز، امروز، فردا و سریال مختارنامه گل سرسبد همه آنهایند، تشکر ویژه داشته باشم و ضمناً از قومیت گدازی سریال پایتخت هم شکوه کنم.

البته این نوشته به معنای عقب نشینی از انتقاد مذکور نبوده (که مستند به بندهای مورد اشاره بر آن مصمم) ،بلکه صرفاً به منظور تصحیح فرهنگ انتقاد و پرهیز از تهاجم کلی به همه عملکردهای رسانه ملی و ابتلا به همان ناسپاسی، نمک نشناسی و نمکدان شکنی است که دیگران را به آنها متهم کردیم، چرا که رسانه ملی به جز همین انتقادهای معدود، در غالب محورها بسیار قابل دفاع است.