سه شنبه 15 فروردين 1391-21:14
عقده گشايي و ديگر هيچ!
به بهانه دروغ پردازی های اخیر یک سایت فتنه گر؛به نظر مي رسد نویسنده آن مطلب كه در آسمان و ريسمان كردن رويدادها و پديده هاي سماوي و ارضي يد طولايي دارد،فقط خود و برادرش را محق می داند و ايضا چهره هاي خارج از اردوگاه اصولگرايي خود ساخته را غير مردمي مي داند تا جائي كه با تبحّر خاصي ضمن حمايت تاكتيكي از برخي چهره هاي سرشناس ديني و منتخبان مجلس نهم،عمود خود را ناجوانمردانه بر فرق برگزار كنندگان انتخابات و مسئولان خدوم استان فرود مي آورد!
مازندنومه؛یادداشت مهمان،سيد رضا محسني كفشگري(دبیر بازنشسته): سياست گرچه زوايا و دالان هاي چند لايه و تو در توي بسياري دارد و درهاي كاخ شيشه اي آن هميشه بر يك پاشنه نمي چرخد،بر اساس آموزه هاي ديني و اسلامي بايد به زيور راستي و صداقت آراسته و به اصول شناخته شده اخلاقي متکی باشد تا سياست ورزان اين ميدان پر چالش بتوانند شخصيت مقبول و قابل احترامي براي مردم باشند و خداي نكرده مردان كهنه كار و شيفته فعاليت در اين ميدان هيچگاه انگ بي اعتمادي عمومي را بر پيشاني خود تجربه نكنند.
راقم اين سطور به واسطه اشتغالات آموزشي و فرهنگي هيچ علاقه اي به قدم زدن در وادي سياست ندارد و به اين امور صرفا تخصصي ورود نكرده و نمي كند. در حال مرور مطالب چند سايت استاني و محلي براي يافتن اطلاعات مورد نياز بودم كه به مطلبي كاملا سياسي و نامانوس با علائق حرفه اي خود مواجه شدم و از آن روي كه امضاي يك استاد دانشگاه با مدرك دكترا پاي آن نقش بسته بود،تا آخر به مطالعه آن پرداختم و در پايان تنها آه عميقي از نهادم برخاست!
انصافا مطلب مفصل و آتشين نویسنده-که اتفاقاً سمت معاونت سابق وزير دولت در امور فرهنگي و استاد فعلي دانشگاه را يدك مي كشد- اگرچه حاوي چند انتقاد در خصوص چرايي عقب ماندگي مازندران آن هم نه به دلايل مطرح شده از سوي او بود، چيزي جز عقده گشايي، تهمت ، افترا و طرح مطالب موهوم و بي اساس در مورد مشكلات كنوني استان را به اذهان متبادر نمي كند.
مازندران براي برون رفت از چالش هاي توسعه يافتگي به افراد فرهيخته و آسماني نياز دارد،اما آيا به خاطر راي نياوردن يك نامزد ولو از جنس آب و آتش و والفجري و خيبري كه تمام روياي خود را جلوس بر صندلي سبز مي بيند بايد اين گونه بر تمام افتخارات و سرمايه هاي فرهنگي ، اقتصادي و سياسي تاخت و با استفاده ابزاري از همه مقدسات مانند شهداي طلايه دار ارزش هاي معنوي و اخلاقي استان مستعدي چون مازندران كه به رغم مشكلات اقتصادي و فرهنگي از ظرفيت هاي انساني واستعداد هاي فراواني در مديريت اجرايي كشور بهره مي برد را عقب مانده و مفلوك به تصوير كشيد ؟!
نویسنده که در نوشتار مفصلش داعيه اصولگرایي او گوش فلك را كر مي كند نيك مي داند نماينده اصولگراي مردم ساري در مجلس هشتم در جرگه اصولگرايي چنان سابقه درخشاني دارد كه در دوران مديريت دوم خردادي ها يك تنه در مقابل هيئت حاكمه آن جريان در استان و حاميان آنها ايستاد و هيچگاه به طمع دست يابي به پست و مقام دست از حمايت نيروهاي دلسوز و انقلابي و اصولگرايان راستين برنداشت.
طرح اتهامات واهي بر اساس آن چه نویسنده این مطلب مي گويد نمي تواند خدشه اي به اعتماد عميق مردم فهيم شهرستان ساري به ايشان وارد نمايد و راهيابي دوباره وي به خانه ملت گواه اين مدعاست.
معاون سياسي ، امنيتي استان كه ازقضا همولايتي نویسنده هم هست، از جوانان لايق و متعهد اين سامان است كه قبل از به دست گيري سكان مديريت اجرايي دردولت نهم مجاهدت هوشمندانه اش در مقابله با جريان تماميت خواه و سكولار و حمايت از نهضت هاي آزادي بخش و ملت هاي تحت ستم دنيا و نصب تنديس افتخار آميز شهيد خالد اسلامبولي در مازندران،به رغم مخالفت هاي گسترده جريان موسوم به اصلاحات او را چنان شهره كرد كه درتور خدمتگزاري دولت عدالت محور صيد شد و امروز برگزاري مطلوب و شايسته انتخابات مجلس نهم با مشاركت 80 درصدي مردم مومن و ولايتمداري مازندران از افتخارات دوران مديريت اين جوان به زعم نویسنده خام و ناپخته به شمار مي آيد.
ورود شجاعانه معاون سیاسی استاندار به برخي عرصه هاي پرچالش در استان و حل مشكلات لاينحل كه سال هاي متمادي گلوي مديريت اجرايي را مي فشرد و نمونه هايي از اين دست را که اتفاقا" در مركز استان مي توان فهرست كرد، او را سر آمد معاونان سياسي استانداران كشور قرار داده است.
همچنين نویسنده در ادامه افاضات و سياه نمايي وضعيت استان،نماينده عالي دولت در استان را هم نواخت،به گونه اي كه او را همراه قافله دوم خرداد و همسو با فتنه انگيزان قلمداد كرد،در حالي كه سابقه مديريتي والي استان ، نشانگر اين است كه آقاي طاهايي نه براي شخص يا اشخاص و جريانات مختلف كه براي نظام و اهداف نوراني آن از آغاز تاكنون اهتمام وافري داشته و دارد و بر خلاف آنچه نویسنده مي پندارد،مازندران در سايه مديريت اجرايي قوي و توانمند ایشان در جذب اعتبارات و شتاب بخشيدن چرخ هاي توسعه استان با بسيج تمامي نيروهاي اثر گذار كارنامه قابل قبول و درخوري دارد.
آمارهاي موجود مراكز رسمي و قانوني كشور در اين مورد معيار و ملاك سنجش مي باشد نه حرف های این آقا كه دليل اصلي آن چيزي است كه قبلا به آن اشاره شد.
آيا بي انصافي نيست كه به دليل غرض ورزي و حسادت كور،ناكامي يك نامزد انتخاباتي را به پروژه موهوم و خيالي حلقه ايكس يا توزيع چند دست لباس ورزشي نسبت داد و با توهين آشكار به فهم بالاي مردم و تمامي دست اندركاران برپايي انتخابات اعم از مجريان و ناظران امين شوراي نگهبان ، سلامت برگزاري اين رويداد خجسته را زير سوال برد؟!
به نظر مي رسد نویسنده كه در آسمان و ريسمان كردن رويدادها و پديده هاي سماوي و ارضي يد طولايي دارد،فقط خود و برادرش را محق می داند و ايضا چهره هاي خارج از اردوگاه اصولگرايي خود ساخته را غير مردمي و فاقد وجاهت و مشروعيت مي داند تا جائي كه با تبحّر خاصي ضمن حمايت تاكتيكي از برخي چهره هاي سرشناس ديني و منتخبان مجلس نهم كه ظاهرا پيوند نو بنيادي با آنها پيدا كرده ، عمود خود را ناجوانمردانه بر فرق برگزار كنندگان انتخابات و مسئولان خدوم استان فرود مي آورد!
ازسوي ديگر معلوم نيست نویسنده آن مطلب كه گويي نسخه شفابخشي براي درمان وضعيت بيمار مازندران در تمامي عرصه هاي صنعت ، كشاورزي ، فرهنگي و اقتصادي در دست دارد چرا آن را دلسوزانه در اختيار مسئولان اثر گذار در اين بخش ها قرار نمي دهد يا اينكه در طول تمام سال هايي كه در بدنه دولت سمتی داشته از اين ظرفيت قابل اعتنا براي مرهم نهادن بر زخم هاي كهنه استان متبوعش استفاده نكرده است!
بالاخره ذكر اين نكته ضروري است كه این شخص و متحدانش در ستاد انتخاباتي فرماندار سابق مركز استان بايد بدانند انقلاب اسلامي ما وامدار هيچ فرد و جرياني نيست و به فرموده پير جماران ميزان راي ملت است و در اين وادي بايد به نظر و راي مردم احترام گذاشت و زيبنده نيست كه همانند سران فريب خورده فتنه سال 88 بيانيه انتخاباتي بدهد و پس از ناكامي در عرصه انتخابات ، آن قدر فضا را مسموم و غبار آلود جلوه دهد كه هيچ چيز مثبتي ولو حضور حداكثري مردم پاي صندوق هاي راي را نبيند و در واقع بخواهد به خاطر دستمالي ، قيصريه را به آتش بكشد؟!
شايسته اين بوده و هست كه او آنگونه كه مي نماياند با قدر شناسي از مشاركت بالاي مردم وظيفه شناس در انتخابات و حضور آگاهانه آنها در اين مقطع حساس و تاريخي كه توطئه هاي دشمنان بيروني و پياده نظام آنان در داخل را خنثي كرده از آغاز رفاقت با رقيبان ديروز ميدان انتخابات و پايان دلخوري هاي طبيعي در اين عرصه سخن براند تا راستي ادعايش در سربازي رهبر حكيم انقلاب و دغدغه اش براي سعادت و بالندگي مازندران هويدا شود.
خدايا چنان كن سرانجام كار / تو خشنود باشي و ما رستگار