دوشنبه 27 مهر 1383-0:0
شوهر با تبر به جان زنش افتاد
مرد جوان با ورود به كلانتريي در ساري ادعا كرد كه همسرش را با تبر كشته است.
اين مرد 34 ساله و ساكن ساري پس از درگيري با همسرش با تبر به جان او ميافتد كه پس از اعترافات وي ماموران كلانتري 12 شهرستان ساري به محل موردنظر عزيمت ميكنند.
همسر وي با سر و صورت خون آلود در داخل اطاق افتاده بود كه بلافاصله به بيمارستان ساري انتقال يافت.
علت و انگيزه اين درگيري اختلاف خانوادگي گزارش شده و قرباني در وضعيت وخيمي قرار دارد.
به طور رسمي بررسي وضعيت زندگي خانوادههاي درگير در جرم «همسركشي» نشان ميدهد در مورد مردان مشكلات عاطفي در زندگي پدري ، تربيت غلط خانوادگي ، وجود سلطه پدر و حاكميت پدرسالاري در خانواده ، سكوت و تسليم مادر در برابر زورگوييهاي پدر، تبعيض جنسي بين فرزندان دختر و پسر در خانواده غالبا پسران خانواده را دچار اضطراب ، بدبيني ، وسواس و بحرانهاي عاطفي عميق ميكند كه اين تأثير شديدي در زندگي بعدي و طرز رفتار ، گفتار و تفكر آنها گذارده است.
بيشتر قتلها پس از انجام مشاجرات طولاني كه اغلب داراي سابقه ممتدي است، صورت گرفته و عموما در طبقاتي از اجتماع كه اعتقادي به خانواده مدني و گفتوگوي مسالمتآميز براي حل مشكلات نداشته و تنها راه حل را توسل به خشونت و از بين بردن مقتول دانستهاند صورت گرفته است.
قاتلان خانوادگي به ندرت از جمله اشخاصي هستند كه اختلالات شخصيتي و ضد اجتماعي را ظاهر ميسازند، اگر چه به اين قاتلان با ترس و وحشت نگريسته ميشود و شامل محكوميتهاي شديد جزايي ميشوند، اما به نظر ميرسد كه اغلب آنان افرادي عادياند كه به شكل تحمل ناپذيري، تحريك و تشويق شدهاند.
عوامل ژنتيكي ، اختلالهاي كاركرد مغز، از هم پاشيدگي خانوادگي، والدين ستمكار يا سهل انگار ، وجود فرهنگ خشونت تحت تأثير طبيعت جامعه و قوانين و مقرراتي كه در درجه اول بر ساختار نظام خانوادگي تأثير ميگذارد، تعيين كنندههاي مهم رفتار پرخاشگرانه آينده هستند.
يك آسيبشناس اجتماعي درباره اين گونه از حوادث گفت: در زندگي اغلب اين مردان تكرار تجربههاي تلخ ديده ميشود. به طوري كه در جريان فرآيندهاي روانشناختي بروز هيجانات منفي، بدبيني و شك اين افراد را شاهد هستيم.
اين آسيبشناس عواملي همچون فقر اقتصادي و فرهنگي، در كنار تجربههاي تلخ زندگي را در انفجارهاي رواني ناگهاني اين افراد، از سويي ندادن آموزش صحيح خانواده، مدرسه و جامعه در بروز ناهنجاريها را موثر دانست و گفت: اين مردان از لحاظ سواد عاطفي در حد يك كودك هستند. به طوري كه اگر اسباببازي كودكي را از آن بگيرند گويي دنياي او را از او گرفتهاند. جدايي همسر، احساس خطر از جدايي، ناديده انگاشته شدن نيز موجب ميشود فرد به فكر انتقام بيفتد.