يکشنبه 17 مهر 1390-0:9
جبهه ناپايداري!
کمتر از شش ماه تا انتخابات مجلس نهم فرصت باقی است و بعيد به نظر مي رسد اين کلیک ها پایدار بماند.ريشه پايداري در تجربه و حضور در حوادث ريز و درشت انقلاب اسلامي نهفته است که در دستان اصولگرايان قديمي و شاخص است،نه چند چهره مغضوب منسوب به دولت.(يادداشتي از کلثوم فلاحي،خبرنگار-ساري)
شاید روزی که احمدی نژاد،در حال اجرای تغییرات اتوبوسی در کابينه اش بود ، فکر نمی کرد که یاران دیروز،روزي در مقابلش صف آرایی کنند. بعضي اخراجی های دولت احمدی نژاد،در کنار تعدادي از منتقدان مسئول دفترش، اینک درون جبهه ای به نام پایداری،ایستاده اند؛هر چند برخي رسانه ها-به ويژه رسانه هاي نزديک به قاليباف-اين جبهه را در حد همان رايحه خوش خدمت مي دانند و نه فراتر از آن.
جبهه پايداري شامل افرادیست که ابتدا احمدی نژاد، آنها را در آغوش خود فشرد و سپس به راحتی رها کرد! به یکی از همين ها زماني گفته بود:"هلو" که او بارها از اين خطاب رييس کابينه اعلام ناراحتي کرد.
آن روز که دوربین بخش خبری 20:30 پس از عزل متکی از او پرسید:" به کجا می روید؟"،متکی گفته بود:"به قسمت آباد"! شاید تصور احمدی نژاد این نبود که قسمت آباد وزیر عزل شده، صفی در مقابلش باشد.
در خصوص این جبهه زیاد گفته اند. مثلا":
- برخي افراد که برای انقلاب زحمت نکشیده اند به این جبهه پیوسته اند
-تشکيل جبهه پایداری غیر قانونی است
-جبهه پایداری ابزار دست احمدینژاد و مشائی قرار گرفته است
جبهه پایداری یک جریان فرصتطلب است و انقلابیون راستین باید در تضعیف آن بکوشند
- اینها ابتدا جزئی از جریان انحرافی بودند و در واقع جریان انحرافی محصول عملکرد موسسان جبهه پایداری است
-تشکیل این جبهه ضرورتی نداشت و موجب تفرقه در بین اصولگرایان خواهد بود
- نقش محصولی در ساختار سیاسی جبهه شما چیست؟ او برای چه به مجموعه وارد شده؟ چون «خیلی» پول دارد؟!
- جامعتین باید جلوی افراطی گری های جبهه پایداری را بگیرد
-برخی با تأسیس جبهه پایداری به دنبال منافع شخصی خود هستند
- اعضای جبهه پایداری در اطاعت از ولی فقیه نمره خوبی نمی گیرند و...
اینک و در آستانه انتخابات به جای تقابل دو گروه غالب اصلاح طلب و اصولگرا ، شاهد مقابله اصولگرایان با بخشي از بدنه خود در جبهه پایداری هستيم.
علی رغم وضع موجود و تحرکات جبهه ، ناگفته پیداست که جبهه پایداری در مقابل اصولگرایان سنتي و ريشه دار حرفی برای گفتن ندارد.البته به ظاهر آن ها در تلاشند ائتلاف اصولگرایان موسوم به ۷+۸ را به حاشیه بکشانند.
اکنون جبهه پايداري به اتهاماتي از جمله مانعتراشي در راه وحدت اصولگرايان و همچنين سهمخواهي از كميته وحدت متهم است. اتهام ارتباط و هدايت اين جبهه از سوي جريان انحرافي نيز كاملا جدي است.البته هنوز به طور قطع مشخص نشده جبهه پايداري از سوي جريان انحرافي هدايت ميشود يا خير، اما اين جبهه به صورت عملي(همانند اصولگرايان سنت گرا) مواضع خود را در قبال جريان انحرافي شفاف نکرده است.
گفته مي شود تاکید بر روش حذفی و همین طور استفاده از مدلی که در انتخابات ریاست جمهوری توسط احمدی نژاد بر علیه هاشمی رفسنجانی به کار گرفته شد، مدل انتخاباتی این جریان در کشور است؛ به گونه ای که گفته شده تا از بزرگان استان ها که قصد کاندیداتوری دارند به شدت انتقاد کرده و فضای دو قطبی را دامن زده و شرایطی خلق شود که مردم احساس کنند کاندیداهای جوان این جریان، قادرند انقلابی اساسی در کشور ایجاد کرده و تحولی بزرگ را انجام دهند.
این روش اکنون به صورت محدود و بر اساس روش آزمون و خطای محیطی در برخی شهرهای کشور در حال اجراست.
شاید جبهه ای ها به امید اینکه هنوز اصلاح طلبان در خصوص حضور در انتخابات،تصمیمی نگرفته اند،با قوت قلب وارد گود شده باشند.آن ها براي شروع، برآنند از ظرفيت هاي فضاي مجازي نيز بهره برداري کنند و قصد دارند همایش کلیک های پایداری را برای عرض اندام در انتخابات برگزار می کنند تا شاید از درون این همایش ها بتوانند افرادی را جذب و جلب کنند.
کمتر از شش ماه تا انتخابات مجلس نهم فرصت باقی است و بعيد به نظر مي رسد اين کلیک ها پایدار بماند.ريشه پايداري در تجربه و حضور در حوادث ريز و درشت انقلاب اسلامي نهفته است که در دستان اصولگرايان قديمي و شاخص است،نه چند چهره مغضوب منسوب به دولت.
اگرچه این روزها اصولگرایی آنگونه که باید مقبول نیست و مردم به خاطر برخی رفتارهای دولتي ها و فشارهاي اقتصادي از اصولگرایان ناامید شده اند، مطمئنا امیدی هم به منفک شدگان از اصولگراهاي ريشه دار و قديمي وجود ندارند.