شنبه 5 شهريور 1390-14:47

هزار کار نکرده!

 سفره های افطاري اين سال ها انتهايش ناپيداست و از فقرا خبري نیست!سفره هایی که پس از صرف غذا و رفتن مهمانان مملو از غذاهای نیم خورده ای است که سرازیر سطل زباله مي شوند! این سفره ها تبدیل به میدان رقابت شده و انگار هر که سفره اش رنگین تر باشد اجرش افزون تر است!(يادداشتي از ربابه حسین پور،خبرنگار-ساري)


 روزهاي پاياني ماه مبارک رمضان را مي گذرانيم.سعي کرديم در اين ماه  به خدای مان نزدیکتر شویم، رنج گرسنگی و تشنگی را در روزهای گرم و طولانی تابستان تحمل کردیم تا اندکی به فکر نیازمندان و گرسنگان باشیم.

سعي بر اين بوده تنها یک ماه از 12 ماه سال را همدرد شدیم با انسان هایی که صورت شان از درد نداری با سیلی سرخ است،اما شما خواننده گرامي چقدر به فکر نیازمندان آبرومند بودید؟!ما چقدر سفره ها را برای نیازمندان واقعی گشودیم و  چقدر غمخوارشان شدیم؟!

برخی از ما در ماه رمضان با "شیشلیک" سحری خوردیم و با بوقلمون افطار کردیم و دعا کردیم« خدایا هر گرسنه‌اي را سير كن !»غافل از اینکه وسيله تحقق این دعا که لقلقه زبان مان شده، خودمان هستیم!

امسال مردم مسلمان سومالي گرسنگي و تشنگي رمضان را خيلي زودتر از آغاز اين ماه تجربه كرده‌اند و قحطي بر اين كشور مسلمان چیره شده است.

 این روزها درد گرسنگی در کشور قحطی زده سومالی بیشتر از همسایگی ماست ، بر اساس آمار هر شش دقیقه ۱ کودک مسلمان در سومالی تلف می شود و روزانه ۳۰۰ کودک سومالیایی در برابر چشمان مادران شان جان می دهند و پرپر می شوند.روزه داران بی افطاری که هر روز شاهد دست و پا زدن کودکان و عزیزان شان در چنگال بی رحم فقر و نداری،گرسنگی و تشنگی و در نهایت تسلیم شدن شان در برابر مرگی دلخراش هستند!

برخی از ما وقتی از قحطی در کشور سومالی شنیدیم فقط متاثر شدیم و با زمزمه آهی، به وظیفه انسانی خود پایان دادیم!

 من نمی خواهم در برابر کمک هایی که تاکنون به مردم سومالی شده ناسپاسی کنم،اما علی رغم اینکه وظیفه انسانی و اخلاقی ما بسیار بیشتر از اینها ایجاب می کند، از شنیدن برخی حرف های گزنده ، طعنه های نیش دار و کمک هایی از سر غرور و منت، شرمنده شدم از مسلمان بودن که نه از انسان بودن برخی از خودمان!

 بارها شنیدم که برخی از مردم می گفتند:"وقتی در کشورمان این همه فقیر هست،چرا به کشورهای دیگر کمک کنیم؟!" یکی هم می گفت:"من ترجیح می دهم پولم را به حساب بیماران خاص بریزم!"

 دیگری می گفت:"از کجا معلوم کمک های مان به دست مردم نیازمند سومالی برسد؟!"

 آن یکی هم به وضعیت تورم در کشور اشاره می کرد و می گفت:"در این وضعیت بد اقتصادی همین قدر که بتوانیم گلیم خودمان را از آب بکشیم بیرون و شکم زن و بچه خودمان را سیر کنیم،هنر کردیم!"

 یکی هم نژاد پرستانه گفت:"بیچاره ها قشنگ هم نیستند،چقدر زاد و ولد می کنند!راست می گویند که ثروتمندان پول زیادی دارند و فقرا بچه زیاد!"

رمضان ماه تلنگر به غيرت مسلماني ماست. روزه مي گيريم تا از درد گرسنگي آگاه شويم و براي مدت کمي هم که شده درد فقرا را درک کنيم.

 اصلا فلسفه روزه، فاصله گرفتن از گناه و آلودگي دنيا و دوري از تشريفات و تجملات دست و پا گیر است.اما گاهي اوقات از ياد مي بريم که براي چه به سراغ روزه رفته ايم و اصلا چرا روزه مي گيريم؟

 به انباشتن شکم با غذاهاي چرب و شیرین و رنگارنگ در هنگام افطار و سحر عادت کردیم و بد جوری به این خصلت ناپسند خو گرفته ایم و جالب است که فقط با حذف يک وعده غذايي خودمان را روزه دار می پنداریم!

در ماه مبارک رمضان ماهی که به ساده زیستی و همدردی با مستمندان سفارش شده ، فقرا را از یاد بردیم و سفره هاي رنگين چیدیم، چندين غذاي متنوع، مدرن و رنگين!

از سومالي به استان خودمان مي آيم.همين مازندران و چه سفرهاي افطاري اي که با نان خالي و آب رنگ مي گيرد،خانه هايي که حداقل امکانات اوليه زندگي را ندارند،ماه هاست فرزندان خانواده رنگ گوشت را نديده اند و...

 ما ولي سفره هاي رنگين مي چينيم؛درد اینجاست که بيشتر سفره هاي افطار براي حفظ آبرو و چشم و هم چشمي پهن شده!

از هر کس که مي پرسي مي گويد موافق برپايي سفره هاي افطاري مجلل نيست، اما همان ها خواسته و ناخواسته به اين کار تن می دهند.

برخی هفته ها برای افطاري دادن دل مشغولي داشته و بیشتر وقت شان را به تهیه و تدارک انواع غذاها و نوشیدنی ها و به رخ کشیدن سفره های مجلل صرف مي کنند.

 سفره هاي افطار فاخران ثوابي ندارد، افسوس! زمانی سفره های افطاری با نان و خرما، پنیر و سبزی بسیار ساده و آسان چیده می شد، اما سال هاست سفره های افطار رنگ دیگری به خود گرفته است،تجملات و تشریفات به سفره های افطاری راه پیدا کرده و این سفره ها تبدیل به میدان رقابت شده و انگار هر که سفره اش رنگین تر باشد اجرش افزون تر است!

 سفره های افطاري اين سال ها انتهايش ناپيداست و از فقرا خبري نیست، سفره هایی که پس از صرف غذا و رفتن مهمانان مملو از غذاهای نیم خورده ای است که سرازیر سطل زباله مي شوند!

در انتها قیافه حق به جانب به خود گرفته و فکر مي کنيم با این همه اسراف و راه ندادن نیازمندان بر سر سفره های مان چقدر کار خیر انجام دادیم و ثوابش حتما ذخیره قبر و قیامت مان خواهد شد!

مقایسه چنین صحنه ها و شکمبارگی برخی ها با جان باختن کودکان معصوم سومالی از فرط گرسنگی چقدر آزار دهنده و دور از انسانیت و اخلاق است! آیا اين سفره شیعه علی است ؟!

 هنوز هم دیر نشده،لحظه ها تعیین کننده است و بسیاری از چشم ها در انتظار سخاوت دست های مان هستند.در آستانه عید سعید فطر، زکات فطره خود را که بر هر مسلمانی واجب است به دست نیازمندان واقعی برسانیم ،به کودک رنجوری زندگی ببخشیم و چه لحظه ای می تواند زیباتر از این صحنه باشد که لبخندی بر لب های خشکیده مادری دردمند نقش ببندد؟!هزار راه نرفته جلوي ماست و هزار کار نکرده،از همين جا آغاز کنيم.

ايميل نويسنده: (heyran55@yahoo.com)