يکشنبه 15 خرداد 1390-18:48
من به مجلس مي روم
...به زودي يه مراسم تجليل براي خودم مي گيرم که در اون يکي از همسايه هام که آژانس داره و همه مي شناسندش و در کسب راي براي من تاثيرگذاره،سخنراني مي کنه و من همون جا از پست مديريت آپارتمان استعفا مي دم و بدونيد که اين مراسم خودتجليلي مثل توپ صدا مي کنه!(گفت و گو با يکي از نامزهاي انتخابات مجلس-طنز مازندنومه)
*شما اصرار داشتيد که با ما مصاحبه کنيد و گفتيد که قصد داريد وارد انتخابات مجلس بشيد.بفرماييد که چه برجستگي در خودتان مشاهده کرديد که چنين تصميمي گرفتيد.
-من ازسئوال اول شما تعجب مي کنم!يعني شما برجستگي هاي منو نمي بينيد؟!اصلا" خود شما چه برجستگي خاصي در خودتان ديديد که خبرنگار شديد؟!
*قرار شد من بپرسم و شما پاسخ بديد،در ضمن من واقعا" ويژگي خاصي در شما نديدم!شما يک آدم کاملا"معمولي هستيد!
-ببينيد جناب،من کار خودم رو از زمين هاي خاکي محله مون شروع کردم تا رسيدم اين جا!من کار اجرايي زياد انجام دادم و کلا" آدم اجرايي و مجري هستم ومجري گري را هم خيلي دوست دارم،اما راديو و تلويزيون انحصاريه و منو قبول نداره و...
*ببخشيد که صحبت تون رو قطع کردم،بهتر نيست بريم سر اصل مطلب و موضوع مصاحبه؟بي زحمت به يکي از سوابق اجرايي تون اشاره کنيد.
-من داشتم از راديو و تلويزيون انتقاد مي کردم،چون کسي که کانديدا مي شه بايد قدرت انتقاد و تخريب کردن داشته باشه و همه رو خراب کنه تا 4 تا راي بيشتر به دست بياره!من از راديو و تلويزيون انتقاد دارم که وضعش اين جوريه،از شهرداري انتقاد دارم که وضعش اون جوريه،از شوراي شهر انتقاد دارم که وضعش يه جوريه،از رسانه ها انتقاد دارم که وضعش بد جوريه،از آقاي استاندار انتقاد دارم که وضعش همين جوريه،از نماينده فعلي شهر انتقاد دارم که وضعش بي جوره،از ملت عزيز هم انتقاد دارم که وضعش جور نيست!آخيش دلم خنک شد!
*من هم از شما انتقاد دارم که از پاسخ دادن به سئوال هاي من طفره مي ريد و هر جور که مي خوايد جواب مي ديد؟!
- اولا" من کانديدا هستم و بايد انتقاد و تخريب کنم نه شما،ثانيا" تا انتقاد و انقياد و به خصوص تخريب و فحش وفحش کاري نباشه که ملت عزيز متوجه ما نمي شن!سر و صدا لازمه!من با همين سروصدا به مجلس مي روم!
*حالا اگه انتقادهاتون تموم شد بگيد واسه چي مي خوايد وارد مجلس بشيد؟
_براي اين که جاي من اونجاست نه جاي بعضي ها،من اگه مجلس برم که مي رم تو چهاردانگه پالايشگاه مي زنم،سرمايه گذار ترک مي آرم واسه نساجي مازندران،محور سوادکوه به تهران رو دوبانده مي کنم،مياندرود رو شهرستان مي کنم و...
*اي بابا اين کارها که يا انجام شده يا داره مي شه؟!
-نمي فهمي ديگه،همه اين ها طرح هاي من بود که آقايون به نام خودشون افتتاح کردند!تازه کار از محکم کاري عيب نمي کنه،مگه اشکالي داره پروژه اي دوبار افتتاح بشه و کلنگ بخوره؟!الان همه پروژه هاي ما زودتر از زمان بهره برداري واقعي شون افتتاح مي شن و نيازه که چند ماه بعد که واقعا" پروژه تکميل شد،دوباره افتتاح بشه!الان هر پروژه کم کمش 8 بار کلنگ مي خوره،خب بايد بعد از اين همه کلنگ خوري، 3-2 بار هم افتتاح بشه ديگه!
*بريم سروقت سئوال بعدي،اگه ممکنه از سوابق اجرايي تون هم بگيد که چه سمت هايي داشتيد.
-همان طور که ملت عزيز مي دونند من تاکنون سمت هاي بي شماري داشتم که به چندتاش اشاره مي کنم.من مدرسه که مي رفتم يک بار مبصر و نماينده کلاس شدم،بزرگ تر که شدم مسئول خريد نان براي منزل شدم که مي دونيد با اون نانوايي هاي شلوغ دهه 60 کار پرمسئوليت و پرزحمتي بود!من اين وسط يعني در دوره اصلاح طلبان بي عرضه،چند سال سمت و پستي نداشتم و به من پست نمي دادند،اما بعدش چند تا پست گرفتم تا الان که حدود 5-4 ساله مدير مجتمع آپارتماني مون هستم که کلا" چهار واحده و من مدير هر 4 واحد هستم و شارژها رو مي گيرم و جا داره همين جا از خودم صميمانه قدرداني و تشکر کنم!
*اين ها که گفتيد جزو سمت ها و مسئوليت هاي شاخص نبودند،لطفا" براي خوانندگان ما يکي از کارهاي شاخص تون رو بگيد.
-شما شاخص شناس نيستيد جان من،خطا اين جاست!به نظر من و ملت عزيز،تمام کارهام شاخصند!اما چون شما خواستيد مي گم که داداشم اينا شاخصه هايي دارند مثل جوگيرشدن،مظلوم نمايي،دروغ گويي،استفاده از الفاظ رکيک و غيره!
*متوجه نشدم،گفتيد برادر شما اين ويژگي ها رو داره؟مگه ايشون مي خواد کانديدا بشه و بره مجلس؟
-نه کانديدا من هستم اما اون هم از دور برآتش دستي داره و مواضعش مثل بتون آرمه محکمه و حامي منه!کلا" ما 5 تابرادر،همراه يه خواهر،مي گرديم دور مادر و...خانوادگي کار مي کنيم!به همين دليله که مي گم من به مجلس مي روم!
*حالا بفرماييد که پشتوانه مالي شما کيه که وارد کارزار انتخاباتي شديد؟
- ملت عزيزديگه!همه مردم شهر حامي من هستند و من بر قلب ها مديريت مي کنم!اگه نمي دونيد بدونيد که باباي من شهره شهر بود و همه مي دونند چه کارهايي کرده و چه کارهايي نکرده!کارهاي نکرده اش رو من مي خوام تمام کنم!من به پشتوانه پدرم به مجلس مي روم!البته،چند نفر قول هايي دادند که اسپانسر من باشند و بهم پول بدن که تا حالا چون نتوانستم نظر مساعد اون ها جلب کنم و مي گن من عددي نيستم با پول توجيبي هام دارم پيش مي رم اما همه بدونند من به مجلس مي روم!
*اگر مي شه راجع به مهم ترين رقباي انتخاباتي تون هم مطلبي بگيد.
-من که همه رو ريز مي بينم و در کل اينايي که هستن رقيب به حساب نمي آن!اگر فردا انتخابات برگزار بشه اسم من از صندوق درمي آد.من همين جا به هوادارانم قول مي دم که بيشترين راي را به دست بيارم و مرحله اول برم مجلس!اما براي خالي نبودن عريضه بگم که من آقايان الف،ب،ت،ث،ج تا ط،ظ رو رقيب خودم مي دونم و خانم ها ع،غ،ک تا ي رو هم رقيب مي دونم اما مطمئن باشيد من به مجلس مي روم چون ملت عزيز منون ميشناسند که کي هستم و کجا بودم و چي کار کردم!مهم ترين رقيبم هم خودم هستم،بقيه نمي فهمند!
*اگه ممکنه به مهم ترين برنامه هاي انتخاباتي تون هم اشاره کنيد،منظورم وعده هايي است که مي خوايد به مردم بديد.
- اول بگم که برنامه مال آدم هاي سنتي و بي سواده!من خودم برنامه مجسم هستم و برنامه با من معنا مي گيره!من اگه نماينده بشم که مي شم از رامسر تا بهشهر رو جاده 3 طبقه مي زنم،آب درياي خزر رو کاملا" خشک مي کنم تا ملت عزيز کنار ساحل ويلا بسازند(هر چند اگه دريا خشک بشه ديگه ساحل هم معنايي نداره)اما از اين طريق مشکل کمبود زمين استان حل مي شه و بودجه ها به خاطر نبود زمين برگشت نمي خوره،کار بعدي من اينه که بعد از انتخاب شدن مبلغ يارانه ها رو از 40 تومان مي کنمش 140 تومان تا ملت عزيز بخورند و حال کنند،گاز رو هم مجاني در اختيار مردم قرار مي دم تا بسوزونند و کيفش رو ببرند،بيکاري رو هم سه سوته حل مي کنم،سن ازدواج رو هم مي رسونم به 16 سال،همه عزل ونصب ها رو هم بر عهده ملت عزيز مي گذارم و خودم دخالتي نمي کنم!
*واقعا" اين وعده هايي که داديد قابليت عملي شدن دارن؟بعضي هاش که در شرح وظايف نمايندگان نيست و کار دولته؟اما برام جالب بود که گفتيد اگه نماينده بشيد در عزل ونصب ها دخالت نمي کنيد،بيشتر توضيح مي ديد؟
-بله،من چون مي رم مجلس کارهاي مهمي بهم واگذار مي شه که ديگه وقت نمي کنم عزل ونصب کنم،کارهايي مثل انواع کلنگ زني ها و افتتاح ها،سفرهاي خارجي،سخنراني ها و مانند اين ها،بنابراين عزل و نصب ها رو به ملت عزيز واگذار مي کنم تا هرکي رو خواستند نصب کنند و هرکي رو نخواستند ورش دارند!
*بيشتر درباره مکانيزم اين کار توضيح مي ديد؟کمي مبهمه.
-اصلا" ابهام نداره،من مي رم مجلس،عزل ونصب ها رو هم مي سپارم به برادرهام که دم شون گرمه و اونا به نمايندگي از ملت عزيز اين کارا رو انجام مي دن!بالاخره اونا هم جزو ملت عزيزهستند ديگه!البته اين رو هم بگم که من به جز خان داداش هام،فاميل هام و چند نفري که قصد دارند بهم راي بدن،مردم ديگه اي نمي شناسم!اينا مردم ترند!
*به نظر من با اين تفکر عصر حجري که داريد،وارد عرصه انتخابات نشيد بهتره،راي نمي آريدضايع مي شيد!دوره تفکر ماکياوليستي به سر رسيده!
-من آدم خاصي هستم و مطمئن باشيد به مجلس مي روم! الان هم مي خوام يه هيئت ورزشي راه بندازم و بشم رييس اش.براي راي آوردن بايد چند کار مهم رو انجام بدي،اول اين که بايد هيئت ورزشي داشته باشي،من به زودي هيئت ورزشي "بورده بورده کا" رو راه اندازي مي کنم و مي شم رييس اش!بورده بورده کا يه ورزش مفرحه که تو عروسي ها انجام مي شه و من تا بازي هاي المپيک مي برمش،دوم اين که براي انتخاب شدن بايد سايت و نشريه داشته باشي که من و فاميل هام داريم و اگر هم نداشته باشم پول مي دم مي شم تيتر يک،سوم اين که بايد دکترا داشته باشي که من عن قريب يکي اش رو از هندوستان يا مالزي يا همين کشورهاي کوچيک بالاي سرمون مي گيرم،نکته بعدي اين که کانديدا اگه خودش هيچي نداشته باشه بايد پدر يا برادر يا فک و فاميل باحال و بانمکي داشته باشه که من دارم،بعد هم اين که رو داشته باشه بتونه راحت خالي بندي کنه که اين فاکتور رو هم من دارم،اهل معامله و فشار و بده وبستان هم بايد باشه که من اين خصوصيت رو هم دارم،پس من به مجلس مي روم!
*به هر جهت از شما ممنونيم به خاطر اين گفت و گو.حرف پاياني تون رو مي شنويم.
-برام مثل روز روشنه که من به مجلس مي روم.به زودي يه مراسم تجليل براي خودم مي گيرم که در اون يکي از همسايه هام که آژانس داره و همه مي شناسندش و در کسب راي براي من تاثيرگذاره،سخنراني مي کنه و من همون جا از پست مديريت آپارتمان استعفا مي دم و بدونيد که اين مراسم خودتجليلي مثل توپ صدا مي کنه و من به مجلس مي روم،مثل مدرس مي روم!
***طنز پيشين مازندنومه با عنوان"الو...من فلانيم! را اين جا بخوانيد:
http://www.mazandnume.com/?PNID=V12212