يکشنبه 1 خرداد 1390-23:49

همایش طالب آملی از از حاشیه تا متن

...مردم آمده بودند به احترام و استقبال شاعر شهرشان با پرسش های بی شماری که در همه ی این سال ها در ذهن شکل گرفته بود. این که طالب کیست؟چرا به هند رفت؟ با کدام فکر و اندیشه زیست ؟ با طالب اسطوره ای چه نسبتی دارد؟چرا شعر هایش نخوانده ماند؟جایگاه طالب دربین شاعران ایرانی و شاعران سبک هندی کجاست و... و اکنون نمی دانم به پاسخ کدام سوال شان رسیده اند.(يادداشتي از عباس حسن پور(شيون نوري)شاعر و پژوهشگر-نور)


 1 - بعد از همایش بین المللی نیما یوشیج که در اردی بهشت 89 در دانشگاه بابلسر برگزار شد،دومین همایش بین المللی در مورد شاعران مازنی ، به طالب آملی اختصاص یافت .يلادآور مي شوم برگزاری همایش و تعدد آنها در نکو داشت مفاخر مازندران در این سال ها رشد قابل ملاحظه ای داشته است.

 2- این همایش چنان که از پوسترها ،تراکت ها و کتاب همایش پیداست به همت چند نهاد دولتی از جمله معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،انجمن آثار و مفاخر فرهنگی،استانداری استان مازندران،اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران ،فرمانداری شهرستان آمل، و با محوریت و مرکزیت اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی آمل در تاريخ بيست و هفتم اردي بهشت ماه 90در سالن همایش ارشاد آمل بر گزار شد.

 ۳--تمدید زمان ارسال مقاله به مدت ده روز از نکات قابل ذکر همایش بود که بی شک دلایل ریز و درشتی داشت که امیدوارم این تجدید و تمدید زمان به نفع و کیفیت بخشی همایش تمام شده باشد نه چیز دیگر.

 ۴- استقبال اهالی اندیشه و شعر و فرهنگ از آمل و شهر های مختلف از نقاط قوت همایش بوده است. از ساعت شروع تا دقایق پایانی ، سالن لبریز از علاقه مندان به طالب بود. آنان آمده بودند به احترام و استقبال شاعر شهرشان با پرسش های بی شماری که در همه ی این سال ها در ذهن شکل گرفته بود. این که طالب کیست؟چرا به هند رفت؟ با کدام فکر و اندیشه زیست ؟ با طالب اسطوره ای چه نسبتی دارد؟چرا شعر هایش نخوانده ماند؟جایگاه طالب دربین شاعران ایرانی و شاعران سبک هندی کجاست و... و اکنون نمی دانم به پاسخ کدام سوال شان رسیده اند.

 ۵- چاپ مقالات بر گزیده و توزیع آن در روز همایش از نکات مثبت همایش بود. ای کاش CD مقالات ارسال شده و یا منتخب به همراه کتاب در دسترس علاقه مندان قرار می گرفت. 

 ۶-بنابه اظهارات آقای محمدی ،مسئول محترم اداره ی فرهنگ و ارشاد آمل،چاپ کلیات اشعار طالب آملی بر اساس نسخه ی زنده یاد طاهری شهاب و هم چنین چاپ و توزیع گزیده ی اشعار طالب ،جز ءبرنامه ی همایش بود که متاسفانه تا روز همایش آماده نشد و اکنون در دست اقدام است.چاپ کلیات اشعار طالب بعد از 44سال رویداد مبارکی است.

۷- سنگ تمام گذاشتن اهالی روستای کرچک از زیباترین قسمت همایش بوده است . کرچک زادگاه طالب آملی است. همت اهالی کرچک در بر پایی آن برنامه ی بی پیرایه ،بر نامه های متنوع موسیقی محلی و پذیرایی مفصلی که از آن همه میهمان به عمل آمد، بیانگر آن است که هنوز شعر و شاعر برای تلطیف روحییه ی این مردم در عصر جباریت تکنولوژی ارزش دارد و نیز بیانگر آن است که هنوز کرچک طالب ر ادوست دارد و لو این که در هندوستان مدفون باشد. جمله ی زیبای مجری هنوزدر گوشم طنین انداز است و آن این که «اهالی کرچک با تنی خسته از کار و نشای شالی به استقبال تان آمده اند و...»

8- تحت شعاع قرار گرفتن بخش علمی همایش از نکات غیر قابل انکار آن بوده است .حضور و ظهور سخن رانان متعدد ،موجب خستگی شرکت کنندگان و نبود تنوع و در نتیجه فراموشی و تحت شعاع قرار گرفتن محور علمی همایش شده بود (از کل روزی که به نام همایش بین المللی طالب بر گزار شده بود فقط 90 دقیقه به ارائه ی مقالات اختصاص یافت)

از همه ی کسانی که بنا بر هر دلیلی و بدون برنامه ی از پیش تعین شده خود را به همایش و مخاطب تحمیل می کنند ،انتظار می رود حداقل زمان را برای افاضات خود لحاظ و حداقل پس از دریافت امتیاز سهم خواهی ،عدالت را رعایت کنند و همایش- آن هم در ابعاد بین المللی- را به نمایشی خسته کننده بدل نسازند.

 ۹-انتظار می رفت در همایشی که با هدایت و حمایت بالاترین نهاد های فرهنگی کشور و استان برگزار شد ،جهت رفع خستگی ارائه دهندگان و مقالات بر گزیده و تشویق دیگر پژوهندگان قدرداني در خور شانی صورت گیرد که متاسفانه چنین نشد.ان شاالله که عمدی در کار نباشد.

۱۰- ضمن سپاس از همه ی کسانی که کمر به بزرگداشت مفاخر بسته اند و با نیّت اعتلای فرهنگ مازندران و شناساندن چهره های ماندگار استان کار می کنند-مخصوصا اداره کل ارشاد مازندران ،پیشنهادی را که در همایش ملی امیر پازواری در دانشگاه بابلسر طرح کرده ام ،تکرار می کنم. به نظر می رسد مازندران در حال حاضر ضمن نشانه کردن و شناساندن مفاخر، نیاز به شناسایی و شماره کردن آن ها دارد؛ چرا که چهره های شاخص و گمنام در استان مازندران فراوانند از جمله محمود فدایی مازندرانی ،شاعر اهل بیت که بی تردید مقتل منظومش آفتابی در میان منظومه های عاشورایی است ،استاد بنان ،اسطوره ی موسیقی کلاسیک ایران ،دکتر خانلری ، دکتر ذبیح الله صفا،دکتر غلامحسین صدیقی ،پدر جامعه شناسی نوین ایران ،دکتر عبیدی ،پدر داروشناسی ایران و صدها تن دیگر . لذا پیشنهاد می شود همایشی ملّی با زمان کافی و اطلاع رسانی وسیع با عنوان مثلا(معماران مازندرانی فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی)در شاخه های مختلف (علمی ،دینی و مذهبی ، ادبی و هنری و...)برگزار شود که نتایج سودمند آن در تمامی ابعاد نا گفته عیان است و حاجت به بیان هم نیست و...

*مختصری در مورد طالب آملی از متن مقاله ی چاپ شده ی راقم این سطوردر کتاب همایش

طالب آملي (987-1036) از پيشگامان و شاعران شاخص سبك هندي يا اصفهاني است كه دوران زندگي چهل و نه ‌ساله‌ي خود را «سیماب» وار و در موقعیت اضطراب گذراند.

 يكي از ويژگي هاي مهم دوران این شاعر خسته جان مازنی، كه در طول حيات ادبي اين سرزمين بي‌سابقه بود و بي‌سابقه ماند، مهاجرت شاعران به هندوستان، «سرزمين فرصت‌هاست» كه طالب آملي يكي از همين شاعران مهاجر است.

از جمله‌ي اين دلايل شناخته شده عبارتند از:وجود اشتراكات نژادي، فرهنگي و ادبي بين دو كشور، قدمت زبان فارسي در دربار هند ، بي‌توجهي پادشاهان صفوي به شاعران و گرايش آن‌ها به اشعار مذهبي، شاعرنوازي پادشاهان هند ، رواج زبان فارسي در دربار هند، حمايت پادشاهان هند از زبان فارسي ، ايراني بودن رجال سياسي و علمي آن كشور، جاذبه‌هاي كشور هند ، بازار تجارت و فراخي نعمت در هند ، وجود نزديكان و خويشاوندان ايرانيان در هند و ... «گروه نويسندگان، صص 473-478) به مجموعه عوامل بالا دو عامل ديگر را هم بايد افزود.

نخست اين كه سلاطين و حاكمان هندي خود اهل ذوق و شعر و ادب بودند و ديگراین كه به ذوق و سليقه و مذهب شاعران احترام مي‌گذاشتند و با جذب شاعران به دربار، از رسانه‌ي شعر براي بيان اقتدار و وسعت نظر خويش بهره مي‌برند. تعدادي از عوامل ذكر شده در مورد طالب آملي مصداقي تام دارد.

 از جمله چشيدن تازيانه‌ي بي‌اعتنايي شاه عباس « طالب در اصفهان دو چکامه در مدح شاه عباس كبير صفوي سرود او در اين چكامه اشاره به هنرهاي خود و قدرت طبع و تيره‌ بختي‌ها و تنگ ‌دستي‌هايش نموده، ولي هيچ كدام از اين چكامه‌ها، مورد توجه شهريار صفوي واقع نشد و وسيله‌ي تقرّب او را به دربار فراهم نساخت. (طاهري ،شهاب، ص 20) و ديگر جستجوي ياران و خويشاوندان «طالب آملي از مرو به بهانه‌ي بازگشت به وطن به جانب هند كه خاله‌زاده‌ي او« حكيم ركنا كاشاني» از چندي قبل بدان جا رخت كشيده بود، عزيمت كرد و ... (زرين كوب، سيري در شعر فارسي، ص 114) بي‌اعتنايي شاهان صفوي به ذوق و سليقه‌ي شاعران و كاناليزه كردن مضامين شعر و تجويز نوعي خاص از انديشه كه خود حاكميت مروّج آن بود، عصيان دروني شاعران را برانگيخت.

با شكل‌گيري رفتار پاردكسيكالي به نام محدوديت مضموني و بي‌اعتنایي به شاعران غيرايدئولوژيك و متعهد از منظر حاكمان صفوي در ايران،و وسعت نظر و استقبال از شاعران، با احترام به سليقه و مذهبشان توسط حاكمان گوركاني هند ،شاعران ايران‌زمين هند را «دارالامان» خود يافتند و غربت و مهاجرت را بر ماندگاري ترجيح دادند.اظهارنظر شاعران برخاسته از متن اين دو جريان فكري حكومت (ايران و هند) و قياس آن‌ها خواندني است.

 چرا نخوانم دارالامان حادثه‌اش / كه هند كشتي نوح و زمانه توفان است . كليم كاشاني

 مكش زياد وطن آه، كاين همان وطن است / كه ازلباس به يوسف نداد پيرهني را. صائب

 چنان می روم زین دیار خراب /که ماهی زخشکی رود سوی آب . صوفی آملی مازندرانی

 عهد صفوي، شاعر گريزترين دوران تاريخي و ادبي ايران است. اگرچه آمار دقيقي از شاعران ايراني كوچيده به هند وجود ندارد. اما در مقدمه‌ي كليات طالب آملي به كوشش زنده‌ياد طاهري شهاب ص 24 به نقل از «ارد واردبرون» تعداد شاعران مهاجر را 170 نفر ذكر كرده است.

 «شبلي نعماني هندي در جلد سوم شعرالعجم ص 57 تعداد شاعراني را كه فقط در زمان اكبرشاه از ايران به هندوستان رفته‌اند «پنجاه و يك نفر» ذكر كرده است. (گروه نويسنده ،شاعران بزرگ ايران ص 476). كه طالب آملي از جمله‌ي آن هاست. طالب آملي در طول حيات خود شبيه «ساري» است كه آرام و قرار ندارد او مرهم بي‌قراري‌هاي خود را درهجرت و مسافرت يافت اما به استناد آثار این آب، آتش التهاب و بی قراری های او را خاموش نساخت .

 پژوهندگان از جمله زنده ‌ياد دكتر زرين‌كوب و طاهري شهاب نقاط عزيمت اين شاعر هميشه در سفر را (از آمل به كاشان، اصفهان، مشهد، عراق، مرو، سند، قندهار، لاهور، ملتان و بالاخره آگره نوشته‌‌اند.)ودر همين شهر بود كه مورد توجه جهانگير و همسرش واقع گشت.

بنابرنوشته زنده ياد طاهري شهاب، طالب سفر پرماجراي خود را در سن 23 سالگي از شهر آمل و در سال 1010 هـ.ق آغاز كرد و 26 سال را خانه به دوشانه در هجرت و غربت و سفر خطر زيست تا اين كه درسال 1036 و در سن 49 سالگي درگذشت. طالب با نشان دادن لياقت خود نه تنها به مقام ملك‌الشعرايي رسيد بلكه « به اشارت سلطان در دستگاه اعتمادالدوله متصدّي مُهرداري شد، اما از آن كار استعفا كرد و مِهرداري را بر مُهرداري ترجيح دارد»( زرين كوب، عبدالحسين ص 114) طالب خود در این باره سرود. ( دیوان ص،155) ...

نچسبد بر اهل سخن شغل دنیا/ چو بر پیر میخانه پرهیزگاری

 ز شاعر ثنا سنجی آید نه خدمت /که بلبل نواخوان بود نه شکاری

 چو مِهر تو دارم چه حاجت به مُهرم /مرا مِهر داری به از مُهر داری...

علت مرگ زودهنگام طالب اضطراب ناشي از جلاي يار وديار، سركوب عواطف خانوادگي و زيست ديرسال در ديار غربت هم مي‌باشد.

 اين نكته از منظر روان‌شناسي مهاجرت و مرگ قابل تأمل است، که متأسفانه تاكنون طرح و بيان نشده است. طالب برآمده از خانواده‌اي روستایی با سازه های عاطفي بالا است كه به ديدار و اخبار زندگي دوستان و خاندان علاقه مندند. همين رفتار و خانواده دوستي طالب درانگيزه‌ي سفرهاي او متجلي است.

رفتن به كاشان جهت ديدار خويشاوندان مادري‌اش و رفتن به هند به بهانه‌ي ديدار با پسرخاله‌ي خود « ركنا كاشاني » كه مشمول تسویه حساب حاکمان صفوی واقع شدو پیش از این به هندوستان كوچيده بود.  هم چنين عزيمت خواهر طالب پس از 14 سال دوري به هند جهت ديدار برادر و...