پنجشنبه 8 تير 1391-2:40
یواش بگو خبرنگارها نفهمن!
فتو کاتور مازندنومه؛عکس+طنز از جلسه مطبوعاتی مدیر کل تعاون،کار و رفاه اجتماعی مازندران
مازندنومه،سردبیر:نشست مطبوعاتی مدیرکل جدید تعاون،کار و تامین اجتماعی مازندران ظهر چهارشنبه برگزار شد. تصاویری را از این جلسه انتخاب کرده ایم که با شرحی طنزآمیز تقدیم می کنیم. مطالب داخل "گیومه"عینا" جمله های علی بابایی کارنامی در این نشست است.
بابایی:مهندس خوب بخون ببین کلمه"مدعوین" رو درست نوشتند بچه ها؟!به نظر من جمله یه چیزی کم داره!این فعل"میداریم"رو چرا روابط عمومی ما یک سره نوشتند؟!من تو همیاری ها بودم،"می" رو جدا می نوشتیم و نمی چسبوندیم! راستی مهندس "مدعوین" معنی اش چی می شه؟ اگر خبرنگارها پرسیدن تو بلدی جواب بدی؟! بعد در ضمن چرا زیر بنر نوشته شده "روابط عمومی اداره کل تعاون"؟!ما که تعاون خشک و خالی نیستیم و تعاون و کار و رفاه اجتماعی و غیره هستیم!
بابایی:...آره بابا،حالا کجاش رو دیدین!"من شما رسانهها رو مشاور امین خودم میدونم و دست رسانههایی را که به ما کمک میکنند،میبوسم." دوستان خواهش نکنند فی الفور در همین جا ببوسم،این جا نمیشه،بعدا تک تک بیاین من دست تون رو ببوسم!
علی ای حال یه "پـــ نــه پــــــ" براتون تعریف می کنم تا ببینید چقدر دوست تون دارم و"شما رو امین خودم می دونم"گوش کنید:یارو زنگ زد 115، می گه آمبولانس می خواین قربان؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه پلیس 110 میخوام, بقیه اش هم آدامس بدین! حال کردین چقدر خنده دار دار بود! اینو دیروز حجازی برام فرستاد!
بابایی(با خودش):بیچاره حجازی،شانس نداره!هم از شهرداری گرفتنش،هم این پست جدیدش بهش مزه نکرد! تا خبرنگارها دارند آب میوه می خورند،برم یه تلفن کنم به آقای شجاعی و بگم که دیگه نامه سرگشاد ننویسه! آها...یه تلفن هم به حجازی بزنم و بگم که ناخن گیر و خلال دندونم رو تو کشوی میزم جا گذاشتم،برام بفرسته! این جا لازمم می شه!
بابایی(خمیازه می کشد):وای که چه قدر خوابم میاد! همین چند روزی که مدیرکل شدم کلی اشتغال ایجاد کردم! دیگه فکر نکنم بیکار داشته باشیم! البته همه مسئولا می گن متولی اشتغال نیستند،من هم که از اونا کمتر نیستم،"از همین جا اعلام میکنم که متولی اشتغال در استان و کشور به شخصه، حوزه فعالیت من نیست!" متولی اشتغال پدر و مادر خود بیکارها هستند،نه ما! فقط اینو می تونم بگم که"من بزرگ شدهی تشکلها هستم!" دیگه بقیه اش به من ربطی نداره!
بابایی:مهندس،این نامه رو بدون اینکه باز کنی ببر بده به اون خبرنگار روبه رویی! توش نوشتم از من بیشتر عکس تکی بگیره! در ضمن یواشکی به من بگو آمار تعاونی ها چندتا بود؟یادم رفت؟ چند تا تعاونی فعال و راکد داریم؟ یواش بگو خبرنگارها نفهمن!
بابایی:آقا آب میوه رو ورندار!تزیینیه!دستت رو بکش! آب معدنی بخور...شوخی کردم که آخر جلسه بخندیم! بخور! دوستان ازم خولاستند یه "پـــ نــه پــــــ" دیگه تعریف کنم! باشه،ما چون"بحث اطلاع رسانی به روز و صادقانه را توام با اهداف دولت و نظام پیگیری میکنیم" هر چی شما بگید گوش می کنیم!من در کل "گرایش سیاسیام را جدای از کارم میدانم"! اینو حتما" تیتر کنید! حالا گوش کنید و مثل من بخندید:
گوشی اش رو سایلنت کرده، رو میز می لرزه ...
می گه داره زنگ می خوره ؟!؟!
پَ نه پَ خربزه خورده فکر اینجاشو نکرده!
حالا برید خونه هاتون!جلسه تموم شد! آقای شجاعی هم کلا" نماینده خوبیه!